سایر منابع:
سایر خبرها
روایتی 30 ساله از خانواده هاشمی + تصاویر
می توانی خدمت کنی. من بعد از آن پس از حدود بیست سال خدمت در سازمان برنامه به حالت دلخوری استعفا دادم و به آقای روغنی زنجانی، رئیس وقت سازمان برنامه، گفتم استعفا می دهم و بیرون می روم اما تا زمانی که شما بخواهید به عنوان مشاور در خدمت شما می مانم. آقای زنجانی به من گفت آقای هاشمی خواسته است که تو به ریاست جمهوری منتقل شوی. من قبول نکردم. استعفا دادم و بعد از آن پروانه وکالت خود را دریافت کردم. سال ...
بنیاد در آینه مطبوعات
...: پس از آن پیکر این شهید مدافع حرم به روستای کالو و سپس لاین نو انتقال یافت و پس از استقبال و تشییع در این دو روستا به شهر کلات انتقال داده و در کلات نیز مراسم تشییع باشکوهی با حضور اقشار مختلف مردم و مسئولان برگزار شد. تشییع در مشهد مقدس همچنین پیکر مطهر این شهید مدافع حرم صبح پنج شنبه هفته جاری از مقابل حسینیه پیروان دین نبوی به سمت حرم مطهر تشییع و پس از طواف در بارگاه ملکوتی حرم ...
علیرضا گاهی که می بیند مادر پنهانی گریه می کند می آید اشک هایش را پاک می کند و می گوید دیدی بابا هر شب ...
. بغض می کند و با لهجه زیبای افغانی می گوید: هنوز خلاص نشده بود فقط نگاه می کرد و بعد از چند دقیقه خلاص شد. برادر بلند بلند گریه می کند. کمی آرام می شود و می گوید: انگار به دلش افتاده بود که شهید می شود. صبح همان روز اصرار کرد در اتاقی که رزمنده ها غذا می خوردند عکس یادگاری بیندازیم. به بچه ها می گفت یعنی می شود ما هم در راه حضرت زینب(س) شهید شویم؟ می ترسیم به ولایتمان برگردیم ...
روایتی از دوستی دکتر عباسی و شهید علیمحمدی
. یکی از مشکلاتی که برای ما ایجاد شد این است که بسیاری افراد،از نبودن ایشان سوء استفاده می کنند. حالا دیگر او نیست و شاید دشمنی ها و دوست نداشتن هایشان را بهتر می توانند ابراز کنند. برای همین، روز به روز کمبود، نبود و فقدان ایشان بیشتر و بیشتر ما را اذیت می کند و بعضی وقت ها از دنیا سیر می شوم. مردم چه برخوردی با شما دارند؟ مردم که خانواده های شهدا به ویژه خانواده های شهدای شاخص را ...
روایتی از 30 سال مراوده با خانواده هاشمی
استعفا دادم و به آقای روغنی زنجانی، رئیس وقت سازمان برنامه، گفتم استعفا می دهم و بیرون می روم اما تا زمانی که شما بخواهید به عنوان مشاور در خدمت شما می مانم. آقای زنجانی به من گفت آقای هاشمی خواسته است که تو به ریاست جمهوری منتقل شوی. من قبول نکردم. استعفا دادم و بعد از آن پروانه وکالت خود را دریافت کردم. - سال 74 هاشمی به من ابلاغ کرد تا در ستاد مبارزه با مواد مخدر به عنوان نماینده رئیس ...
30 سال با خانواده هاشمی
نماینده امام در شورای عالی دفاع بود. گفت یک دفتری در نیروی هوایی راه اندازی کنیم به نام دفتر مشاوره امام و ایشان هم مسئول آن دفتر شوند. بعد هم ابلاغیه ای دراین باره زدند؛ به عنوان مسئول دفتر مشاوره امام. به این ترتیب ارتباط دورادوری با آقای هاشمی داشتم تا سال 64. در این سال از عنوان مسئول بودجه دفاعی نیروی هوایی به سازمان برنامه منتقل شدم. دعواهای ما با هاشمی از آنجا آغاز شد! چراکه ما با محدودیت های ...
