سایر منابع:
سایر خبرها
دلیل وسوسه پسرجوان در مورد صاحبکار تنهای مادرش چه بود؟
که بی خبر بود / کار بسیار قبیح زن متاهل با دوست پسرش در جاده + عکس همسر رهبر این کشور پیدا شد + عکس پدرم از من خواست تا جلوی دوستان نامحرمش برقصم و پول بگیرم! / درباغ 2 تن از آنها مرا هدف نیت شیطانی شان قرار دادند! عروس جوان چند روز بعد از ازدواج متوجه بیماری کثیف و هولناک تازه داماد شد ماجرای تماس صاحبخانه در مورد مرد رمال و دخترجوان درخانه! بدترین تصادف پرادو در ایران را ببینید / عکس ...
وقتی نوعروس با دماغ شکسته به کلانتری رفت! / زود باردار شدم
زن 21 ساله که رویا نام داشت، در حالی که آثار زخم های عمیق و شکستگی بینی اش را به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی نشان می داد، تأییدیه پزشکی قانونی را روی میز مشاور گذاشت و گفت: شما را به خدا به دختران جوان بگویید این عشق های هوس آلود چند ماه بیشتر دوام ندارد، بنابراین همانند من خود را توجیه نکنید که ما یکدیگر را دوست داریم و چیزی نمی تواند ما را از رسیدن به یکدیگر باز دارد! زن جوان ...
نه من، نه همسرم... عشق سالار است
اش حرف های جالبی زد، علت شکستش در ازدواج اول، ماجرای جابه جایی یکی از برادرانش هنگام تولد در بیمارستان، رابطه اش با دخترانش و... با هم بخوانیم. آقای خمسه شما چه زمانی و کجا به دنیا آمدید؟ چه عرض کنم؟! هرکس در این زمینه یک نظری دارد. پدرم می گوید زمان احمدشاه ، مادرم می گوید ی ک روز زمستانی ، هیچ کس درست نمی داند انگار آن سال جنگ جهانی دوم تمام شده بود ، اما شناسنامه ام 9 بهمن ...
لاله صبوری، بازیگر نام آشنا از زندگی شخصی و خانوادگی اش می گوید
من در سال 1346 در خیابان نارمک تهران به دنیا آمدم. تقریبا تا 11 10 سالگی را در آن محل بودیم و بعد از آن به تهرانپارس نقل مکان کردیم. پدرم افسر نیروی دریایی است و مادرم هم معلم. خودم فرزند بزرگ خانواده ام و یک خواهر و برادر کوچک تر از خودم دارم. بله، همین طور است. در دوران قدیم روش های تربیتی با دوره کنونی متفاوت بود و به طورکلی بچه ها با سختگیری بیشتری به نسبت الان بزرگ می ...
موافقت با جدایی انصاری به صورت مشروط! / بی تدبیری و سهل انگاری تا کجا؟
می شود! اگر هیئت مدیره این باشگاه با جدایی انصاری به صورت قطعی و بدون شرط موافقت می کرد برافروخته می شدیم اما حداقل از شدت تعجب به خاطر شرط آن خنده مان نمی گرفت. هنوز یادمان نرفته پرسپولیس چندین و چند سال با چراغ در تاریکخانه های نقل و انتقالات و لیگ های فوتبال به دنبال پیدا کردن دفاع چپ پای شش دانگ بود و هرچه بیشتر گشت کمتر به نتیجه رسید و در نهایت با شکوفایی یک بازیکن تستی ...
خواستگاری به شیوه داریوش ارجمند
ما این مفهوم را به اشتباه پرورش داده ایم؟ چرا یک مرد که می خواهد زنش را طلاق بدهد اول از همه به فکر مهریه است یا زنی که با همسرش مشکل پیدا می کند بلافاصله به سراغ اجراگذاشتن می رود؟ باید چشم بصیرت را بازکنیم و طور دیگری به مفهوم زیبا و متعالی مهریه بیندیشیم. من دوست داشتم دو پسرو دو دختر داشتم تا فرزندان آنها خاله، عمه، عمو و دایی داشته باشند و همیشه ناراحت بودم که چرا یک دختر دیگر ندارم ...
