سایر منابع:
سایر خبرها
قتل مرموز دختر معتاد در لانه کبوتران
هم جروبحث کردیم، اما تمام شد. یک ساعت بعد حسن به بهانه اینکه برای من سیگار خریده است، زنگ در خانه را زد. پدرم در را باز کرد و او هم دوباره بالا آمد. ما پشت بام بودیم. به او گفتم چرا آمدی، جواب داد آمدم با کبوتر ها بازی کنم. من برای انجام کاری بیرون رفتم، وقتی برگشتم دیدم لانه کبو ترها آتش گرفته است. همسایه ها من و برادرم را خبر کردند و بعد هم آتش نشانی آمد و گفت فریبا که جسدش همان جا بود، کشته شده ...
دوست داشتم جای "جودی آبوت" باشم
ندارم بازیگر کمدی محض یا جدی مطلق باشم و دوست دارم همین روند را ادامه دهم. سین:مصطفی تا چه حد در نحوه بازی شما تاثیر دارد؟ جیم:مصطفی بازی را خوب می شناسد و یک نعمت برای بازیگرانش به حساب می آید. او اندازه بازی را می داند و تو می توانی با خیال راحت خودت را به دست او بسپاری. بزرگانی چون فرهاد اصلانی، ژاله صادقی و مهدی هاشمی خودشان را بدست او سپردند و من هم از این ...
نیوشا ضیغمی: از مادرشدن نمی ترسم
برایم مهم تر است روزی که ازدواج کردم همه می گفتند در این سن و با این موقعیت چرا می خواهی ازدواج کنی؟! نمی ترسی موقعیتت را از دست بدهی و... در حالی که من معتقد بودم این دو بحث هیچ ربطی به هم ندارند. درضمن چرا بازیگر باید بخش مهمی اززندگی اش که خانواده و مادرشدن است را از خودش بگیرد؛ از ترس اینکه شهرتش از دست برود. من ازدواج کردم؛ الان هم چهار سال گذشته؛ نمی خواهم بگویم لحظه لحظه زندگی ام پر ...
شاعری که با 175 غواص معروف شد
... همه چیز از خبر ساعت 14 شروع شد. وقتی که گوینده خبر تفحص 175 شهید غواص را اعلام کرد. خودش می گوید همیشه کارهای یکهویی اش بیشتر گرفته است و این شعر هم یکی از همان کارهای یکهویی بوده است: یادم نمی آید آن روز چه مناسبتی بود که می خواستیم شبش به هیئت برویم اما به همسرم گفتم من امشب نمی توانم با شما بیایم. یک بغض عجیبی گلویم را گرفته بود و حال و هوای شعر داشتم. گفتم دوست دارم بمانم خانه و یک شعر ...
روزها و اعداد نحس وجود دارند؟!
مشکلاتشان را به گردن روزگار و نحسی ایام انداخته اند، به شدت توبیخ شده اند. یکی از یاران امام دهم امام هادی علیه السلام می گوید: خدمت حضرت علیه السلام رسیدم در حالی که در مسیر راه انگشتم مجروح شده بود، و سواری از کنارم گذشت و به شانه من صدمه زد، و در وسط جمعیت گرفتار شدم و لباسم را پاره کردند. گفتم: خدا مرا از شر تو ای روز حفظ کند، عجب روز شومی هستی! امام فرمود: با ما ارتباط داری و چنین می ...
دلنوشته هایی برای 175 غواص عاشق
، خاک در گوش، خاک در بینی... وای خدای من ! دستان بسته... نه نمی توانم! نمی خواهم! چه گذشت بر آنها؟ خدای من! لعنت به جنگ! لعنت به آدم کشی! لعنت به افراطیگری! لعنت به فرقه گرایی! لعنت به جهل! دوست ندارم این دنیا را... عباس مجتبی رها دل نوشته رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل ... . امروز آمدیم تا بر دستهای بسته تان بوسه ...
