سایر منابع:
سایر خبرها
عروس های عروسک به دست
فرزندی شدم. وی بیان کرد: بارداری در آن ایام برایم بسیار سخت بود و حسی غریب داشتم. وی ادامه داد: پس از تولد اولین فرزند عملا به یک زن خانه دار تبدیل شدم که البته در منطقه ما بیشتر زنان وضع من را داشتند. وی افزود: همزمان با رشد فرزند، خودم نیز رشد کردم و آن زمان بود که فهمیدم هرگز معنی کودکی و بازی های کودکانه را درک نکرده ام. این زن سرپرست خانوار تصریح کرد: پس از مدتی شوهرم به ...
جزئیات انهدام باند پولشویی بین المللی در پایتخت
پرونده های مطرح شده در دستور کار ماموران پلیس فتای استان تهران قرار گرفت. سرهنگ کاکوان با اشاره به اینکه طی بررسی های پلیسی، آدرس و محل اختفای متهمان مورد شناسایی قرار گرفت، افزود: در تحقیقات صورت گرفته سرنخی از اینکه پرونده های مذکور با پرونده های متهم اصلی در ارتباط است به دست آمد. وقتی که اتهام پولشویی اعضای باند محرز شد پلیس با دریافت دستور و نیابت قضایی متهم ردیف اول را در مخفی گاهش ...
چوپان های دروغگویی که برای گنج های خیالی آدم کشتند / حمله به پلیس هنگام دستگیری
تهران آمدیم. وقتی به ویلا رسیدیم، من برای خرید شام بیرون رفتم اما همان زمان پنج افغان دیگر را هم دیدم که وارد ویلا شدند. یک ساعت بعد برگشتم. شش تبعه افغان، دست و پای دوستانم را که غرق خون بودند، بسته و پول هایمان را با خود برده بودند. تحقیقات برای شناسایی متهمان فراری آغاز شده بود که جسد مردی جوان، این بار در ساختمانی نوساز در پاسداران کشف شد. برادر مقتول به ماموران گفت ...
رقیه توکلی : تلاش کردم کسی او را نبیند
ام را ساخته و در جشنواره سی وپنجم فجر حضور داشته ام؛ البته خوشبختانه من فیلم های کوتاه خودم را داشتم. این را هم بگویم که تجربه فیلمسازی در سینما زمانی به دست می آید که یک نفر، پنج، 6 یا مثلا 10 فیلم سینمایی را ساخته باشد و بعد از آن، تجربه ای را که از آن کارها به دست آورده به کار بگیرد. نکته این است که من قبل از مادری ، کار سینمایی بلند را تجربه نکرده و در نهایت، 5، 6 روز برای ساخت ...
نسخه پزشک قلابی جان پسر 4 ساله را گرفت
... همزمان با این تماس، بازپرس جنایی همراه ماموران بررسی صحنه جرم و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران در خانه مورد نظر اعزام شدند. معاینات اولیه نشان داد، چند ساعت از مرگ کودک می گذرد و به احتمال قوی او مسموم شده است. این خانواده در بازجویی های اولیه درباره علت مرگ پسرشان اظهار بی اطلاعی می کردند. تحقیقات از این خانواده ادامه داشت تا این که چند روز پیش پدر او سکوت خود را شکست و اعتراف کرد ...
قتل، پایان درگیری بر سر یک دختر
به گزارش پیک نکا ، رسیدگی به این پرونده از سوم آبان امسال با اطلاع پلیس از وقوع نزاع دسته جمعی در یکی از خیابان های ورامین آغاز شد. سه پسر نوجوان و مردی 25 ساله با یکدیگر درگیر شده و یکی از آنها به نام فرشاد 17 ساله با اصابت چاقو به قتل رسیده بود. یکی از دوستان مقتول به نام رضا که در نزاع حضور داشت، به ماموران گفت: از چند روز پیش سر یک دختر در فضای مجازی با پسری 15ساله به نام سعید ...