پای استیو جرارد در آستانه قطع شدن
مایکل اوون در مرکز آموزشی ورنون سنگستر تمرین می کردیم و آموزش می دیدیم. به شدت نگران آینده ورزشی خود بودم. حتی امروز نیز وقتی به یاد حادثه ای می افتم که برایم در زمین چمن نزدیک خانه مان رخ داد، به خود می لرزم. تکه ای از بهشت روی زمین نزدیک خانه ما زمینی بود که حصاری از شاخ و برگ های نامنظم دور خود داشت. مکانی بود پر از آشغال و زباله. با این وجود من و بچه های محل اهمیتی نمی دادیم ...
گفتگو با اولین و تنها مجری نابینای صدا و سیما
...> تهیه کننده کار نظرش این بوده که خانه خود خانم علایی، بهترین لوکیشن برای فیلمبرداری برنامه است چون زن جوان به خوبی با وسایل آنجا آشناست. لوکیشن این برنامه، خانه و زندگی واقعی من است و همه اتفاقات یکه در برنامه شاهد آن هستید طبیعی است. بیننده های برنامه ام بارها دیده اند که در زمان پذیرایی از میهمان، میوه از دستم افتاده و یا به جای چای معمولی، چای دیگری دم کرده ام، همه این موارد ناخواسته است ...
شهاب حسینی: چگونه عاشق پریچهر شدم؟
پا هم بارها دچار جراحت های مختلف شدم. در خانواده پدری نوه اول بودم. ا رتباط ما با فامیل مادرم بیشتر بود تا با اقوام پدر. دوست ندارم از نقطه نظر مهر و محبت کسی را برتر از دیگری بدانم. هر دو خانواده به اندازه وسع خودشان محبت می کردند. یادم می آید که مادر پدرم بهترین عیدی ها را می داد. یک بار از او یک توپ چرمی فوتبال عیدی گرفتم. آن موقع این هدیه بسیار گرانبها بود و هر کسی توپ چرمی نداشت ...
سوگل طهماسبی: یک جنوبی خونگرم هستم!
نداشتیم و... . من تنها دختری بودم که در گروه تئاترمان حضور داشتم و چون علاقه مند به فعالیت در زمینه بازیگری بودم مادرم مسوولیت کل گروه تئاتر را قبول کرد؛ به خاطر اینکه دوست داشت من در محیطی امن پیشرفت کنم. مادرم 8 سال مرا هر روز ساعت 4 بعدازظهر برای تمرین می برد و ساعت 8 شب به خانه باز می گرداند و هرگز از رفت و آمد در این مسیر خسته نشد. وقتی به تهران آمدم و خواستم بازیگری را ادامه دهم متوجه ...
من عاشق پسر داییم بودم / همدیگر را ملاقات کردیم و من کلید در ورودی مجتمع را به او دادم
.... درنهایت مینا اعتراف کرد که با همدستی نیما دو آدمکش اجیر کرد تا شوهرش را بکشد. تنها دختر مقتول درباره قتل پدرش از سوی مادرش گفت: نمی دانم دقیقا چه اتفاقی بین پدر و مادرم می افتاد چون آنها هیچ وقت در مورد مشکلات شان با من صحبت نمی کردند؛ اما بارها شاهد کتک کاری آنها بودم. چند روز قبل از حادثه هم پدرم، مادرم را کتک زد. بیشتر اوقات این درگیری ها در اتاق شان اتفاق می افتاد اما هیچ ...
باغبان دیر رسید، دختر 14 ساله در محاصره 5 جوان همه چیزش را باخته بود!