با این سینما به رستگاری نمی رسیم
کشورت را می شناسی نباید مرا وادار به اعتراض کنی . به شتر گفتند فلان قسمت بدنت کج است ، گفت کجای بدنم درست است که آنجا درست باشد؟ دیگر اعتراض از این بالاتر؟ ببین ما در چه زمینه ای ساختارها و وضعیت مان فرهنگی کشورمان درست است که من بگویم که باید در حوزه اکران هعم وضعیت مان درست باشد؟ حوزه فرهنگ در سایر حوزه موفق بوده که در حوزه سینما موفق باشد؟ الان می گویند بعد از شش سال ارکستر ملی راه افتاد . یعنی ...
پناهیان: اگر شیرینی تقرب را تجربه کنیم کلّ ماه رمضان برای ما عید است
مشکلی داریم به خاطر دوری مان از خداست • برای ماه مبارک رمضان باید آماده شد و ماه شعبان برای این منظور، خیلی زمان مهمی است.-در این روزهای پایانی ماه شعبان- از خدا بخواهیم که گذشتۀ ما را جبران کند و یک آیندۀ خوب برای ما رقم بزند. ما اگر به خدا مقرب شویم همۀ اوضاع و احوال روحی مان مرتب خواهد شد، چون هر مشکلی داریم به خاطر دوری مان از خداست. • رزمنده های دفاع مقدس به صورت اعجاب ...
اهل این حرف ها بودم، بازوبند را به نوری نمی بخشیدم
بازوبند کاپیتانی را به او بخشیدم و ادعایی هم ندارم. محمد از من بزرگتر است و احترامش واجب. همین طور رضا نور محمدی و هادی نوروزی... هرچند من قدیمی تر از همه هستم ولی از خودشان بپرسید یک بار ادعایی در مورد بازوبند داشتم. پس چرا قرار دادت را با پرسپولیس تمدید نمی کنی؟ خود آقای نژاد فلاح بهتر از هرکسی می داند که سرجمع من فقط مطالبات دو فصل قبل خود را گرفتم و یک ریال هم از قرارداد واقعی ...
چرا قبل از انجام گناه، تذکری از قلب نمی شنویم
.... خجلم قربانت بروم. آقاجان! فکر می کردم دیگر امشب اجازه صحبت ندهی، بگویی تو که هر روز گناه می کنی، امّا نمی دانم چقدر کریمی که اجازه می دهی. آقا! دست من را بگیر، به خودم باشد، گرفتارم. قربانت بروم. همین طور با آقا حرف بزن، بگو: آقاجان! من بارها گفتم، بارها هم می گویم، چاره ای هم ندارم، تو را به جان مادرت نرجس خاتون قسم می دهم، آقاجان من خیلی برای مادرت فاتحه می خوانم، دستم را بگیر ...
دورهمی جذاب سروش صحت و بازیگران شمعدونی ...
...، سر کار به تو هم به اندازه ما خوش می گذشت؟ عرفان برزین: خیلی زیاد، اینقدر که دوست دارم همیشه با هم کار کنیم. (سروش عرفان را محکم بغل می کند و می گوید من هم دوست دارم باز با تو کار کنم.) نگار عابدی: بگذارید من هم یک خاطره شیرین از عرفان تعریف کنم. قبل از برداشت یکی از سکانس ها عرفان را صدا کردم و به او گفتم در این سکانس می خواهم این ری اکشن را نشان دهم. تو هم این کار را ...
گفتگو با "عرشیا" پسر شیطون سریال شمعدونی!
.... مصاحبه ما را با عرفان در مورد ورودش به عرصه بازیگری، ارتباطش با همکلاسی هایش و رابطه اش با اعضای خانواده بخوانید . بازیگری در چهار سالگی اولین بار وقتی چهار سالم بود تو یکی از قسمت های مجموعه شاید برای شما هم اتفاق بیفتد بازی کردم، با اینکه نقشم تو اون سریال زیاد نبود اما خیلیا اون نقش رو دوست داشتن. پدر عرفان: بعد از آن سریال عرفان در تله فیلمی با حضور داریوش ...
