سایر منابع:
سایر خبرها
نظر مراجع تقلید درباره حجاب و پوشش چادر مشکی!
...> این اقدام باطل است . حضرت آیت الله صافی گلپایگانی : نظر مذکور صحیح نیست و مفاسد بسیار دارد . متاستفانه در این زمان عده ای اصرار بر آشکار شدن مفاتن زن و خروج او از ستر و عفاف که حافظ شخصیت و ارزش و متانت اوست دارند مع الاسف می خواهند این امر را اسلامی جلوه دهند در حالیکه اسلامی نیست . حضرت آیت الله فاضل لنکرانی : چادر مشکی بهترین نوع حجاب است و پوشیدن ...
یک بام و دوهوای مد و لباس
...، این خارجی زدگی در بازار محصولات حجاب، زخمی است که منتظر است کی دوا شود، آن هم در شرایطی که بازار پوشاک ایران کم مانده مغلوب پوشاک خارجی آن هم ازنوع قاچاق شود. سندی برای اقدام مشترک طراحان از حجاب و عفاف، ازپوشش اسلامی ایرانی درجامعه زیاد گفته می شود و بنیادها، کارگروه ها و انجمن های زیادی شکل می گیرد اما بازارمحصولات حجاب بویژه دربخش مانتو با این که دراین سال ها نمونه ...
حفظ حجاب در هنگام رانندگی برایم لذت دارد + تصاویر
چون احتیاط شرط عقل است در ضمن جان بیش از 30 نفر مسافر با خانواده هایی چشم به راه اول خدا و بعد در دستان من است. زرینی با اعتمادبه نفس بالایش بیان کرد: از رانندگی در جاده ترسی ندارم و همیشه خودم را به خدا در جاده ها می سپارم در بعضی از مواقع پیش آمده که اگر احیاناً راننده مردی صرفاً به این دلیل که من یک زن هستم و زنان هنگام رانندگی کمی اضطراب و ترس دارند قصد ایجاد مزاحمت در هنگام رانندگی ...
همه چیز از یک جفت جوراب زنانه شروع شد
سربه راهی هستی می خوام نصیحتت کنم. بعد هم گفت: مبادا به سرت بزنه و بخوای واسه زنت وضع بهتری فراهم کنی! و ادامه داد: اگه به حرفم گوش نکنی مثل من بدبخت می شی. همونطور که من بدبخت شدم و حالا بهم می گن عاصم جورابی! پرسیدم: جناب رییس چرا شما رو عاصم جورابی صدا می کنن؟ جواب داد: چون بدبختی من از یه جفت جوراب شروع شد و بعد داستان زندگی اش را برایم تعریف کرد: وقتی خواستم زن ...
چگونه دخترم را به حجاب علاقه مند کنم؟
هیچ عنوان به دخترتان تحمیل نکنید. تنها شرط شما، پوشش اسلامی است. از او برای خریداری پوشش نظرخواهی و از حجاب اش تعریف کنید. هزینه کردن خانواده و اختصاص وقت به این امر، خیلی مهم و نتیجه بخش خواهد بود. چادرهای آستین دار، ساق دست های توری و رنگی، مقنعه های مدل جدید و دیگر اقلام جدید بازار، رضایت او را از داشتن حجاب بیش تر می کند. 11. نقاط قوت و ضعف او را در حجاب بررسی کنید هر سال، روز ...
از سقوط ابوطیاره 714 تا فرود ایرباس 321
برای راهنمایی من پشت بی سیم نشوند. اما خیلی زود متوجه شدم که جعبه کمک های اولیه هم دست کمی از جعبه سیاه هواپیما نداره و به جز چند تا چسب زخم، چیز دیگه ای توش نبود! همین طور مات و مبهوت بودم که دکتر بهم پیام داد و گفت: دو خبر برات دارم، یکیش خوبه و یکیش بد؛ اول با کدوم حال میکنی؟ گفتم: اول خبر بد رو بگو... گفت: ما در دوره تحریم دارویی و تجهیزات پزشکی هستیم! گفتم خبر خوب چیه؟ گفت: برعکس ...
