سایر منابع:
سایر خبرها
دختر فقیر تهرانی که عاشقانه زندگی می کرد ناگهان پولدار شد
های مردم، یه زندگی ساده، ولی آبرومند داشتن... والا کدوم پدرو مادره که دلشون نخواد واسه تنها بچّه شون یه جهیزیه درست و حسابی تهیه کنند؟! این گناه پدر و مادرمنم نیست که توی جنگ دار و ندارشون رو از دست دادن و بعد بابام سکته کرد و مرد و من که فقط 12 سال داشتم، شدم نان آور خونه. من تا یادم می یاد سخت کار کردم وشبونه درس خوندم تا تونستم هم زندگی خودمو و خونواده مو اداره کنم، هم بیام دانشگاه ...
مرد غریبه از کمد اتاق خوابم گریخت و من همسرم را ...
، اما همه چیز در یک لحظه از بین رفت و شدم قاتل. تقصیر همسرم بود. او به من و بچه ها خیانت کرد. دل در گرو مرد غریبه ای داد. ما را به خاک سیاه نشاند. مانده ام چگونه به بچه ها بگویم مادرشان به من خیانت کرد و من او را کشتم. همسرم با خیانتش آتش به زندگی مان زد و رفت. چطور متوجه این خیانت شدی؟ از دو سال پیش شک هایی داشتم، اما روز این شک به یقین تبدیل شد و بوی گرفت. همسرم پنهانی با ...
رابطه پنهانی شوم و قتل همسر
ادامه ماموران آگاهی پی بردند این مرد شبانه در محل دیگری به قتل رسیده و جنازه اش برای گمراه کردن پلیس Police به کنار جاده منتقل شده است. مدارک شناسایی همراه جنازه نشان می داد مقتول غلام 29ساله نام دارد.به گزارش رکنا، با افشای هویت جنازه پلیس به بازجویی از همسر وی به نام لیلا پرداخت. این زن گفت: دیشب همسرم از محل کارش به خانه برنگشت و من و دو فرزندم به خانه پدرم رفتیم.او اختلافی با کسی نداشت ...
زندگی نامه حضرت محمد رسول الله(ص) و علت رحلت آن حضرت/تأملی دقیق در کم و کیف صلح امام مجتبی(ع) با معاویه ...
پیامبر (ص ) و آیین مقدس اسلام آشنا شدند. پیامبر (ص ) یکی از یاران خود را برای تعلیم قرآن و احکام اسلام همراه آنها فرستاد. در سال دیگر نیز در محلی به نام "عقبه " دوازده نفر با پیامبر بیعت کردند و عهد نمودند که از محمد (ص ) مانند خویشان نزدیک خود حمایت کنند. به دنبال این بیعت ، در همان محل ، 73نفر مرد و زن با محمد (ص ) پیمان وفاداری بستند و قول دادند از پیامبر (ص ) در برابر دشمنان اسلام تا پای جان ...
استاد نقاشی ایران مجسمه لبخند و مهربانی بود
همان دیوانه بازی ها که همیشه دارم. قبل از آن هم چندباری به عیادت او رفته بود اما پرویز هیچ عکس العملی نشان نداده بود؛ وقتی وارد شدم اداهای خودم را در آوردم. گفتم خودت را زده ای به مریضی، حرف زدم و شوخی کردم. دیدم که خندید. بعد هم برای نخستین بار به سمت من نگاه کرد و آخر سر هم شروع کرد به گریه کردن. دنیای من از این رو به آن رو شد. کمی حرف زدم. بعد گفتم بهتر است بیشتر از این خسته اش نکنم. قول دادم ...
کودکی با طعم مادری
یکی از روستاهای کشور، با مردی 25 ساله، غصه ازدواج و بچه داری ندارد، دردش فهمش از زندگی است، خود چیزی از زندگی نمی داند و حالا باید مفهوم زندگی را به فرزندش آموزش دهد. وی با چشمانی اشک بار فقط به صورتم خیره می شود و چیزی نمی گوید، تنها سخنی که به زبان می آورد، چرا من؟ مادرش به سختی زندگی با همسرش اشاره می کند و می گوید: پدرش معتاد است، برای اینکه پول موادش را دربیاورد، دخترش را به پسر یکی ...
