سایر منابع:
سایر خبرها
فرار گاو از جاده قدیم
... بله متاسفانه. حالا چرا متاسفانه؟ اگر به خودم بود سینمای دیگری را دوست داشتم که این علاقه را در فیلمی که کارگردانی می کنم خواهید دید. به محض این که فیلم آخر بهمن فرمان آرا که فیلمنامه اش را من نوشته ام اکران شود و شرایط اقتصادی برای تهیه کننده مهیا شود کارگردانی فیلم لاتاری را آغاز خواهم کرد. لاتاری یک فیلم مستقل خواهد بود . تا آن زمان دو فیلم کوتاه را در دست دارم که ...
هزینه های انواع عمل های زیبایی آقایان/ پای صحبت مردانی که عمل های زیبایی انجام داده اند+ تصاویر
نداشتند و نظرشان این بود که این عمل، چهره مردانه ام را تغییر می دهد و این برای یک مرد بازاری که قرار است با همه جور آدمی سروکله بزند، وجهه خوبی ندارد اما من اینطور فکر نمی کردم و مجبور شدم بدون اطلاع خانواده عمل کنم. خسرو درباره نتیجه عمل می گوید: بینی ام آن شکلی که انتظار داشتم از آب در نیامد اما بازهم خودم چهره بعد از عملم را بیشتر از قبلش می پسندم. در محیط کارم هم نسبت به عمل زیبایی که انجام دادم ...
گفت وگو با بهناز شفیعی، دختر موتورسوار ایرانی+ تصاویر
او درخواست می کردم که مرا سوار کند اما هیچ وقت به ذهنم خطور نمی کرد خودم بتوانم موتور را برانم. گذشت تا این که در سال 83 خانم همسایه ما که از اهالی روستاهای اطراف زنجان بود، سیزده بدر ما را دعوت کرد و من دیدم که او با موتورش در آن روستا کار می کند! از همان جا در ذهنم جرقه خورد که من هم می توانم موتورسوار شوم. آرام، آرام موتورسواری را یاد گرفتم، موتور خریدم و بعد از آن هم حرفه ای شدم. ...
بعضی حاضرند رگ گردن را هم درشت کنند ولی به کارگر ایرانی لگد بزنند
؛ از جمله وظیفه ی دولت. وزیر محترم کار اینجا حضور دارند؛ من خواهش میکنم در دولت مطرح کنید، اصرار کنید، پافشاری کنید که اشیائی که جزو مصارف دولتی است، مطلقاً از خارج نیاید. این یک قلم عمده است، یک قلم بزرگ است؛ چون دولت با دامنه ی وسیعی که دارد، مصرف کننده ی درجه یک است. نگویند که ما فلان چیز را میخواهیم، الان لازم داریم، تولید داخلی اش نیست، ناچاریم از بیرون بیاوریم. خب، شما مگر برنامه ریزی ندارید ...
محیط زیست با سفیر شدن ورزشکاران احیا نمی شود
زباله ها را جمع می کردیم. هم خودم و هم خانواده ام از فرهنگ سازی در مورد طبیعت استقبال می کنیم. پس با برگزاری مراسمی چون همایش ورزش، جوانان و محیط زیست موافق هستید؟ موافقم اما به نظرم باید ابتدا یک همایشی برگزار کنیم که اصلاً برای چه باید زباله هایمان را در طبیعت بریزیم که بعداً مجبور شویم برای از برطرف کردن این چالش همایش برگزار کنیم. مگر ما در خانه خودمان آشغال می ریزیم؟ یادم است ...
تصادفی که زندگی این دختر را به نابودی کشاند
؛ پول برای این چیزها نمی ماند. تازه این همه غصه های دلم که نیست. چند وقت پیش که پدرم در بیمارستان بود، با کفش های پاره به مدرسه رفتم. بچه های مدرسه مرا خیلی مسخره کردند. من هم که از دست آنها خسته شده بودم، از وضع مالی ام برایشان گفتم، آنها به حالم گریه کردند. معلم ورزشم که دید مامانم توانایی خرید کفش ندارد، خودش یک کفش برایم خرید. زمانی که کارهای خانه را انجام می دهم و درس هایم را می خوانم ...