زخم زبان بدتر از زخم کلیه
فرستیم سرای احسان. یا اینکه پیر شدی تو را می گذاریم خانه سالمندان. دلم نمی خواهد بزرگ شوم تا سرنوشت هایی به این تلخی پیش رویم باشد. برای همین دوست ندارم درس بخوانم. خانم شما نمی دانید غصه های زیادی در دلم دارم که نمی توانم آنها را به کسی بگویم. مهرنوش دست های کوچکش را روی زانوهایش می گذارد و به گوشه ای خیره می شود. به نظر می رسد که دارد با خود تصمیم می گیرد که غصه های دلش را به ما بگوید ...
زهر "سریال های ماهواره ای" در جان خانواده
...> دکتر هادی می افزاید: نکته جالب در مورد این فرد، آن بود که وقتی در بیمارستان بستری بود، در زمان هوشیاری اش دائم با سرافرازی به این عشق اقرار می کرد و دوست داشتن یک فرد دیگر را حق خود می دانست و در پاسخ به این پرسش که آیا از شوهر خود این قدر بیزار بودی که دست به این کار زدی پاسخ می داد، نه. من هم شوهرم را دوست دارم و هم عشق دیگری در زندگی ام دارم! وی در ادامه می گوید: این مساله نه تنها جزو ...
هادی نوروزی:ما به کنار، هواداران نگرانند، گناه آنها چیست؟
بدانم آیا پرسپولیس مرا می خواهد یا نه؟ این موضوع برایم مهم تر است. موضوع مذاکراتت با باشگاه گسترش فولاد چیست؟ به غیر از این باشگاه که موضوع را رسانه ای کرد، چند باشگاه دیگر هم به صورت غیر مستقیم و از طریق یکی از دوستانم در حال مذاکره هستند ولی من تا ثانیه های پایانی نقل و انتقالات منتظر پرسپولیسی ها می مانم. دوست دارم فصل آینده هم برای پرسپولیس بازی کنم و به همین علت هرگز حتی برای ...
روایت زندگی یک نقاش نابینا +(تصاویر)
سال 1966 از ال اس دی استفاده کردم. در دوران دانشجویی هم در مورد ادراک بصری مطلب می خواندم، اما با شروع بیماری در چشمانم خودم هم بیشتر علاقه مند شدم تا در مورد آناتومی چشم بیشتر و بیشتر بدانم. در اکتبر 1979 و در پی جداشدگی شبکیه بینایی چشم راستم را کامل از دست دادم و چشم چپم هم داشت کم کم به همان روز می افتاد. در طول دهه 80 میلادی چندین بار عمل جراحی کردم تا بینایی چشم چپم از ...
سرمقاله روزنامه های امروز/ 26 خرداد
نباشید و برای افزایش قیمت روزنامه سریع اقدام کنید آن ها می گفتند بعد از 2 سال و نیم افزایش قیمت حتی تا هزارتومان طبیعی است یادآوری می کردند دیگر روزنامه های کشوری(البته روزنامه های غیردولتی که کمکی از نهاد یا سازمانی نمی گیرند) با 20 صفحه به قیمت 1000 تومان به فروش می رسند یا تاکید می کردند در حالیکه قیمت یک عدد چیپس با چند گرم سیب زمینی و یک دستگاه تولید ماشینی خودکار 1000تومان است قیمت 800 تومان ...
سفرنامه یک نویسنده دفاع مقدس از بزرگترین نمایشگاه کتاب دنیا در سرزمین ژرمن ها
منتظر بمانید. کارمند کرکره پشت باجه را پایین می کشد و می رود. من روی صندلی کنار دیوار تکیه می دهم. این چند روز واقعاً خسته شده ام. در این فرصت لیستی از کارهایم تهیه می کنم. چقدر تشنه ام. مثلاً در فصل پاییز هستیم هوا مثل تابستان گرم است و از باران و سرما هم خبری نیست. برای یک لحظه سرم را بلند می کنم.کارمند سفارت پشت باجه یک منتظر من است. به اتاق کنسول رفتم. همه ی مدارک شما روی میز ...
