سایر منابع:
سایر خبرها
خطرهایی که در ترکیه در کمین تان است
و قتل یک جوان ایرانی را در پی داشت در استانبول رخ داد. این حادثه در آخرین ساعت های روز پنجشنبه هشتم مهرماه در استانبول رخ داد. دو توریست ایرانی چهل و بیست و نه ساله که برای تفریح راهی ترکیه شده بودند، آن شب در یکی از خیابان ها با مردی آشناش دند که وعده داده بود آن ها را به یکی از مکان های تفریحی شهر خواهدبرد. دو جوان با این مرد همراه شدند اما وقتی به محل مورد نظر رسیدند، چند مرد قوی ...
متهم مادرکُشی: تحت تأثیر توهم ناشی از شیشه بودم
برای نخستین بار از یکی از دوستانم در پارک محلمان 5 هزار تومان شیشه خریدم و مصرف کردم، بعد به خانه رفتم و متوجه هیچ چیزی نبودم، در خانه تحت تأثیر شیشه و در توهم ناشی از مصرف آن، مادرم را به قتل رساندم. 21 آبان سال جاری مرد افغانستانی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران اعلام کرد همسرش مفقود شده است، این مرد در ادامه اظهاراتش به محمد مهدی مرشدلو؛ بازپرس شعبه هفتم این دادسرا گفت: روز ...
برنامه ای برای قتل نداشتم
مردی که مدعی است در پی یک شکست مالی مرتکب قتل شده، وقتی در جلسه محاکمه حاضر شد، جزئیات قتل را توضیح داد. به گزارش شرق، دو سال قبل مأموران پلیس در جریان مفقود شدن مردی قرار گرفتند. مأموران تحقیقات خود را آغاز و بعد از چند روز جسد مرد گم شده را پیدا کردند. خانواده مقتول در این مرحله به مأموران گفتند او برای انجام کاری از خانه خارج شد و طبق معمول همیشه و خیلی عادی بیرون رفت؛ اما دیگر باز ...
اخبار حوادث
اتهام قتل عمدی را رد کرد و گفت: گل محمد، پدرم را کشت و من فقط شاهد قتل بودم. بعد از جنایت هم فقط چک را سرقت کردم. اعترافاتم در پلیس آگاهی را قبول ندارم. تحت فشار اعتراف کردم و در این جنایت نقشی نداشتم. پس از دفاعیات متهمان، قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند. ریزش آوار در تبریز 4 کارگر را راهی بیمارستان کرد مسئول روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان ...
ماجرای مرگ مشکوک زن جوان پس از خرید نان
خانواده اش از من پنهان کرده بودند. روز حادثه من به خاطر امتحانی که داشتم در خانه ماندم تا درس بخوانم و صبح زود همسرم برای خرید نان از خانه بیرون رفت و ساعتی بعد در حالی که من صبحانه را آماده کرده بودم، به خانه برگشت. شهربانو وقتی وارد خانه شد، گفت حالم بد است و به اتاقش رفت و خوابید. چند ساعتی گذشت، اما او بیدار نشد تا اینکه به سراغش رفتم و متوجه شدم نفس نمی کشد. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم و وقتی ...
درددل های وحشتناک قاتل قبل از اعدام در مشهد / به هیچ کس رحم نمی کردم!!
زندگی فلاکت بارم به آن جایی رسید که دیگر خلافکاری های کوچک نمی توانست نیازهایم را برآورده کند تا این که تصمیم به جنایت گرفتم و... . این ها بخشی از اظهارات جوان 32 ساله ای است که اسفند سال 92 و تنها 2 روز بعد از ارتکاب جنایت دستگیر شد و یک شنبه گذشته نیز در مشهد به مجازات رسید. او پس از آن که به اعدام محکوم شد درباره ماجرای تلخ زندگی خود گفت: وقتی مصرف مواد مخدر سنتی را آغاز کردم فکر ...