با این سینما به رستگاری نمی رسیم
، به چهار کشور دیگر می روم و اندیشه های خودم را مثل بذر، می پاشم. الان خیلی خوشحالم. مثلا در ترکیه، صحبت هایی که کردم و کارهایی که انجام دادم و دارد جوانه می زند. در شهرهای مختلف دارد جوانه می زند. این به نظر من از این دعواها و بحث هایی که گاهی خیلی زیاد می شود، بهتر است. چون من می دانم که هیچ اتفاقی نمی افتد. هیچ اتفاقی نمی افتد؟ هیچ اتفاقی قرار نیست بیفتد. می دانید چرا؟ چون ...
گرامیداشت یاد قربانیان بمباران هسته ای هیروشیما در واشنگتن + عکس
ضمن بیان خاطره خود از ماجرای این فاجعه نظامی، گفت: روز انفجار ما مدرسه نرفتیم ولی ما دانش آموزان را سازماندهی می کردیم که شهر را تمیز کنیم. ناگهان چندین بمب افکن آمدند، ولی حضور آن ها غیرعادی نبود، که ناگهان صدای ضربه انفجار بمب در ایستگاه قطار به گوش مان رسید. محل ما حدود 2/5 کیلومتر تا آن نقطه فاصله داشت که ابر قارچ مانندی از زمین بلند شد و من به طرف کوها دویدم و خودم را به محل عبادت بوداییان ...
خواننده قدیمی به ایران برمی گردد (+عکس)
.... روی چندین بار باید اسپری استفاده کنم تا بتوانم نفس بکشم. من نیامده ام این جا که در آمریکا بمانم یا کار هنری انجام بدهم، چون به کشور خودم علاقه دارم. اعتقاد دارم و از خدا خواسته ام که اگر روزی جان من را می گیرد، در ایران و روی صحنه این کار را بکند. برای مردم ایران حاضر هستم جانم را فدا کنم. در گذشته هم این را ثابت کرده ام. آرزویم هم این است که در آن مملکت باشم و کارهای نکرده ای آن ...
رحیم دولتی از دخل و تصرف در برخی ترجمه های انگلیسی قرآن می گوید
همچنین 12 جلد از دایرالمعارف امام شناسی را به زبان انگلیسی ترجمه کرده است که انتشارات شیکاگو در آمریکا منتشر کرده است. دولتی معلم چگونه توانست به پیشرفت در زبان نایل شود و بعد با دست پر به مدرسه نیکان برگردد و حتا امروز همه هم و غمّش ترجمه قرآن و متونی دینی باشد؟ وقتی به انگلستان سفر کردم، ثانیه ای از وقتم را تلف نکردم. کلاس هاس تربیت معلم در University college لندن در دوره های یک ...
احمدی نژاد، اولین خاکریز
موضوع سیاسی است چون بالاخره معلوم نشد انحراف این جریان ساختگی، مالی است یا سیاسی و یا عقیدتی و یا امنیتی. آقای دکتر عبدالرضا داوری (معاون سابق خبر سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی ) می گفتند من خودم ازآقای مشایی شنیدم که گفت: من 15 سال پیش در یک جلسه ای بودم که بعد فهمیدم یکی از حاضران آن جلسه عباس غفاری مشهور بوده که می گویند جن گیر و رمّال است و گفته بود من اصلاً آقای یعقوبی را ...
گفتگو با “عرشیا” پسر شیطون سریال شمعدونی!
امضا می دهم در حال حاضر، کلاس اول ابتدایی ام و رابطه ا م همه با بچه ها خیلی خوبه. از اول که مدرسه رفتم بچه ها می دونستن که بازیگرم و با من رابطه خوبی داشتن اما از وقتی که سریال شمعدنی پخش میشه بچه ها مدام سراغم میان و از من می خوان بهشون امضا بدم و باهاشون عکس بگیرم. من هم معمولا به بچه ها امضا میدم هر چند که امضام اون طوری که می خوام خوب نیست و باید بهتره بشه، البته بعضی وقتا از اینکه ...
