سایر منابع:
سایر خبرها
شاگردممتازی که3ماه مفقودالاثربود
علی اصغر رضایی، فرزند سوم خانواده ای هفت نفره و طبقه متوسط شهرستان نکا بود. مسلم رضایی رضایی (برادر شهید) می گوید: برادرم دوبار به جبهه رفت، بار نخست تنها 13 سال سال سن داشت که در سال 61 به جبهه رفت و پس از آن در نیمه سال تحصیلی چهارم دبیرستان دوباره عازم میدان نبرد شد. زمان اعزام اول، علی اصغر در سال اول راهنمایی درس می خواند. برادرم در دوره دبیرستان در رشته تجربی تحصیل می کرد و تنها شهید تحصیل ...
چیچیچ: پرسپولیسی ام و سالهاست برانکو را می شناسم/در حرم امام رضا حس خاصی داشتم
غذاهایی را که درست می کند برایم می فرستد. من به او افتخار می کنم دخترم هم به او کمک می کند چون آشپزی دوست دارد. در مدتی که ایران بودید از شهر دیگری بازدید کردید؟ اول بگویم تهران را به طور کامل ندیدم. اما وقتی خانواده ام به ایران آمدند میهمان هیات والیبال شیراز بودیم. همسرم و من واقعا از دیدن پرسپولیس لذت بردیم از فدراسیون والیبال و هیات شیراز تشکر می کنم ما زمان خوبی را در شیراز ...
فیش حقوقی جانبازی که مسئولین جهاد همسرش را به گدایی تشویق کردند
سازمان مربوطه منزل مسکونی در اختیار این خانواده را خانه سازمانی معرفی کرده است. در حالی که بر اساس پیگیرها، این سازمان مالک منزل مسکونی نبوده و خانه مذکور در اختیار پشتیبانی جنگ جهاد استان تهران جهت جمع آوری کمک های مردمی به جبهه در سال های دفاع مقدس بوده است و بعد از پایان جنگ تحمیلی مدیران سازمان جهاد کشاورزی استان تهران این منزل را در اختیار ایثارگران قرار می دادند. ...
نوستالژی مادرانه یک بانوی گلستانی /16 سال محبت مادری با اعمال شاقه، بیخ گوش کمیته امداد و بهزیستی گلستان ...
آزمایشات را انجام دهم و وقتی به دنیا آمد بعد از هفت ماه مشخص شد که او هم ناقص است. کنایه های زیادی شنیدم بعد از مشخص شدن معلولیت فرزند دومم خیلی ها به من و همسرم گفتند که فرزندانتان را به پرورشگاه بدهید ولی من به همسرم گفتم تا زمانی که من زنده هستم بچه هایم را خودم نگه داری می کنم و وقتی مُردم بچه ها را به بهزیستی بدهید چون هیچ کسی مثل یک مادر نمی تواند به فرزندش رسیدگی کند ...
محاکمه مجدد مردی که دیوانعالی کشور حکم تبرئه اش را نقض کرد/متهم:به خاطرتعرض به دخترم،خونش حلال بود
حادثه گفت: ساعت 2:30 نصف شب، تازه از اراک برگشته بودم. رفتم طبقه دوم خانه مان. نخستین کسی که پیشم آمد دختر 7 ساله ام بود. او روی زانوهایم نشست و گفت اگر یک چیزی بگویم ناراحت نمی شوی؟ خواستم ماجرا را تعریف کند که گفت وقتی چند روز پیش به کوچه رفته بود، دوست برادرم او را به مغازه اش کشاند و مورد تعرض قرار داد. همسرم را صدا کردم. گفت دخترمان را پیش ماما برده و او گفته بچه سالم است. با این حال من به ...
136 روز در انتظار پیکرپدر/ اسدالله ابراهیمی شهید مدافع حرم جاوید الاثر است
.... روز بعد در بیمارستان کلیه اش را به خواهرش پیوند زدند و بعد از چند روز استراحت دوباره به جبهه برگشت و خواهر و برادر سال ها با یک کلیه زندگی کردند. مادر می گوید: بعد از شهادت اسدالله، دخترم که کلیه برادرش در بدن اوست خیلی بی تابی می کند. مادرشهید به مفقود الاثر بودن شهید اشاره می کند و می گوید: با اینکه چند نفر از دوستان و همرزمانش آمدند و گفتند که اسدالله را زمان شهادت دیده اند اما دلم ...
