سایر منابع:
سایر خبرها
مادرم دوست پسرداشت / پای من هم به خانه مرد همسایه باز شد
نمی دانم از کجا سرراهم سبز شدند و دستگیرم کردند. جوان 19ساله مکثی کرد و آهی کشید ، سرش را پایین انداخته و در پاسخ به این سوال که چرا معتاد شدی و پدر ومادرت کجا هستند ؟ آرام گفت:می شود در این باره حرفی نزنم؟ بعد انگار دوست داشت درددل کند ادامه داد: از شما چه پنهان زندگی خوب وآبرومندانه ای داشتیم. هفت سال پیش مادرم متوجه شد پدرم با یکی از دختران فامیل سروسری دارد با فاش شدن این موضوع پدرم ...
دخترم بی آبرویی می کند / او با یک پسر تهرانی دوست شده و مدام از خانه فرار می کند
اتاق خبر 24 : می دانم روش تربیتی من اشتباه بوده که دخترم به جوانی هوسران تبدیل شده است که همه چیز را فدای هوس بازی های خودش می کند. اکنون نیز پس از مدت ها جست وجو او را که از خانه فرار کرده بود، پیدا کردم و به کلانتری آورده ام تا مرا در حل این مشکل یاری کنید... دختر 19 ساله که تا آن لحظه به سخنان پدرش گوش می داد و در گوشه اتاق کلانتری اشک می ریخت، وقتی در برابر نگاه های ...
دوست دخترم به خانه مان آمد / در اتاق خواب موضوعی را با او مطرح کردم که او به شدت عصبانی شد
در اتاق این پسر شدند و به همین دلیل او را بازداشت کردند. ناصر در دور تازه بازجویی ها باز هم اتهام قتل را انکار کرد و گفت: من و سوسن با هم دوست بودیم و قرار ازدواج داشتیم. روز حادثه سوسن به خانه ما آمد و بعد از کمی صحبت خواست از آنجا برود که پایش سر خورد و به زمین افتاد. سر سوسن به دیوار خورد و او فوت شد. من که به شدت ترسیده بودم جنازه را در کیسه ای نایلونی گذاشتم، آن را از خانه بیرون بردم و در سطل ...
دردسر ارتباط شوم داشتن خانم منشی با دو مدیر یک شرکت
باز هم مثل همیشه مشغول کار بودم. ساعت از یک گذشته بود. چندین مورد مشاوره انجام داده و سرگرم بررسی دیگر امور کاری بودم که ناگهان سر و صدایی به پا شد. فریاد های پی در پی خانمی شنیده می شد که هر لحظه التماس می کرد و تقاضای مشاوره داشت.درب اتاق را گشودم. خانمی را دیدم که می خواست کسی به درد دلش گوش فرا دهد. بسیار پریشان و آشفته بود، با دیدن من به مانند برق به سویم آم ...
نامزدکشی به خاطر سوء ظن
اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را به عقد موقتم در آوردم / روزی او ادعایی کرد که خیلی وحشت کردم! معجزه دیگر از کاروان پیاده روی زائران امام رضا (ع) تصاویر مادرم مرا در اختیار مرد صاحبخانه قرار می داد / مادرم مرد خبیث را ترغیب می کرد و گریه هایم هم اثری نداشت ...
از همسربی غیرتم متنفرم / او از من می خواست با مردان دیگر ارتباط بر قرارکنم !
که به مدرسه رفته بودم، نمی دانم چه کسی مرا لو داده بود یا لباسم بوی سیگار می داد که آمدند توی کلاس و کیفم را گشتند و یک نخ سیگار پیدا کردند. بعد هم مادرم را به مدرسه خواستند و پرونده ام را زیر بغلم گذاشتن و اخراجم کردند. اخراج که شدم دیگر قید درس و مدرسه را برای همیشه زدم. داد و بیداد پدرم هم هیچ تاثیری رویم نداشت. یادم است یکبار پدر و مادرم تصمیم گرفتند ترکم دهند. مادرم مقداری تریاک تهیه کرد و بعد ...