او از من حاضرجواب تر است
مثل کلاه قرمزی گرفته تا الان که دارم با رامبد کار می کنم. به هر حال خوش شانسی است چون با آدم هایی کار کرده ام که خوش اخلاق و سالم بوده اند و این خیلی نکته مهمی است. کلا ورود من به حیطه کار عروسکی به واسطه یک آدم بسیار خوش قلب کار درست مثل مریم سعادت بود. او برای آموزش از هیچ چیز کم نگذاشت و بدون هیچ خساستی همه چیز را به من یاد داد. یادم هست نخستین بار مرا در یک جشنواره عروسکی دید. آن زمان من ...
برای خدا مبارزه با هوای نفس مهم است نه ملکات اخلاقی
منظور این است که ای پیامبر! تو خیلی خوب با مردم کنار می آیی و خیلی حُسن معاشرت داری علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می فرمایند: این آیۀ شریفه هر چند فی نفسها و به خودی خود حسن خلق رسول خدا (ص) را می ستاید و آن را بزرگ می شمارد، لیکن با در نظر گرفتن سیاق، به خصوصِ اخلاق پسندیدۀ اجتماعی حضرت نظر دارد، اخلاقی که مربوط به معاشرت است، از قبیل استواری بر حق، صبر در مقابل آزار مردم و خطاکاریهای ...
گفت وگو با رکورددار اهدای خون در ایران
مردم و همسایه ها دریغ نمی کرد. پدرم مشوق اصلی من برای این کار بود و همیشه به خدا می گویم که تمام ثواب اهداهای خون من به روح پدرم برسد، چراکه اگر او مرا در آن موقعیت از مدرسه بیرون نمی آورد تا خون بدهم، شاید هرگز من برای اهدای خون اقدام نمی کردم. در قدم اول پدرم دست مرا گرفت و تشویق هایی که از طرف پدر و همسایه ها شدم، زمینه سازی بود که این کار را تا امروز ادامه دهم. او همیشه می گفت، تو به خاطر اسمت ...
خوب موقعی آمدید
، زمین گیر کرده ما را! دیگر عادت کرده ایم هر از چند گاهی بیایید و ما زمینیان را تا دم در بهشت مشایعت کنید و آن وقت، خود از چشمه خورشید بنوشید و ما بمانیم و همان حسادت همیشگی! حق این حسادت برای ما محفوظ است! بیست و چند سال بعد از پایان جنگ، صحبت از غبطه و حسرت گذشته! دیگر عادت کرده ایم به اینکه هر از چندی بیایید و با پرچم های 3 رنگ منقش به نام الله برای گریه های ما کلاس درس کربلا بگذارید! چه تقسیم ...
دستفروشی یک ورزشکار - بازیگر
تجربیاتم را در اختیار جوانان بگذارم و هم خرج زندگی م را درآورم اما هیچ کس مرا به بازی نگرفت جز احسان حدادی که چند بار به ملاقاتم آمد. به جای کمک، مأمور فرستادند که بساطم را جمع کنند این بازیکن بسکتبال و بازیگر سینما و تلویزیون، اظهاراتش را با بغضی در گلو چنین به پایان می رساند: من یک فرزند پسر به نام امیرعلی و یک فرزند دختر به نام فاطیما دارم. تا اینجای زندگی هم روی پای خودم ایستادم ...
پای رنج های پنج ساله محیط بان تازه آزاد شده/5 سال کابوس می دیدم
اغلب کابوس می دیدم. دایم نگران خانواده و بچه هایم بودم که الان در چه وضعی هستند؟ مریض نباشند؟ کم و کسری شان را چه جوری رفع و رجوع می کنند. پول دارند یا نه؟ یک شب خواب دیدم دختر کوچکم گریه و ناله می کند. تا خود صبح نشستم و عرق ریختم. کار دیگری نمی توانستم بکنم. دستم از همه جا کوتاه بود. صبح زنگ زدم خانواده گفتند دخترم تب کرده و حالش اصلا خوب نیست و او را برده اند بیمارستان. چه کشیدم این چند سال ...
فاجعه دهشتناک علیه دختر 11 ساله/ یاران در دوران پسامحمود/ ما دست شرم به صورت گرفته ایم/ در دفاع از شرافت ...