اگر شیرینی تقرب را تجربه کنیم کلّ ماه رمضان برای ما عید است
کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا وَ قَالَ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُون؛ مصباح الشریعه/ص53) • همان نیت قربۀ الی الله که همیشه باید سر نمازهایمان داشته باشیم؛ باید برای همۀ کارهای دیگر خودمان هم داشته باشیم. خداوند یک عرصۀ تجارتی را برای ما محیا کرده و می گوید: همۀ کارهایت را به خاطر من انجام بده؛ من همه اش را از تو می خرم و تو را به خودم مقرب می کنم. حالا کسی که در مقابل این پیشنهاد ...
روایتی کربلایی از کربلای 4 / "سیدباقر احمدی" از بچه هایی می گوید که در آب مانند دانه های تسبیح ذکر می ...
بتوانیم عبور کنیم، دیگر کار برای رژیم بعثی تمام می شد و بعد از آن چیزی برای مقاومت آن ها باقی نمی ماند. لذا تمام تلاش و مقاومت خود را معطوف به خط اول خود کرده بودند. به همین دلیل یک بخش از بچه های غواص بر اثر آتش باری سنگین دشمن بر روی منطقه موفق نشدند خط را بشکنند ولی مابقی غواصان به یاری خداوند توانستند از خط عبور کنند و روی سنگرهای دشمن قرار بگیرند. ما چون از سمت فاو تسلط ...
برادر غواص شهید آذربایجانی:خبر نداشتم محمد صادق غواص است/ می خواست گمنام بماند
شماره پلاک او را داشتم و پلاکش همراهش بود. شک داشتم که این جنازه مال محمدصادق باشد شک داشتم که این جنازه مال محمدصادق باشد؛ بعد از دفن همیشه با خود می گفتم شاید پیکر پاک غواص دیگری باشد اما چند ماه از دفنش گذشته بود که خوابش را دیدم و از او پرسیدم آیا این پیکر توست؟ با حالتی شادمان به من جواب داد: بله، خودم هستم؛ و من خیالم راحت شد. عکس مرا ببر و بین شهدا بگذار ...
چه کسی نغمه دختر 22 ساله گرگانی را فریب داد / ماجرای هولناک یک دوستی وایبری در گرگان !!
...> بعد از مدتی من به تقاضای او برای دیدار با یکدیگر جواب مثبت دادم؛ چند بار دیگر هم با وی ملاقات کردیم تا اینکه یک روز از من دعوت کرد که به منزلش بروم. در روز حادثه وقتی به آدرسی که مصطفی داده بود رفتم، خودم را بر در خانه بسیار بزرگ و مجللی یافتم که آرزوی هر دختری داشتن چنین زندگی بود. دیگر مطمئن شدم خوشبخت شده ام؛ زنگ در را زدم و مرد جوان و زیبارویی در را به رویم گشود و با ...
کی روش: حسودها به جهنم بروند و بسوزند/ برخی به خودشان زهر می ریزند، اما برایم مهم نیست
دادن رفتارهای ناروا منتهی می شود. در آن زمان ناراحت این نوع رفتار بودم ولی امروز من هیچ حسی نسبت به این نوع رفتار و افراد ندارم. من نسبت به آنها کاملا بی تفاوت هستم. آیا می خواهند تصمیم بگیرند به جهنم بروند؟ خب بروند، خیلی هم عالی. تصمیم خودشان است. بگذار به تنهایی بروند و بسوزند و لذت ببرند! کی روش افزود: این گونه افراد با این کارهایشان به اشتباه در خانه من را زدند. به خاطر اینکه من هیچ ...
دوست داشتم جای "جودی آبوت" باشم
و مصطفی از بچگی هنرمند بودیم. من به حدی عاشق تلویزیون بودم که وقتی گریه می کردم، من را جلوی تلویزیون قرار می دادند و من ساکت می شدم. مصطفی به دلیل اینکه 5 سال بزرگتر از من بود، زودتر وارد مدرسه می شد و تئاتر را آغاز می کرد و 5 سال بعد هم که من وارد می شدم، همه از من انتظار داشتند راه او را ادامه دهم و به این ترتیب من وارد کار بازیگری و تئاتر شدم. سین:پس مصطفی در جهت گیری شما به سمت ...
