سایر منابع:
سایر خبرها
شهروندان اهوازی : سال هاست خاک می خوریم
.... از مردی به نام عبید که نایلون های پرشمار خرید از انگشتانش آویزان است، می پرسم با گرد و خاکی که هر از گاهی میهمان خودخوانده شهرشان می شود، چه می کنند؟ می گوید: هیچی کوکا، این چند وقته زن و بچه از خونه بیرون نمی آمدند. خودم هم که توی این وضعیت پالایشگاه می رفتم، پدر ریه هام درآمد. گس (گاز) را کم داشتیم که گرد و خاک هم به آن اضافه شده . خونه را نگو که پر از گرد و خاک بود. دروغ نباشد 2 ...
پای یک زن درمیان بود + عکس
که تصمیم گرفتی شوهرت را بکشی ؟ شوهرم خیلی مرا آزار داد. از زندگی خسته شده بودم و هر روز به خاطر زن مورد علاقه اش با هم درگیری داشتیم. نمی دانم چی شد که آن روز دست به چاقو بردم و او را به قتل رساندم. شب قبل جشن تولد برادر زاده ام بود. پس از جشن به خانه برگشتیم. همان شب با هم مشاجره لفظی داشتیم تا این که خوابیدیم. ساعت 10 صبح فرزندانم در حال تماشای برنامه کودکان بودند و من هم چایی و ...
زوج ها بخوانند! نکاتی مهم تر از نان شب برای زندگی موفق
از طرف مرد باشد و چه از طرف زن معنا ندارد و دروغ گفتن به همسر نیز هیچ سودی نخواهد داشت. اما این توصیه ها، گاه برای این هستند که هم خانم ها و هم آقایان بتوانند بیش از پیش خود را به جای همسر بگذارند و درک متقابل آنها از همدیگر بیشتر شود. در این مقاله بعضی از چراغ قرمزهایی که خانم های متاهل در جاده ی زندگی مشترک نباید از آنها عبور کنند برایتان انتخاب کرده ام. به آنها توجه کنید. چراغ قرمز ...
هویدا در دادگاه شهادتین گفت در حالی که همه می دانستند او بهایی است!
سر گفت: نمی گذاشتند کار کنیم! خلاصه آن قدر آه و ناله کرد که به بچه ها گفتم: بگذارند روزی یک ساعت در محوطه بگردد، ولی آنجا هم آن قدر نق زد که بالاخره یک روز کفر یکی از بچه ها در آمد و لوله تفنگش را در باغچه گذاشت و شلیک کرد و هویدا هم از بس شجاع بود، درجا غش کرد! *جریان محاکمه و اعدام هویدا چگونه بود؟ می گفتند او را از پشت سر زده اند... بیخود می گویند. او هم مثل بقیه اعدام شد ...
سید بازوی امام صدر بود
محروم بقاع بودیم و پدرمان تصمیم گرفت برای کار به کویت برود، ولی به هر مشقتی که بود، اندک سرمایه ای دست و پا کرد و به جای رفتن به کویت، در سال 1958 خانواده را به محله فقیرنشین الشیاح در بیروت برد و در آنجا یک مغازه کوچک خوار و بارفروشی باز کرد و مشغول کسب و کار شد. پسرهای خانواده سعی می کردند به پدر کمک کنند. سید عباس هم وقتی از مدرسه برمی گشت، چند ساعتی در مغازه به پدر کمک می کرد. ...
می خواهم خودم را قاطی بسیجی ها کنم/بساطم را جمع کردم و رفتم
؛ یا در خانه مشغول تدارک جهیزیه و خیرات، یا در مجمع ایتام. خدا این قدرت را به این زن داده بود. هر وقت بچه های مسجد توفیق به مرخصی می آمدند، موقع برگشتن به منطقه ناهار آخرالوداع، مهمان سفره فاطمه خانم بودند. این برنامه همیشگی خانه ما بود. من بودم یا نبودم، توفیری نداشت. خیلی از آن بچه ها شهید شدند و نیستند که به بزرگی و معرفت این زن شهادت بدهند. فاطمه همیشه می گفت: شاید نتونم تفنگ دست ...
