سایر منابع:
سایر خبرها
پدر این وزیر کتاب فروش است +عکس
آبروی پدر و مادر و خانواده شود. ما هم دعا کردیم که در این راه بماند. الان اگر کسالتی داشته باشید و نیاز به کمک بچه ها دارید، به آقا حمید زنگ بزنید؟ چون در مواردی که پدر احتیاج دارد به دکتر و چیزی، خیلی شایقند آقا حمید. من یادم می آید که بعد از سال ها توانستند که من و مادرش را ببرند مکه. دو نفری بودند که ما را سوار ویلچر می کردند. خودش شائقانه ما را بکشد. عاشق بود. نه اینکه کناره گیری کند ...
قبل از فیلمبرداری چک آپ پزشکی شدم/ فیلمم از من آدم دیگری ساخت و مهمترین حرکت انسانی عمرم بود
دماغ شان را عوض کنند. همین الان که با شما صحبت می کنم تازه پنج روز است که از درد گوارشی خلاص شده ام. خودم را در معرض قرار دادم و غرص های لاغری خوردم. شروع کرده بودم یک فیلم راجع به پدیده لاغری و چاقی بسازم و خودم را موضوع قرار دادم. مثل کاری که مورگان اسپرلاک در مستند Super Size Me انجام داد. بله. به همین دلیل مشکلات زیادی پیدا کردم، اما این موضوع الان دغدغه جدی من است. اصلا ...
خواستگاری پشت جبهه وشستن ظرف های نذری
گفت وگو، با اشاره به تولد اولین فرزندش، می گوید: پس از گذشت یک سال از ازدواج مان، در سال 1362 صاحب فرزند شدیم، من نیز شرایط همسرم را قبول کرده بودم و می دانستم که فرزندان مان در آینده، کم و کاست هایی خواهند داشت، پدرشان ناسالم است و اعصاب شان هم بر اثر انفجار ضعیف شده بود. اما با وجود این شرایط، بیشتر در سکوت بودند و این سکوت برای ما درس آموز بود.وی در خصوص تدبیر همسر شهیدش در مواجهه با مشکلات ...
آقای وزیر! پسر من نقص عضو شد
... الان این بچه تا آخر عمر ناقص شده. نه شغلی که دوست دارد می تواند پیدا کند و نه دیگر زندگی اش مثل قبل می شود. از آن موقع تا حالا گوشه گیر شده، پرخاشگر شده. همه اینها افتاده گردن من. از آن طرف پدرش که زندان است. خرجی هم که به من نمی دهد. خب من چه کار کنم. گفت تو کجا بودی. گفتم آقا من رفته بودم دنبال موتور سوخته ماشین صاحب مرده ام که با آن مسافرکشی می کنم و خرجی خانواده ام را در می آورم. گفتم ...
پیشنهاد احمد توکلی درباره قالیباف و جلیلی
بودم تا در آن موقعیت کاری انجام می دادم؟ نمیدانم. کاری که الان انجام می دهم را کم اهمیت نمی دانم. شاید خیر در این بود که از کارهای دیگر فارغ شوم و به مبارزه با فساد بپردازم. *پس شما کلا پرونده مجلس را برای خودتان بستید؟ یعنی دیگر دوست ندارید وارد حوزه مجلس شوید. نه پرونده مجلس را نبستم، شاید دوره بعد وظیفه ای پیدا بشود. *شما از همان دهه های انقلاب وارد ...
ارتباط انسان با عالم هستی/ اسلام فقر ندارد
. بعد هم گفت من حاجتی هم دارم و این حاجت را از امیرالمؤمنین علی سلام الله علیه بخواه. من اولاد ندارم و فقط یک دختر دارم که فلج است. می دانم که امیرالمؤمنین می تواند و از آقا بخواه که این بچۀ من خوب شود. علامه امینی می فرماید من رفتم اشعارش را در مقابل ضریح مطهّر خواندم و حاجتش را خواستم و به خانه آمدم. چند ساعتی طول نکشید که باخوشحالی عجیبی به من تلفن کرد و گفت: بچه ام خوب شد. من الان نشسته ام و با ...