سروش صحت :پزشک خانواده ام را با دنیا عوض نمیکنم
؟ مگر می شود پزشک عمومی 10 تا تشخیص بگذارد هر 10 تایش غلط باشد، بعد همکلاسش که یک هفته است چشم قبول شده همه تشخیص هایش از ارتوپدی تا قلب و داخلی اعصاب درست باشد؟ خب ما با کسانی که دوستشان داریم شوخی می کنیم و چون پزشکان عمومی واقعاً واقعاً واقعاً زحمتکش اند، گفتیم اگر با آن ها یک شوخی کنیم زیاد ناراحت نمی شوند؛ غافل از اینکه ای داد و بی داد متاسفانه مثل بعضی ها ناراحت شدند. آخه ...
مایکل جردن: عشق بسکتبال هستم نه عشق پول
کار می کنید و کارت ویزیت تان مدام بیشتر و بیشتر می شود و بعد 30 سال می گذرد . خب حالا هم من اینجا در پاریس هستم تا برای برندم که این روزها در دنیا محبوب شده است، تبلیغ کنم. شما از سال 2010 مالک باشگاه شارلوت بابکتس شده اید. خودتان به همراه شیکاگو 6 قهرمانی در NBA دارید ؛ امیدوار هستید که هفتمین قهرمانی را به عنوان مالک یک باشگاه بسکتبال به دست بیاورید؟ این همان دلیلی است که من به ...
غواصی که به خاطر گم کردن وزنه ی بیت المال گریه می کرد
اگر پیروز می شدند تیر هوایی نمی زدند بلکه سجده شکر به جا می آوردند. اگر شکست می خوردیم ناراحت نمی شدند، زانوی غم بغل نمی گرفتند و ناامید نمی شدند. این روحیه اگر در ورزش و کارخانه و اداره های ما نیز باشد موفق می شویم. دلبریان گفت: همین عملیات کربلای 4 صد درصد شکست خورد و همان لحظه اول متوقف شد ولی دو هفته بعد کربلای 5 آغاز شد. خیلی بزرگ است عملیاتی شکست بخورد و کسی از بچه ها اعتراض نکند ...
ماجرای خواستگاری آقای فوتبالیست از فقیهه سلطانی!
...> پس به عشق در نگاه اول اعتقاد دارید؟ خیلی به این قضیه اعتقاد دارم؛ البته عشق که نمی شود گفت، منظورم یک جذابیتی است که یک آدمی در نگاه اول به دلت بنشیند یا نه، وگرنه عشق خیلی عمیق تر از این حرف هاست که با یک نگاه اتفاق بیفتد، ولی این اتفاق که یک نفر در نگاه اول به دلت بنشیند، برای من افتاد. کجا از شما خواستگاری کردند؟ ایشان در همان اولین دیدار گفتند قصد ازدواج ...
شبنم فرشادجو، کشف مهران مدیری رازگشایی می کند
. هاله مثل بچه های شیطون، حراف و بامزه ای است که مثل او را همگی در مدرسه های مان دیده ایم و شاید به همین خاطر خیلی ها دوستش دارند. از دیوار راست بالا می رفتم من خودم هم تا حدی مثل هاله ریتم تندی دارم و در بچگی هم بسیار شیطون و اکتیو بودم و از دیوار راست بالا می رفتم. در مدرسه همه شبنم فرشادجوی شیطون و فعال را که مدام در حال بدو بدو و جست وخیز بود را خوب می شناختند. اخبار فرهنگی - مجله زندگی ایده آل ...
اهل این حرف ها بودم، بازوبند را به نوری نمی بخشیدم
سفید رنگ! ببخشید این سؤال را می پرسیم ولی برخی ها می گویند حمید علی عسگری بچه پولدار است. این حرف ها را تأیید می کنی؟ خودم هم از این حرف ها زیاد شنیده ام که بچه پولدارم یا با رانت به پیراهن قرمز رسیدم یا اینکه علی عسگری اولین بار با بنز آخرین سیستم سر تمرین پرسپولیس حاضر شد و... در حالی که من سال 86 با تاکسی سر تمرین می رفتم. بعد تر اولین پیش قسط قراردادم را دادم و یک پژو 206 کارکرده ...
