سایر منابع:
سایر خبرها
پریا اولین سریال ایرانی درباره بیماری ایدز است/ باندبازی در تلویزیون را قبول ندارم
کشورمان داشته ایم که در ادامه می خوانید. در طی سال های اخیر بارها نقش پدر را ایفا کرده اید ولی پدری که در سریال پریا نقشش را بازی می کنید با سایر نقش هایتان متفاوت است. این پدر در شُرف ازدواج قرار دارد و ماجراهای عجیبی را تجربه می کند. آیا پیش از شروع فیلمبرداری با آقای سهیلی درباره ایفای این نقش مشورت داشتید؟ من فکر می کنم همه پدرها کمابیش شبیه هم هستند. همه پدرها به فکر ...
نکونام: تعصب دارم، دستم را مشت کردم!
. هرگز قصد تحریک و یا کری خوانی نداشتم. با توجه به اینکه رضا قوچان نژاد برای خوشحالی به سمت پرچم کرنر رفت، نمی توانستم از وسط زمین به سمت او بروم و از جلوی نیمکت قطر رد شدم. دست هایم را به نشانه پیروزی مشت کردم و فقط خوشحالی خودم را انجام دادم. من اینطور هستم، تعصب دارم قطری ها از گلی که خوردند، ناراحت بودندو آنطور رفتار کردند. به هر حال من اینطور هستم و تعصب دارم. به من برمی خورد اگر ...
مواجهه امام جواد(ع) با معتزله و واقفیه - نامه های امام به شیعیان
) در پاسخ نگاشتند دو جمله بیشتر نیست اول این که سوره مبارکه انا انزلناه را زیاد تلاوت کن و دوم دو لب خود را با گفتن استغفار تر کن. فرمودند که اگر این دو دستور را انجام بدهی دنیا و آخرت با ما خواهی بود. خوب است که به طور کلی برنامه ای برای خواندن قرآن داشته باشیم. در مورد توصیه دوم در حالات پیامبر اکرم(ص) آمده است که حضرت در هر مجلسی که می نشستند حتی اگر زمان آن مجلس کوتاه بود پیش از برخواستن 25 بار ...
شهادت مظلومانه جوانترین شمع هدایت و نهمین بحر کرامت، تسلیت و تعزیت.
، خداوند این فرزند را به شما داد و چشم ما روشن شد، خدا نیاورد آن روزی را که شما از دنیا بروید، اما اگر چنین روزی آمد چه کسی امام ما است؟ حضرت با دست اشاره به امام جواد کرد که آنجا ایستاده بود . گفتم : قدای شما شوم این سه ساله است! حضرت فرمود : این به او ضرری نمی رساند، عیسی کمتر از سه سال داشت که قیام بر حجت نمود . ارشاد شیخ مفید ج 2 ص 266 . در روایت دیگر معمربن خلاّد که ...
دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم
...> با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم ...
دستگیری قاتل پس از فرار به تهران
پدر مقتول پی از حضور در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کاراگاهان گفت : پسرم به نام فردین 25 ساله در تاریخ دهم فروردین ماه سال 93 طی درگیری با دو نفر از بچه های روستا به نام های عباس و علی به قتل رسید، در همان زمان عباس توسط پلیس آگاهی شهرستان نهاوند دستگیر و در اظهاراتش گفت که که قتلِ پسرم توسط علی انجام شده است، ماموران پلیس آگاهی شهرستان نهاوند نیز اقدامات زیادی را برای دستگیر علی ...
کلاهبرداری های مامور قلابی بیمه/متهم را شناسایی کنید
مأمور بیمه تکمیلی و پرداخت حقوق ماهیانه ، یک دسته اسکناس 10 هزار تومانی از کیف همراهش در آورد و در ادامه عنوان داشت: پول خرد ندارم و به این بهانه از من درخواست پول خرد کرد. وی افزود: در آن موقع ، داخل خانه 700 هزار تومان پول نقد که برای پسرم بود داخل کمدی در اتاق گذاشته بودم و زمانی که به سراغ پول های داخل کمد رفتم تا پول خردِ درخواستی این شخص را که تصور می کردم مأمور بیمه است برایش ...
مرا بهانه شکرت نکن...
40 کیلومتر در ساعت سرعت داشتم که یک پیرزن جلوی موتورم آمد. تغیر مسیر دادم که با او برخورد نکنم اما به یک درخت برخورد کردم. حدوداً یک سال و پنج ماه گذشته است. چهار روز در بیمارستان بودم و هیچ پزشکی بالای سرم نبود. بعد از چهار روز عمل شدم". باید هر 15 دقیقه این کار را انجام دهیم صحبتش که تمام شد دو دستش را بر روی دو طرف ویلچرش گذاشت و با دست، خود را از ویلچر جدا کرد و در هوا ...