عامل جنایت سعادت آباد اعترافش را پس گرفت
پول ها و سوئیچ خودرو شوهرم را بگویم. اما من که اطلاعی نداشتم، از ترس طلاهایم را به او دادم. شهرام با گرفتن طلاها فرار کرد و همان موقع با سروصدا از همسایه ها کمک خواستم. به دنبال این اظهارات دستور بازداشت شهرام صادر شد و چند روز بعد کارآگاهان جنایی موفق به شناسایی مخفیگاه مرد میانسال شده و او را دستگیر کردند.متهم در تحقیقات پلیسی به قتل سیامک اعتراف کرد ودرباره انگیزه جنایت گفت: مدت ها ...
قتل برای سرقت موتور
عمویم به سمت سعادت آباد می رفتم که او یکدفعه به من گفت توقف کنم. وقتی ایستادم، پیاده شد و به سمت جوان موتورسوار رفت؛ فکر کردم با او آشنایی دارد؛ بعد یکباره با هم درگیر شدند و مرد جوان به زمین افتاد و عمویم هم موتورش را برداشت و فرار کرد، من هم فرار کردم. چون موادفروش بودم، ترسیدم پلیس مرا دستگیر کند، وگرنه من نقشی در قتل نداشتم و اصلا نمی دانم چرا عمویم این کار را کرده است. با توجه به اینکه وکیل متهم ردیف دوم در دادگاه حاضر نبود، ادامه رسیدگی به بعد موکول شد. ...
قاتل در دقیقه نود قتل را منکر شد
کارآگاهان جنایی موفق به شناسایی مخفیگاه مرد میان سال شدند و او را دستگیر کردند. متهم در تحقیقات پلیسی به قتل سیامک اعتراف کرد و درباره انگیزه جنایت گفت: مدت ها بود که بیکار بودم تا اینکه سیامک برایم کار پیدا کرد اما شب ها جایی برای رفتن نداشتم. به خاطر اعتیادم هر جا که می رفتم بعد از چند روز بیرونم می کردند. تا اینکه به خانه سیامک رفتم و شب ها آنجا می ماندم. شب قبل از حادثه برای خریدن قرص متادون به ...
قاتل در دقیقه نود قتل را منکر شد
خواست تا جای پول ها و سوئیچ خودرو شوهرم را بگویم. اما من که اطلاعی نداشتم، از ترس طلاهایم را به او دادم. شهرام با گرفتن طلاها فرار کرد و همان موقع با سر و صدا از همسایه ها کمک خواستم. به دنبال این اظهارات، دستور بازداشت شهرام صادر شد و چند روز بعد کارآگاهان جنایی موفق به شناسایی مخفیگاه مرد میان سال شدند و او را دستگیر کردند. متهم در تحقیقات پلیسی به قتل سیامک اعتراف کرد و درباره انگیزه ...
پایان محاکمه مرد همسرکُش: چون راضی نشد طلاق بگیرد خفه اش کردم
...: روز حادثه عصبانی بودم و حال عادی نداشتم.ضمن صحبت با سارا، گفت وگوی مان به موضوع جدایی رسید اما او مخالفت کرد که من هم در اوج عصبانیت روسری اش را به دور گردنش پیچیدم و خفه اش کردم. دیروز و در ابتدای جلسه محاکمه پدر و مادر سارا، خواستار قصاص دامادشان شدند.سپس متهم به قتل در برابر قضات دادگاه ایستاد و با چهره ای پریشان و رنگ پریده، قتل همسرش را به گردن گرفت و گفت: همسرم چند سال از من ...
پایان محاکمه مرد همسرکش: چون راضی نشد طلاق بگیرد خفه اش کردم
گردنش پیچیدم و خفه اش کردم. دیروز و در ابتدای جلسه محاکمه پدر و مادر سارا، خواستار قصاص دامادشان شدند.سپس متهم به قتل در برابر قضات دادگاه ایستاد و با چهره ای پریشان و رنگ پریده، قتل همسرش را به گردن گرفت و گفت: همسرم چند سال از من بزرگ تر بود و قبل از ازدواج مان می دانستم که سارا عاشق من است. اما من علاقه چندانی به او نداشتم. ولی نمی دانم چه شد که تن به ازدواج دادم و طی پنج سالی هم که با ...