که تیم هسته ای خودشان بیشتر از هرکسی به این خطوط واقف هستند و نیازی به یادآوری نیست، افزون بر این چنین کاری بیشتر از آنکه پیشران فضای مذاکرات باشد، به نوعی بازتاب مخالفت های تندروانه ای است که علیه دولت و تیم هسته ای وجود دارد و دست کم فعلا نیازی به این کارها نیست. اتفاقی که روز گذشته با انتشار خبر گزاره برگ ملی با امضای 5 هزار فعال رسانه ای افتاد مرا به یاد این دوست انداخت که قصد داشت تا به این ...
تشریح آخرین برنامه ها و اهداف فدراسیون ورزش های رزمی
مسئولیت نمی کردم. در این مدت هم نشان دادم می توانم فدراسیونی پرحاشیه را چنان اداره کنم که به لحاظ کیفی از نظر شاخص های وزارت ورزش رشدی 136درصدی داشته و مورد توجه وزیر ورزش قرار گرفته است. اتفاقات خوبی که دیده نشد وی افزود: در مدت کوتاهی که من سرپرست بودم اتفاقات خیلی خوبی در این فدراسیون افتاد. شاید خیلی ها نخواهند این کارها را ببیند یا کمرنگ ببیند ولی اتفاقات بزرگی بود. به عنوان مثال ...
انتقاد عبدالرضا تاجیک و مسعود بهنود از سوءاستفاده اپوزیسیون از مادر ستار بهشتی
علوم سیاسی، رفتار آنها را مصداق چه می دانید. البته با لحاظ کردن همان احتیاطی که می گویید. دوم من به خاطر همان کشتی این سؤال ها را پرسیدم. اگر روزی به این نتیجه رسیدم که این رفتارها مصداق همان فردی است که در حال سوراخ کردن کشتی است، من چه باید انجام دهم؟ سوم لطفا مشخص کنید که در سؤال های بالا چه ادبیاتی بود که شایسته ندانستید. عذرا فراهانی: با این دو خط خیلی موافقم. "آیا آنان با ...
برگزیده سرمقاله های روزنامه های امروز
غیردولتی که کمکی از نهاد یا سازمانی نمی گیرند) با 20 صفحه به قیمت 1000 تومان به فروش می رسند یا تاکید می کردند در حالیکه قیمت یک عدد چیپس با چند گرم سیب زمینی و یک دستگاه تولید ماشینی خودکار 1000تومان است قیمت 800 تومان برای تولید روزانه 32 صفحه محتوای خبری، تحلیلی، چالشی و در عین حال کم خطا و جذاب، با 360 گرم وزن کاغذ قیمتی محسوب نمی شود و مردم آن را به راحتی پرداخت می کنند اما جواب ما این بود که ...
هنر در پیاده رو
در تهران می گوید: من ساکن قم هستم. یک روز تصمیم گرفتم به تهران بیایم و به گالری ها سر بزنم و ببینم به من وقت می دهند یا نه، چون خیلی امیدوار شده بودم که به من وقت بدهند. وقتی به تهران رسیدم از اولین گالری که دیدم شروع کردم و به تعداد زیادی از گالری ها سر زدم ولی هر کدام به دلایلی مرا رد کردند. در نهایت خیلی خسته و کلافه با آن همه کاری که همراهم بود به گالری طراحان آزاد رفتم و گفتم من نقاش هستم و ...
داوری: خوب باشم کی روش دعوتم می کند
در زوریخ دوران چندان خوبی را تجربه نکردم، چون بازی های زیادی انجام ندادم. البته دلایل شخصی و خانوادگی نیز بود که من تصمیم گرفتم برگردم، چون من و همسرم بچه دار شدیم. امکان همکاری با باشگاه آرمینیا بیلفلد فرصتی است تا فصلی تازه را شروع کنم. من دوست دارم که درون دروازه باشم و به همراه بیلفلد موفقیت کسب کنم. درباره فراز و نشیب های کار خود در تیم های مختلف چه نظری داری؟ تو به عنوان ...