سایر خبرها
اعتراف ناپدری به قتل دختر 7ساله
...، دخترک را به مکانی خلوت برده و او را خفه کرده است. اعترافات متهم نیز با نظریه پزشکی قانونی منطبق است. سپس مادر مقتول در جایگاه حاضر شد. او ابتدا گفت می خواهد برای قاتل فرزندش حکم قصاص صادر شود. سپس نوبت به متهم رسید. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: قبول دارم دختر بچه را کشته ام. این کار را کردم؛ چون شیشه کشیده بودم و کارهایی که می کردم، اصلا دست خودم نبود. بعد از قتل بود که فهمیدم چه شده ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (356)
اجرا در برابر میلیون ها ایرانی بگیرد، به فکر یک شغل دیگری باشد. فقط و فقط به خاطر خودش می گوییم، چون دوست نداریم قناری به این نازنینی انقدر فحش بخورد! حامد میرباقری و ظاهری که هر روز تاریخی تر از دیروز می شود! دقیقاً همانند فیلم های پدرش. همانطور که گفتم تا زمانی که یک نقطه سپید در سرتاسر استان تهران و البرز روی زمین باقی مانده باشد، عکس های برفی عزیزان ادامه خواهد داشت. این هم ...
وقتی ویشکا آسایش انگیزه اش را از دست می دهد
) هم افتاد که داستان را خیلی دوست داشتم و نقش کوتاهی بازی کردم. در فیلم پنجاه کیلو آلبالو هم که بازی کردم بخاطر مانی (حقیقی) بود. البته انگار بعضی ها فکر کردند که من حاضرم در هر فیلمی یک سکانس بازی کنم، چون پیشنهادهای زیادی می دادند ولی خوب، مانی دوست من است و حالا فیلمش چه یک سکانس داشته باشد چه 10 سکانس. در جواب آن پیشنهادها هم گفتم قرار نیست در همه ی فیلم ها به این شکل بازی کنم. این ...
اتوبوس شهادت و حسرت نیم ساعت خواب
.... راننده اتوبوس هم داد می زد: ساکت باشید . رو به او می گفت: آقا میام می زنما . یک نفر به من گفت: آقا تو زورت زیاده، نذار این از جاش حرکت کنه و بچه ها رو کتک بزنه. از یقه اش گرفتم و گفتم: آروم باش. بعد از اینکه آرام شد، دستم را پس کشیدم . با دو اتوبوس توی جاده می رفتیم که ناگهان چند هواپیما به ما حمله کردند. باران بمب بود که کنار اتوبوس ها می ریخت. اتوبوس اولی را با راکت زدند. کلاً ...
از بس بروجردی حرف می زنم، در پایان کار همه عوامل لُر می شوند
بروجردی نام می برد. با نظرش موافقید؟ عکاسخانه پرببینده ترین سریال سال شد. بار طنزش روی دوش من و علی فروتن بود. یکی از بهترین و خاطره انگیزترین کارهایم بود و واقعا در تلفظ و معرفی گویش بروجردی یک اثر نمونه به شمار می رود. البته در عین حال که 100 درصد برایم خاطره انگیز بود، 100 درصد هم برایم ضرر داشت.... چرا؟ چون طوری گریم شده بودم که همه فکر می کردند سنم خیلی بالاست و ...
ولخرجی دختر فراری با کارت بانکی پدر
کار نداشتم، به دنبال کار هم نرفتم. آدم بی حوصله ای شده بودم. وی افزود: این اواخر شرایط به گونه ای شده بود که بیکاری در خانه برایم خسته کننده شده و مدام با خانواده ام بخصوص پدرم درگیر بودم و دعوا می کردم. روز حادثه نیز با پدرم دعوایم شد. همان موقع به خاطر عصبانیت تصمیم گرفتم خانه را ترک کنم. زمانی که پدرم به محل کارش رفت، مقداری وسایل شخصی و کارت بانکی پدرم را برداشتم و از خانه گریختم ...
حد شرمساری این دولت همین است!