2 سال به امید ازدواج در خانه شاپور زندگی کردم و او مرا مثل دستمال کاغذی مرا دور انداخت
دختر 22 ساله که در پاتوق معتادان و فروشندگان مواد مخدر دستگیر شده بود درحالی که لیوان چای را روی میز می گذاشت، دفتر خاطراتش را به دوران کودکی ورق زد و به کارشناس اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: 8 ساله بودم که پدر و مادرم به خاطر اختلافات خانوادگی از یکدیگر جدا شدند و من و برادر 3 ساله ام در کنار مادرم ماندیم. آن زمان درکی از طلاق نداشتم و احساس می کردم پدرم روزی از مسافرت باز می گردد. دیگر زندگی ...
دوست پسرم 8 سال از من کوچکتر است / انگشت نمای خاص و عام شده ام!
دختر 32 ساله ای که به خاطر عدم ثبت واقعه ازدواج از جوان 24 ساله ای شکایت کرده بود در حالی که عنوان می کرد انگشت نمای خاص و عام شده ام و مورد تمسخر نزدیکانم قرار گرفته ام، به تشریح چگونگی آشنایی خود با جوان مورد ادعایش پرداخت و به کارشناس اجتماعی کلانتری احمدآباد مشهد گفت: حدود 6 ماه قبل وقتی از مراسم عزاداری بازمی گشتم با ارژنگ آشنا شدم. آن روز به هر بهانه ای سعی می کردیم کنار یکدیگر قرار بگیریم ...
پای استیو جرارد در آستانه قطع شد
باشد تا چنگک را بیرون بکشد. من فریاد کشیدم: نه! تو نمی تونی؛ تو نمی تونی. نیل سعیش را کرد اما چنگک تکانی نخورد و او رفت تا آمبولانس خبر کند و ناپدید شد. همچنان در میان چمن ها دراز کشیده بودم، اشک هایم تمام صورتم را خیس کرده بود و ترس تمام وجودم را گرفته بودم. آیا می توانم بار دیگر به توپ ضربه بزنم؟! پدر و مادرم فورا خود را رساندند و پدرم فورا دریافت که قضیه تا چه حد جدی است. شنیدم به ...
دختر 14 ساله نمی دانست با پای خود به خانه مردان شیطان صفت می رود
صوت کار گذاشتم و ... دوست دخترم به خانه مان آمد / در اتاق خواب موضوعی را با او مطرح کردم که او به شدت عصبانی شد عمل بسیار زننده و زشت زن جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم +عکس پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود +عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را به عقد موقتم در آوردم ...
نجات معجزه آسای دختر 8 ماهه
جست و جو او را در دهانه مسیر فاضلاب پیدا کرد. دخترم تا آن لحظه حتی فریاد نکشیده بود و شک ندارم که معجزه ای باعث نجاتش شده است. ایران 110 مدتی بود به همسرم مشکوک شده بود /در خانه ام ضبط صوت کار گذاشتم و ... پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود +عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را ...
مادرم مرا در اختیار مرد صاحبخانه قرار می داد / مادرم مرد خبیث را ترغیب می کرد و گریه هایم هم اثری نداشت
...> دوستان 110 مدتی بود به همسرم مشکوک شده بود /در خانه ام ضبط صوت کار گذاشتم و ... دوست دخترم به خانه مان آمد / در اتاق خواب موضوعی را با او مطرح کردم که او به شدت عصبانی شد عمل بسیار زننده و زشت زن جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم +عکس پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود +عکس زمانی که سوار ...