پارتی من برای ورود به سینما جایزه ام در تئاتر بود
موارد و این که چرا همکاری با ابراهیم حاتمی کیا بعد از تجربه موفق به رنگ ارغوان ادامه پیدا نکرد بپرسیم که در پی آن را می خواند. *پارتی من برای ورود به سینما جایزه ای بود که در تئاتر گرفته بودم _فعالیت های سینمایی خود را از سال 75 با کارگردان های خوبی چون شهریار بحرانی، پرویز شیخ طادی و ابراهیم حاتمی کیا آغاز کردید چه اتفاقاقی افتاد که روند کارتان در سینما کمرنگ شد و بیشتر به ...
تحلیل نویسنده زن انگلیسی از مخاطبانش/ مردان ذائقه متنوعی دارند!
.... او در حال حاضر با همسر و دختر 10 ساله اش در شهر نورویچ زندگی می کند. هال در پاسخ به این پرسش که زندگی روزمره اش را به عنوان یک نویسنده چگونه می گذراند به خبرنگار تلگراف می گوید: عادت دارم صبح ها و نزدیک غروب سرم را به نوشتن گرم کنم. در این ساعات می توانم بهتر بنویسم. نمی توانم مثل جغدها شب بیدار بمانم بنابراین در روز می نویسم. اگر قرار بود خودم را تمام وقت صرف نوشتن کنم و کل روز ...
دورهمی جذاب سروش صحت و بازیگران شمعدونی ...
طور که اشاره کردم به قدری در طول کار همه به من انرژی می دادند که این نگرانی ها بعدها جایش را به آرامش داد. ولی خب در ابتدا خیلی تعجب کردم که من را برای این نقش پسندیدند چون با هوشنگ مظاهری حداقل 15سال اختلاف سنی دارم اما سعی کردم از این موضوع به عنوان یک فرصت استفاده کنم. بحث ما به جایی رسید که باعث شد نگار و رویا کمتر ورود کنند و ساکت ماندند. به نظرتان نویسنده و بازیگر بودن سروش روی ...
روایت زندگی یک نقاش نابینا +(تصاویر)
...> روز بعد حتی از آن روز هم زیباتر به نظر می رسید. چشم چپ من درد می کرد. به همسرم گفتم. او چند دقیقه بعد متوجه اتفاقی شد و گفت: وای نه! از چشم چپت داره خون میاد. من منتظر این اتفاق بودم: نابینایی کامل. اما بیشتر از آن از یک چیز دیگر می ترسیدم و آن بود که باید برای همیشه نقاشی را کنار بگذارم. چند روز بعد از آن اتفاق همه اش در فکر بودم. در کارگاه نقاشی ام قدم می زدم و با خودم می گفتم که ...
سفرنامه یک نویسنده دفاع مقدس از بزرگترین نمایشگاه کتاب دنیا در سرزمین ژرمن ها
راحت است. چون در صورت منتفی شدن سفر به خانه برمی گردم و چیزی را از دست نمی دهم. اما در هنگام پرواز برگشت قلبم توی دهنم است. چند سال پیش در یک سفر کاری به تبریز، بلیت برگشت مربوط به آخرین پرواز و ساعت 12 شب بود. پرواز تأخیر داشت و احتمال منتفی شدن پرواز بود با اینکه در کشور خودم بودم و اگر یک شب دیگر هم در تبریز می ماندم مشکلی نبود؛ اما برایم ماندن قابل تحمل نبود. آن شب با زمزمه توسل و ذکر و دعا ...
او از من حاضرجواب تر است
مثل کلاه قرمزی گرفته تا الان که دارم با رامبد کار می کنم. به هر حال خوش شانسی است چون با آدم هایی کار کرده ام که خوش اخلاق و سالم بوده اند و این خیلی نکته مهمی است. کلا ورود من به حیطه کار عروسکی به واسطه یک آدم بسیار خوش قلب کار درست مثل مریم سعادت بود. او برای آموزش از هیچ چیز کم نگذاشت و بدون هیچ خساستی همه چیز را به من یاد داد. یادم هست نخستین بار مرا در یک جشنواره عروسکی دید. آن زمان من ...