سایر منابع:
سایر خبرها
دختر 14 ساله نمی دانست با پای خود به خانه مردان شیطان صفت می رود
قبل در یک گروه تلگرامی عضو شدم و پسری به نام ساسان به من ابراز علاقه کرد. اختلاف های کوچک با مادرم و ابراز علاقه شدید ساسان باعث شد خیلی زود از خانواده ام فاصله بگیرم و زمانی که ساسان از مشکلات من با خبر شد گفت می خواهد با من ازدواج کند و مرا تشویق به فرار کرد. من هم به بهانه خرید از خانه خارج شدم و به همراه ساسان راهی مخفیگاهش که شبیه مسافرخانه ای کوچک بود، شدم. آنجا به غیر از ساسان چند نفر از ...
شوهرم در عالم دیگری سیر می کرد / با شاهرخ ارتباط پنهانی داشتم / طاها به ارتباط غیراخلاقی من پی برد و...
حالی بود که من به درس و مدرسه اهمیت می دادم تا این که با حمایت های خانواده ام در یکی از رشته های دانشگاهی پذیرفته شدم. قبولی در دانشگاه بر نوع رفتار و گفتار من نیز تأثیر گذاشته بود به طوری که سعی می کردم همانند یک انسان تحصیل کرده و بافرهنگ رفتار کنم. سال اول دانشگاه را تمام کرده بودم که شبی مادرم با خوشحالی از ازدواج من و طاها سخن گفت. او عنوان کرد زن دایی ام مرا برای پسرش خواستگاری ...
دوست دخترم به خانه مان آمد / در اتاق خواب موضوعی را با او مطرح کردم که او به شدت عصبانی شد
وقتی سوسن به خانه مان آمد موضوع را با او مطرح کردم. آن زمان مادرم در منزل حضور نداشت و برادر کوچکم در اتاقی دیگر موسیقی گوش می داد به همین دلیل صدای ما را نشنید. سوسن وقتی فهمید قصد ندارم با او ازدواج کنم به شدت عصبانی شد و مرا هل داد، من هم عصبانی شدم و او را هل دادم که سرش به لبه تختخواب برخورد کرد و بی حال شد. من که کنترلی بر رفتارم نداشتم سر او را چندبار دیگر به میله تخت کوبیدم و بعد ...
وقتی با سمیه از روستا به شهر آمدم ، روزگارم سیاه شد
حتی تصمیم به ازدواج گرفتم و موضوع را با مادرم در میان گذاشتم. یادم می آید مادرم دستی به سرم کشید و گفت: پسرم، الان برای ازدواج زود است، تو باید اول خدمت سربازی ات را بگذرانی سپس سر کار بروی، آن موقع نوبت دامادی ات می شود! با اشتیاق فراوان حرف های مادرم را گوش کردم و از این که با مادرم درباره آینده ام صحبت کرده بودم، خرسند بودم. از آن روز به بعد، برای رسیدن به هدف هایم، ترک تحصیل کردم و مشغول کار شدم ...
شوهرم خواسته کثیفی از من داشت
برگشتم به خانه پدری ام. خیلی نگذشت که دوباره ازدواج کردم. شوهرم با این که مرد خوبی بود، اما او هم مواد می کشید. می گفت من از روی عشق و حال می کشم و هیچ وقت معتاد نمی شوم. مرفین که به موادش اضافه شد، من هم شدم شریکش و دوتایی پای بساط می نشستیم. این را هم بگویم که کوچه ای که در آن زندگی می کردیم وضعیت درستی نداشت. طوری بود که در هر خانه ای را می زدند، مواد داشتند. مامورها به کوچه ما که می آمدند مرا هم ...
داستان سرایی های پسر قاتل تمام شد/ بر سر شیشه دعوا کردیم و او را کشتم
به خانه مان آمد / در اتاق خواب موضوعی را با او مطرح کردم که او به شدت عصبانی شد عمل بسیار زننده و زشت زن جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم عکس پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را به عقد موقتم در آوردم / روزی او ادعایی کرد که خیلی وحشت کردم! معجزه دیگر از کاروان پیاده روی زائران امام رضا (ع) تصاویر مادرم مرا در اختیار مرد صاحبخانه قرار می داد / مادرم مرد خبیث را ترغیب می کرد و گریه هایم هم اثری نداشت ...