مجموعه داستان های کوتاه اجتماعی صلاح عسگرپور ( 9 ) : ازدواج اجباری
پدر به آخرین خواستگار ملیحه, پاسخ منفی داد,بهروز جوان 25 ساله,با سپری کردن خدمت سربازیش کسب و کار ساده ای دست و پا نموده است,دختر به مادرش گفت: -پدر این خواستگار را رد کرد,حال که خصوصیات مثبتی داشت و نوع رفتار و منش خانواده او شایسته ما بود,نمیدانم چرا قسمت و بخت درش را بر روی من بسته؟ای کاش پدر به فکر درآمد این جوان نمی افتاد.تا خلق و خویش. -دخترم من هم ناراحت شدم مخصوصا ...
آرش مرا به یک باغ برد و به همراه 5 دوستش مرا آزار و اذیت کردند / باغبان این دختر 14 ساله را نیمه شب نجات ...
جمع شده بودند برقصم که از خانه فرار کردم. این ادعاها در حالی بود که مادر سهیلا با مراجعه به پلیس عنوان کرد که پدر سهیلا شیشه ای نیست و دخترش از سوی چند جوان ربوده شده است. سهیلا بار دیگر هدف تحقیق قرار گرفت و پرده از تلخ ترین صفحه زندگی اش برداشت و گفت: روز جمعه همراه خانواده ام در پارک بودم که با پسر جوانی به نام احسان آشنا شدم و اما من هیچ تماسی با او نگرفتم اما فردای آن روز پسر جوان ...
من عاشق پسر داییم بودم / همدیگر را ملاقات کردیم و من کلید در ورودی مجتمع را به او دادم
.... درنهایت مینا اعتراف کرد که با همدستی نیما دو آدمکش اجیر کرد تا شوهرش را بکشد. تنها دختر مقتول درباره قتل پدرش از سوی مادرش گفت: نمی دانم دقیقا چه اتفاقی بین پدر و مادرم می افتاد چون آنها هیچ وقت در مورد مشکلات شان با من صحبت نمی کردند؛ اما بارها شاهد کتک کاری آنها بودم. چند روز قبل از حادثه هم پدرم، مادرم را کتک زد. بیشتر اوقات این درگیری ها در اتاق شان اتفاق می افتاد اما هیچ ...
تازه داماد بی نوار نمی دانست زنش در غیاب او با پسر جوانی در ارتباط شوم است
خراسان رضوی مراجعه کرده تا با کمک کارشناسان مجرب این مرکز ،راهی برای زندگی اش بیابد. البته در بررسی مشکل وی می توان به رفتار اشتباه پدر و مادرش نیز اشاره کرد. وی می گوید: پدرم پس از بازنشستگی باحرف های ناامید کننده و نق زدن های وقت و بی وقت، اعصاب همه ما را به هم ریخته بود. مادرم نیز زندگی ما را با زندگی دایی ام مقایسه می کرد و از روزی که یادم می آید او سر همین مسئله با پدرم ...
شوهرم از زندان خط و نشان می کشد که با دوستان لاابالی اش ارتباط شوم داشته باشم
موادمخدر می کردم که ماموران دستگیرم کردند. خسته شده ام، از این وضعیت بیزارم و مانده ام چه کار کنم. نگران بچه ام هستم و نمی دانم چه بلایی سر او خواهد آمد. کاش مادرم هیچ وقت تن به آن ازدواج موقت و پنهانی نداده بود. کاش پدرم درمورد من احساس مسئولیت می کرد و کاش موقعی که دختر خانه بودم و می خواستم ازدواج کنم، یک بزرگ تر پیدا می شد و برایم پدری می کرد. اخبار زیر را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
نادر روز بارانی مرا به خانه اش برد و در را قفل کرد و
روزنامه ای، چشمم به یک آگهی افتاد. تماس گرفتم؛ قرار شد برای مذاکره به محل شرکت بروم. به رغم نصیحت های مادرم که سعی می کرد مرا از یافتن کار باز دارد، رفتم. چون حقوق خوبی می دادند، پیگیری کردم و پس از مدت کوتاهی مشغول کار شدم. چند روز بعد،اسامی دانشگاه آزاد اعلام شد و من قبول شده بودم؛ قبولی دانشگاه فرصتی به مادرم داد تا بار دیگر خطراتی را که در محیط کار مردانه می توانست در کمین یک ...
زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و ..
هم از ترس، چندروزی خانه خواهرم پنهان شدم و سرانجام با وساطت مادرم به خانه برگشتم. هانیه ادامه داد: یک هفته بعد از این ماجرا برزو به همراه پدرومادرش به خواستگاری ام آمدند. خانواده من جواب منفی دادند؛ اما من و برزو تهدید می کردیم اگر به خواسته دلمان نرسیم، دست به خودکشی خواهیم زد. او تصریح کرد: پدرم خیلی سعی کرد تا بلکه مرا از تصمیم احمقانه ام منصرف کند، اما بی فایده بود تا ...
از"مادرم مرا در اختیار مرد صاحبخانه قرار .." تا "معجزه دیگر از کاروان پیاده روی زائران امام رضا (ع) "
مدتی بود به همسرم مشکوک شده بود /در خانه ام ضبط صوت کار گذاشتم و ... دوست دخترم به خانه مان آمد / در اتاق خواب موضوعی را با او مطرح کردم که او به شدت عصبانی شد عمل بسیار زننده و زشت زن جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم +عکس پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود +عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید ...
با اصرار به عقد پسرعمه ام در آمدم/ در آن میهمانی لعنتی نادر به من مشروب خوراند
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، 18 ساله بودم که مهر طلاق صفحه شناسنامه ام را سیاه کرد. آنچه بیشتر از هر چیزی عذابم می داد، خود خوری های پدرم بود. احساس گناه می کرد و خودش را مقصر می دانست. من با راهنمایی همسر برادرم توانستم ادامه تحصیل بدهم. خوشبختانه به دانشگاه رفتم و بعد هم در یک شرکت مشغول کار شدم. از حدود چهار ماه قبل خواستگاری برایم پیدا شده بود. می گفت باید مدتی در ارتباط ...
زنده ماندنم معجزه است
اما همکلاسی هایم که بعد از چند روز به ملاقاتم آمدند به من گفتند که وقتی روی زمین افتادم، پسرچاقوکش دو ضربه دیگر به کتفم و آخرین ضربه را به سرم زد که چاقو داخل سرم گیر کرد. شانس آوردم که بچه های دانشگاه مانع شدند و اجازه ندادند که او دوباره چاقو را بردارد. او می خواست جانم را بگیرد. حتی در بازجویی ها هم اعتراف کرده که قصد کشتن مرا داشته است. بعد از حادثه چه شد؟ پسرهای کلاس او را ...
مرگ هولناک اعضای یک خانواده در تصادف با متهم فراری
به گزارش سرویس حوادث “ جام نیوز”، راننده تبهکار که تحت تعقیب پلیس انگلیس بود درعملیات تعقیب وگریز، با سرعتی سرسام آور خودرو یک خانواده را درهم کوبید و هر سه سرنشین آن را به کام مرگ کشید. کشته شدگان این حادثه مرد 29 ساله، همسر 21 ساله و دختر 2 ماهه شان بود که پس از برخورد شدید خودرو متهم تحت تعقیب، خودرو آنها منفجرشد وهرسه زنده زنده در آتش سوختند.متهم فراری که دمتریوس کولمن – 22 ساله – است پس از ...
40 روز روزه داری و اعتکاف برای رفتن به سوریه+تصاویر
. نبوغ رشته حقوق را خودش دوست داشت، با توجه به روحیه و توانایی که در صحبت کردن داشت این رشته را انتخاب کرد. همیشه جزو شاگرد زرنگ های مدرسه بود. برادر بزرگترم زمانی که برای کنکور درس می خواند عادت داشت مادرم یا محمد را به اتاق صدا می زد و هرچه خوانده بود را برایشان توضیح می داد؛ کاری هم نداشت مادر و محمد متوجه می شوند یا نه. فقط برای درک بهتر درس آن را برای یکی توضیح می داد ...
