سایر منابع:
سایر خبرها
دوست صمیمی ام مرا به خانه شیطانی دایی متاهلش کشاند /من خودم را باختم
دفاتر و سندها را به خانه می آورد و تا پاسی از شب گذشته، مشغول حساب و کتاب می شد. بابا هم در خارج از تهران کار می کرد و معمولا ده، پانزده روز در شهرستان بود و در ماه تنها چند روزی به تهران می آمد تا پیش ما باشد. در این شرایط تنها کسی که من می توانستم رازهایم را با او در میان بگذارم، مهناز بود. او همیشه مرا به ادامه این رابطه تشویق می کرد و پیوسته به من می گفت مطمئن باش که سپهر ارزش دوست داشتن را ...
قتل پدر توسط پسر به دلیل اختلافات خانوادگی!
بررسی موضوع به محل وقوع حادثه اعزام شدند. وی افزود: با حضور ماموران انتظامی در محل، مردی جوان به ماموران انتظامی مراجعه و طی اظهاراتش بیان داشت هنگامی که به منزل پدرم رفتم مشاهده کردم که وی خود را در حیاط خانه به دار آویخته و فوت کرده است. فرمانده انتظامی شهرستان کرمان گفت: ماموان تجسس کلانتری تحقیقات خود را در این رابطه آغاز کردند و با انجام یکسری اقدامات اطلاعاتی و پلیسی ...
اعترافات عامل پدرکشی در بازسازی صحنه
به سروصدا کرد و من هم که به دنبال فرصتی می گشتم با او درگیر شدم. وقتی که قرص ها تاثیر خودش را گذاشت و پدرم بی حال شد، پیکر او را کشان کشان به اتاق خواب بردم و با جسم سختی که آن جا بود ضربه ای به سرش زدم ، سپس پلاستیکی را به سر او کشیدم تا خفه شد. متهم این پرونده جنایی ادامه داد: در همین حال خواهرم وارد اتاق شد و من بالای سر جسد پدرم نشسته بودم. او گریه می کرد ولی دیگر کاراز کارگذشته بود ...
با پسر جوان چه کرده بودند که او دست به چنین کاری زد؟!
حادثه در پارک نشسته بودم که مهدی -مقتول- مرا به خانه یکی از دوستانش برد. وقتی به آنجا رفتم احساس کردم بیهوش ام کرده و مرا مورد آزار و اذیت قرار داده اند. بعد از آن چند بار درباره این موضوع با مهدی صحبت کردم که ضدونقیض حرف می زد. اما مدتی بعد متوجه شدم او و دوستانش مرا بیهوش کرده و مورد تجاوز قرارداده اند. به همین خاطر روز حادثه مهدی را در پارک با چاقو کشتم. به دنبال اعترافات ...
گفتگو با لیا سدو ، ستاره زیبا و مشهور فرانسوی
حرف می زند و مدام آن لبخند گرمش را بر چهره دارد که بعضی مواقع به خنده ریزی هم تبدیل می شود. او که حالا سه سال است با آندره مایر ازدواج کرده، درباره حاملگی می گوید همیشه می دانستم می خواهم بچه داشته باشم. همیشه رویای مادر بودن را داشتم. اما خوشحالم که حالا از راه رسید چون به نظرم قبلا آماده نبودم. وقتی جوان تر بودم هم خیلی دوست داشتم بچه داشته باشم، اما خیلی تیره بودم. سدو یکی ...
سرنوشت شوم پسر جوان با خوشگذرانی های کثیف پدر و مادرش!
اقرارها به اتهام سرقت تحویل دادسرای مشهد شد تا دادیار تصمیم قضایی را بگیرد. خراسان 110 این اخبار داغ را از دست ندهید: ا سیر لبخندهای شیطانی اش شدم! / گرفتار هوا و هوس شدم! ماجرای وحشتناک و سیاه خون بازی دختران! +عکس رفتار وحشتناک مردان بی رحم تهرانی با پسر جوان! آخرین پیکر پلاسکو شناسایی شد + عکس در این تصادف قدرت تیبا در تصادف با X3 را مشاهده می کنید به هر طریقی که شده وارد خانه مجردیش شدم / با دیدن وضعیت پسرم شوکه شدم! نوجوانی در مراسم تشییع جنازه اش زنده شد + عکس ...
قرصی که خوردم باعث آن رفتار از من شد / البته من علاقه چندانی به او نداشتم!