روایت یک زن ایرانی از 20 سال زندگی در سوییس
باید همین جا زندگی کنیم؛ امروز اما ازاین فرصتی که به من روی آورده است بسیار راضی هستم و خدا را شکر می کنم. فرهنگی که امنیت می زاید دیدگاه افراد راجع به زندگی در سوییس با توجه به اعتقادات آنها متفاوت است. دیدگاه من نیز نسبت به سوییس به عنوان یک زن محجبه که در خانواده ای مذهبی متولد و بزرگ شدم و الان هم هر وقت به ایران می روم چادر سر می کنم با فردی که عقاید من را ندارد قطعا فرق ...
آدم خوبی بود، چه جوری به این جا کشیده شد؟
دهانم باز مانده بود ... همان طور که داشت با قهقه هایش خیلی کریه و چندش آور طرف را به قول خودش سر کار می گذاشت و با او قرار می گذاشت، یک مرتبه ذهنم به دوران دبیرستان برگشت ... با خودم مرور کردم و دیدم چیزی جز رفتارهای خطای به ظاهر کوچکی چون "کارای من همش درسته" " من از همه بهترم" " نه بابا ، اینو که خدا می بخشه" " تو انجام بده گناهش پای من" " انقدر مردم کارای بدتری می کنند که رفتار من جلوی رفتار اون ها ...
وضع بیمارستان شهریار اورژانسی است
. دوباره به سمت اورژانس برمی گردم. چند زن در حالی که اشک هایشان را پاک می کنند در حال عبور هستند. تخت بیماری از اورژانس بیرون می آید. پیرمردی با لباس خانگی روی تخت دراز کشیده و با ساعدش چشم ها را پوشانده. پسری روی ویلچر نشسته و روی پای گچ گرفته اش پتو پیچانده اند. پسر دیگری که دوست و همراهش است به اتومبیل تکیه داده و با ولع کیک و آبمیوه می خورد. مادر پسر هم زیر پای پسرش نشسته و زیر چادر ...
من نامش را می گذارم "حج جهادی"
رفته بودند و بازگشتشان شده بود تجلی هوش و احساسی که احتمالا تا پیش از آن مهجور از بروز مانده بود دیده بودم. من هم خواستم تا بروم. اما انگار دعوت شدم...کارت دعوتی که خط خوش داشت و زمینه ای آبی که از آسمان آمده بود که فقط خودم دیدمش و این آغاز راه بود. چند نفر بودیم... دل را در چمدان معرفت گذاشتیم و روانه شدیم. اولین طواف شروع شد !باید مردم روستا را مطلع می کردیم که ما ...
دکوراسیون کلاسیک، خانه بانوی تهرانی در بازنشستگی!
رنگ طلایی است و نه چیزی بیشتر. شیما خراسانی دیوار یادگاری در دکوراسیون نشیمن وجود دارد. حدود 6 سال پیش به دنبال کاغذ دیواری با طرح روزنامه بودم و آن زمان نتوانستم این طرح را پیدا کنم. با خودم فکر کردم این دیوار را به دیواری تبدیل می کنم که افراد مهمان به منزلم روی آن یادگاری بنویسند. شیما خراسانی عکاس: شیما خراسانی من قسمت پذیرایی ...
شهید مدافع حرمی که در سوریه هم مشاوره خانواده راه انداخت +تصاویر
گرفته و سرباز بود. 22 سالش بود. آن زمان حجابم کامل بود ولی چادری نبودم. شب خواستگاری به من گفتند: اگر شما را انتخاب کردم، به خاطر این که میدانم از خانواده مومن و متدینی هستید. ما هیات می گرفتیم و حسین به هیات می آمدند و پدرم را آنجا دیده بودند. در جلسه خواستگاری به من نگفتند که میخواهم چادری باشی! فقط به من گفتند: نمازتان را میخوانید؟ من گفتم: بله میخوانم اصلا اشاره ای به چادری بودن و یا ...