پرتابگر المپیکی: با وام به المپیک رسیدم
رقابت های جهانی لندن است و تا آن زمان تمرین می کنم تا به نتیجه ایده آل برسم. او درباره نحوه آماده سازی خود در المپیک گفت: فدراسیون هیچ برنامه ای برای من نداشت و سعی کردم خودم را به شرایط کسب سهمیه برسانم. یک ماه در مجارستان تمرین کردم و رکورد ایران را زدم. به صورت مجازی با مربی خودم در تماس بودم و حتی او پولی هم از من نمی گرفت "آنوش" به صورت دوستانه همراه من و کاوه موسوی کار می کرد و ...
ده پرده از تجسم صلابت امام جواد(ع) در دوران کوشش برای تهاجم به تشیع
حضرت زهرا(س)انجام شد، حساس بودند و به مناسبتهای مختلف خشم خود را از این قضیه ابراز می کردند. زکریابن آدم می گوید: خدمت حضرت رضا(ع)نشسته بودم که امام جواد(ع)را پیش او آوردند. پس آن حضرت از چهار سال کمتر بود. حضرت جواد(ع)دستهایش را بر زمین نهاد، سرش را به طرف آسمان بلند کرد و در فکری عمیق فرو رفت. امام رضا(ع)فرمود: جانم فدایت چرا در فکری؟ امام جواد(ع) فرمود: به آنچه در باره ...
علی انصاریان: زود عصبانی می شوم
.... کدام نقش هایی که تا الان بازی کرده اید بیشتر ازهمه دوست دارید؟ همه شان را دوست دارم، ولی نقش عباس در فیلم هدیه برایم عجیب و غریب و خاص است. چون در دوره ای به خاطر پدرم بیمارستان بودم واقعا نقش عباس را درک کردم و سر این نقش اذیت شدم چون با آن زندگی کردم . من با تمام نقش هایی که بازی می کنم زندگی می کنم و بعد از پایان آن فیلم نقش را کنار می گذارم و این کنار گذاشتن و خارج شدن ...
در یک میهمانی شبانه با رامین آشنا شدم / او در حقم نامردی کرد
کلاس های آرایشگری مشغول شوم تا کمتر در خانه حضور داشته باشم. در همین روزها بود که با زیور آشنا شدم. او زن 22ساله ای بود که پس از جدایی از همسرش، مجردی زندگی می کرد و من بیشتر اوقاتم را در خانه او می گذراندم، به طوری که دیگر شب ها نیز به خانه نمی رفتم. از سوی دیگر، پدرم اهمیتی به حضور من در خانه نمی داد، چراکه همسرش باردار شده بود و دوست نداشت حضور من درگیری های خانوادگی را بیشتر کند. ...
شهادت حضرت جوادالائمه (ع) در شعر آئینی
) سروده است: کسی خبر نشد از غربت نهانی من نیامده به سرم بهر همزبانی من فقط غریب مدینه غم مرا فهمد که همسرم شده در خانه خصم جانی من کجایی ای پدرم؟ حال و روز من بینی کمی تو گریه کنی بهر ناتوانی من برای مادرم آنقدر گریه کردم تا غم جوانی اش آمد سر جوانی من بیا و خوب ببین کوچه ی بنی هاشم به جلوه آمده در وقت قد کمانی من بیا و در رخ من روی ...
با مطالعه آثار دینی و مشورت با بزرگان به حوزه آمدم
.... ولی نظر بزرگانی مانند آیت الله حسن زاده آملی این است که فرد نمی تواند حوزه و دانشگاه را همزمان بخواند. چون افزون بر تداخل از نظر زمانی، نمی توان میان دروس حوزه با رشته برق دانشگاه صنعتی شریف جمع کرد. چون نه می توان در این طرف موفق شد نه در آن طرف، به همین دلیل بحث تحصیل همزمان در حوزه و دانشگاه برای بنده منتفی شد. ولی این که پس از سه سال تحصیل در دانشگاه وارد حوزه شوم چگونه می ...
نمی دانستم که نمی توان گرفتن عکس سلفی را در سریال نشان داد / بازیگران درجه چندم به شبکه هایی مانند جِم ...