سایت خبری تحلیلی هنگام Hengamnews.com: حسین قدیانی در وطن امروز نوشت: تمنایی دارم از ملت! این همه گیر ندهید به این مرقومه معروف به نامه شرمساری ! والله حد شرمندگی این دولت همین است! دولتی که رئیسش هنگام گرفتن وقت قاضی القضات مملکت، به جای معرفی مدیران نجومی و شرکای حقوقی، خواهان بستن رسانه های منتقد و بخصوص روزنامه های منعکس کننده درد توده های مردم می شود و حتی در دیدار با مقام اول این ...
دلایل رأی نیاوردن کلیات طرح شفافیت دریافتی مدیران / لابی پشت پرده یا ضعف طرح؟
نباید به کمیسیون اصل 90 می رفت که متأسفانه رئیس هم به صورت غیرموجه نسبت به این تذکر مقاومت کرد. من حضوری پیش رئیس رفتم و گفتم وقتی 10 نفر در تذکرشان می گویند این موضوع خلاف قانون اساسی است، پس این اخطار را به رأی بگذار. ایشان توجه نکرد و عده ای به این دلیل اصلاً از اصل موضوع زده شدند. وی ادامه داد: یک گروه نیز ضمن اینکه می گفتند نباید به کمیسیون اصل 90 می رفت، ایرادی به متن پیشنهادی ...
قله مقاومت مردمی اندیمشک در چهارم آذر بود
جنب بهشت زهرا بود آن موقع کانال هایی داشت که الان پوشیده شده اند بعضی از بچه ها داخل این کانال ها رفته بودند . من با دوتا از دوستاهایم با دوچرخه بودیم یکی از این دوستان مان پاهایش مشکل داشت و درست نمی توانست راه برود و دوچرخه داشت ما پریدیم روی دوچرخه و آمدیم خیابان پاسداران و از آنجا جلوی مسجد امام حسین (ع) شاید اگر بگویم در این جا سایه ی هواپیما ها را احساس کردم غلو نکرده ام اینقدر معلوم بود که ...
رضوی: نمی توانم بروم فیلم روحوضی بسازم اگر مجبورم نکنند/ احمدیان: جزو آنهایی هستیم که خسر الدنیا و ...
های بزرگی چون امام حسین (ع) باشد تو را مجاهد و یا شهید. در دهه پنجاه اندیشه ای شکل گرفت که هم عجیب بود و هم خطرناک، تفکری که دست به ترور می زد، سازمانی تشکیل شد که با یک لغزش مسیرش سال هاست تغییر کرده و افرادش آواره شده اند. تفکری که تو را تمام می کند و دیگر خودت نیستی، تفکری که دست به حذف می زد، نمی شنود، می کشت، نمی بیند، ترور می کند و به خوردت سیانور می دهد. حالا در اواسط ...
انجمنی برای پزشکان؛ صنفی یا سیاسی
و بعد از چنددقیقه ایشان با چند نفر از مؤسسان انجمن صنفی پایین آمدند و گفتند ما چنین دستوری را برای جلوگیری از حضور پزشکان عمومی از نگهبانی نداده ایم. از ما خواستند وارد شویم؛ ولی تا این فرایند طی شود، ساعت از 11 گذشته بود و من دیدم رأی گیری در جریان است و دیگر همه چیز تمام است. من هم که دیگر دیدم این چنین است گفتم دیگر لزومی به حضور نیست و اگر قرار به حضور همه سلیقه ها بود، قطعا از ما هم دعوت می ...
تابلو برگ هایی فراتر از واقعیت یک هنرمند اصفهانی +عکس
درختان نقاشی بکشید؟ حسین شاهی: سال 58 بود که به کشمیر رفتم آنجا نقاشی های سنتی روی برگ دیدم و برایم جالب بود ولی مینیاتور نبود، نقاشی معمولی بود از همان موقع این هنر در ذهنم ماند تا اینکه نقاشی روی برگ را نوروز 94 در همین حجره رونمایی کردم. پس با این حساب ایده ای که داشتید نزدیک به 37 سال زمان برد. بله. خب چون می خواستم کارم پخته باشد، بایستی زمانی ارائه می دادم که ...