ناصر محمدخانی: به شهلا نگفتم قتل را گردن بگیرد/گفتم قصاصش کنید
و آخر این اتفاق تلخ بداند.یعنی من با دادگاه هماهنگ کرده ام و به شهلا گفته ام که تو قتل را گردن بگیر و من رضایت می گیرم.این درست نیست.من در روز دادگاه گفتم که شهلا باید قصاص شود. وی درباره اینکه آیا شهلا جاهد عاشقش بود یا نه اظهار داشت:این چه عشقی است؟من دو بچه داشتم.زن داشتم.او آمد و زن من را کشت.من به او می گفتم زن و بچه ام را دوست دارم.از اول همین حرف را به او زده بودم. ...
رسول مولتان زندگی اش را وقف شناساندن انقلاب اسلامی کرد
کند تا اتفاقی برایمان نیفتد. ظهیر گفت من به آقا گفتم شما بروید خانه من جلوی آنها می ایستم اما شهید گفته بود آنها می خواهند من را بزنند من را پیدا می کنند و در نهایت به خاطر من زن و بچه ام را هم خواهند زد. در واقع خودش را سپر بلای ما کرد. همسرم به دست گروهک تروریستی جنگوی به شهادت رسید. (این گروه تروریستی یک گروه افراطی است که در پاکستان فعالیت دارد و شیعیان این کشور را به شهادت می رساند) فردای روز ...
کریستف رضاعی: پارسال بیشتر انتظار دریافت سیمرغ را داشتم
یک مستند با نام Forgotten Childhood بودم که کارگردان آن هم خیلی به حضورش در بخش مستند امید داشت، اما خب انتخاب نشد. مستندی بود که داستان مهاجرین سوریه ای، فلسطینی و لبنانی را روایت می کرد که بزرگ ترها دخالتی در آن نداشتند. در واقع دوربین دست بچه ها بود و در این باره صحبت می کردند. به نظر من مستند بسیار تکان دهنده ای است اما دیده نشد. * پیش از این قرار بود حامد ثابت موسیقی فیلم نگار را ...
گاهی گلایه می کند و گاهی هم از خاطرات خوبش می گوید
دستور داد که من را بیمه کنند؛ اما بیمه گفت چون سن ات بالاست نمی توانیم! هنرمندان توقع زیادی ندارند، اگر ماهانه 500 هزار تومان به عنوان مستمری به ما بدهند، می توانیم روزگار بگذرانیم. از زمانی که سکته کرده ام، یکی از انگشتانم از کار افتاد و نمی توانم آن را حرکت دهم. برادرم نیز کمانچه نواز است و برخی اجراها را با هم انجام می دادیم، اما از وقتی که او پارکینسون گرفته است، دیگر نمی تواند بنوازد. وضعیت زندگی او نیز چندان خوب نیست. واقعا آینده یک نوازنده بعد از این که به بیماری مبتلا شد چه می شود؟ گزارش:کبریا حسین زاده انتهای پیام/ ...
انشای انقلاب همه را تحت تأثیر قرار داد
ور کردند. مدتی بعد مکتب نرجس که خانم طه مسئولش بود از سوی ساواک بسته شد. اما خانواده های مذهبی به صورت مخفیانه آن را نوبتی در خانه های شان برگزار می کردند. با آنکه 38 سال از آن روزها می گذرد ولی هنوز با این حوزه در تماس هستم. آن انشایی که در خصوص انقلاب نوشتید چه بود؟ با توجه به حرف هایی که از حوزه مکتب نرجس و اعلامیه های حضرت امام (ره ) شنیده و خوانده بودم، توانستم انشایی بسیار پربار در ...
التزام به صفات محمدی نام شهید محلاتی را جاودانه کرده است
. برادر کوچکم میثم بعد از انقلاب به دنیا آمد و آن موقع هنوز به دنیا نیامده بود. معمولاً وقتی پدرها به خانه می آیند، بچه ها دست از بازی و شوخی برمی دارند، ولی وضع ما فرق می کرد و تازه وقتی مرحوم پدر می آمدند، شیطنت ما گل می کرد! خانواده شما در چه سالی به تهران مهاجرت کرد؟ در سال 1342. از ایام قدیم، اهالی نطنز در تهران هیئت داشتند. معمولاً هم شغلشان دستفروشی بود و با دوچرخه میل ...