کارمند اخراجی بانک بمب گذار بانک بود - خواسته های شوم همسرم نابودم کرد
زیادی پول از پول های بانک به جیب بزنم و با پول های بدست آمده وضع زندگیمان به کلّی دگرگون شد. از پایین شهر به بالای شهر رفته و چند تا آپارتمان در شهر های مختلف با خودرو های گران قیمت گرفتم. اکنون دیگر خانواده ام به تمام خواسته ها یشان رسیده و زندگی باب میلشون بودو فقط من بودم که ترس سر تا پای وجودم رو گرفته بود. ترس از چی؟! شما که به هر چه می خواستید رسیده بودید. ...
خشونت خانگی علیه زنان
رفته ام و یک بار دستم شکسته است. جای سوختگی های روی دستش را نشان می دهد و می گوید: تمام دست هایم را با آتش سیگار سوزانده، تا حالا چند بار به خانه پدرم رفتم اما او می گوید نمی تواند خرج زندگی ام را بدهد. نه راه پس دارم و نه راه پیش اما دیگر توان کتک خوردن هم ندارم. شوهرش که همه گفت وگوی مریم را شنیده، به سمتش می آید و می گوید: مگر امشب خانه نیایی، این بار با دستان خودم می کشمت! ...
عکس زیبای حسینعلی از روی چلچراغ به من لبخند می زد
پناه ببینم، باور کن الان احساس سبکی می کنم، بار سنگینی بود که از دوشم برداشته شد . * لبخندی که ماند همسر سردار شهید حسینعلی مهرزادی رئیس ستاد لشکر ویژه 25 کربلا در دوران دفاع مقدس، می گوید: یک روز ساعت 10 صبح توی حیاط مشغول شستن لباس ها بودم و مصیب و حمزه داشتند با هم بازی می کردند و نجما هم توی اتاق خوابیده بود، یک دفعه صدای زنگ در به گوش رسید، صاحب خانه مان به سمت در حیاط ...
آموزش مهارت های زندگی برخی آسیب های اجتماعی را تا 70 درصد کاهش می دهد/ساماندهی کودکان خیابانی سالانه ...
را بلد باشد در صورت مواجه شدن با مشکلات در زندگی از خانه فرار نمی کند یا خودکشی نمی کند. خود من که دوره ای در بخش مصدومین بیمارستان لقمان بوده ام دیده ام که شب های کنکور و زمانی که نتیجه کنکور اعلام می شد تعداد بچه هایی را که به آنجا می آوردند زیاد می شد. طبیعتاً مشخص است که یا به دلیل فشار خانواده و یا مقایسه شدن با اطرافیان بوده و یا این که جوان خودش دست به خودکشی می زده است. شب های عید هم دعوای ...
ناگفته های تکاندهنده ملکه پیر خیابان های تهران / زنی که سلبریتی موادفروش ها بود
....خلاصه با هم نساختیم و در 14 سالگی با یک بچه از او جدا شدم. پدرم گفت یک نفر رفتی یک نفر هم برمی گردی. مجبور شدم بچه را به خانواده شوهرم بدهم. بعد از طلاق، پدرم فوت کرد و من ماندم و چهار خواهر و برادر و مادری که برای گذراندن زندگی شان هیچ منبع درآمدی نداشتند. به خاطر بی پولی چند روز جسد پدرم در خانه مانده بود و نمی توانستیم دفنش کنیم. بعد از مدتی مادرم در کارخانه ای برایم کار پیدا کرد. اما رئیس ...
پرونده زشت هفته / برادر شوهرم به من فهماند که دنبال ارتباط با من است و من در غیاب فرشید، او را پذیرا شدم ...
به گزارش رکنا، در یک خانواده متوسط بزرگ شده و پس از دیپلم گرفتن به دلیل قبول نشدن در کنکور و چند سالی در پشت کنکور ماندن، سرانجام با فرشید که او نیز مانند خودم از جامعه ای نه چندان مرفه بود، برخلاف میل باطنیم به دلیل اصرارهای مکرر پدرم و مادرم مبنی بر همان طرز فکر همیشگی که دختر باید زود ازدواج کند وگرنه باید ترشیش را گرفت، ازدواج کرده و وارد دنیای ناخواسته ای شدم که چندان میل وارد شدن به آن را ...