مهسا را دوست داشتم ولی از ارتباط کثیف با مادرش خسته شده بودم
دادگاه نیامد ولی من از نوید شاکی هستم و برایش تقاضای اشد مجازات دارم. سپس نوید پشت تریبون دفاع ایستاد و در تشریح جزییات ماجرا گفت: چون مهسا از بستگانمان بود به او علاقمند شده بودم و برای دیدن او به خانه شان می رفتم. اما مادر مهسا مخالف این ارتباط بود. مرجان مدتی بود حرف هایی می زد که متوجه شده بودم به من علاقمند شده است و می خواهد با او ارتباط داشته باشم. آخرین بار وقتی برای دیدن مهسا به ...
انتقام آتشین به بهانه آزار دختر 7 ساله
به گزارش جام جم ، رسیدگی به این پرونده از 29 شهریور سال 93 و به دنبال ناپدید شدن پسر جوان به نام شاهرخ در شهرری در دستور کار پلیس قرار گرفت. خانواده شاهرخ در شکایت خود گفتند؛ شاهرخ مغازه وسایل تزئینات تولد و جشن های عروسی دارد. روز گذشته او به خانه آمد و خودروی برادرش را امانت گرفت و با عجله بیرون رفت و دیگر برنگشت. تلفن همراهش نیز خاموش است. به همین خاطر احتمال می دهیم حادثه ای تلخ برایش رخ داده ...
معمای مرگ خانواده پزشک تبریزی پیچیده تر می شود
و فوت دوتن از اعضای خانواده پزشک تبریزی، علت حادثه این گونه بیان می شود که مردی با مراجعه به درمانگاه محل فعالیت دکتر (درمانگاه تیموری تبریز) از او درباره تعداد اعضای خانواده اش سوال پرسیده و روز بعد هم برایشان غذای نذری می برد. پزشک نیز پس از بردن غذاها به خانه، برای انجام کاری از منزل خارج شده، اما در بازگشت با پیکرهای نیمه جان مادربزرگ، پدر، مادر، برادر و همسر روبه رو می شود. او بلافاصله با ...
زندگی مشترکم پیش از آغاز به پایان رسید
با زهرا هم هماهنگ کرده بودم که سر کوچشون باشه تا علی رغم مخالفت همیشگی اون با ترک موتور نشستن من، خودمون و جدا از خانواده به اون مهمونی بریم. سرش را بین دو دستانش گرفت و به سمت پاهایش خم شد و بعد از ناله ای بلند اشکهایش را پاک کرد و تمرکزی کرد و ادامه داد . هم دیر شده بود و هم نون در آوردن ما هم که غصه ای شده بود برام فکرمو بدجوری مشغول خودش کرده بود. این که از یه سر شهر یه کاسه آش ...
برادرم زمانی که واقعیت را فهمید در غیاب پدرو مادرم به اتاق خوابم آمد / بدون اعتنا به التماس هایم دامنم ...
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "،17 ساله است و پس از فرار در ترمینال بود که دستگیر شد و به مشاوره پلیس معرفی شد. دختر نوجوان که فقط گریه می کرد گفت: اصلا حاضر نیستم به خانه مان برگردم حتی اگر بمیرم. وی افزود: از وقتی خودم را شناختم پدرو مادر مهربانی داشتم و یک برادر که 3 سال از من بزرگتر بود و خیلی باهم جور بودیم او در درس هایم کمک می کرد و من هم در نظافت اتاقش و شستن لباس ...
اقدام شرم آور صاحب یک کافی شاپ با دختر جوان در داخل مغازه
به گزارش سرویس حوادث"جام نیوز" ، مادر قربانی در تشریح این جنایت که در قاهره به وقوع پیوسته گفت: یک روز که دخترم قصد رفتن به مدرسه داشت، در راه رفتن به مدرسه توسط صاحب یک کافی شاپ به زور به داخل مغازه کشیده شد و پس از اینکه او را مورد آزار واذیت و تجاوز قرار داد رهایش کرد. مادر قربانی در ادامه اذعان کرد: پس از این حادثه دخترم چند بار دست به خودکشی زد اما با تلاش های من وپدرش از مرگ حتمی ...