راز سقوط کشنده مرد هوسران در خانه یک زن
درگیری منجر به جنایت با علیرضا اعتراف کرد. داوود در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: از چندی پیش بود که متوجه ارتباط همسرم با علیرضا شدم اما بواسطه روابط فامیلی و خانوادگی سعی در پنهان نگه داشتن موضوع داشتم؛ حتی در چندین نوبت نیز به علیرضا اخطار داده بودم تا اینکه از مدتی پیش همسرم به من فشار وارد می کرد که از یکدیگر جدا شویم اما من همچنان بواسطه همان ملاحظات خانوادگی همچنان سعی در حفظ زندگی خود ...
طبل بزرگ جنگ زیر پای بسیجی کوچک
های بسیج مسجد هم هستند، از ترس اینکه دوستانم مرا نبینند خودم را پنهان کردم. آنجا متوجه شدم که به جنوب می رویم. در همان راه آهن لباس دادند، بعد شام آوردند. معمولاً چند نفر باهم بودند یا بچه محل بودند یا در اعزام های قبلی با همدیگر دوست شده بودند اما من تنها بودم و دوست و همدمی نداشتم. از طرفی هم می ترسیدم متوجه سن من بشوند و مرا برگردانند. مراسم اعزام تا شب به طول انجامید. بعد از نماز مغرب و عشا ...
اعدام خواننده قلابی در زندان مشهد
روی ماشین لباس شویی بود برداشتم و جسد را درون پارچه گذاشتم. پس از آن روکش های صندلی پیکان را باز کردم و جسد طناب پیچ را درون روکش ها مخفی کردم و آن را در فضای سبز انداختم.اما نمی دانم چگونه پلیس توانست 48 ساعت بعد از این حادثه مرا شناسایی و دستگیر کند. این درحالی است که شاهد صحنه انتقال جسد، به قاضی ویژه قتل عمد گفت: من علاقه زیادی به صفحه حوادث روزنامه ها دارم آن روز هم وقتی خبر کشف جسد ...
کشف جنایت در پشت بام طبقه پنجم
داوود در ساعت 16 روز گذشته به درگیری منجر به جنایت با علیرضا اعتراف کرد. داوود در اعترافاتش به کارآگاهان گفت:از چندی پیش بود که متوجه ارتباط همسرم با علیرضا شدم اما به واسطه روابط فامیلی و خانوادگی سعی در پنهان نگه داشتن موضوع را داشتم حتی در چندین نوبت نیز به علیرضا اخطار داده بودم تا اینکه از مدتی پیش، همسرم به من فشار وارد می کرد که از یکدیگر جدا شویم اما من همچنان بواسطه همان ملاحظات ...
اعتراف رئیس دانشگاه به قتل پیرمرد
کردم و به او دادم. صبح که از خواب بیدار شدم، متوجه شدم مرده است. من قصد کشتن او را نداشتم. روی صورت او حوله ای گذاشتم تا صورتش را نبینم. بعد پارچه ای دور گردنش پیچیدم تا فکر کنند خفه شده است. جسد را در میان پتو قرار داده و با چسب و طناب بستم. می خواستم جسد را در جاده تهران قم رها کنم اما وقتی به خودم آمدم، در جاده جاجرود بودم. در حاشیه جاده چوپانی دیدم و جسد را همانجا رها کردم تا او موقع برگشت آن ...
مرگ؛ پایان ارتباط پنهانی
مردی که به قتل دوستش متهم شده است، مدعی شد ارتباط پنهانی مقتول با همسرش سبب این حادثه مرگ بار شد. فوت مشکوک فردی ساعت 22:30 روز 22 آبان از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110، به کلانتری فرجام اعلام و با حضور مأموران در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد جوانی حدودا 30ساله به نام علیرضا از پشت بام یک ساختمان پنج طبقه در منطقه شمیران نو به پایین سقوط کرده و فوت شده است. این پرونده برای رسیدگی در ...