. احسان گفت: عصر جمعه همراه 5 تن از دوستانم در پارک بودیم که با دختر نوجوانی که به نزدیکی ما آمده بود آشنا شدم و همان شب با من تماس گرفت و ادعا کرد که می خواهد به خانه عمه اش در تجریش برود و خواست تا همراهش باشم که من نیز سوار بر مترو او را تا مترو تجریش همراهی کردم و سپس به خانه بازگشتم. تجسس ها برای ردیابی دختر جوان ادامه داشت تا اینکه 10 روزبعد ماموران گشت کلانتری ولنجک در حال گشت ...
از مصاحبه خواندنی با مهتاب کرامتی لذت ببرید
همیشه استقبال می کرد. اما پدرم آرام آرام با کارم کنار آمد و حالا که پدرم تمام کارهایم را پیگیری می کند، خوشحال هستم. الان یک سال و نیم است که در آمریکا هستند ولی می دانم که اخبار سینمایی را پیگیری می کنند. فیلم مرد بارانی را بی نهایت دوست دارند. گفتند هر زمان که ازدواج کردی می توانی مسیرت را عوض کنی و بازیگر شوی و این اتفاق افتاد. من ازدواج کرده بودم که به کلاس های آزاد بازیگری رفتم ...
خورده شدن پسر یاسوجی به وسیله تمساح/عروس اسید پاش/جوان پدرکش /سرقت مسلحانه با اسلحه هدیه پدر
، در نخستین تحقیقات مدعی شد که مرد ناشناسی وارد خانه شده و پس از پاشیدن اسید، متواری شده است. این درحالی است که قربانی اسیدپاشی و همسایه اش باصراحت این موضوع را رد کرده اند. زن جوان که لباس بیمارستان به تن داشت و به سختی راه می رفت دیروزبرای بازجویی ازبیمارستان به دادسرای جنایی منتقل شد. الهام- 28 ساله -به خاطر پاشیدن اسید روی خواهر شوهرش روز 24 آبان امسال بازداشت شده است. اما از آنجا ...
خانم منشی به هر دو مدیر شرکت بله گفت!
شما خانم دانشجو؟ نگفتی چه رشته ای قبول شدی؟ مهندسی عمران. پس خانم مهندس باید صدات کنم؟ خنده ای تلخ گونه کرد و آهسته گفت:چی فکر می کردم چی شد. گاهی گل های زینتی خانگی درست می کردم افسوس که نمی دانستم روزی گل وجود خودم در تند باد روز گار پژمرده خواهد شد. مشتری پرو پا قرص کلاس های فنی و حرفه ای بودم، به آینده بسیار امیدوار بودم. پدرم کارمند بود و مادرم خانه ...
تازه داماد بی نوار نمی دانست زنش در غیاب او با پسر جوانی در ارتباط شوم است
نقشه می کشید. برای مرد، زن گرفتن از خرید یک کت و شلوار هم ساده تر به نظر می رسید. شاید او وقتی می خواهد لباس یا کفشی بخرد بیشتر از این حرف ها حساسیت به خرج می دهد. بعد از طلاق فهمید چه بلایی سرش آمده است. او زخم خورده شلاق بی معرفتی و خیانتی شوم شد که تاب و توانش را برید و امان از کف داد. خانواده مرد جوان از روز اول می گفتند عادی و منطقی زندگی کن. پوزخند می زد و ...
اینها ساکنان تنها قلعه مسکونی ایران هستند
. ساعت 3 بعد از ظهر فلکه آب را می بندند و 5 ساعت بعد باز می کنند. کشاورزها روزی 6 ساعت سهم آب دارند. همین چند روز پیش بحث سر این که کسی 20 دقیقه بیشتر آب داشته به زد و خورد کشید. جدل بر سر آب هر چند روز یک بار اتفاق می افتد. حسن علی به کمک عصا برمی خیزد و به کُندی از مسجد بیرون می رود. بچه های خیالی در خانه سیاه و نفرین کهنه فاطمه جوان ترین زن روستاست و خانه اش قدیمی ترین؛ خودش ...