.... مرد جوان نیز در نخستین بازجویی ها به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: روز حادثه عصبانی بودم و حال عادی نداشتم. ضمن صحبت با سارا، گفت وگوی مان به موضوع جدایی رسید اما او مخالفت کرد که من هم در اوج عصبانیت روسری اش را به دور گردنش پیچیدم و خفه اش کردم. دیروز و در ابتدای جلسه محاکمه پدر و مادر سارا، خواستار قصاص دامادشان شدند. سپس متهم به قتل در برابر ...
گفت و گویی خواندنی با محمدعلی کشاورز، پدرسالار دوست داشتنی
بازار روز قدم می زدم که دیدم در بساط دست فروشان چند خانم فروشنده کشک فروش من را به هم نشان می دهند و با هم صحبت می کنند. بعد از اینکه مطمئن شدند من را شناختند یکی از آن ها به طرفم آمد و به همکارانش گفت: این آقا پدرسالار است. فراموش نشدنی ترین جایزه ای که به خاطر فعالیت هایم گرفتم همان چند گرم کشکی بود که این خانم ها به من دادند. در تهران هم چند سال پیش در خیابان عباس آباد سوار ماشین ...
اوصاف امام زمان(عج) در حدیث قدسی لوح
عطا فرموده . جابر گوید: سپس مادرت فاطمه علیها السلام آن را بمن داد. من آن را خواندم و رونویسی کردم. پدرم به او گفتند: ای جابر! آن را بر من عرضه میداری؟ عرض کرد: آری. آنگاه پدرم همراه جابر به منزل او رفت، جابر ورق صحیفه ای بیرون آورد. پدرم فرمودند: ای جابر، تو در نوشته ات نگاه کن تا من برایت بخوانم، جابر در نسخه خود نگریست و پدرم قرائت کردند، حتی حرفی با حرفی اختلاف نداشت . ...
جانبازی که با عصا به "کروبی" حمله کرد
منزلی که باید تحت نظر می گرفتیم 7 خانه بیشتر فاصله نبود، پدرم چون ارتشی بود، با این کارمن خیلی مخالفت می کرد. حتی ازشدت ناراحتی سکته کرد و من از سکته وی خوشحال شدم چون دیگر نمی توانست از کارهایم جلوگیری کند؛ به پیشنهاد حاج آقا چند تا کبوتر خریدم و در پشت بام برایشان قفس ساختم و به بهانه رسیدگی به آن ها هر روز روی بام می رفتم و کشیک می دادم تا روز موعود. حدود ساعت 5 یا 6 بعد از ظهر بود که ...
جنایت های مجازی
او انداختم که زخمی شد. ترسیده بودم و با دیدن خون که از بدنش جاری شده بود فرار کردم. چند روزی آفتابی نشدم تا این که پی بردم او مرده است. نمی دانستم چه باید بکنم. پلیس در تعقیبم بودو سرانجام هم بازداشت شدم. پایان عشق 20 ساله به جنایت ختم شد بیست سال پیش با عشق و علاقه با همسرم آشنا شده و زندگی مشترکمان را شروع کردم. شرایط زندگی مان خوب بودو اختلاف آنچنانی با هم نداشتیم. حتی با ...
خریداران خودرو، فروشنده جوان را کشتند
به گزارش جام نیوز ، دو مرد جوان که در جریان سرقت خودروی گرانقیمت، پسر جوانی را ربوده و پس از قتل جسد او را با بنزین به آتش کشیده بودند، صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده و با حضور ملکی و غفاری –مستشاران دادگاه- محاکمه شدند. بعداز ظهر سوم مرداد سال 93 صاحب یک نمایشگاه خودرو در خیابان جمهوری با مراجعه به کلانتری از ربوده شدن پسرش توسط دو ...
اعتراف تلخ برای زنده ماندن فرزند 5 ساله
روز عجیبی بود. اپراتور؛ مأموریت اضطراری کاهش علائم حیاتی و تنفسی کودکی در اطراف رودسر را به ما اعلام کرد. با توجه به فوریت موضوع، با سرعت به طرف آدرس خانه بیمار رفتیم. پسرک 5 ساله بدون علائم حیاتی، کبود و بی جان روی زمین افتاده بود و والدین و عمویش بر سرزنان از ما کمک می خواستند. من در مدت کارم این صحنه ها را زیاد تجربه کرده بودم اما نمی دانم چرا با دیدن این کودک منقلب شدم. اقدام های اولیه انجام ...