فروشگاه های اینترنتی کانون فروش قاچاق شده اند
550 هزار تومان بوده است. این از کجا آب می خورد؟ * خب شفاف بفرمایید حدس خود شما چیست؟ حدس من این است که این ها تعدادی کالای قانونی را یک یا دو بار وارد می کند و بعد دیگر کالای قاچاق را خریداری کرده و به فروش به مشتریان اقدام می کنند. به غیر از این منطقی نیست، چون این کالا قیمتش در دنیا یکی بوده و مشخص است و تفاوت قیمت فقط می تواند مربوط به نپرداختن عوارض گمرکی باشد . ...
از پیشنهاد دوست پسرم خیلی جا خوردم / او با شگرد مخصوص خودش قانعم کرد
...> در چشم برهم زدنی چند سال گذشت و سامان دیگر هیچ وقت حاضر نشد به خواستگاری ام بیاید. چند بار به او گفتم دیگر نمی خواهم با او ارتباطی داشته باشم اما بازهم اصرار می کرد که اشکالی ندارد تا زمان ازدواج من رابطه مان همین طور حفظ شود. یک روز با من تماس گرفت و گفت دوست دارد با من به مسافرت برود. من اول از حرفش جا خوردم و گفتم نمی توانم این پیشنهاد را قبول کنم. ولی بازهم مثل قبل با شگرد مخصوص ...
حد شرمساری این دولت همین است!/ برنامه 100 روزه ترامپ پلی به گذشته یا آینده؟
اما رسمیت دادن به گفت وگو و ابراز عقیده در کشور است. ما در نظامی زندگی می کنیم که زمانی شهید دکتر بهشتی به عنوان یکی از پایه گذاران آن با فردی چون کیانوری که به هیچ عنوان انقلاب ما را قبول نداشت به مناظره می نشست و استدلال می کرد؟ امروز آیا اتفاق خاصی افتاده که حتی قادر به گفت وگو در درون نظام خود نیز نیستیم؟ آیا آقای مطهری را فردی خارج از نظام می دانیم؟ تنگ کردن دایره گفت و گو و نقد وقتی ...
شرح چگونگی ساخته شدن فولاد مبارکه
من افتاد که توضیح خواهم داد. در تمام مذاکراتی که گروه کارشناسی انجام می داد، از ایشان خواستیم که خودش قیمت را آنالیز کند. ایشان بعد از انقلاب از ایران رفت و در بانک جوانی کارشناس بود و نکته جالب اینکه از ایشان درباره بهترین خاطره اش در این دوره پرسیدند که اعلام کرد کاری که برای کارشناسی در ویتنام انجام داده بهترین خاطره اش است. سال 53 شروع شد و اول سال 54 طرح توجیه فنی اقتصادی را ...
شهرزاد پرحاشیه ترین سریال مشکل سرمایه گذار
، بر حرارت حاشیه ها افزود و باعث شد تا شایعات بسیار زیادی در باره این سریال منتشر شود. این سرمایه گذار که حاشیه ها و شایعات بسیاری هم درباره خودش مطرح شد، معتقد است؛: من در برندینگ سریال شهرزاد حق 50 درصدی دارم و سازندگان این مجموعه باید حقم را پرداخت کنند، بعد از آن هر کاری که می خواهند انجام بدهند. آقای رضوی! وضعیت سریال شهرزاد الان به چه منوال است؟ شما با تیم سازنده جلساتی دارید که ...
پای حرف روسای شورای ائمه جمعه
ائمه جمعه و تاکیدش بر مستقل بودن در اداره این کار گفته است: بعد از رحلت امام هنوز چهلم امام نشده بود، یک روز غروب در مسجد فرشته نشسته بودم. آقای میرمحمدی که آن موقع رییس دفتر آقا بود، زنگ زد و گفت آقا می خواهند با شما صحبت کنند. بعد آقا گوشی را گرفتند و فرمودند می خواهم شما را ببینم. گفتم هر وقت بفرمایید در خدمتم. گفتند هر چه زودتر بهتر. بعد آقای میرمحمدی گوشی را گرفت و گفت فردا صبح ...
روزنامه شرق برای کلینتون بیشتر از آقای روحانی در دوره ای که می خواستند رئیس جمهور شوند، تبلیغات کرد/ ...