محاکمه قاتلی که می گوید دیوانه است
قنادی که در نزدیکی خانه همسرم بود، شروع به کار کردم. من گاهی به او سر می زدم و شب حادثه هم وقتی به خانه رفتم او از من پذیرایی کرد. ما استراحت کردیم تا اینکه عصر روز بعد بر سر اختلافات گذشته شروع به صحبت کردیم اما نفهمیدم چطور شد که ناگهان به جان همسرم افتادم و او را خفه کردم. سپس یک نخ سیگار کشیدم و وقتی آرام شدم با پلیس تماس گرفتم و همه چیز را گفتم. اظهارات متهم درباره مشکلات روانی اش ...
به نامزدم مشکوک شدم و برای شنیدن حرف هایش پنهانی وسیله شنود گذاشتم
به مشاور مراجعه می کردی، حداقل الان متهم به قتل نمی شدی؟ بله درسته، اما من بی عقلی کردم، آنقدر جنون شک در من رخنه کرده بود که نمی دانستم چه کار می کنم. حالا هم پشیمانم و امیدوارم خدا ، همسرم و خانواده اش مرا ببخشند! ایران 110 من با یک لحاف و تخت خواب تنها ماندم / مزاحمت های خواهر زنم پایان نداشت دختر نوجوان بعد از اینکه فیلم پنهانی خودش را در ...
اعترافات عجیب مردی که همسرش را خفه کرد/ بزرگتر از من بود،دوستش نداشتم!
مرد جوانی که در جنایتی جنون آمیز همسرش را طی مشاجره ساده خانوادگی با روسری خفه کرده بود، صبح دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری به ریاست قاضی زالی محاکمه شد.
استاد دانشگاه، مرد برج ساز را کشت
می کردم و آنقدر به من اطمینان داشت که تمام اسناد بانکی اش را در اختیارم گذاشته بود. اما یک روز به من گفت دیگر نمی تواند بابت مشکلی که دارم، برایم کاری انجام دهد. من هم چکی در اختیارش گذاشته بودم که از او خواستم آن را به من برگرداند. با این حال روز بعد [بیستم دی سال 93] به محل کارش در تهرانپارس رفتم و با ریختن قرص های مرگ آور در شربتش، او را مسموم کردم و بعد هم با انداختن یک طناب دور ...
راز سقوط مرگبار مرد هوسران در خانه یک زن
روز دوشنبه 15 آذرماه به درگیری منجر به جنایت با علیرضا اعتراف کرد. داوود در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: از چندی پیش بود که متوجه ارتباط همسرم با علیرضا شدم اما بواسطه روابط فامیلی و خانوادگی سعی در پنهان نگه داشتن موضوع داشتم؛ حتی در چندین نوبت نیز به علیرضا اخطار داده بودم تا اینکه از مدتی پیش همسرم به من فشار وارد می کرد که از یکدیگر جدا شویم اما من همچنان بواسطه همان ملاحظات خانوادگی ...
ادعای جدید در پرونده قتل در اتاق خواب برج A3 / اجیر شده ام تا اعتراف کنم + عکس های بازسازی صحنه
خود را تسلیم ماموران کرد. عامل جنایت در همان تحقیقات ابتدایی به جنایت خونین اعتراف کرد ولی ادعا کرد که اسلحه ای همراهش نبوده و با چاقو پسر عمه اش را به قتل رسانده است. محمدهادی به ماموران گفت: قبل از رفتن به مراسم عروسی برای تهیه شربت و قرص متادون به مطب پزشک رفتم اما مطب بسته بود و چون حال خوبی نداشتم در خیابان با چند فروشنده روبرو شدم که آنها برای بهتر شدن حالم به من قرص ...
خودکشی جوان تهرانی از طبقه پنجم/ پایان تلخ رابطه نامشروع/ گفت وگو با دختری که خواستگارش او را سر کلاس ...