جشنواره فیلم فجر تمام شد و آنچه در ذهن ها ماند!
ببینیم . توضیح مختصری داده بود که فیلم راجع به فوتبال است و زندگی یک فوتبالیست و ... خلاصه خانوادگی است . ما هم زن و بچه را برداشتیم و راهی سینما شدیم تا آخر هفته را با خانواده فیلم ببینیم . فیلم که شروع شد فهمیدیم اسمش "یادم تو را فراموش است" !! و تازه آنجا بود که فهمیدیم فیلم برای افراد بالای 18 سال ساخته شده !؟ از داستان فیلم که بگذریم فقط همین قدر بگویم که در خیلی از صحنه های فیلم مجبور بودیم ...
روستاییانی که حاشیه نشین می شوند
کنند تا از تیر چراغ برق برای شان رشته ای نور بیاورد. داشتن لامپ های 20وات خوشحالی بزرگی است. زن ها این جا زیر همین نور روی تکه پارچه ها سوزن دوزی می کنند. هر سوزن دوزی حدود 3-2 ماه زمان می برد و مردها هر وقت گذرشان به شهر بیفتد صد تا 120 تومان می فروشند تا برای بچه ها بتوانند دمپایی بخرند. این جا اغلب بچه های کوچک چیزی برای پا کردن ندارند و روی خاک پابرهنه راه می روند. مرضیه نارو چوپان ...
گزارشی از یک اتفاق دردناک در زندان اراک!
...: می خواهی من را با این بچه تنها بگذاری تا بدبخت شویم، برگرد از خانواده او رضایت می گیریم. من هم دلم سوخت و از رفتن منصرف شدم، برگشتم و بعد از چند روز هم دستگیر شدم. سال 87 بود که به زندان افتادم. بعد از دستگیری چه شد؟ روال قضائی انجام شد. البته ماجرای کشته شدن کارگر افغانی در جاده بوئین زهرا هم رو شد ولی خانواده آن کارگر به من رضایت دادند. من برای پرونده دوم محاکمه شدم و به ...
جایی برای حال خوب دلمان!
کرد و شرایط سخت این بچه ها و خانواده هایشان برای تأمین پول دارو را از نزدیک می دید. از من خواست که غذا بپزم و در بازارچه خیریه ای که آنجا بود بفروشم تا بتوانیم درآمدش را به این بچه ها کمک کنیم. زود دست به کار شدم و هرچه به ذهنم می رسید پختم و بردم آنجا. سر یک ساعت همه غذاهایم فروش رفت. مشتری ها تعریف می کردند و می خواستند که دوباره همان غذاها را بپزم. مدتی گذشت و خانم علایی که مددکار بیمارستان بود ...
عملیات خیبر به روایت بچه های حاج قاسم
پشت خط انتقال داد. از آنجا به اهواز و سپس با اتوبوس حمل مجروح به اصفهان و خمینی شهر بردند. در آنجا با روی خوش از ما استقبال کردند. معمولاً پرستاران مرد نسبت به خانم ها حوصله کمتری داشتند، اما در این بیمارستان، هم پرستاران مرد و هم زن، خیلی خوش رفتار و خوش برخورد بودند و واقعاً به مجروحین رسیدگی می کردند. بعد از دو روز از بیمارستان مرخص شدم. بنیاد شهید برایم بلیط گرفت و من با ...
لوکیشن یک فیلم سینمایی تنها در 300 متری داعش!
شود؟ باز هم می پرسم چرا بعد از 5 سال یک فیلم داستانی از این رویداد نداشتیم؟ هنوز در نقشه داعش نام ایران وجود دارد و ما بابت آن این همه شهید مدافع حرم داده ایم. اگر همین مدافعان حرم نبودند تمام همین افراد مسؤول باید دغدغه این را می داشتند که زن و بچه شان را از شر داعش حفظ کنند. مگر در سوریه این اتفاق نیفتاد؟ آنقدر آمار تجاوز بالا رفت که نامش را جهاد نکاح گذاشتند. داعش که خطر و مساله بزرگ دنیاست هدف ...
طنز؛ از زنده خوانی محسن چاوشی در حمام منزلش تا دیوانه شدن رکود!