افسانه و دوست پسرش مرا در اختیار پسران پولدار قرار می دادند / آنها مثل برده ، انواع بهره برداری را از من ...
مادرم را برایم پر کند و به قول معروف هر گلی بوی خود را داشت! برای اینکه در روند زندگی دچار تکرار نشده و برای این که اندکی هم که شده از فضای پیر، فرتوت، یکنواخت وتکراری خانواده ای که در آن زندگی می کردم، دور شوم. گاه گاهی به دور از چشم پدر، به خانه خاله و دایی هایم می رفتم و با دختر خاله ها و دختر دایی ها چندی را به خوش گذرانی و سپری کردن روزگار نه چندان خوب و خوشایند خود،می گذراندم. ...
دوستم موضوع ارتباط غیر اخلاقی با خانم معلم را با من در میان گذاشت /خانم معلم اورا وادار به این کار کرده ...
با من همراه شد زن صاحبخانه بسیار هوس باز بود/ او از من می خواست همانند فیلم های کثیف با او ارتباط داشته باشم دختر بچه در خیابان گریه می کرد / به بهانه آرام کردنش او را به خانه ام بردم برادرم زمانی که واقعیت را فهمید در غیاب پدرو مادرم به اتاق خوابم آمد / بدون اعتنا به التماس هایم دامنم را لکه دار کرد دلباخته دختر افغان شدم / بعد از مدتی او به خانه ام آمد افسانه و دوست پسرش مرا در اختیار پسران پولدار قرار می دادند / آنها مثل برده ، انواع بهره برداری را از من می بردند ...
آن روز همسرم سر کار بود و من الهه را به آپارتمانم آوردم / او با میل و خواسته خودش با من همراه شد
با من تماس گرفت و گفت می خواهد مرا ببیند، من به سر قرار رفتم و پس از اینکه سوار ماشینش شدم، با تهدید اسلحه و زور من را به خانه خود برد؛ زمانیکه به خانه اش رسیدیم به او گفتم که می خواهم از آنجا خارج شوم اما او نپزیرفت و من را مورد آزار و اذیت قرار داد. خسرو که متاهل است در دفاع از خود گفت: آن روز همسرم سر کار بود، ارتباط با الهه را قبول دارم اما او با میل و خواسته خودش با من همراه شد و ...
مردی جوان که هر روز از همسرش کتک می خورد!
به گزارش سرویس گوناگون جام نیوز ، همیشه از حرف های خاله زنکی شروع می شود. خدا نکنه جایی دعوت شویم، من عزا می گیرم، چون بعد از میهمانی هنوز لباس هایمان را عوض نکرده ایم، دعوا شروع می شود. مدام به من سرکوفت می زند، از پول و مال و منال برادرم تا موقعیت شغلی برادر خودش. من چی کار کنم، وقتی با من ازدواج کرد همه شرایط من را می دانست. من یک کارگاه کوچک شومینه سازی دارم. درآمد ...
انصاف نیوز
.... انتظار داشتم سیاوش عذرخواهی کند و بگوید از کارش پشیمان است، اما او به من گفت خوب کردم و از کارم هم پشیمان نیستم. آن قدر از دستش ناراحت شدم که دست و پایش را بستم و همان جا در انباری رهایش کردم. نیمه های شب بود که به انباری رفتم و او را خفه کردم. بعد جسد را پشت صندوق ماشین گذاشتم و به بیابان بردم و در آنجا رویش نفت ریختم و به آتش کشیدم.بعد از آن بود که موضوع را به برادرم گفتم و چند روز بعد هم ...
آزار و اذیت گروهی زن جوان در اتاق خواب ویلا / آنها مرا در یک خیابان رها کردند
...> 110 اقدام شرم آور صاحب یک کافی شاپ با دختر جوان در داخل مغازه آن روز همسرم سر کار بود و من الهه را به آپارتمانم آوردم / او با میل و خواسته خودش با من همراه شد زن صاحبخانه بسیار هوس باز بود/ او از من می خواست همانند فیلم های کثیف با او ارتباط داشته باشم دختر بچه در خیابان گریه می کرد / به بهانه آرام کردنش او را به خانه ام بردم برادرم زمانی که ...
