سایر خبرها
برپایی موزه گرافیک دستاورد بزرگی است/ نخل پلاستیکی در سرزمین رطب
وامی داشت. وی در بخشی از سخنانش در این مراسم گفت: این اولین دوره ای است که به موشن گرافیکس توجه می شود. گرافیست ها می توانند بچه های ما را آدم کنند. می توانند به ما یاد بدهند چطور لباس بپوشیم و می گویند مرد گُنده در تلویزیون کت و شلوار براق نپوش چون الگو می شود. من که این افراد را در خیابان می بینم کهیر می زنم. من 42 سال است با موذی گری سر کلاس رفته ام و همینطور حرف زده ام. این ...
هرچی دوست داری آرایش کن، اما.../ فراخوان مهومونی خودومونی من و خدا
انقلاب به مناسبت شروع سال جدید در جهت غنیمت شمردن فرصت ها پیام هایی با موضوع فرصت ها و حسرت ها از دیدگاه رهبر معظم انقلاب ارائه می گردد. فرصت ها و حسرت ها: اساس همه کارهای نیک، اغتنام فرصت هاست که از یک انسان مومن و کوشنده در راه حق سر می زند ولی در میانه غفلت و ناباوری ما فرصت ها از دست می رود. امروز از نعمت زندگی، جوانی، نشاط، توانایی جسمی و فکری ...
پاراگراف کتاب (33)
.... چون آنها به خودشان زحمت حرکت کردن نمی دهند...! قصه های قر و قاطی/ خولیو کورتاسار / مترجم: جیران مقدم ضبط روشنه و خواننده داره می خونه: بگو در شبای تو چی می گذره/ بی من از شبای تو کی میگذره. تو لیوان رو تو دستت می چرخونی و زمزمه می کنی: می دونی آخر هر عشق...ته تهش چیه؟ یا مرگه یا جدایی یا عادت...یه وقتایی هم نفرت...خیلی وقتا... اونا که عشقشون با مرگ ...
داستان های کوتاه وجهی از سیمین که مغفول ماند
تصویری بسیار جذاب و کاملا درسی از سایه روشن های خلاقیت یک نویسنده حرفه ای دست پیدا کرد و به طور منطقی دریافت که چرا یک نویسنده پرتوان همچون او این همه ضعف و قوت را در این زمینه تجربه کرده است. سیمین دانشور به جز رمان ها و کتاب های فراوانش در زمینه های گوناگون ادبی و علمی ، پنج مجموعه داستان در سراسر عمرش منتشر کرده که با بررسی آن ها می خواهیم دریابیم که او در کدام یک از این مجموعه ها حرفه ...
معرفی 100 قطعه هیت چهار دهه اخیر موسیقی ایران - 4
بمانی آهنگساز: فرزاد فرزین تنظیم کننده: مهران خلیلی آلبوم: شخصی (و تیتراژ برنامه ماه عسل ) سال انتشار: 1392 ناشر: رویال هنر پارس بخش هایی از ترانه: همه عمر من سجده کردم به تو/ من از حسرت غیر تو خالی ام/ هنوزم زمان پرستیدنت/ برام هیچ فرقی نداره کی ام/ هوایی رو که تو نفس می کشی/ دارم راه می رم بغل می کنم/ تو با من بمون تا ته این سفر/ من این ماهو ماه عسل می کنم ...
شهید افغانستانی که حاتمی کیا شرمنده اش شد/عکس
فروخفته اش فروریخت و به هق هق افتاد. گفت: چند وقتی است که تصویر یکی از بچه های افغانستانی که به دست داعشی ها سرش بریده شده بود از جلوی چشم من نمی رود. من خجالت می کشم که در سوریه نبودم و این نوجوان... و درست در همین لحظه و همین نقطه است که عقب افتاده ام. من خجالت می کشم که در سوریه نبودم. احساس می کنم عقب افتادم. یک زمانی خودم را پیشرو می دانستم ولی جبهه وسعت گرفت و می بینم که خیلی عقب هستم و ...
امین الله رشیدی: نوآوری وقتی جواب می دهد که ریشه ای داشته باشد
کشاند نوای خوانندگان قدیمی بود. * کار شما هنری را با نقاشی شروع کردید؟ بله. مادر من دختر ادیب بیضایی شاعر معروف کاشان است و می گفت بچه های من باید هنری داشته باشند. تابستان سال اول مرا فرستاد نجاری، سال دوم فرستاد حلوایی. آن موقع حلوایی در کاشان شغل مهمی بود. شاعر می گوید: هیچ کس از پیش خود چیزی نشد/ هیچ آهن خنجر تیزی نشد... * هیچ حلوایی نشد استاد کار/ تا که شاگرد شکرریزی شد. آفرین. سال ...
شهید حبیب الله مظاهری؛ فرمانده گردان مسلم بن عقیل (س) لشکر 27 محمد رسول الله(ص)
می بردمش تا درِ کلاس، ظهر هم میرفتم دنبالش . به مادرش گفته بود: "من خودم می خوام برم مدرسه ، دوست ندارم یکی ببردم. همه ی بچه های کلاس یه طرف حبیب یه طرف." گفتم: "آقا معلم، شما لطف دارید؛ حبیب کوچیک شماست." گفت: "از حالا مث آدم بزرگاس؛ هم نجیبه؛ هم باهوش." تحصیلاتش را تا دوره ی متوسطه در مریانج طی کرد. براده های خورشید انقلاب اسلامی با پشت سر گذاشتن دیوارهای منزل ...
آنهایی که برج میلاد را برای خودکشی انتخاب کردند
از سقوط و لحظه برخورد به زمین حرف می زنیم. دقیقا 435 متر بالاتر از سطح زندگی؛ سقوط از برج میلاد.کاملا محرمانه. خیلی ها حتی خبر ندارند تاکنون چند نفر از بالای برج میلاد به سمت مرگ شیرجه رفته اند. پس نام راویان قصه و پریده ها را باید لاک سفید گرفت. فارغ از نام آنها که چشمانشان سقوط را به خاطر سپرده، متن ماجرا را پیگیر باشید؛ خودکشی در برج میلاد. نماد تازه تهران به شهر، حقیرانه نگاه می ...
حسین نوری ؛ از نگارش نمایشنامه سیاسی تا شکنجه ناشیانه توسط ساواک!
نقض آن در ایران و اجرای آن شناسایی شدم و دیگر شروع به مبارزات مخفیانه کردم. *یعنی به گروه های سیاسی پیوستید؟ -خیر بنده به خاطر نوشتن همان نمایشنامه طنز سیاسی بازداشت و شکنجه شدم، از ناحیه دست، پا و حنجره آسیب دیدم تازه بعد از هفت هشت سال صدای من باز شد وگرنه تا قبل از آن همسرم صدایم را دوبله می کرد، الان هم صدایم خش دار است ولی باز بهتر از قبل هستم. خلاصه دیگر قلم را نتوانستم ...