پدرمان رفت چون دفاع از دین مرز نمی شناسد
زندگی اهل بیت مرور کنند و در سبک زندگی شان دقت کنند، شاید طرز فکرشان عوض شود و دفاع از دین و حرم اهل بیت پیامبر اسلام برایشان عجیب نباشد. آنها باید خودشان را دقیقه ای جای خانواده شهدای مدافع حرم بگذارند. الان عزیز ما نیست و هیچ چیز بدتر از این نیست که عزیز آدم پیشش نباشد. برای خودم طعنه هایی که برخی می زنند، دیگر مهم نیست. از کنار این صحبت ها می گذرم و فقط می خواهم چند دقیقه غفلت و ناآگاهی شان را ...
الهام حمیدی: حال سینما خوب است؛ اما نه برای همه!/عکس
. زمان پخش شوق پرواز پیامک هایی داشتم از دخترها و پسرهای جوان با تیپ های امروزی که نوشته بودند ما عاشق شهید بابایی و زنش شده ایم. فکر نمی کردیم سریال اینقدر روی ما تاثیر بگذارد. برای همه شان خانواده شهید یک معنی دیگر داشت و خودم هم باور نمی کردم سریال اینقدر بیننده داشته باشد. داستان زندگی شهید بابایی و زنده یاد خانم حکمت هم البته بسیار متفاوت و شبیه یک رمان عاشقانه بود؛ یک دختردایی و ...
سفر عاشقی در 21 سالگی
هروله می کرد و یاحسین(ع) یاحسین(ع) می گفت، سر من را می بوسید و می گفت؛ مامان راضیم ازت. یعنی به این نحو رضایت من را گرفته بود. برای راضی شدن، خیلی با خودم کلنجار رفتم، چون به محمدرضا خیلی وابسته بودم، اگر محمد رضا نیم ساعت دیر به خانه می رسید، من زمین و زمان را به هم می دوختم، اعصاب خودم و دیگران را خرد می کردم، این قدر بهش زنگ می زدم، که کجاست و چرا دیر رسیده! ولی در مسئله سوریه رفتنش نمی دانم ...
چشم بادامی ها دوستش ندارند...
موراکامی به زبان پارسی بکند و البته در پس آن سودای فروش چند هزار نسخه ای ترجمان خود را داشته باشند! از این رو برای بررسی داستان های موراکامی و دلایل اقبال عمومی مردم ایران از او، سراغ محمود مرادی، از جوان ترین مترجمان نوشته های موراکامی در کشور رفتیم. کسی که از قضا آثار او با استقبال بسیار خوبی مواجه شده است؛ به گونه ای که 3 اثر ترجمه مرادی از موراکامی به ترتیب؛ 10، 12 و 14 بار تجدید ...
از شجاعت حسین تا خواندن قرآن برای نجات
...> سحری خوردم که فکر کنند روزه می گیرم! شیشیر سارکر به تمرکز تمام خارماهی ها را جابجا می کرد و همزمان آیات قرآن را برای آن مهاجم تلاوت می کرد. او می گوید: در طول زندگی ام دوستان مسلمان زیادی داشته ام. به همین خاطر چند سوره از قرآن را می دانستم اما خیلی ترسیده بودم. مدام با خودم فکر می کردم که آیا همین برایشان کافی است؟ برای حفظ سنت های اسلامی در ماه رمضان، غذا تا پیش از سحر به ...
پلی میان ادبیات کلاسیک و مدرن زدم
بار دیگر به بازار کتاب فرستاده است، درباره اقتباس از ادبیات کلاسیک گفت وگو کرده ایم. بر چه اساسی ساختار قدیم را به زبان امروز بیان می کنید؟ تجربه تدریس سی ساله ام به من ثابت کرد، آثار کلاسیک ما اینقدر سنگین است که شاید نیاز دارد با مطالعه و پژوهش به نثر درآیند. بنابراین تصمیم گرفتم به اصطلاح خودم یک ایستگاه زمانی بین نثر کلاسیک و مدرن بزنم که تمام موازین این آثار کلاسیک در کتابم وجود ...