کارتن خوابی همراهان بیمار
خیابان کنار نرده های دانشگاه، زیلو می انداختیم می خوابیدیم. مادرم خیلی اذیت شد. راضی نمی شد برگردد. آخرش هم به زور و مکافات بردمش و خودم برگشتم. الان یک هفته است که دوباره پدرم را بستری کرده اند. خودم تنها آمده ام. شبها در ماشین می خوابم. زیاد هم امن نیست. دفعه پیش که آمده بودم، یک بار در ماشین باز مانده بود، هرچه داشتم بردند. کیفم با کارت ملی و گواهینامه. شانس آوردم کارت بانکی ام داخل جیبم بود ...
در تربیت بچه ها افراط نکنید!
را به عهده بگیرد. خانه با صدای عربده های بچه می لرزد. بعد از شام حضرت آقا با زبانی تیزتر از قبل بازمی گردد. والدینش از او می پرسند که چه احساسی دارد، ساعت ده است، خسته شده؟ می گوید نه. اما برخلاف او شما حسابی تحلیل رفته اید. به سوی درِ خانه روانه می شوید، قسم یاد می کنید که هیچ وقت بچه دار نشوید یا اگر قبلاً بچه دار شده اید، قسم می خورید که هیچ وقت برای دیدار نوه هایتان به خودتان دردسر ند هید. به ...
رو درو با علی دایی/ناگفته های علی دایی از همه چیز
بازیکنی مثل علی دایی نداریم. شما همیشه بازیکن خوبی بودید و افت و خیز کمتری داشتید اما بازیکنان فعلی معمولا یک دوره ای خوب هستند و بعد تمام می شوند! نظر من مخالف شماست. در پستی که من بازی می کردم در حال حاضر ترافیک سنگینی هست و بازیکنان خیلی خوبی داریم. تمام بچه هایی که در این پست بازی می کنند خوب هستند و باید به آن ها زمان داد تا بهتر از این شوند. خواسته خود آدم هم خیلی شرط است نمی دانم این ...
هیچ چیزی به اندازه دورویی و دروغ مرا آزار نمی دهد
. * بعد چکار کردی؟ - البته باید این را بگویم که در مدرسه فوتبال زیر نظر پدرم کارم را شروع کردم. سپس به تیم شهرداری بندر انزلی رفتم و 3 سال در آنجا بازی کردم و از آنجا به خدمت نونهالان ملوان درآمدم و پس از پیوستن به تیم نوجوانان ملوان در سال 1391 زیر نظر محمد احمدزاده به تیم بزرگسالان ملوان دعوت شدم و کم کم وارد دنیای بزرگسالان شدم. * الان هم که در روستوف روسیه بازی می کنی؟ ...
پاراگراف کتاب (98)
نهایت احترام بلیت را به ایشان برمی گردانم. برادران کارامازوف | فئودور دایستایفسکی شوربختی مرد در این است که سن خود را نمی بیند. جسمش پیر میشود اما تمنایش همچنان جوان میماند. زن هستی اش با زمان گره خورده؛ آن ساعت درونی که نظم می دهد به چرخه ی زایمان، آن عقربه که در لحظه ای مقرر می ایستد روی ساعت یائستگی. این ها همه پای زن را راه می برد روی زمین سخت واقعیت. هر روز که ...
آیا ترامپ زنگ زوال روزنامه نگاری را به صدا درآورد؟
خودمان کشیدیم. بگذارید از خود بگویم که در طول این 6 ماه لعنتی آنچه را خود دوست داشتم می نوشتم و اطرافم را نمی دیدم. پدرم را نمی دیدم که پای تلویزیون وقتی هیلاری را می دید، جویده جویده فحش نثارش می کرد و می گفت 30 سال تو و شوهرت بودین چکار کردین؟ کارتون رو دیدیم! مادرم را نمی دیدم که وقتی خبرهای سوریه و کشتارهای حلب را می دید می گفت کار خودمان است!... ما در رسانه های خود، در روزنامه مان از دموکراسی ...