سرنوشت مرموز بادیگارد یک کلاهبردار
دریافتند که پسر ربوده شده، یکی از اقوام ومحافط مردی به نام خسرو است. خسرو رئیس یک شرکت کلاهبرداری لیزینگ بود که ازمردم چند استان کشور بیش از 700 میلیارد تومان کلاهبرداری کرده است. رئیس شرکت لیزینگی نیز چندین پرونده شکایت داشت اما بعد از اجرای نقشه کلاهبرداری هایش مخفیانه از ایران خارج شده و به امریکا گریخته بود. از سویی مشخص شد که سهیل به عنوان بادیگارد و دست راست خسرو در شرکت مشغول به کار بوده و همین ...
اخاذی به شیوه سینمایی پس از رابطه تلگرامی
او را گرفت و بدین ترتیب ارتباط تلفنی آن ها در شبکه اجتماعی تلگرام آغاز شد. ارسال پیامک ها و تصاویر برای یکدیگر ادامه داشت تا این که م از دختر مذکور خواست در مکان خلوتی با یکدیگر قرار ملاقات بگذارند. دختر نوجوان نیز که فکر می کرد جوان کباب فروش قصد ازدواج با او را دارد به طور پنهانی به منزلی رفت که م در آن جا تنها به انتظارش ایستاده بود و... چند روز بعد از این ماجرا بود که پیامکی از یک شماره تلفن ...
پاییز طلایی سینمای ایران
ماه فیلم های کمدی سهمی از گیشه ندارند. با پایان صفر سلام بمبئی و آس و پاس اکران شدند و جانی تازه به گیشه بخشیدند. این دو فیلم می توانند نفس اکران زمستان هم باشند. تازه خوب، بد، جلف امکان نمایش عمومی پیدا نکرد و گرنه پاییز نود و پنج جزو پاییزهای مثال زدنی می شد. در سه ماه سوم سال اکران فروشنده که از شهریور شروع شده بود ادامه یافت. بعد سلام بمبئی آمد و رکورد فروش روز افتتاحیه فیلم اصغر ...
انهدام باند بین المللی پولشویی در تهران
خود قرار دادند. وی اظهار کرد: در اقدامات پلیسی بعدی مشخص شد وجوه ابتدا به حساب متهم واریز و فرد با هویت خود نسبت به خرید ارز اقدام می کرده است. سرهنگ کاکوان با اشاره به اینکه در این مدت چند پرونده مشابه دیگر نیز به پلیس فتای پایتخت ارجاع شد، گفت: در ادامه رسیدگی به این پرونده ها، ماموران با اقدامات پلیسی موفق به شناسایی آدرس و محل اختفای متهمان شدند. وی افزود ...
گفتگو با اسیدپاشی که با قربانی خود ازدواج کرد
بدبخت کرد، اما هنوز هم می فروشند. خلاصه آن روز کمی از اسید را برداشتم و بقیه اش را ریختم توی کانال آب. بعد هم یک وصیت نامه برای خانواده ام نوشتم که چرا این کار را کردم. این حرف هایی که الان برایت می زنم توش گریه بوده، بی خوابی بوده، روزی چهار بسته سیگار کشیدن بوده، زجر و بدبختی بوده، اما بالاخره سوزاندمش. بقیه ماجرا هم که دیگر معلوم است، صبحی که یونس اسید را بر سر و روی دختر جوان پاشید: کلید خانه شان ...
گفت وگوی عجیب با مرد اسیدپاشی که با قربانی خود ازدواج کرد/ محبوبه گفت زنت می شوم تا ذره ذره آبت کنم
...، بعد از این که اسید را پاشیدم خاموش شد، آرام شدم. شاید اگر نمی پاشیدم بلایی سر خودم می آوردم. اما این سؤال ها برایم پیش آمد که چی شد؟ مرد؟ زنده است؟ دائم نگران بودم. چند روز بعد، خبر شنیدم که دختره در حال مرگ است. تمام بدنش باد کرده. امروز و فردا می میرد. صورت، شکم، گردن و همه صورتش سوخته. داداش کوچکم را گرفته بودند. برایم مهم نبود. گفتم بگذار دیگر کسی به عشقش نارو نزند. درس عبرت باشد. ...