دانستم چه مفاسدی است. بعد که به خاطر کاری که سپردند، وارد شدم و درگیر شدم و آن موقع فهمیدم چه خبر است. تا قبل از آن هرکس پشت سر آنها حرف می زد، ناراحت می شدم. هیچی هم نمی دانستم که چنین مسائلی در کشور می گذرد و وقتی که چنین حرف هایی می زدند عصبانی می شدم. چون فکر می کردم که می خواهند یک چیزی به انقلاب بگویند و تصورم این بود؛ ولی بعدا فهمیدم واقعیت دارد. پس اگر چنین مواردی بوده که شما می گویید ...
اصرار زن عمو برای لو دادن راز رفت و آمد مشکوک پسر جوان
... او اعتراف کرد که موتورسیکلت سرقتی را در خانه ام به امانت گذاشته است. متاسفانه برادرم و پسرش با همدیگر مثل کارد و پنیر هستند. برادرم چند سال قبل همسرش را طلاق داد. پسرش با نامادری نساخت و به خانه پدرم رفت. این بچه بدون نظارت درست و حسابی و محروم از محبت پدر و مادر بزرگ شد. برادرم نیز از زندگی اش خیری ندید و دوباره همسرش را طلاق داد. این ها همه اش نتیجه غرور بی جاست اخبار زیر را از دست ندهید: ...
جامعه روستایی در حال فروپاشی است!
هنوز وزارت جهاد کشاورزی از هم جدا بود از طرف وزارت جهاد برای افتتاح حمام یا مدرسه می رفتیم روستایی، اما دیگر در آن روستا آدمی زندگی نمی کرد. همه به شهر رفته بودند. وزارت جهاد کشاورزی هم کاری به تعداد جمعیت در روستاها نداشت. وزارت جهاد کشاورزی در گذشته فقط دنبال این بود که گندم بیشتر و بهتر تولید کند. باغدارها میوه های بهتر و بیشتر تولید کنند. چون معتقد بود که این محصولات در روستاها مصرف نمی شود ...
شکست ناپذیر؛ نگاهی به زندگی الکس زاناردی از تصادف در اتومبیل رانی تا قهرمانی در پارالمپیک
تصمیم گرفت به مسابقات کارت (CART) برگردد. در سال 2001 و در یکی از مسابقات برگزار شده در آلمان او متحمل تصادف وحشتناکی شد که نتیجه آن از دست دادن دو سوم خون بدن و آسیب شدید به هر دو پا بود. با اقدام به موقع تیم نجات او زنده ماند، اما بعدا پس از یک عمل جراحی 3 ساعته هر دو پای خود را از بالای زانو از دست داد؛ اتفاقی که بدون شک هیچکسی دوست ندارد آن را تجربه کند. بعد از این اتفاق ...
امیر حسین چهل تن؛ راوی صمیمی تهران
گفتم که بپرسم در طی این سال ها یعنی از دخیل بر پنجره فولاد به بعد نگاهتان به زبان و فرم داستان چه تغییراتی کرده است؟ نگاه من به زبان و فرم داستان بعدها و به تدریج شکل گرفت. من در دو سه کتاب اولیه ام یک غریزی نویس بیشتر نیستم. من هرگز معلمی نداشتم و آگاهی بر رموز نوشتن پس از آن شکل گرفت که من به وجودشان واقف شدم. اما رابطه من با زبان رابطه پیچیده ای است. من شیفته زبان فارسی ام. شاید ...
وقتی آسپرین حال علیرام نورایی را خوب می کند
...، آیا در روند کاری مشکلاتی اینچنینی در کار وجود داشته؟ نه، خدارو شکر گروه بسیار حرفه ای، جوان و بی ادعاست و همه دوست داشتنی اند. خوشبختانه بدون هیچ چالشی روزهای تولید را سپری کردیم و توانستیم به خوبی فصل اول را به اتمام برسانیم آن هم بدون کمک هیچ نهاد یا سازمان یا بزرگی که بخواهد این سریال را حمایت کند. همه بچه ها یک دل و یک قسم شدند که این کار را به خوبی پیش ببرند و در فصل های بعد ...