از همسربی غیرتم متنفرم / او از من می خواست با مردان دیگر ارتباط بر قرارکنم !
؟ بگذار از اولش تعریف کنم. من متولد 1354 هستم و از 13 سالگی مواد مخدر کشیدم. خودت حساب کن که چند سال اعتیاد داشتم. با یک حساب سرانگشتی می شود دقیقا 28 سال. یعنی بهترین سال های زندگی اعظم، دوران جوانی و طراوتش به کشیدن مواد گذشته است. کراک، مرفین، شیره تریاک و... آه بلندی می کشد و ماجرای زندگی اش را تعریف می کند: چیزی که همیشه در خانه مان می دیدم، چرت زدن پدر و مادرم بود، چون اعتیاد ...
پیامد های ترسناک طلاق بر زندگی فرزندان
، همچون استفاده از وسایل ارتباطی الکترونیکی استفاده کرده و از کودکان به عنوان جاسوس بهره نبرند . کودکان هم مثل شما پدر و مادرشان را دوست دارند وی بیان کرد: گاهی برخی والدینی که از هم جدا شده اند از جمله هایی مانند مادرت زن زندگی نبود یا پدرت مرد خوبی نبود؛ برای ایجاد حس منفی در کودک نسبت به طرف مقابل استفاده می کنند اما والدین در چنین مواقعی تامل کنند که اگر کسی پشت پدر یا مادر ...
فرار 3 محکوم به اعدام از زندان
برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم +عکس پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود +عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را به عقد موقتم در آوردم / روزی او ادعایی کرد که خیلی وحشت کردم! معجزه دیگر از کاروان پیاده روی زائران امام رضا (ع) +تصاویر مادرم مرا در اختیار مرد صاحبخانه قرار می داد / مادرم مرد خبیث را ترغیب می کرد و گریه هایم هم اثری نداشت ...
سقوط مرگبار تاکسی به کانال آب
ولی با وجود تلاش های تیم درمانی ،اوجان سپرد. ایران 110 این اخبار را از دست ندهید: مدتی بود به همسرم مشکوک شده بود /در خانه ام ضبط صوت کار گذاشتم و ... پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود +عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را به عقد موقتم در آوردم / روزی او ادعایی کرد که خیلی وحشت کردم! معجزه دیگر از کاروان پیاده روی زائران امام رضا (ع) +تصاویر مادرم مرا در اختیار مرد صاحبخانه قرار می داد / مادرم مرد خبیث را ترغیب می کرد و گریه هایم هم اثری نداشت ...
مرگ هولناک اعضای یک خانواده در تصادف با متهم فراری
تصادف هولناک درحالی دستگیرشد که آسیب چندانی ندیده است. ایران 110 این اخبار را از دست ندهید: مدتی بود به همسرم مشکوک شده بود /در خانه ام ضبط صوت کار گذاشتم و ... پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود +عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را به عقد موقتم در آوردم / روزی او ...
مرگ مرموز یک دانشجو در خوابگاه
دقیق مرگ دانشجوی جوان را روشن کنند.تحقیق برای افشای راز مرگ جوان دانشجو هم به کارآگاهان اداره دهم جنایی آگاهی تهران سپرده شد. ایران 110 این اخبار را از دست ندهید: مدتی بود به همسرم مشکوک شده بود /در خانه ام ضبط صوت کار گذاشتم و ... پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود +عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ...
جنایت در خانه مجردی
گذاشتم و ... دوست دخترم به خانه مان آمد / در اتاق خواب موضوعی را با او مطرح کردم که او به شدت عصبانی شد عمل بسیار زننده و زشت زن جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم عکس پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را به عقد موقتم در آوردم / روزی ...