واقعا دیوانه شدم... الان چهل ساله مسئولان مختلف دارن مصاحبه می کنن و میگن من وجود ندارم. ولی من هر روز صبح از خواب بیدار می شم، می رم نون می گیرم، صبحانه می خورم، سر کار میرم، زن و بچه دارم . زن من مرتب می پرسه باید به همسایه ها بگم شوهرم کیه؟ چون اگه اسم واقعی منو ببره، همسایه ها می خندن و میگن: رکود که وجود نداره خواهر! بچه های من هم کلی مشکل دارن ... من مجبور شدم تو مراسم خواستگاری و ازدواج ...
هزار و یک آسیب اجتماعی پایتخت/اجاره دادن زن توسط شوهر در روستاها!
سرپرست خانوار هستند. در تعریف زنان سرپرست خانوار هم آن خانمی را تعریف کردیم که همسرش فوت کرده یا طلاق گرفته است. این زن در سلامت کامل رفتاری و اخلاقی، فقط در فقر است و بچه هایش را بزرگ می کند. در صورتی که قسمت تلخ این قضیه یا قسمتی که خیلی توام با یک پاکی فقر نبوده و با یک ناپاکی فقر همراه است را ندیده ایم؛ آن هم مثلا دختران کوچکی که در خانواده ها از سمت محارم شان مورد آزار هستند. ما به دلیل ...
خواستگارم از ازدواج موقتش یک فرزند دارد!!
سوال کاربر : خواهری دارم 23 ساله که مدرکش کارشناسی است. سطح اقتصادی و فرهنگی مان خوب است. خواستگاری دارد 27 ساله که از ازدواج موقتش یک بچه هم دارد اما یک سال است که جدا شده اند و بچه را داده به خانم. حال به خواستگاری خواهرم آمده اند. از نظر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی وضع مناسبی دارند؛ البته از کرده خود پشیمان است و همه هم قبولش دارند. به نظر شما چه کار کنیم؟ پاسخ کارشناس ...
می خواهم با مرد متاهلی ازدواج کنم، او را واقعا دوست دارم!!
انگیزه های شما برای ازدواج عقلانی نیست و ضامن دوام و بقای زندگی مشترک شما نخواهد بود چون انسان ها و مخصوصا خانم ها به لحاظ ساختار عاطفی شان نیازهای عاطفی و احساسی نیز دارند که با پول و مادیات قابل جبران نیست. با این حال باید توجه کنید در زندگی مشترک همه چیز پول و ثروت نیست. افرادی هستند که از لحاظ مادی در شرایط ایده آلی قرار دارند ولی هیچ گاه از زندگی مشترک خود راضی نیستند و از آن لذت نمی برند ...
قاتل اهلی؛ همان حرف های کلیشه ای و پر طمطراق کیمیایی
این ماجرا گرفت و مابقی را خود ساخته و پرداخته کرد آن هم به شکل نسبتا قابل قبول.اما یادم تو را فراموش باریتمی کند وعشقی غلو شده، تماشاکنان را به اشمئزاز می کشاند وحوصله شان را به سر می برد.گویی در لفافه قصد دارد که به قضاوتی پنهان بنشیند. به گونه ای که تماشاگران در انتها و در ناخود آگاه خود به این نتیجه برسند که این زن حقش بود آن بلا به سرش بیاید، یعنی اعدام شود. چراکه مربی فوتبال به هرکاری دست می ...
چیزهایی که خانم ها از شوهرانشان پنهان می کنند
به گزارش بهداشت نیوز با این حال، بیشتر زن ها دوست دارند چیزهایی را از شوهرشان مخفی کنند؛ حتی اگر پیوند میان آنها بسیار محکم و رابطه شان بسیار عاشقانه و خوب باشد. (خب، مردان هم همین طور هستند وخیلی چیزها را پنهان می کنند). ما با کارشناسان صحبت کردیم تا بفهمیم چه چیزهایی هستند که زنان در مورد آنها سکوت می کنند و مثل یک راز نگهشان می دارند. اگر زنی یک خال یا برآمدگی در سینه خود ...
اسفندقه: مخاطب باید ببیند دفتر عمر فروغ با چه شعرهایی بسته شده است/ یوسف نیا: خودشیفتگی وجه غالب مصاحبه ...