شهیدی که نحوه شهادتش را پیش بینی کرده بود/ روایت نامه نوشتن فرمانده برای 200 بسیجی + تصاویر
...> کیایی یادآور می شود، به دلیل علاقه بسیار به همسرم با شنیدن خبر شهادتش با اینکه فرزند پنجم را باردار بودم اما همچنان گریه و بی تابی می کردم، شب اول بعد از شهادت همسرم که با گریه خوابیده بودم او را در خواب دیدم. لحظه ای فکر کردم همسرم دوباره برگشته است و در حالیکه با خوشحالی به او گفتم مگر تو شهید نشدی؟ او به من گفت: به خواهرم بگویید وقتی برایم گریه می کند، نگوید که دستانم قطع بوده است زیرا الآن دستانم ...
ما فرزندان حضرت زهراس هستیم
توانم موفق شوم. یک شب که به انصراف از ادامه دوره فکر می کردم خواب خوبی دیدم. در مجلسی بودم و 2خانم که چهره شان را نمی دیدم با من حرف می زدند. پرسیدند: چرا نمی خواهی ادامه دهی؟ گفتم: می ترسم موفق نشوم. گفتند: حتما ادامه بده چون هر طور شده تو را موفق می کنیم. از آن شب به بعد لحظه ای در ادامه مسیر و رسیدن به هدفم تردید نکرده ام و با تمام وجود برای آن تلاش می کنم. گاهی هم حفظ آیات یا صفحه هایی ...
از گود عرب ها تا زندان های لُس آنجلس با قهرمان فراموش شده کشتی
برای مسابقه به سالن 12 هزار نفری بیا. من هم همین کار را کردم و این شد که پا به مسابقات مهمی گذاشتم. در آن رقابت ها قهرمانانی بزرگی حضور داشتند در حالی که هیچ کسی حتی اسم من را هم نمی دانست، ستاره مسابقات شدم و نامی برای خودم دست و پا کردم. در 19 سالگی در حالی که در رده جوانان بودم، تنه به تنه بسیاری از قهرمانان بزرگ آن زمان زدم و مسیر پیش رویم هموار شد. شب آخر مسابقات نیز میشِلوف، کشتی ...
اجتماعی بودن زنان رنگ درآمدزایی به خود گرفته است
پیش چشم زنان جهان، گشود و ثابت کرد که می توان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود، و درعین حال، در متن و مرکز بود. "رهبر انقلاب 1391/12/16 " اعظم وایانی کارشناس ارشد مطالعات زنان و خانواده در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگی آناج به تبیین چالش های پیش روی زن ایرانی و راهکارهای رهایی از این چالش ها می پردازد؛ آناج: به نظر شما نقطه آسیب های اصلی در حوزه زنان جامعه امروز ایران کدام ...
خانواده از من انتظار داشتند استاد دانشگاه شوم/ تصمیم گرفتیم سردمدار ترانه های شاد و مثبت باشیم
جزئی از تیپ شماست؟ چشم هایم آستیگمات است و برای همین عینک می زنم. البته در نخستین عکس هایی که از من منتشر شد عینک به چشم داشتم و با آن عکس ها مشهور شدم و برای همین در دیگر عکس هایی که از من منتشر شده است، عینک زده ام. مردم شما به راحتی را می شناسند؟ تا وقتی عینک نزنم کسی مرا نمی شناسد. تهیه کننده ای که رگ خواب مردم را می شناسد انگار رگ خواب مردم ...
چشم هایم را دادم/ میر حسین موسوی باید زودتر محاکمه شود/حرف های بسیاری برای دادگاه دارم
داده بودم. چشم راستم ترکش خورده بود و به خاطر حرکت زیاد و تکان های آمبولانس از جایش حرکت کرد و باعث شد تقریبا 95 درصد از بینایی آن چشم نیز از دست برود. اما اگر همان شب در همان بیمارستان پیامبران کار جراحی روی من شروع می شد این زجرهای امروز را نمی کشیدم و لااقل چشم راستم حفظ می شد. وقتی بیمارستان پیامبران من را پذیرش نکرد، به بیمارستان فارابی بردند، در بیمارستان فارابی هم گفتند که اوضاعش ...