را کار کردم و حقیقتش ناخواسته وارد این پروژه شدم. در واقع دوستم که مجری طرح این سریال است و قبلا دستیارم بوده به من زنگ زد و برای همکاری دعوتم کرد. من برای پاسخ منفی دادن از پشت تلفن رودربایستی کردم و رفتم آنجا تا از نزدیک به او بگویم تمایلی برای کار ندارم که نشد. در کل برای کمک به رفیقم رفته بودم و برنامه ای برای این سریال نداشتم. بعد از اینکه وارد چرخه ساخت شدم، متوجه شدم محدودیت های خاصی در ...
آزاده خلبان منوچهر شفیعی:اسارت دانشگاه بود
کنار سینما هم توسط مردم مورد حمله قرار گرفت. تا اینکه آن روز اعتراضات تمام شد و ما هم ساعت 12 شب به خانه برگشتیم و اتفاقا کتک مفصلی هم از پدرم خوردم که چرا تا آن موقع شب بیرون مانده بودم. **سال 57 چطور؟ اعلامیه و اطلاعیه و کتاب می خوندم و آن زمان در بوشهر خدمت می کردم. لا به لای مردم معمولی هم در تظاهرات ها بودم البته طوری که شناخته نشویم چون در شهر کوچک سریع شناسایی می شدیم ...
بازیگران در سکانس آرزو / آرزوهایی که انگار باید جای دیگری به جز سینما اتفاق بیافتند
مناسبی ندارد و نقش های بسیاری را به خاطر بیماری رد کرده است. وی گفته است: دو آرزوی بزرگ دارم که امیدوارم قبل از رفتنم، محقق شود.یکی احداث خانه هنرمندان سالمند بود که تا حدود زیادی محقق شده است. آرزوی دیگرم این است دوست دارم خانه ام که دو سال است درآن بسته است به بنیاد فرهنگی تبدیل شود و کارهای بزرگی آنجا اتفاق بیفتد. انتظامی سال گذشته همزمان با بزرگداشت پنجاهمین سالگرد تأسیس تماشاخانه سنگلج تهران با ...
قتل به خاطر هیچ !
طناب لباس ها را برید و به این ترتیب اختلافات ما شروع شد. همین عصبانیت و ناتوانی من در کنترل آن باعث شد که مرتکب قتل شوم. قتل به خاطر 25 هزار تومان فقط به خاطر 25 هزار تومان به جان یکدیگر افتادند و با قتل اختلافات آنها پایان یافت. هر هفته جمعه ها برای فوتبال به زمین ورزشی می آمدند و هر تیمی بازنده می شد، باید کرایه زمین را پرداخت می کرد. آن روز هم بر سر داوری با هم اختلاف پیدا ...
ماجرای زنی در اسارتگاه "ابی دالتون"
من رساند. بعد هم با چاقویی که در دست داشت، با تهدید مرا به زور سوار موتورسیکلتش کرد و به محمدآباد ورامین برد. مرد شرور مدت یک هفته مرا در خانه اش زندانی کرد و بعد هم بارها مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. البته پیش از این نیز به زور وارد خانه ام شده و با ضرب و شتم اذیتم کرده بود. این فرد شرور حتی با همدستی دوستش، من را نیمه عریان مقابل دوربین قرار داده و فیلمبرداری کرده بود که ...
مامور بیمه، دزد پیرزن ها از آب درآمد
آمده ، در را باز کردم اما به وقتی به حیاط خانه آمدم متوجه شدم که مردی ناشناس و حدودا 40 ساله وارد خانه شده است. او با معرفی خود به عنوان مأمور بیمه تکمیلی و پرداخت حقوق ماهیانه ، یک دسته اسکناس 10 هزار تومانی از کیف همراهش درآورد و گفته که پول خرد ندارد و به این بهانه از من درخواست پول خرد کرد. مالباخته در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: در آن موقع ، من حدود 700 هزار تومان پول نقد متعلق به ...
- ارشا اقدسی - ، بدلکاری که با - خندوانه - سر زبان ها افتاد
نشانی با رامبد جوان داشتم. بعد از آن چند تیزر با آقای جوان کار کردم. آن موقع تیم خودم را داشتم و مشغول بودم. چطور وارد خندوانه شدی؟ وقتی خندوانه پخش می شد، یک شب به آقای جوان پیامک دادم که خیلی دوست دارم در این برنامه باشم و اگر باشم، می خواهم بترکانم. از آنجا که رامبد به من اعتماد داشت و با روحیه من آشنابود، اجازه داد باشم و خدا را شکر آنچه انتظارش را داشتم، عملی کردم. ...