با زن شوهردار آشنا شدم/ در غیاب شوهرش مرا به خانه اش دعوت می کرد
همراه شد زن صاحبخانه بسیار هوس باز بود/ او از من می خواست همانند فیلم های کثیف با او ارتباط داشته باشم دختر بچه در خیابان گریه می کرد / به بهانه آرام کردنش او را به خانه ام بردم برادرم زمانی که واقعیت را فهمید در غیاب پدرو مادرم به اتاق خوابم آمد / بدون اعتنا به التماس هایم دامنم را لکه دار کرد دلباخته دختر افغان شدم / بعد از مدتی او به خانه ام آمد افسانه و دوست پسرش مرا در اختیار پسران پولدار قرار می دادند / آنها مثل برده ، انواع بهره برداری را از من می بردند ...
تیر تجدید نظرطلبان به محرم حسینی، کمانه کرد
در این باره تحقیق کردند. پزشک جوان در شرح ماجرا گفت: من در مرکز درمانی تیموری مشغول درمان بیماران بودم که مرد ناشناسی خودش را به من رساند و گفت که برای اعضای خانواده ام غذای نذری آورده است. من غذاها را به خانه بردم و به محل کارم برگشتم. عصر که به خانه رفتم، متوجه شدم که همگی بعد از خوردن غذا دچار مسمومیت شده اند بنابراین با اورژانس تماس گرفتم و خانواده ام را به بیمارستان سینا منتقل کردیم که همسرم ...
کار زشت مردان خشن در پراید مشکی / آنها مرا به جنگل های لویزان بردند
آگاهی پایتخت قرار گرفته و تحقیقات در این خصوص برای افشای حقایق ادامه دارد. همشهری 110 این اخبار را از دست ندهید: همسرم همیشه زمان بازگشت مرا به خانه می پرسید / یک روز سر زده به خانه ام رفتم اسیدپاشی بر روی خودروهای لوکس در شیراز +عکس نامه شاکیان پرونده طوسی به رئیس قوه قضائیه عمل غیر انسانی پسر جوان با دوست خواهرش / من از ...
رابطه ای جذاب و وسوسه انگیز
حاشیه حمید لبخنده پس از موفقیت عظیم در پناه تو این بار به سراغ ساخت ملودرامی خانواده محور رفت و در قلب من را روانه آنتن کرد: کاری با تیپ-شخصیت های زیاد که چند جوان نقش مهمی در پیشبرد آن دارند. رضا و سینا پسران جوانی هستند که هردو بسکتبال بازی می کنند و دورادور با هم رقابت دارند و این در حالی است که رضا به واسطه رانندگی پدرش (کریم) برای مهندس اسفندیاری احساس حقارت می کند. در ...
تفاوت دوجنسی ها با همجنس گرایان چیست؟
مبتلا تا به دیروز در نقش مرد یا زن، شوهر یا همسر، مادر یا پدر، خواهر یا برادر و دختر یا پسر ایفای نقش می کرد، پس از جراحی قرار است به گونه ای کاملا متضاد با قبل رفتار کند، بنابراین بروز مشکلات عاطفی و روانشناختی اجتناب ناپذیر است و آینده، هویت اجتماعی و جایگاه آنان را به مخاطره می اندازد، اگر چه دشواری های این مسیر برای اطرافیان فرد مبتلا هم بسیار جانکاه است. از این رو لازم است پیش از تصمیم و اقدام به جراحی، فرد و خانواده اش تحت حمایت های تخصصی پزشکان، پرستاران و روانشناسان مجرب قرار گیرند. گردآوری:گروه سلامت سیمرغ seemorgh.com/health منبع:salamatonline. ...