آیت الله بروجردی ماهیانه به فدائیان اسلام کمک می کرد/ امام شیوه نواب را برای براندازی رژیم شاه می ...
خدا باش و از خدا بترس و دست از زشتی بشور. من از سرعت و شجاعت سید متحیر مانده و به آن دو زل زده بودم. مرد عرب، ما را به چادرش دعوت کرد و سید بلادرنگ پذیرفت. من با حیرت گفتم، چگونه دعوت کسی را می پذیری که تا چند لحظه پیش می خواست ما را بکشد؟ سید گفت: اینها عرب هستند و میهمان را ارج می نهند و کاری به ما ندارند. آن شب، من و نواب به چادر مرد عرب رفتیم. سید، آرام خوابید، اما من تا صبح بیدار بودم و می ...
چرا فیلمی با موضوع خط اول مقاومت نداریم؟
راهروهای مراکز سینمایی انجام دادند و کاری کردند که به من بفهمانند نباید به دنبال موضوعی چنین رفت. همه فیلم هایی که ساختم در شرایط بد و راه رفتن رو لبه شمشیر بوده است. سهم گمشده را که ساختم اشاره به جریان زیاده خواهی و انحرافی یک منطقه داشت. بد نیست آقایان مسئولی که در پشت میزهای داوری موز خوردند و چلو کباب میل فرمودند و گفتن این فیلم بد است بدانند که بخاطر همین فیلم سهم گمشده علیه خانواده ...
خاطرات ابطحی از هاشمی رفسنجانی | +پیشنهاد قالیباف به کروبی در 84
آقای لاریجانی. آقای لاریجانی گفتش که بمان همین جا یک مرکز بزرگ گفتگوی ادیان درست می کنیم تو هم باش و این حرف ها. گفتم حالا من هستم. بعد من همان روزها یک سفر رفتم مشهد، خودم رفتم استانداری پیش آقای علی جنتی گفتم بیا این کار را تحویل بگیر چون دنبالش هست و این ها که آن ها هم استقبال کردند از رفتن! من کارمند رادیو و تلویزیون رسماً بودم. آمدم دوباره رادیو و تلویزیون که یک سال بعدش یک مرتبه باز ...
شهادت، پایان نامه اش شد
چادر چشمانش را پاک می کرد. استاد راهنما شروع کرد به دفاع، اما گاهی اوقات بغض گلویش را می فشرد؛ مخصوصا وقتی که با مادر شهید چشم در چشم می شد. آقای دکتر هر صفحه را که بلند می کرد و به صفحه قبل می چسباند بغض در نگاهش پیدا می شد. هر کس دیگری هم جای او بود، بعید بود که بتواند تسلطش را حفظ کند. پدر شهید در جلسه حضور داشت اما معلوم بود که حواسش به حرف های استاد نیست. شاید با خودش فکر می کرد که ...
زندگینامه: اکبر هاشمی رفسنجانی (1313- 1395)
کنم خودشان انتخاب کنند. احتیاجی به اوقات تلخی نداریم که فضای عاطفی خانواده را بهم بزنیم. می دانند که اگر خلافی از آنها ببینم، نمی گذرم. اینکه چگونه جبران کنند، بستگی به شرایط من دارد. لذا مجموعه ای داریم که هم مواظبت مرئی و غیرمرئی در آن هست و هم آزاد می شوند و هر کاری که می خواهند – ولو با سلیقه من نسازد – دنبال می کنند. مثلاً دلم می خواست یکی از بچه هایم طلبه شود. اما آنها ...
حجت الاسلام خلج: حضرت زهرا(س) الگوی امام زمان(عج) است
اللّهِ صلی الله علیه و آله لی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ ؛2 دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله (فاطمه زهرا علیها السلام) برای من، اسوه و الگویی نیکو است. روایات در مورد اسم حضرت زهرا سلام الله علیها حضرت زهرا سلام الله علیها فقط شیعیان خود را از آتش جهنم نجات نمی دهد چون این کار برای ایشان چیزی نیست، هر کس متوسل به چادر خاکی حضرت شود تمام اهل عالم نجات پیدا می کنند اینکه مقامی برای حضرت ...