شغل همسر مهران مدیری/ سیر تا پیاز خانواده مدیری
... و بین سریال ها هیچ علاقه ای به جایزه بزرگ نداشت. آزادی به مقدار لازم اما مشروط مشکل رفت و آمد در خانه شان وجود نداشت. فرهاد حتی ممکن است تا ساعت سه، چهار صبح بیرون باشد اما حتما خانواده اش می دانند که کجاست و چه کار می کند. اما پدر این طور نیست؛ یعنی گاهی پیش می آید که خانواده ندانند او کجاست و چه می کند. مهران مدیری برای فرهاد و شهرزاد کادو هم خوب می خرد. به نظر ...
اختلاف محسن و بهارک ختم به خیر شد
خیلی کمی خبر داد خانه مناسبی را پیدا کرده است. من هم رفتم و خانه را دیدم و پسندیدم. بعد از آن محسن خانه را اجاره کرد و ما اسباب کشی کردیم. در حالی که از پیدا کردن خانه جدید آن هم در این مدت زمان کم خوشحال بودم، یک روز که می خواستم برای خرید بروم ناگهان جلوی در آپارتمانمان همسر سابق محسن را دیدم. خیلی تعجب کردم و بعد از پرس و جو متوجه شدم که این زن درست در همسایگی دیوار به دیوار ما زندگی می کند. ...
مدیر سایت نطنز در شرکت فاضلاب کار می کند!
چالش برای همکاران ما ایجاد کرده بود بطور مثال به خانواده های همراهان ما یک شب زنگ می زدند و می گفتند که تیم ترور نزدیک خانه شماست که من خاطرم هست برای یکی از دوستان همین اتفاق افتاده بود؛ مشکلات دوری از خانواده و سختی های کار یکطرف و این استرس و ترس از ترور هم یک طرف. برخی اوقات برای خانواده دوستان گل تسلیت می فرستادند! آبنیکی گفت: در داخل سات خرابکاری های مکرر هسته ای را شاهد بودیم که ...
پیکرشهدای ما وسیله ی سرگرمی عراقی ها شده بود+عکس
پا به جای خود،معضل دوم بدتر بود که نمی شد کاری کرد.بعد از حدود سه ساعت گفتند پیاده شوید ،بماند چگونه پیاده شدیم ، دو شب با اعمال شاقه در دهکده ماندیم،ولی جالب بود علی رغم همه سختی ها بچه ها تحمل کردند چون به هدفشان ایمان داشتند. روز دوم که در دهکده بودیم شهید حسین غیاث آبادی فرمانده گروهان ساعت 3 بعد از ظهر دستور آماده شدن و پوشیدن لباس های غواصی را صادر کرد. بچه ها قبل از پوشیدن لباس ...
مادر بوشهری که بدون آموزش نقاشی می کشد
به گزارش خبر استان ، روزنامه ابتکار نوشت: کنیز را اکثر کسانی که به بوشهر رفته اند به سبب نقاشی های کودکانه اما زیبایش می شناسند. تصاویری از زنان چشم درشت نقاب بر صورت با چادرهای گل دار و کوزه ای بر دست، تصاویری از نخلستان های پر از خرمای جنوب و مردان ماهیگیر تور به دست. با این حال بیش از آن که کنیز را نقاشی های رنگارنگش مشهور کند، داستان زندگی اش است که هر شنونده ای را تحت تاثیر قرا ...
می خواهم مثل بلبل فارسی صحبت کنم
مؤسسه بورسیه تحصیل در دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران را می گیرد. همزمان مشغول ترجمه کتاب های فارسی به اسپانیایی می شود. او علاوه بر ترجمه کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب که در اسپانیا انجام داده بود، کتاب های همنوایی شبانه ارکستر چوب ها نوشته رضا قاسمی و گزیده ای از داستان های ایرانی را در تهران ترجمه می کند؛ به نظر من ترجمه های خوبی داشتم. الان هم کتاب های دیگری ...