با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید
مراجعه کرده که چندروزی است از سوی پدرش طرد شده و در خانه خواهرش با وضعیت روحی اسفباری دست و پنجه نرم می کند. زن جوان گفت: از کودکی با پسر عمویم بزرگ شدم. من و بابک همدیگر را واقعا دوست داشتیم و برای هم احترام عاطفی زیادی قایل بودیم.از وقتی بزرگ تر شدیم علاقه ما شکل عاشقانه ای به خود گرفت ولی رابطه عاطفی ما قداست معنوی خاصی داشت و از حریم احترام خارج نمی شدیم. وی افزود: دو سال قبل ...
شوهرم رفت نان بگیرد آدم کشت!
. به گزارش ایران ، شامگاه پنجم اردیبهشت سال 1393، مرد جوان برای خرید نان از خانه بیرون رفته بود که با رضا قربانی جنایت روبه رو شد. بعد هم در جریان نزاع او را با ضربات چاقو کشت واز محل جنایت گریخت.سعید (متهم به قتل) که پس از قتل متواری شده و به شهرستان گریخته بود پس از 10 ماه به خاطر عذاب وجدان خود را به پلیس معرفی کرد. وی به کارآگاهان جنایی گفت: یک ماه پیش از قتل متوجه شده ...
درجست وجوی قاتل زنان تهرانی - 49 زن قربانی این مرد هوس باز
رویال راننده جوان این شورلت رویال در آن روز 4 بار از میدان انقلاب عبور کرده بود و در 2 بار آن مسافر زنی در صندلی جلو نشسته بود. ساعت 9:30 شب آخرین باری بود که شورلت وارد میدان شد. انگار ماشینش داغ کرده بود. کنار خیابان متوقف شد و با برداشتن گالن آبی از صندوق عقب سراغ رادیاتور ماشین رفت. من هم که حسابی روی این سوژه حساس شده بودم، در نقش یک مسافر کنار شورلت رفتم و نگاهی به وسایل صندوق او ...
خاطره دیدار شبانه با رهبر انقلاب در حرم
ساز بودن کارهایم، هنر و استعدادمان را در تولید لوستر به همه نشان دهم. اینکه از کشورهای دیگر برای سفارش کار به اینجا می آمدند و سراغ کارهای دست ساز من را می گرفتند، برایم بسیار حائز اهمیت بود. قبل از شروع رکود اقتصادی در سال 85 من 25 کارگر و یک اوستا کار ماهر داشتم. اما با بد شدن شرایط کار مجبور به کاهش تعداد نیروها شدم و در نهایت کارم را با سه پسرانم ادامه دادم. پسر بزرگ ترم، سعید، طراح ماهر من شد ...
تجلی اقتصاد مقاومتی درخودباوری زنان و مردان البرزی
شروع کردم اما بعد از مدت کوتاهی متوجه شدم که راه های زیاد و متنوعی وجود دارد که بتوانم تولیدات خود را به علاقه مندان عرضه کنم. فلاح پور گفت: ابتدای کار سرمایه ام اندک بود و برای تولید انبوه نمی توانستم هزینه کنم ولی به مرور زمان کارم توسعه پیدا کرد و اینک می توانم با خوشحالی بگویم سرمایه واحد کارآفرینی من به بالغ بر سه میلیارد ریال رسیده است و 14 نفر در این مجموعه مشغول به کار هستند. ...
کار وحشیانه و زشت پسران جوان با زن باردار/ جنینم را سقط کردم+عکس
... افکار نیوز 110 اذیت و آزار مکرر دختر جوان توسط سرایدار افغان با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم ...
دیگر علاقه ای به همسرم نداشتم / از خانه فرار کردم و به خانه مرد جوان رفتم
پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم
پسر هوس باز با چرب زبانی مرا خام خود کرد / از او باردار شدم
جوان توسط سرایدار افغان با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم ...
اقدام وحشیانه و عجیب یک مادر با دختر جن زده اش +تصاویر
توسط سرایدار افغان با پسرنوجوانم به بزم شبانه رفتم / وقتی به خودم آمدم با واقعیت تلخی رو به رو شدم دوستم به زور همسرم را مورد اذیت وآزار قرار داده بود / شهاب را به سزای عملش رساندم با پسر عمویم در ارتباط بودم / نامزدم همه موضوع را فهمید به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم / آنها پیشنهاد بی شرمانه ای به من کردند بلایی که در خیابان خلوت بر سر دختر دانشجو آمد / دختر جوان را به زور به خانه بردم ...