آگاهی تهران بزرگ ادامه دارد. افشای راز سقوط از طبقه پنجم ساختمان/ پایان تلخ رابطه نامشروع متهم به قتل پسر جوان اعتراف کرد که وقتی متوجه رابطه نامشروع مقتول با همسرش شده با او درگیر شده و حین درگیری پسر جوان از طبقه پنجم سقوط کرده و جانش را از دست داده است. ساعت 22:30 روز بیست و دوم آبان از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 ، وقوع یک فقره فوت مشکوک به کلانتری 136 فرجام اعلام شد. ...
زن جوان قربانی مرگ خودخواسته یا قتل؟
سرویس خورد اما چون حوصله نداشتم سرویس را نبردم و تنها به نانوایی رفتم و بعد از خرید نان به خانه برگشتم. آن روز هم مثل همیشه با همسرم درگیر شدم و جروبحث مان بالا گرفت که فرنگیس به اتاق رفت.اما ناگهان صدای فریادش را شنیدم و خودم را به اتاق رساندم که دیدم همسرم درآتش می سوزد.خیلی سریع آتش را خاموش کرده واورا به بیمارستان انتقال دادم. ولی هیچ نقشی درخودسوزی اش نداشتم. باوجود آنکه همسر زن جوان ...
اخبار حوادث
خانه های شهر فسا اتفاق افتاد، به محل حادثه رفتند و با جسد خونین دختر در راهروی خانه روبه رو شدند. تحقیقات پلیس نشان داد این خواهر و برادر در خانه پدری شان به صورت مجردی زندگی می کردند. عامل قتل در بازجویی ها گفت: من و خواهرم از مدت ها قبل با هم درگیر بودیم اما چند روز بود که با هم کاری نداشتیم و هر کس به فکر زندگی خودش بود. نیمه شب وقتی به خانه رفتم متوجه شدم او در خانه نیست تا اینکه نزدیک صبح ...
مرگ، 9 روز بعد از خودسوزی
می دارم. همسر لیلا در ادامه صحبت هایش گفت: من و لیلا سر مسائل زیادی با هم درگیر بودیم. من دوست نداشتم او با خانواده اش رفت و آمد داشته باشد یا تلفنی صحبت کند اما گاهی این کار را می کرد و من عصبانی می شدم. آن روز هم او با خانواده اش تماس گرفته بود و من عصبانی شده بودم و با هم درگیر شده بودیم. من فرزند طلاق هستم و به همین خاطر دوست نداشتم مجددا در زندگی ام شاهد طلاق باشم. بعد از صحبت های همسر لیلا بازپرس ایلخانی دستور پیگیری ادامه پرونده را صادر کرد. ...
حقایقی درباره علی حاتمی
دراز می کشد و سرمست و فرشته وار، در نمایی دیگر طلیعه نور جاودان خورشید روز بعد، صبحی شروع کننده را برای فرزندان نوید می دهد. در دلشدگان مرگ طاهر و عشق نرسیده اش باعث شد گروه با سعی بیشتری آن صفحه موسیقی را در فرنگ ضبط کنند و به عنوان دستاوردی نوین برای وطن سوغات بیاورند. این همان عظمت نفس مرگ است که خود زندگی و نوع جدیدی از آن است. به قول حاجی واشنگتن آیین چراغ، خاموشی نیست. (بخشهایی از یک گفت وگو ...
آبروی خانواده ام را بردم
شیر کاکائو را بخور تا با آرامش بخوابی و او هم قبول کرد و برای خواب به اتاقش رفت. صبح وقتی از خواب بیدار شدم به سراغش رفتم و دیدم که دیگر نفس نمی کشد. وقتی مطمئن شدم او فوت شده است، اثر انگشت او را در قولنامه ای که از قبل تنظیم کرده و نوشته بودم او از من 100 میلیون تومان قرض گرفته گذاشتم. پس از این حوله ای به دور گردنش انداختم تا جلوه دهم او را خفه کرده اند و بعد هم جسد را داخل پتویی ...