آجرلو: سروش مثل پسرم است؛ نمی گذارم به او ظلم شود/ خدمت او تمام شده است
:49 و مکروا و مکرالله و الله خیر الماکرین. به همون خدا قسم پای این کاراتون رو میخورین. یه بار که مایه ی تمسخر و خنده ی عالم و آدم شدین سر قهرمانی سپاهان،این دفعه مطمئن باشید بدتر میشه. ما و همون جوون 17 ساله که از دوق بازی کردن تو پرسپولیس کبیر زد زیر گریه. شما و همه ی این سربازا که به خاطر این که به زور تو تیم وطن فروشا بازی میکنن گریه میکنن. نقل قول +11 #47 امیر 2016-12-31 ...
گره کور در پرونده قتل یک دختر شیرخواره
بود و همسر دومم پایبند زندگی نبود. او مدام قرص اعصاب مصرف می کرد و چون همسر سابقش حاضر نبود برای بچه شناسنامه بگیرد، دخترش را کتک می زد. وی ادامه داد: قبل از مرگ نازنین، به دلیل جراحی دو روز در بیمارستان بستری بودم و وقتی به خانه برگشتم، همسرم مرا با بچه ها تنها گذاشت و برای خرید شام، بیرون رفت. او از ساعت 7 غروب تا 12 شب بیرون بود و در همان فاصله متوجه شدم نازنین تب و تهوع دارد. وقتی ...
بنیاد در آینه مطبوعات
خامنه ای به محض اینکه نگرانی ام را دیدند، گفتند: مادرم! تو مانند حضرت فاطمه ای. تو مادر شهید شده ای. چرا گریه میکنی؟ تو باید خوشحال باشی. اما من آن لحظه آنقدر شوکه شده بودم که با اندوه گفتم فرزندم را کشته اند! بعد آقایان مرعشی و شیرازی شروع کردند به دلداری دادن من و آقاغلامحسین. آنها میگفتند غصه نخورید، ما از این پس همراه شما خواهیم بود. شما باید خوشحال باشید که فرزندتان در مشهد نمونه شده و جزو ...
شهیدی که زنده شد و پایش جا ماند
که تو مجروح شده بودی و بردنت عقب. موضوع چیه؟” من موضوع را توضیح دادم. حیدری گفت : “اینجور مسائل خیلی زود می پیچه. زود برو خونه” بعد یکی را مامور کرد که با من به اهواز بیاید و به اراک برم گرداند. وی بیان داشت: “وقتی برگشتم اراک، از تعاون سپاه به منزل ما رفته بودند تا موضوع شهادتم را به خانواده ام خبر بدهند. در نیمه باز بود. داخل حیاط را نگاه کردم آنها با مادرم مشغول صحبت بودند که مادرم ...
کمک مردم، یک اعدامی را به آغوش خانواده بازگرداند
دنبال کار برادرت افتادی؟ آیا شخص دیگری نبود به شما کمک کند؟ پدرم حدود 20 سال پیش به رحمت خدا رفت. پس از ماجرای قتل، مادر پیر و خواهرم با نیما به ساوه رفتند و آنجا ماندند و نزدیک ترین فرد به خانواده مقتول من بودم. من به تنهایی مجبور بودم همه این کارها را انجام دهم. البته فامیل هم در جورکردن مبلغ 220 میلیون تومان خیلی به من کمک کردند. چه سختی هایی در این راه کشیدید؟ به ...
وارونگیِ بی اَدا با علی مصفا و سحر دولتشاهی
دارند که از زنده بودن شخصیت ها ناشی می شود. یکی از دلایل پذیرفتنی بودن دعواها و قهرها و دل بستگی ها و... انتخاب لحن مناسب برای جملات است. هر کس به زبان خود حرف می زند و هر دیالوگ علاوه بر معرفی شخصیت ها و پیشبرد قصه، آن قدر خوب در دهان بازیگران می چرخد که انگار خودشان آنها را نوشته اند. تلاش من بعد از نوشتن فیلمنامه، از این جهت تازه شروع شد که باید با کمک بازیگران به جایی می رسیدیم که ...