من عاشق پسر داییم بودم / همدیگر را ملاقات کردیم و من کلید در ورودی مجتمع را به او دادم
زن و مرد به خصوص زوج های جوان آن هم به دفعات زیاد باعث شده تا پایه های اخلاقی خانواده متزلزل شود. خانواده ای که در آن اخلاق وجود نداشته باشد دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. او اضافه می کند: ازدواج های اجباری و زود هنگام و اختلالات جنسی از دیگر مواردی است که می تواند زمینه ساز بروز خیانت در خانواده باشد؛ اما این موارد در شرایط امروز چندان عامل تعیین کننده ای نیست. تزریق ...
زن 29 ساله بدون اطلاع شوهرش از ارتباط پنهانی اش با اسکندر می گوید
پنجم بیشتر درس نخواندم و به انتظار آمدن یک خواستگار در خانه نشستم. 17 ساله بودم که روزی بدلیجات پشت ویترین یک مغازه توجهم را جلب کرد در حالی که گردنبند بدل چشمانم را خیره کرده بود ناگهان متوجه لبخند فروشنده جوان شدم که با نگاهش مرا به داخل فروشگاه دعوت می کرد. آن روز من هم لبخند بی معنی زدم و پا به داخل فروشگاه گذاشتم. چند تکه از بدلیجات را قیمت کردم و سپس با این بهانه که پول خرید آن را ...
از"مادرم مرا در اختیار مرد صاحبخانه قرار .." تا "معجزه دیگر از کاروان پیاده روی زائران امام رضا (ع) "
مدتی بود به همسرم مشکوک شده بود /در خانه ام ضبط صوت کار گذاشتم و ... دوست دخترم به خانه مان آمد / در اتاق خواب موضوعی را با او مطرح کردم که او به شدت عصبانی شد عمل بسیار زننده و زشت زن جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم +عکس پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود +عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید ...
زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید
ازدواج شکل گرفت. ابتدا قرار بود که چهار سال در دوران عقد بمانیم تا هم درس من تمام شود و هم برزو سربازی اش را پشت سر بگذارند؛ اما همان سال اول دوران عقد باردار شدم. زن جوان افزود: من در خانه پدرم بودم و برزو در خانه پدرش. بیچاره مادرم یکی از اتاق های خانه را آماده کرده بود و هروقت مهمانی می آمد، می گفت هانیه و شوهرش اینجا زندگی می کنند. در ماه هفتم حاملگی واقعیت تلخی برایم نمایان شد. برزو ...
شوک تازه داماد تهرانی از دیدن لپ تاپ همسرش/این زن بازیگر فیلم های غیراخلاقی بود
.... او روی تلفن همراه و لپ تاپ خود رمز گذاشت و اجازه نمی داد من نزدیک وسایلش شوم و همه وقت خود را در فضای مجازی سپری می کرد. اوایل اهمیتی ندادم، اما با گذشت زمان، نسبت به وی شک کردم. تا اینکه یک روز از سر کار زودتر به خانه برگشتم و متوجه شدم همسرم در خانه نیست و لپ تاپش هم روشن است از فرصت استفاده کرده و به صورت رندومی همه فایل ها را بررسی کردم که ناگهان به یک بخش رسیدم. وقتی آن را باز ...
مرجان در دام شیطانی مرد متاهل افتاد
... وی افزود: پس از مدتی که با کیارش آشنا شده بودم به او علاقه مند شدم و این مرد جوان از همان روز نخست ماجرای ازدواج مطرح کرده بود به همین خاطر در این مدت کوتاه تماس های تلفنی زیادی داشتیم و چند بار برای شناخت بهتر هم در پارک و رستوران همدیگر را ملاقات کردیم. ماجرای ازدواجمان جدی شده بود تا اینکه کیارش از من خواست تا به خانه شان بروم و با خانواده اش بیشتر آشنا شوم، ابتدا خواسته اش را ...