عمل بسیار زننده و زشت زن جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم +عکس
دخترش بود +عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را به عقد موقتم در آوردم / روزی او ادعایی کرد که خیلی وحشت کردم! معجزه دیگر از کاروان پیاده روی زائران امام رضا (ع) +تصاویر مادرم مرا در اختیار مرد صاحبخانه قرار می داد / مادرم مرد خبیث را ترغیب می کرد و گریه هایم هم اثری نداشت به گزارش سرویس گوناگون جام نیوز ، "آنجلا ...
قتل پدر با کلنگ
روی زمین افتاد و بی هوش شد. وقتی علی این صحنه را دید، کلنگ را از روی زمین برداشت و به پدرش ضربه زد. علی 22 ساله هم در بازجویی ها گفت: من طلبم را می خواستم. مدتی نزد پدرم کار کردم و او پولم را نداد. به همین خاطر با او درگیر شدم . اول گل محمد به او ضربه زد و بعد من هم ضربه ای زدم. پس از قتل جسد را دفن و یک فقره چک چهار میلیونی از جیب او سرقت کردم. با تکمیل تحقیقات، متهمان در ...
اقدام زشت 7 پسر با دختر 14 ساله در یک مسافرخانه تهران
اتاق خبر 24 : اوایل هفته گذشته بود که مادر جوانی با چهره ای آشفته و نگران پای در دادسرای امور جنایی تهران گذاشت و از ماجرای ناپدید شدن دختر 14 ساله اش به نام المیرا خبر داد. مادر نگران به بازپرس سهرابی در شعبه نهم دادسرای ناحیه 27 گفت: صبح دوشنبه 8 آذر ماه دخترم برای خرید از خانه خارج شد اما دیگر بازنگشته و به هر جا که سر احتمال می دادم رفته باشد سر زدم اما اثری از المیرا ...
دختر شهید بابایی در فرمول یک +عکس
.... خیلی خوب است این حرفها را دکتر علی عسکری بشنوند. اگر من خوب سریال ساختم، خب باز هم به من کار بدهید. من چند ماه است منتظرم تا ایشان به من وقت بدهد و درباره کار با او صحبت کنم. این فیلمساز ادامه داد: با اطمینان کامل می گویم 90 درصد بچه ها، دلی در شوق پرواز حاضر شوند. سلما بابایی نیز درباره انتخاب بازیگران بیان کرد: مادرم معتقد بود شهاب حسینی به پدر شباهت دارد و آقای صمدی هم ...
کودکی با هسته لیمو جانش را از دست داد
زشت زن جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم +عکس پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود +عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را به عقد موقتم در آوردم / روزی او ادعایی کرد که خیلی وحشت کردم! معجزه دیگر از کاروان پیاده روی زائران امام رضا (ع) +تصاویر مادرم مرا در اختیار مرد صاحبخانه قرار می داد / مادرم مرد خبیث را ترغیب می کرد و گریه هایم هم اثری نداشت ...
من عاشق همسرم بودم / مزاحمت های خواهر زنم تمامی ندارد
مان آمد / در اتاق خواب موضوعی را با او مطرح کردم که او به شدت عصبانی شد عمل بسیار زننده و زشت زن جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم +عکس پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود +عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را به عقد موقتم در آوردم / روزی او ادعایی کرد که خیلی وحشت کردم! معجزه دیگر از کاروان پیاده روی زائران امام رضا (ع) +تصاویر مادرم مرا در اختیار مرد صاحبخانه قرار می داد / مادرم مرد خبیث را ترغیب می کرد و گریه هایم هم اثری نداشت ...