بازیگر سینما: سیمرغ کاغذی برای پسرم درست کردم! +عکس
می گرفتم اما داوری همیشه همراه با سلیقه است. درباره سیمرغی که به پسرتان قولش را داده بودید، چه کردید؟! هامون پسر 4 ساله ام وقتی از جشنواره برگشتم به من گفت بابا سیمرغ می خواهم. من هم یک سیمرغ کاغذی برایش درست کردم و بهش گفتم این سیمرغ پرواز هم می کند! در میان آثار این دوره از جشنواره بازی های چشمگیری هم دیدید؟ تیم بازیگری فیلم اِو خیلی خوب بود و از بازی واقع ...
روایتی تکان دهنده از تولد متفاوتِ یک نوزاد
، دکتر گفته تا یک سال بعد از زایمان باید بخورم. اگر نخورم، حالم بد می شود، برای بچه ام هم ضرر دارد. سهمش از متادون روزی دو سی سی است، قرار است دو روز دیگر برگردد، به همان اندازه به او سهمیه می دهند: اگر بیشتر بماند، برایش متادون می فرستیم. با تاکسی. این را پرستار بخش درمان مرکز اقامتی مدل طبی زنان و مادران معتاد می گوید. بخشی که در طبقه اول ساختمان سفید است، با پنج تخت فلزی که یکی از آنها ...
اعمال بی شرمانه3 آدم ربا با تازه عروس کرجی/عکس
زن جوان با ناراحتی گفت: آن شب وقتی همسرم را دیدم او را نشناختم. صورتش زخمی و خون آلود و لباس هایش گل آلود بود و انگشتان دستش هم شکسته بود. من و همسرم چند ماه قبل ازدواج کرده ایم- او همیشه بموقع به خانه برمی گشت و آن روز به خاطر تأخیر، نگرانش شدم اما تلفن همراهش در دسترس نبود.تا اینکه وحشت زده تماس گرفت و صدای التماسش را شنیدم. سرگردان درخیابان ها در جست وجویش بودم و نمی دانستم باید کجا ...
روش عجیب این مرد برای فرار از پرداخت مهریه / مادرم مدام غر می زد!
ماجرای عجیب معلم کلاس با "امیر حسین" / پشیمانی بعد از یک لحظه غفلت! + عکس بالاخره زورگیر و شرور معروف پایتخت گیر افتاد / او را می شناسید؟ + عکس هشدار در مورد بارش وحشتناک باران در 7 استان چون منشی دو مرد شیطان صفت بودم مجبور بودم درخواستشان را اجابت کنم! چرا داماد عروس را طلاق داد شش روز که بیشتر از ازدواج نگذشته بود! شوهرم در اتاق پنهان شده بود / نمی دانستم او در خانه است! ...
این 2 مرد داعشی نبودند اما به خاطر شلیک های مرگبار به یک پدر و دختر کرجی فراری بودند
دویدم تا در پارکینگ را باز کنم اما دوست پدرم را دیدم که از ماشین –زانتیا- پیاده شده و به طرف پدرم شلیک کرد و او را کشت. بعد هم تیری به دست من زد و با پسر ناشناسی که همراهش بود کردند. همسر مقتول نیز گفت: میلاد با شوهرم دوست بود و در اصفهان زندگی می کرد. او درگیر مشکلات مالی بود که به همراه زن و فرزندش مدتی به کرج آمدند و شوهرم برایشان خانه ای اجاره کرد اما وقتی فهمید میلاد تحت تعقیب است با هم ...
ناگفته های داماد اسیدپاش از شب ازدواج با عروس سوخته / محبوبه را دوست داشتم!
اش میلیون ها سال طول کشیده برایم. جیغ زد مامان، مامان... فهمیدم اثر کرده. چند قطره اش هم روی لباس های من پاشید، سوراخ کرد. از همان جا مستقیم رفتم کرمانشاه خانه عمویم. بعد از اسیدپاشی چه احساسی داشتی؟ این را برای همه گفته ام؛ آن آتشی که توی دلم بود، بعد از این که اسید را پاشیدم خاموش شد، آرام شدم. شاید اگر نمی پاشیدم بلایی سر خودم می آوردم. اما این سؤال ها برایم پیش آمد که چی شد؟ مرد ...