یاد هادی در دورهمی چهارشنبه ها
مناسبتی بود. سر کوچه نمایشگاه برگزار کردیم. برای اینکه مشکلی پیش نیاید. هر 4 ساعت یکبار یک نفر باید پست می داد. او پستش تمام شد اما نفر بعدی نیامد. من از راه رسیدم و گفتم شما برو، من می مانم. قبول نکرد. 4 ساعت دیگر هم ایستاد. تا اینکه صبح شد. تا عصر هم کسی نیامد او به جای همه نگهبانی داد. او متعهد بود و هر کاری که به او محول می شد را به بهترین نحو انجام می داد. کسی عصبانیتش را ندید ...
بنیاد در آینه مطبوعات
ایام نخست وزیری مصدّق، دستگیر شد و به زندان افتاد. سرانجام این مجاهد خستگی ناپذیر به همراه سه تن از همرزمانش به نام های خلیل طهماسبی، مظفر علی ذوالقدر و سیدمحمد واحدی در بیدادگاه رژیم پهلوی محکوم و در صبحگاه 27 دی 1334 شمسی تیرباران شد و به خیل شهدا پیوست. کتاب خاطرات شهید نواب صفوی در مشهد رونمایی می شود امروز مراسم سالگرد شهید نواب صفوی با عنوان پیشاهنگ انقلاب اسلامی در حرم مطهر امام ...
سیّد احمد سام
جوانها یادشان نیست. در روزهای پر شور انقلاب، هنگامی که امام خمینی(ره) دولت موقت تشکیل دادند و زنده یاد مهندس بازرگان را به عنوان نخست وزیر برگزیدند، یک روحانی حدودا چهل ساله با چهره ای متفاوت حکم نخست وزیری ایشان را با ته لهجه کرمانی قرائت کرد که تا آن روز برای بسیاری از مردم آشنا نبود. بسیاری نمی دانستند که این روحانی جوان در راه آرمان های بلند خود چه رنجها دیده و حبس ها کشیده و جای زخم و شکنجه ...
شهیدی که ثلث میراثش را وقف تحصیل دانش آموزان مستمند کرد
فیلمی که از او برجای مانده، این لبخند به وضوح نمایان است. حتی وقتی پیکرش را به ایران منتقل کردند، ما این لبخند را روی لب هایش دیدیم. پیکر برادرم پس از تشییعی باشکوه در قطعه 29 بهشت زهرا دفن شد. کلید شهادت گفت وگوی مان به انتهای خود رسیده و به عنوان سؤال آخر از مادر شهید می پرسم: به نظر شما چه چیزی جواز شهادت پسرتان را صادر کرد؟ در پاسخ می گوید: هادی به من و مرحوم پدرش که حدود یک ...
دستان پرتوان دختران افغانستان برای کسب رزق حلال
شهریه ام 400 هزار تومان شده که طول سال پول هایم را جمع می کنم و شهریه ام را قسطی می دهم. می گوید ببین در خانواده ما افغانستانی ها همه باید تلاش کنند، اصلا منتی بر خانواده ام نیست که امروز من کار می کنم، یک روز پدرم بال و پرمان را گرفت، بالش شکست، مادرم از جانش مایه گذاشت و حالا در بستر بیماریست، برادرم کوچک است و خواهرم تلاشش را می کند، به قول ما رقم خورده که من خانواده ام را از خاک بلند ...