دستگیری عامل جنایت در خانه مجردی
گیلاوند مشاهده شده است. در ادامه و با شناسایی تصویر به دست آمده از حجت از سوی همسایگان، مأموران به منطقه گیلاوند اعزام شدند و این جوان 18ساله را در ساعت سه بامداد روز جمعه، دستگیر کردند. حجت در اظهاراتش به ارتکاب قتل پسرعمه اش اعتراف کرد و درباره نحوه ارتکاب جنایت، به کارآگاهان گفت: روز پنجشنبه، خودم را از طریق لوله گاز به داخل بالکن کشیدم و از آنجا وارد خانه شدم. مقتول در حال تماشای ...
آرش با دختر خواهرم ارتباط شوم داشت / از در و همسایه ها شنیدم و ...
: " طلاقم بده و برو با گلی ازدواج کن! می دونی آرش، من یه دختر بچّه دبیرستانی بودم که تو سرراهم قرار گرفتی و آن قدرچونان عاشقان سینه چاک، از عشق و عاشقی گفتی که خام شده و تحت تاثیر قرار گرفته و حرفات رو باور کردم، من به خاطر رسیدن به تو بر خلاف میل باطنی، به خانواده ام پشت کرده و متاسفانه همون یکی، دوسال بعد از ازدواج، به حرف پدرهمیشه خیر خواه و مهربانم رسیدم که دلسوزانه به من می گفت:" نگاه به خوشگلی و ...
جنایت در خانه مجردی
گذاشتم و ... دوست دخترم به خانه مان آمد / در اتاق خواب موضوعی را با او مطرح کردم که او به شدت عصبانی شد عمل بسیار زننده و زشت زن جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم عکس پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را به عقد موقتم در آوردم / روزی ...
در گوشی پدرم مطالب باورنکردنی را دیدم و متوجه ارتباط مخفیانه پدرم با آن زن ها شدم که...
...> جام جم 110 زن 29 ساله بدون اطلاع شوهرش از ارتباط پنهانی اش با اسکندر می گوید شوهری که بی خبر بود / کار بسیار قبیح زن متاهل با دوست پسرش در جاده + عکس همسر رهبر این کشور پیدا شد + عکس پدرم از من خواست تا جلوی دوستان نامحرمش برقصم و پول بگیرم! / درباغ 2 تن از آنها مرا هدف نیت شیطانی شان قرار دادند! ببینید چه بلایی بر سر این زن تهرانی ...
این بلا را فرنگیس به سر خود آورد یا شوهرش؟
خاطر شدت سوختگی، زن جوان روی تخت بیمارستان جان باخت. ازسوی دیگربه دنبال شکایت خانواده این زن، تحقیقات جنایی برای افشای مرگ مرموزاش آغازشد. درادامه مشخص شد زن 25 ساله درخانه شان واقع درجنوب تهران آتش گرفته است.ازسوی دیگر همسر فرنگیس به بازپرس ایلخانی از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران گفت: ما سه سال قبل ازدواج کردیم اما همیشه با خانواده همسرم مشکل داشتم. من در پیک موتوری کار ...
جزییاتی جدید از اسیدپاشی در افسریه تهران
طلب دارد، آن شخص گفت می خواهد پول و طلایش را از فاطمه بگیرد، من در خانه را باز کردم که آن مرد ناگهان روی فاطمه اسید پاشید و رفت. اما نسرین در اظهارات بعدی اش حرف های تازه ای مطرح کرد و به ماموران گفت: شب قبل حادثه از فاطمه خواستم به منزل مان بیاید چون روز حادثه قصد داشتم فرزند 9 ساله ام را به مرکز بهداشت ببرم و از خواهر شوهرم خواستم دیگر فرزند سه ساله ا م را نگه دارد، به همین دلیل فاطمه ...