همسر شهید مدافع حرم، سیدرضا طاهر با اشاره به ویژگی های بارز سید در بردباری و حلمی که داشت، تاکید کرد: ...
. پدرم همیشه به من گوشزد می کرد که فرزند انقلاب هستم؛ زیرا هفت روزه بوده که همراه با خانواده ام در شرایطی سخت به کردستان رفتیم. پدرم در آن شهر به برپایی کلاس های تبلیغاتی اشتغال داشت و دبیر بود. وی از یادگار رضا در طول هشت سال زندگی اش یاد کرد که پسری 4 ساله به نام سیدمحمد است و گفت: سیدمحمد شبیه به پدرش است. دو سال بعد از ازدواج مان بود که خدا او را به ما داد. نام محمد، اسمی بود که هر دو ما ...
گفتگو با همسر آزاده شهید محمدفرخی راد
شکنجه می کردند و حتی یکساعت او شکنجه می دادند اما وقتی محمد وارد سالن می شد اجازه نمی داد که روحیه بچه ها خراب شود و درد شکنجه را مخفی می کرد و با روحیه بالا به کار خود ادامه می داد . یک روز خانم خورشیدی ( همسر همرزم شهید فرخی ) را در خیابان دیدم ، بعد از احوالپرسی پرسیدم که از آزادگان چه خبر که ایشان گفتند : همسرم نامه داده اند و گفته اند چند نفری از اسرا زیر شکنجه ها شهید شده اند ...
لجبازی زن و شوهر، باهاش چی کار کنم؟
... اهل داد و قال است: فرد لجباز شلوغ کاری زیادی می کند و کینه توزی خود را در بوق و کرنا می کند. عاقبت ازدواج با لجبازها یکی از آثار منفی لجبازی،اختلاف زوجین می باشد. لجبازی خانوادگی بدون تردید روحیات پدران و مادران در فرزندان اثر میگذارد. اگر در خانواده نامزدتان بقیه بچه ها هم لجباز هستند یا پدر و مادری لجباز وجود دارد، باید خیلی محتاط باشید. شما وارد خانواده ...
اینجا یکی هست که منظوری دارد!
عروسش روی دستم بگذارند، کیف خبرنگاری ام را برداشتم و خیلی حرفه ای و یواشکی از خانه جیم شدم و با خوشحالی و سرافرازی، خودم را به خیابان اصلی رساندم!... هنوز لذت فرار را نچشیده بودم که در گوشه ای ازخیابان، پیرزنی تنها، توجه مرا به خود جلب کرد. این خانم مسن درحالی که یک کیسه پر از اسکناس در دست داشت، با احتیاط و هراس، به دور و برش نگاه می کرد. فکرکردم که او از شب و تاریکی و سارق می ترسد و ...
سرخط ...
...! خوش به حال لب تشنگان شرق ابوالخصیب! و شهدای گردان حبیب! خوش به حال امام زمانی ترین بچه های خمینی! خوش به حال شهید ابراهیم هادی! خوش به حال امام! و نماز شب هایش! و خوش به حال حضرت آقا و آخرین جملات خطبه های آدینه اش! با آرزوهای من گنهکار، چه خاطراتی دارند مردان جبهه صاحب الزمان! آهای حضرت مداح! به خوبا سرمی زنی، مگه بدا دل ندارن ، هرچند حرف دل بود اما دوره اش تمام شد! تا الان گفتی، ما هم ...
همه جنجال های سلام بمبئی
...، سلام بمبئی رده بندی دارد. به نظر خود من، سلام بمبئی را گروه بیماری های خاص نباید ببینند. شاید امیدبخش نباشد... اما این فتح بابی بود برای کار مشترک با سایر کشورها. الان من از اسپانیا پیشنهاد دارم. مگر این بد است؟ اصل ارتباط شاید بد نباشد اما به شرط این که لااقل تبعات سوئی برای فرهنگ ایرانی نداشته باشد... ببینید تبعات دارد ولی باید تحمل کنیم! خوب است همه چیز به نفع ...