قاسمی ساخت فیلم دختر شینا را تایید کرد
همواره آرزو داشتم که بتوانم از خطه همدان خانواده ای را به ایرانیان معرفی کنم. وقتی زندگی حاج ستار را خواندم خیلی علاقمند شدم تا با همسر ایشان مصاحبه ای انجام دهم. حاج ستار کسی بود که در سن 24 سالگی به شهادت رسیده بود و همسر خود را با 5 کودک تنها گذاشته بود. عنوان این اثر از نام مادر قدم خیر محمدی کنعان گرفته شده است. دختر بزرگ این خانواده بعد از تولد به دلیل کودکی نمی توانست نام مادربزرگ خود را به ...
کسب و کار زندگی و مرگ
را بازسازی کرد، در حقیقت واقعیت مرگ را تلطیف کرد. غضبانپور می گوید: اگر در رودبار زلزله نمی آمد، اگر عکس های زلزله در ویژه نامه مجله عکس چاپ نمی شد، شاید هرگز با ایشان کار نمی کردم. کتاب زندگی و دیگر هیچ - پشت صحنه که این روزها منتشر شده، با عکسی از صبح روز دوم زلزله در کنار قبرستان رودبار، شروع می شود. در حال عکاسی بودم که دیدم خانمی با لباس عربی در حال بالاآمدن از شیب جاده قبرستان است ...
شوک شک بر زندگی
.... به گفته او حتی یک روز که برادرزاده ام به در خانه ما آمده بود، همسرم او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داد. بعد از رفت و آمدهای فراوان به دادگاه توانستم بیماری پارانوئید او را ثابت کنم. پارانویا قابل درمان است یک روانشناس درباره بیماری پارانویا می گوید: اغلب افراد مبتلا به این بیماری شکاک هستند. این در حالی است که بخشی از این بیماری می تواند زمینه های ژنتیک داشته باشد، اما ...
همسر جانباز بودن؛ یعنی چه؟
را شکرگزار است. او می گوید: زندگی با جانبازان سختی ها و مشکلات زیادی دارد و باید بسیار صبور و مقاوم بود؛ اما برخی رفتارها و بی مهری های مسئولان بنیاد شهید واقعاً آزاردهنده است. جانبازان ما سرمایه های این مملکت هستند و مسئولین ما نباید به این راحتی از حال آن ها غافل باشند. او از کادر درمانی بیمارستان نیز گلایه مند است و عنوان می کند: همسرم 18 روز تمام در اورژانس بستری بود آن هم در ...
آیا یاسر عرفات شاخه ی زیتون در دست داشت یا سلاح جنگی؟
.... مرگ او که برنده جایزه صلح نوبل (1994) هم بود با شایعه هایی درباره احتمال قتل او همراه بوده است. پدر یاسر عرفات یک فلسطینی تاجر پارچه بود که برخی اجدادش مصری نیز بودند. مادرش نیز از خانواده ای قدیمی در فلسطین و اهل قدس بود. مادر عرفات وقتی او 5 ساله بود فوت کرد. بعد از آن یاسر را پیش دایی اش در بیت المقدس فرستاند تا آنجا زندگی کند. گفته می شود او درباره دوران ...
چهره مادرم را در محاصره تجسم کردم
نیروها و حضور نیروهای زبده تیم اطلاعات-عملیات همچون عبدالرضا اکرمی ، دمیرچی و شهید حجت ایرانی جم قبل از حرکت به نقطه رهایی باعث روحیه بخشی به نیروها شد. روز بعد از سازماندهی، نیروها برای شروع مرحله سوم عملیات به نقطه رهایی رفتند. قرار بود باقی مانده گردان های دیگر هم در اختیار گردان علی اکبر قرار بگیرند تا گردان کامل شود و این امر انجام شد. هر گروهان در یکی از شیارهای پایین ارتفاعات و تپه ...
روابط نامشروع مردان سیاست!
روابط نامتعارف کلینتون با زنان نبود. چهار زن دیگر ادعا کرده اند که یا با کلینتون رابطه داشته اند و یا مورد آزار قرار گرفته اند. در روزهای اخیر و در جریان انتخابات آمریکا دونالد ترامپ برای مقابله با هیلاری کلینتون، همسر بیل کلینتون و رقیب انتخاباتی اش روابط نامتعارف بیل را مطرح کرده است. ترامپ پیش از این خودش متهم به روابط نامتعارف با زنان زیادی شده است. ترامپ در دومین مناظره ...