خریداران خودرو، فروشنده جوان را کشتند
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، دو مرد جوان که در جریان سرقت خودروی گرانقیمت، پسر جوانی را ربوده و پس از قتل جسد او را با بنزین به آتش کشیده بودند، صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده و با حضور ملکی و غفاری –مستشاران دادگاه- محاکمه شدند. بعداز ظهر سوم مرداد سال 93 صاحب یک نمایشگاه خودرو در خیابان جمهوری با مراجعه به کلانتری از ربوده شدن پسرش ...
سرنخ جدید در پرونده قتل زن جوان
شد و به افسر تحقیق گفت: من در محل کارم بودم. زمانی که به خانه بازگشتم متوجه شدم همسرم به قتل رسیده و دست و پا بسته در اتاق افتاده است. بشدت شوکه شده بودم و نمی دانستم باید چه کنم. فریاد زدم و به خانه همسایه ها رفتم و از آنها کمک خواستم. من و همسرم اختلاف و درگیری نداشتیم. نمی دانم چه کسی او را کشته است. جست وجوها برای یافتن عامل یا عاملان احتمالی این جنایت ادامه داشت تا این که با گذشت ...
بلایی که مادر و دایی بر سر دختر نوجوان آوردند!
دختر نوجوانم باید قصاص شوند.من چند سال قبل از این ماجرا از شوهرم جدا شدم و قرار شد دخترم پیش پدرش بماند، اما نامادری اش او را کتک می زد و تحت آزار و شکنجه قرارش می داد. سپس نامادری به عنوان متهم ردیف اول در قتل دختر نوجوان در برابر قضات دادگاه ایستاد. قاضی قربانزاده نخست به بیان اتهام او پرداخت و پرسید. آیا اتهامت را قبول داری؟ نامادری گفت: نه من روز حادثه خوابیده بودم و از مرگ منصوره ...
فیلم های تلویزیون در هفته اول اسفند
...> ************************************* شبکه کودک انیمیشن سینمایی بامبی به کارگردانی برایان پیمنتال ، پنج شنبه 5 اسفندماه ساعت 20 از شبکه کودک پخش خواهد شد. در این انیمیشن خواهیم دید: بعد از کشته شدن مادر بامبی توسط یک شکارچی، پدرش با اینکه فرمانده ی جنگل است؛ راهی جز نگهداری و تربیت پسر جوان و کنجکاوش ندارد! بامبی نیز در جنگل با دوستان و دشمنان زیادی روبرو می شود و می خواهد مایه ی افتخار پدر باشد تا اینکه ...
آن شب شوم گریه کردم و التماس کردم تا بچه های پارک رهایم کنند و ...
نشینم پیوستم. از آن شب به بعد برای تهیه پول موادمخدر دست به سرقت می زدم و در حالی که به یک سارق حرفه ای تبدیل شده بودم توسط دستگیر و شدم. طی چند ماهی که در بودم را هم ترک کردم. بعد از آزادی، پدرم به دنبالم آمد و مرا به خانه برد اما باز هم سر ناسازگاری گذاشتم. احساس می کردم چون مدتی را در حبس بوده ام پس حالا مرد شده ام. چند روز بعد دوباره از خانه کردم و به پاتوق پارک نشین ها رفتم. باز هم روزگارم ...
همسر شهید: هنگام شهادت خواسته بود سرش را بلند کنند تا به آقا سلام دهد/ به قبر شهید صدرزاده اشاره کرد و ...
نمرات خوبی می گرفت. درسش را در همان مدرسه می گرفت چون در خانه وقت درس خواندن نداشت. بیشتر وقتش در بسیج بود. در کانتینرهایی که پایگاه بچه ها بود کلاس قرآن دایر می کردند. شیطانی های سجاد شیرین بود. مثل تنها دخترش که عین پدرش است. شیطان و شر به معنایی که در ذهن عموم است نه، ولی برای ضد انقلاب و اشرار می توانم بگویم عیناً شر بود، یعنی از هیچ چیزی نمی ترسید. سجاد یک بار تصادف کرد. یک بار در ...
از اجرای ترانه خسرو شکیبایی تا قول جالب برزو ارجمند به رامبد جوان
، لبخند رحیم شهریاری خواننده آذری زبان خطه آذربایجان را بهترین لبخند از نگاه مردم اعلام کرد. سپس طی گزارشی قول دکتر علی زمانی مهمان فصل چهارم خندوانه به پخش رسید و بعد خندوانه، میزبان برزو ارجمند بازیگر سینما و تلویزیون شد. ارجمند پس از حضورش با عوامل پشت دوربین و تصویربردارهای خندوانه روبوسی کرد و از اولین روز دیدارش با رامبد جوان در سال 73 گفت. مجری برنامه هم به مهربانی و صبوری زنده ...