کلاهبرداری پناهندگان یونان از شهروندان ایرانی
حال چندین پرونده مشابه دیگر نیز در این خصوص مطرح شد و رسیدگی به پرونده های مطروحه با جدیت در دستور کار مأموران این پلیس قرار گرفت. سرهنگ کاکوان با اشاره به اینکه با بررسی به عمل آمده آدرس و محل اختفای متهمان شناسایی شد، افزود: در تحقیقات صورت گرفته سرنخی از اینکه پرونده های مذکور با پرونده های متهم اصلی در ارتباط است، به دست آمد. رئیس پلیس فتای پایتخت ادامه داد: پس از اخذ دستور و نیابت ...
از اوتیسم نترسید
این روش درمان در خانه موثر بوده؟ از دست دادن فرصت های یادگیری باعث می شود تفاوت کودک با همسالانش بیشتر و بیشتر شود. من با روش آ ب آ در انگلیس آشنا شدم. در آن زمان چند متغیر به ذهنم رسید. در سال 1980 میلادی یکی از متغیرهای ما مادری بود که بسیار صحبت می کرد و کمتر شاغل بود و بچه برایش مهم بود. من تلاش کردم که روش آ ب آ را با فرهنگ خودمان سازگار کنم. مربی در خانه کمبودهای رفتاری را جبران ...
خانه 7هزار متری اولین سپهبد ایرانی در حسن آباد
از مسائل پیرامونی و احساس خطر مصادره اموال، تمامی مایملک خود را در سال 1306 به نام همسر و فرزندانش کرد، این خانه در بهمن سال 1306 به نام چهار فرزند پسر او به نام های؛ مصطفی، فتح الله، همایون و علی قلی (مظفر) انتقال پیدا کرد . پس از انقلاب اسلامی در سال 1357 این خانه توسط بنیاد مشتضعفان مصادره و سپس بخشی از آن اداره کمیته امداد و سایر عمارت ها به عنوان محل اسکان کارکنان کمیته امداد استفاده شد و مرور ...
سرنوشت نامعلوم زنی که در کانال آب ناپدید شد
عصر بانک ؛روزنامه ابتکار نوشته است: بیش از سه ماه از غروب روز دوشنبه خیابان پاسداران تهران می گذرد اما هنوز منوچهر ، پرهام و هستی چشم به راه مانده اند، چشم به راه زنی 47 ساله که عصر 17 آبان ماه با غرش آسمان پایتخت و ترکیدن بغض ابرها برای همیشه ناپدید شد. آقای شهردار از آن خانم که مفقود شده چه خبر؟ شهردار تهران، 9 روز پیش و 3 هفته بعد از وقوع فاجعه پلاسکو، در جلسه علنی شورای ...
رضایت کامل پسر با دو دختر همزمان در ایران
برگزاری مراسم عروسی تعیین شد. محمد ادامه داد: آن روزها احساس می کردم خوشبخت ترین مرد روی زمین هستم و به خاطر سن کمی که داشتم تصور نمی کردم که اداره دو زندگی همزمان با هم چقدر سخت و همراه با مشکلات فراوان است. روز عروسی فاطمه و الهام با چادر سفیدی که به سر کرده بودند، کنارم نشستند. همه با لبخند به ما نگاه می کردند و عاقد پس از گفتن مقدمات جواب بله را از هر دوی آنها گرفت و از آن ساعت به بعد من مرد دو ...
وعده های عاشقانه یک شهید مدافع حرم
...، وی در تکاپو و تلاش بود تا بتواند به سوریه برود. سال 94 اعزام شد، که بعداز 29 روز به شهادت رسید. قول داد، که دفعه بعد من هم همراه ایشان باشم، 2 هفته یک بار تماس می گرفت و قرار همین بود. هر سال محرم امام زاده علی اکبر چیذر می رفتیم بنا بر برنامه همیشگی باید امامزاده می رفتم این دغدغه را داشت که چه طور به آنجا بروم. اولین مرتبه ای که از سوریه تلفن کرد، من امامزاده بودم. وقتی تماس ...