شهادت، پایان نامه اش شد
بوده و برای اینکه بداند ته دل من چه می گذرد در غالب شوخی خواسته اش را می گفته. ما مشهد بودیم و او دانشجوی تهران شده بود، روزی زنگ زد و گفت: مادر می خواهم بروم سوریه، زحمتی بکش و آن پوتین های قدیمی را پیدا کن فردا می آیم برای خداحافظی. راستش را بخواهید آن لحظه دلم گرفت اما هیچ مخالفتی نکردم، راضی بودم به رضای خدا و او هم عازم شد برای دفاع از حرم حضرت زینب(س). به سوریه که رفت با او در ارتباط ...
مرحوم، همان پیشوند ثقیل ذهنی
.... چون فقط یک ملاقات ساده نبود؛ قبل و بعد از آن هم بود، بحث هایی که می شد و غالبا استفاده می کردیم. شما خیلی به پرکار بودن آقای هاشمی اشاره کرده بودید. درهمین باره صحبت می کنید و اینکه آیا تا روز آخر حیاتشان هم کار می کردند؟ بله، ایشان تا روز آخر زندگیشان هم تا پنج بعدازظهر کار کردند. صبح ها بین ساعت هشت تا 9 می آمدند. حتی مشهد یا کیش هم که می رفتند، کار می کردند. کیش که ...
شهیدی که در سوریه هم مشاوره خانواده راه انداخت +تصاویر
.. و بعد از همه عذرخواهی میکرد و راه می افتادیم. در ماشین من می گفتم: ببین همه به خاطر تو به من غر زدن! میگفت: الحمدلله حل شد دیگه. شما هم ببخشید. بعد میگفت: حالا تو چرا اینقدر حرص میخوری؟ میگفتم: خب تو مگر نمی گویی زن و شوهر در زندگی مشترکند؟؟ می گفت: نه.. طوری نیست! این حرفها را به من گفتن. به من نگاه میکرد و می گفت: حالا قراره این مسافرت را با اخم حاج خانم برویم؟ قرار شما تا آنجا قهر باشی ؟ یک ...
روایت ناطق نوری از واکنش هاشمی به رد صلاحیتش
دیگر آیت الله هاشمی رفسنجانی درس مقاومت و صبوری است، من گاهی می ماندم که علی رغم تهمت ها ناملایمات و در حالی که کوهی از مشکلات وجود داشت صبح میامد و در جلسه مجمع تشخیص آرام و با لبخند حضور پیدا می کرد و این را دوستانی که در مجمع بودند نیز تصدیق می کنند. وی در ادامه به ماجرای رد صلاحت آیت الله هاشمی رفسنجانی در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 92 اشاره کرد و گفت: زمانی که صلاحیت ایشان را ...
حضور گسترده مردم و مسئولان در مراسم شب هفتم آیت ا... هاشمی
میلیونی بدرقه کنندگانش، انرژی مردمی بزرگی را به کشور اهدا کرد؛ هاشمی ایستاده رفت و جامعه سیاسی ایران را بار دیگر از نشستن بر حذر داشت چون او بخوبی می دانست نشستن راه به جایی ندارد. هاشمی رفت و اتفاقی رخ داد، چون جامعه سال ها بود چپ و راست؛ اصولگرا و اصلاح طلب و سایرین را اینگونه دوشادوش هم ندیده بود و این همراهی یعنی وحدتی که آیت ا...هاشمی پس از رحلتش به ایران هدیه داد. دیروز مراسم هفتم ...
ناگفته های ناطق نوری از آیت ا... هاشمی
خود را به کار بسته بود تا وحدت را پس از آن روزهای سخت به کشور بازگرداند، مرگش می تواند عامل وحدت شود؟ ناطق نوری: دیگر کجا مانند هاشمی خواهیم داشت؟ علی اکبر ناطق نوری بارها در میان صحبت هایش بغض کرد و در نهایت نتوانست جلوی اشک هایش را بگیرد. در میانه صحبت هایش بارها جلوی تکبیر گفتن های مرسوم پای منبر را گرفت و خطاب به یک مرد روحانی که تکبیر می گفت، گفت: حرف های امروز من بسیار جای ...