وقتی نوعروس با دماغ شکسته به کلانتری رفت! / زود باردار شدم
...! زن جوان که دیگر اشک هایش سرازیر شده بود ادامه داد: پدرم مرد زحمت کشی بود و یک مغازه کفاشی داشت. او با واکس زدن و دوخت و دوز کفش های مردم هزینه زندگی خانواده 5 نفره ما را تأمین می کرد. اگرچه آثار زخم های چکش بر دستان زبرش خودنمایی می کرد اما درآمدش کفاف زندگی ما را نمی داد و زندگی مان به سختی می گذشت با این وجود پدرم همه تلاشش را به کار می برد تا نان حلالی بر سفره خانواده اش ...
شکایت از خانم روانشناس به اتهام قتل مادر
طبق معمول به خانه مادرم رفتم که متوجه شدم او سرما خورده و حال خوبی نداشت. با برادرم تماس گرفتم و موضوع را گفتم و بعد از آن مادرم را به بیمارستان بردم. حتی دو شب نیز مراقبش بودم ولی مادرم به خاطر کهولت سن و تنگی نفس فوت کرد. ضمن اینکه همه می دانند مادرم را دوست داشتم و هیچ دلیلی هم برای کشتن او ندارم. حتی خانه ای که مادرم در آن زندگی می کرد به نام یکی از خواهرهایم است که در امریکا زندگی می کند پس با این شرایط ارثیه زیادی به من نمی رسد.با توجه به اظهارات زن جوان، بازپرس جنایی دستورتحقیقات تکمیلی در این باره را تازمان رفع ابهام صادر کرد. ...
دردسر ارتباط شوم دختر 14 ساله با پسر عمه / چرا با من بودی پس شاید...!؟
زن 21 ساله که دست کودک خردسالی را می فشرد و در انتظار تولد دومین فرزندش روزشماری می کرد، دادخواست طلاق را روی میز مشاور کلانتری گذاشت و در حالی که عنوان می کرد می خواهم از همسرم طلاق بگیرم و زندگی خوبی را برای فرزندانم مهیا کنم به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت: 2 ساله بودم که مادرم پس از تحمل یک بیماری سخت از دنیا رفت ومدتی بعد پدرم با زن دیگری ازدواج کرد. هنوز مدت ...
پشت صحنه مرگ جوانی که به خانه زنِ شوهردار تردد می کرد/ مرد چرا زن خیانتکارش را طلاق نمی داد؟
عنوان او را هل ندادم بلکه خودش عقب عقب رفت. او درباره اینکه چرا با اطلاع ازاین ماجرا ازهمسرش جدانشده بود گفت: برادرم با خواهر زنم ازدواج کرده بود و اگر من جدا می شدم زندگی آنها هم نابود می شد. از طرفی همسرم می گفت که رضا چندین بار او را تهدید کرده بود که اگر این رابطه را قطع کند به روی خودش و بچه ها اسید می پاشد. او حتی یکبار شیشه های خانه ما را هم شکسته بود. به دنبال این اظهارات بازپرس جنایی، متهم را راهی اداره آگاهی کرد تا کارآگاهان دراین باره به دقت تحقیق کنند ورازمرگ جوان غریبه را فاش کنند. 45302 ...
خانم منشی به هر دو مدیر شرکت بله گفت!
...> با ازدواج فرشته نابود تر شدم! چرا؟مگه ازدواج بده؟! نه. ولی همیشه میگن آسیاب به نوبت. من دختر بزرگتر خانواده بودم مگه احترام به بزرگتر واجب نیست؟ نه خانم؟ با گفتن این جمله دلم سخت به حالش سوخت. بازهم بغض سراسر وجودش را فرا گرفت. مروارید های اشک از چشمانش در حال سرازیر شدن بود. خانم مشاور،بارها به این موضوع فکر می کردم که چرا من هیچ خواستگاری ندارم؟ کابوس ...