زن جوان کرجی برای انتقام از شوهرش آبرویش را به حراج گذاشت
خصوصی و خانوادگی ات چه بود؟ برای انتقام از شوهرم. چرا تمایل داشتی از شوهرت انتقام بگیری؟ چون او هیچ علاقه ای به من نداشت و از طرفی مرا هم طلاق نمی داد. من در خانه پدرم بودم و چند ماه در تنهایی زندگی می کردم که چنین کاری کردم. با انتشار عکس های خودت، آیا فکر نکردی حیثیت خودت هم زیر سؤال می رود؟ آنقدر میلم برای انتقام شدید بود که اصلاً به این چیزها فکر نمی کردم. ...
ماندگارشدن در بازیگری سخت است
این است که بچه های سینما، تئاتر بازی کردند و تبلیغ شد. قبلا فقط مجموعه تئاترشهر داشتیم. اما الان سالن های زیادی برای تئاتر اختصاص داده شده است. الان معدود فیلم سینمایی است که نسبت به هزینه تولیدش دو یا سه برابر فروش داشته باشد اما در تئاتر کارهایی داریم که حدود 10 برابر هزینه تولید با یک سالن و یک سانس در روز فروش داشته اند. وقتی وارد سینما شدید به جز خشکسالی و دروغ نقش اصلی بازی نکردید. چند ...
چاقوکشی روی دختر موردعلاقه در کلاس درس/کارمند اخراجی که با بمب وارد بانک شد/ عکس عامل بمب گذاری انتحاری ...
مخدّر گرایش پیدا کرده و معتاد Addicted شدم. همه فامیل، همۀ اونهای که یک روزی شیفته ما بودند با ما قطع رابطه کردند و دیگر هیچکس حاضر به برقراری ارتباط با ما نبود و دیگر مگسان گرد شیرینی اموال رویایی ما همه ما را ترک کرده بودند! همسرم نیز رفیق نیمه راه شد وپس از مدتی از من جدا شد. چرا؟!مگر نه این که هرکاری که کردید به خاطر سرزنشهای همیشگی او بود! نمی دونم! شاید تحمّل این همه انزوا و ...
چه کسانی به استقبال رئیس جمهور در قزوین می روند؟/ شهروندان قزوینی از روحانی چه انتظاراتی دارند؟
خبرنگار شاخص، بیان کرد: ما از دولت توقع داریم همراه مردم باشد تا مردم بتوانند با تکیه بر دولت در جامعه به زندگی امیدوار شوند. وی با بیان اینکه در خانه اجاره ای زندگی می کند، افزود: همسرم یک کارگر ساده است که حقوق چندانی ندارد و ما همیشه باید شرمنده فرزندم در برابر خواسته هایش باشیم؛ با وجود اینکه همسرم مدرک فنی و حرفه ای دارد و بارها برای ایجاد اشتغال و دریافت امکانات و تسهیلات به ادارات ...
سفرنامه اربعین
...> موبایلش را به کسی داد تا از او عکس بگیرد و گرفت . از آن دسته نوجوانان معصومی بود که آدم دوست دارد در پاکی و بی ریایی و بی توقعی و یکرنگی و صفا و خلوص مثل او باشد. به صورتش نگاهی کردم و سخت متاثر شدم. تاثر از این جهت که به سبک و رسم بعضی بچه هیاتی های تهران صورتش را اینقدر خونی و زخمی کرده بود که نمی شد حتی یک لحظه به آن نگاه کرد. شب اربعین هم چند جوان ترک زبان را دیدم درست در ...
انسان درباره حیوانات مسئول است
از شکار تفریحی و حرام عنوان کردن این کار گفت: در فقه ما می گویند کشتن حیوانی که به تو آسیب نمی رساند حرام است و بر اساس قرآن هم اگر یک نفر را بکشی انگار همه مردم را کشته ای و اگر جانی را نجات دهی انگار کل بشر را نجات داده ای. رحیم پور با اشاره به رفتار عالمان دینی و مردان الهی در قبال حیوانات افزود: مرحوم {آیت الله} میرزا جوادآقای تهرانی که مرد معنوی و بزرگی بود یک بار از خانه که خارج ...