حتماً می دانید که هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، ثبت است بر جریده عالم دوام ما ، آن مصاحبه ای هم که شما اشاره کردید را دیدم. آنها راجع به فروغ صحبت نکردند، راجع به خودشان صحبت کردند. حتی راجع به ابتدای سیر شاعرانه فروغ هم صحبت نشد. بنابراین به نظر می رسد آن مصاحبه در باره شناخت شعر فروغ اصلاً ارزش علمی ندارد. اما چیزی که اتفاق می افتد این است که ما متوجه متن هستیم. متن یک شاعر تا وقتی که در قید حیات ظاهری است و بعد از اینکه رفت و به سرای باقی کوچ کرد، باید متوجه متن باشیم که در ابتدا چه گفته، انتها چه گفته و سیر تحول فکری او چه بوده است. ...
قصه آدم های خوب!
کرده اند و سر خانه و زندگی شان هستند. تنها یک پسر مجرد دارند که او هم درگیر مساله عاشقانه خود است و تصمیم دارد علی رغم مخالفت ها با دختر مورد علاقه اش ازدواج کند و برای زندگی مشترک خانه پدری را در نظر دارد. در واقع روابط ، مشکلات و روند زندگی زوج کهنسال و فرزندانشان داستان این مجموعه و ماجراهایش را رقم می زند. مجموعه ای پر کاراکتر که در آن چهار پسر و یک دختر این پیرمرد و پیرزن با همسر ...
بازیگر و دوبلور زن فوت کرد +عکس
، آدم و الین، قفس طلایی زرد چرک، اندروکلس و شیر بوده است. همچنین از دیگر فعالیت های او به دوبله نقش های "دبورا کر" در پادشاه و من، "کریستین بلفورد" در پول تو جیبی، "مادر انریکو" در بچه های مدرسه والت، "خانم پیرینگل" در رویای سبز، "نامادری سونیا" در جنگ و مکافات، "خانم لمون" در هرکول پوآرو، "مدیر مدرسه" در دریچه زندگی در پرواز در قفس، "شهرزاد" در پل، "فهیمه ساعی" در گرگ های گرسنه، "نسرین ...
افغانی ها در تلاش برای بخشش قاتل ستایش + عکس
دیگر سخت ترین جزا را برایش خواهد داد. بگذار زنده باشد و تا لحظه مرگ هر روز بمیرد و زنده شود. از دولت جمهوری اسلامی ایران تقاضا داریم که به جای اعدام همچون افرادی که لکه ننگ برای ملت شریف ایران هستند، باید جزاهای سفت و سخت دیگر برای شان در نظر گیرد تا دیگر افغانستانی ها این گونه زجردیده کشته نشوند. افغانستانی ها هرچند میهمان های ناخوانده باشند؛ اما امروز به آغوش شما پناه آورده اند. این قاتلان را ...
راز قتل مرد ثروتمند در سینه زن مطلقه و وکیل جوان
از شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه در محله اقدسیه-شمال شرق- تهران شدند. آنها پس از ورود به آپارتمان با جسد مردی به نام فرهاد روبه رو شدند که دست هایش بسته بود و دستمال گردنی هم داخل دهانش قرار داشت. برادرمقتول که خبرقتل برادرش را به پلیس اعلام کرده بود به بازپرس جنایی گفت: برادرم مدتی قبل از همسرش جدا شده بود و تنها زندگی می کرد. پسر و دختر ...
زندگی سخت بتول و مریم در یاسوج/هیچکس به داد این دختران یتیم نمی رسد !!+ تصاویر
...> قبل از اینکه بپرسم مگر آنها نمی توانند کمکتان کنند، گفت: آنها نیز وضعیت مالی خوبی ندارند در حد توانشان کمک می کنند اما من فقط ماهی پانصد هزار تومان هزینه داروهایم می شود خرج و مخارج زندگی هم هست. در میان صحبت هایش دردناک ترینش فوت پدر و مادرشان است آنها که وجودشان مایه دلگرمی فرزندان می شود آنهایی که با گریه بچه هایشان دلشان آتش می گیرد نیستند آنها نیستند که مریم و بتول به بودنشان دلگرم ...