نقطه وصل تا نقطه فصل
بود که همچنان رسوب آن را در تنم و روانم می بینم و می یابم. پروین روی صندلی می نشست و راه رفتن برایش سخت بود. هروقت می خواست بلند شود باید کسی به او کمک می کرد. این وضع مرا به ناخودآگاه می برد، به جوانی او؛ وقتی که از روی عکس هایش او را در قامت زنی جوان و زیبا با اندامی هماهنگ می دیدم. دختر شهردار تهران در دهه 1320 که ناز و نعمت خانه پدری را رها کرده بود و به پرورشگاه ها و یتیم خانه های آن زمان می ...
قبل از رسیدن به سن قانونی،به اعدام محکوم شدم!
سازمان در معرض خطر قرار نگیرد. البته گاهی هم ناچار می شدیم گروهی زندگی کنیم. مثلاً در تبریز یک خانه عادی داشتیم که در آن زندگی می کردیم و یک خانه تیمی هم داشتیم که جلساتمان را در آنجا برگزار می کردیم. در سال 1354 زمانی که در تبریز بودیم، دکتر را دستگیر کردند و من متوجه شدم و همراه فرزندم- که بسیار کوچک بود- به تهران آمدم تا او را به دست خانواده شوهرم بسپارم که اگر دستگیر شدم، او- که هنوز خیلی کوچک ...
بادیگارد کلاهبردار میلیاردی ربوده شد
دستگیری او آغاز شد و چند ماه پیش زمانی که متهم مخفیانه به ایران بازگشته و در ویلایی در اطراف تهران مخفی شده بود، دستگیر شد. فرضیه تازه کارآگاهان وقتی متوجه شدند مجید(جوان ربوده شده) از اقوام مرد کلاهبردار بوده و همه جا به عنوان بادیگارد همراه او بوده است حدس زدند که آدم ربایان از شاکیان پرونده هستند که برای رسیدن به پول خود، بادیگارد مرد کلاهبردار را گروگان گرفته اند. در چنین ...
تصویر منتشر نشده ای از پدر ولایتی
افشار توس در نزدیکی منزل ما ساخته شد. افشار توس، رئیس شهربانی دولت دکتر مصدق بود که به دست مخالفان مصدق و همان کسانی که بعدها کودتای 28 مرداد را به پا کردند، کشته شد. او را به غار تلو در نزدیکی لواسان بردند و دفن کردند که سرانجام جسد او پیدا شد. بعد از کودتا، نام مدرسه را به مدرسه نادر افشار تغییر دادند. در دوره نخست دبیرستان باز هم به مدرسه بهرام رفتم. آن زمان مثل حالا – که ...
پایان تجارت سیاه این سیزده نفر!
سردسته این سیستم دوست بودم و همه فکر می کردیم شرکت واقعی است. فکر می کنم چند صد نفر وارد این مجموعه شدند و من کارم را از دی ماه سال گذشته شروع کردم. محمد گفت: هر چه هشدار بدهیم بی فایده است چون مردم طمع می کنند ولی اگر می خواهند راحت و بدون دردسر زندگی شان را ادامه دهند مثل همه مردم زندگی عادی خود را داشته باشند تا گرفتار این سیستم های طمع کارانه نشوند. این جوان تحصیلکرده گفت ...
اتاق فکری برای سازماندهی مستندسازها نداریم
ایران منتقل شدم در اتاقی که بستری بودم، تخت کناری ام پسر جوانی حضور داشت که با ساندویچ مسموم شده بود و مجبور شده بودند شکمش را باز کنند تا بخشی از روده اش که سیاه شده را ببرند. وقتی خانواده ام برای ملاقات می آمدند می گفتم من رفتم جنگ ولی این بغلی ام چطور؟ وقتی بخواهد اتفاق بیفتد بالاخره هر جایی باشید آن اتفاق خواهد افتاد. حالا شاید آنجا با دودوتا چهارتای ما ریسکش کمی بیشتر باشد ولی تا وقتی که خدا ...