زندگی نامه فرماندهی که مسیح کردستان لقب گرفت
را اداء کنم ولی این اطمینان را به خانواده ام می دهم که هرگز از ذهن من خارج نشده اند و فکر نکنند که نسبت به انها بی تفاوت بوده ام ولی مسئولیتهای سنگین تر بود.در خواستی که از همسرم دارم این است که فرزندام را خوب تربیت کند و آنها را نسبت به اسلام دلسوز بار آورد . اگر چه اموالی ندارم ولی آنجه هست فقط همسرم نسبت به مصرف کردن آ ن مسئولیت دارد. از برادرانم محمد و عبدالمحمد درخواست دارم که به مادرم و ...
تمام مصائب پول بهره ای
استخوان خود حس می کند این فکر که الان همسر و فرزندش در چه حالی هستند و آیا آنان چیزی برای خوردن داشتند یا نه، خیلی آزار دهنده است و آزار دهنده تر این است که بدانی چیزی برای خوردن نداشتند و تو کاری از دستت برنیاید. چیزی تا پایان سال نمانده؛ می توانیم با خانه تکانی دل هایمان مهربانی را تقسیم کرده و در سبدی از محبت قرار داده و به خانواده هایی از این دست اهدا کنیم. نیکوکاران می توانند برای کمک به ...
چرا ماه چهره خلیلی ممنوع الخروج بود؟
؛ عاشق شدم (خنده). از خواستگاری تا ازدواج ما سه ماه طول کشید. خانواده داماد ایران بودند و ما در انگلیس. از طریق اینترنت خواستگاری انجام شد و زمانی که من بله را گفتم، نقل پاشیدند (خنده). بازیگر مختارنامه درباره ادامه فعالیت خود عنوان کرد :فعالیت پشت دوربین را دوست دارم. تجربه ساخت سه فیلم کوتاه و یک مستند را دارم. مستندی که جوایز بین المللی گرفت. در حاب حاضر پیگیر کار چهارم هستم که ...
همیشه آدم بده فامیل بودم / چک دادم ، پاس نشد ، قاتل شدم
مثالش برای آدم بده داستان بودم. باور کنید من همسرم و خانواده او را دوست داشتم، اما این زخم زبان ها تمامی نداشت تا این که آن چک لعنتی هم پاس نشد. به هر دری زدم پول جور نشد. از خاله همسرم هم کینه به دل گرفتم و می دانستم پول و طلا دارد، به همین خاطر مجبور شدم سراغ او بروم تا پول قرض بگیرم. چگونه نقشه قتل را طراحی کردی؟ یک روز صبح که مطمئن بودم در خانه تنهاست به آنجا رفتم و وارد ...
هنوز عزادار تنها دخترم هستم / 24 سال پس از حادثه تلخ خیابان ولنجک+عکس
و بچه ها کشته شده اند. بعد رفتیم پزشکی قانونی. من را بردند سردخانه تا دخترم را نشان دهند. دیدم فتانه نه زخمی روی بدنش است و نه چیزی. انگار که خوابیده بود. دخترم 16سال و یک ماه و 5روز سن داشت. چند فرزند داشتید و چطور توانستید با از دست دادن دخترتان کنار بیایید؟ ثمره زندگی من فتانه بود. او تنها فرزند و دلخوشی ام بود. بعد از فوت او، همسرم بیمار شد و هرگز خوب نشد. من 19سال از او ...
رفیق بازی زنم او را تباه کرد/بعد از طلاق کاری کرد تا دختر بزرگم از خانه فرار کند و...
اگرچه بچه هایم موقع طلاق از آب و گل درآمده بودند، یک تنه نمی توانستم جمع و جور شان کنم. از طرفی، دختر بزرگم خیلی سرکش و عصبی بار آمده بود. او تحت تاثیر حرف های مادر و خاله اش با لج بازی هایش اذیتم می کرد. دو سال از این ماجرا گذشت. مادرم اصرار داشت ازدواج کنم. به همه زن ها بدبین شده بودم و زیر بار نمی رفتم. بالاخره حرف خودش را به کرسی نشاند . با خانمی ازدواج کردم. همسرش را در حادثه ای ...