دولتمردان فاسد، مردم را فاسد می کنند
پول را دوست دارند، همه هم وسوسه می شوند. وقتی این پول در دست کارگزار چرخید، اختیارش دست او قرار گرفت، کارگزاری که قبلا بین مردم بود یواش یواش رفت بالای شهر ساکن شد، این کارگزار یواش یواش به سمت فساد می رود. آن کارگزار برای اینکه حساب در آمریکا داشته باشد، بچه اش آنجا درس بخواند، ماشین میلیاردی سوار شود و رفتارهای مشابه این، دست به فساد می زند. مرگ اجتماعی اینجا رقم می خورد که یکسری افراد که مشکل ...
سیانور؛ یک تسویه حساب ایدئولوژیک
...> همه شخصیت های واقعی سیانور مجید شریف واقفی متولد 1327 در تهران 12 روز پس از تولد، پدرش که کارمند اداره فرهنگ و هنر بود، به اصفهان منتقل شد. به خاطر همین شریف واقفی دوران ابتدایی و دبیرستان را در همان شهر گذراند. او در سال 1354 از جمله اولین دانشجویان دانشگاه صنعتی (آریامهر سابق) در رشته برق بود و یکی از بنیان گذاران انجمن اسلامی آن دانشگاه. سال ها بعد وقتی او به ...
تا حالا به پابوس امام رضا(ع) نرفتم ولی دخترم را شفا داد/ حاضرم جانم را تقدیم آقا کنم+ تصاویر
...، 14 یا 15 ساله بودم که سید به رحمت خدا رفت و من تقریباً هشت سال با سید زندگی کردم. سید من را مثل بچه خودش بزرگ کرد و تر و خشکم کرد. بعد از ازدواج با خانمم هم پیش سید ماندیم و زندگی کردیم. سید 85 سالش بود که به رحمت خدا رفت. خیلی پیر بود. مرد روحانی و نورانی و قرآن خوان بود؛ خدا رحمتش کند. تسنیم: از خاطرات با سید برایمان بگویید. بعد از پدر و مادرتان که آنها را از دست دادید؛ زندگی ...
خاطرات آزاده فاطمه ناهیدی(21)
افسرها را نگه می داشتند. درمانگاه اردوگاه هم در پایین اتاق های افسرها بود. ما را به ساختمان سربازها و بسیجی ها بردند و در انتهای آن ساختمان یک اتاق به ما دادند. البته آسایشگاه های قسمت بالا خالی بود و فقط یکی از آسایشگاه ها را به افراد آشپزخانه داده بودند. روز بعد همه جا را نشانمان دادند و گفتند شما راحت می توانید رفت و آمد کنید، اما تماسی با اسیرها نباید داشته باشید. همین طور کل اردوگاه ...
دیدار با ترکشی به جامانده در بدن
از خودش و روزگار جنگ و جبهه گفت. در آن صبح پاییزی خنک، در کنار گرمای یک چایِ تازه دم، مهدی پروین ابتدا خود را معرفی کرد و از سی و سه سال پیش گفت که نخستین بار به جبهه ی جنگ نابرابر عراق و همدستانش با ایران اسلامی شتافت. با همان نجابت و تواضعی که با وجودش عجین بود، گفت که از تسهیلات و امکانات بنیاد شهید هرگز استفاده نکرده ام. این جانباز و رزمنده سرافراز دفاع مقدس، که بیشتر در بندرعباس روزگار سپری ...
50 شرور بزرگ سینمای جهان +تصاویر
...: ترس و ترور روحیه دوستانتان هستند! 22- بچه گیر شرور رابرت هلپمن (چیتی چیتی بنگ بنگ، 1968) سر رابرت هلپمن بدون شک یکی از مهم ترین بازیگران تاریخ سینما، تیاتر و باله استرالیا است. روز اول ژانویه 1968 او به خاطر خدماتش به باله توانست لقب شوالیه را دریافت کند و در 16 دسامبر همان سال با چیتی چیتی بنگ بنگ به پرده سینماها رفت. او در یکی از معدود فیلمنامه هایی که توسط رولد دال نوشته ...