بازداشت دزد ویلاهای کلاردشت
... عمل بسیار زننده و زشت زن جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم +عکس پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود +عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را به عقد موقتم در آوردم / روزی او ادعایی کرد که خیلی وحشت کردم! معجزه دیگر از کاروان پیاده روی زائران امام رضا (ع) +تصاویر مادرم مرا در اختیار مرد صاحبخانه قرار می داد / مادرم مرد خبیث را ترغیب می کرد و گریه هایم هم اثری نداشت ...
کودکی با هسته لیمو جانش را از دست داد
زشت زن جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم +عکس پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود +عکس زمانی که سوار موتور دوست پسرم بودم پدرم ما را دید و .. زن مطلقه را به عقد موقتم در آوردم / روزی او ادعایی کرد که خیلی وحشت کردم! معجزه دیگر از کاروان پیاده روی زائران امام رضا (ع) +تصاویر مادرم مرا در اختیار مرد صاحبخانه قرار می داد / مادرم مرد خبیث را ترغیب می کرد و گریه هایم هم اثری نداشت ...
صدور حکم زندان و شلاق برای متجاوزان به دختر جوان افغانی
وهمراه مادرم به ایران آمده ام.ما روزها در خانه مردم کار می کنیم و عصر هم به خانه اجاره ای مان درشهرری می رویم. بعدازتمام شدن کارمان ،راهی خانه شده بودیم که به عنوان مسافر سوار یک خودروی پرایدشدیم که دوسرنشین داشت. مادرم برای انجام کاری زودتر پیاده شد وپس ازطی مسافتی متوجه شدم راننده تغییرمسیرداد.من به راننده اعتراض کردم که اومدعی شد مسیراصلی بسته است وبایدازراه فرعی برود.ازاو خواستم توقف کندتاپیاده ...
تجاوز 30 مرد قاچاقچی به زن نگون بخت
این امار وحشتناک می گوید :12 ساله بودم که توسط یک قاچاقچی انسان با پول از خانواده ام خریداری شدم . خانواده ای بی مسئولیت که مرا به هدایای ناچیز فروخت . قاچاقچی مرا به شهر Guadalajara برد و روزگار تلخ تن فروشی من آغاز شد . او مرا مجبور کرد تا در سن 12 سالگی نقش یک فاحشه را برای گروهی از مردان شیطان بازی کنم. در سن 16 سالگی به بدترین شرایط زندگی رسیدم . مردی که مرا خریداری ...
عمل زشت پسر جوان با یکی از پسران فامیل در خانه مجردی / او بر روی زمین دراز کشیده بود که به سراغش رفتم
بزرگ قرار داده شده است. ایسنا 110 مدتی بود به همسرم مشکوک شده بود /در خانه ام ضبط صوت کار گذاشتم و ... دوست دخترم به خانه مان آمد / در اتاق خواب موضوعی را با او مطرح کردم که او به شدت عصبانی شد عمل بسیار زننده و زشت زن جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم +عکس پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت به دخترش بود ...
پلمب یک رستوران معروف عرضه کننده گوشت الاغ
تجسس های ویژه در این پرونده ادامه دارد. منبع: تسنیم 110 این اخبار را از دست ندهید: مدتی بود به همسرم مشکوک شده بود /در خانه ام ضبط صوت کار گذاشتم و ... دوست دخترم به خانه مان آمد / در اتاق خواب موضوعی را با او مطرح کردم که او به شدت عصبانی شد عمل بسیار زننده و زشت زن جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم +عکس ...
خیابانی در تهران، تگزاس شد!
... ایرنا 110 این اخبار را از دست ندهید: مدتی بود به همسرم مشکوک شده بود /در خانه ام ضبط صوت کار گذاشتم و ... دوست دخترم به خانه مان آمد / در اتاق خواب موضوعی را با او مطرح کردم که او به شدت عصبانی شد عمل بسیار زننده و زشت زن جوان با برادر زاده اش / من در آن زمان به شدت مست بودم +عکس پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی آزار و اذیت ...