شب عروسی با شمشیر و قمه سراغ برادرم رفتند/قاتل بفهمد داغ فرزند یعنی چه
رفتیم به سبزوار که صبح پنجشنبه مشهد باشیم و ساعت چهار صبح اعدام کنیم. آن دفعه هم که بخشیدیم، به خاطر اهالی شهرستانک بود که گریه و زاری و التماس کردند و پدرم گفت دوونیم میلیارد، بعد گفتیم یک ونیم میلیارد، شب آخر هم که آمدند خانه یکی از اقوام، مادرم گفت همین جوری می بخشم و بروید دنبال کارتان اما آنها اصرار کردند که نه ما این 500 میلیون تومان را باید به شما بدهیم؛ اصلا نه به عنوان دیه و پولی برای ...
ازدواج ناموفق
که زندگی من بهم ریخت، برای همین شروع کردم به تحقیق درباره او و هرچه بیشتر درباره او می فهمیدم، بیشتر عاشق مهری می شدم. مهری از خانواده ای بسیار معمولی مانند ما بود و پدرش مکانیک بازنشسته یکی از کارخانه های خودروسازی بود. نمی دانستم چه بکنم، ترس داشتم تا این موضوع را با پدر و مادرم در میان بگذارم... چون آنها از چند سال پیش در نظر داشتند تا من با دختر عمه ام ازدواج کنم و ...
تکرار حادثه تلخ آتش سوزی این بار در محله خلیج فارس تهران
...، بچه های برادرم و دخترخاله ام دراین حادثه کشته شدند. خواهر و پدرم هم مصدوم شدند. البته آنها چهارشنبه صبح از بیمارستان مرخص شدند. حال ما اصلا خوب نیست. زن برادر من سنی نداشت. 30سالش بود، پسر برادرم هم کلاس سوم دبستان بود، یک طفل شیرخوار هم زیر آوار از بین رفت. غم از دست دادن مادر هم که سنگین ترین غم دنیاست. او ادامه می دهد: کل خانواده ما الان داغدار هستند، زن برادرم دختر آقای مهدوی بود، او عضو ...
افشاگری آشا محرابی درباره جزئیات جدایی پدرش از خانواده!
نوجوان بودم او از ما جدا شد و ترجیح داد زندگی تازه ای را تجربه کند. به این ترتیب قرار ما به هم خورد و دیگر خبری از او نداشتم تا وقتی که در تئاتری بازی می کردم و او برای تماشا آمده بود. وقتی مرا دید خیلی تعجب کرد و گفت نمی دانستم که بازیگر شده ای. شاید اگر همان زمان با آن علاقه و انرژی سراغ بازیگری می رفتم بسیار زودتر از این می توانستم به مقصودم برسم. زمانی که او رفت تمام برنامه هایی که برای ...
اعتراف پسر به قاتل بودن مادرش در قتل دخترناتنی اش
خواهرم قرار گرفتم. با پایان دفاعیان دو متهم قضات از پسر 16 ساله مریم خواستند تا به عنوان شاهد در جایگاه قرار بگیرد. این پسر نوجوان گفت: من در ان زمان 7 ساله بودم اما دیدم که مادرم با سعید و منصوره درگیر شد. سعید با دوستانش بیرون رفت و دایی ام به خانه مان آمد. من مشغول تماشای تلویزیون بودم که برای برداشتم یک وسیله به اتاق منصوره رفتم و مادرم را دیدم که پاهای منصوره را با دست گفته بود ...
نجات قاتل آتش افروز از قصاص
درشعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران، با دستوربازپرس سجاد منافی آذر تحقیقات ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران برای یافتن پسر خانواده آغاز شد تا این که روز 26 شهریور امسال بازداشت شد. او به افسر تحقیق گفت: چند ماه پیش می خواستم با دختری ازدواج کنم که پدرم مدتی بعد با این وصلت مخالفت کرد. همین باعث دلخوری ام شد و در کارگاه خیاطی ماندم و به خانه باز نگشتم. آن روز به مقابل خانه پدرم رفتم تا ...
بنیاد در آینه مطبوعات
حرم آقا به خانه برگشتم و موضوع را به پدر و مادرم گفتم. پدرم وقتی موضوع را شنید گفت که پسرم من خودم 32 سال خادم آقا ابا عبدا... بودم. تو هم اگر فکر می کنی راهی که انتخاب کرده ا ی راه اهل بیت (ع) است، برو. اوایل سال 94 بود که با دوستم برای ثبت نام اقدام کردیم، زمانی که از ما دو نفر تست جسمانی می گرفتند به دوستم به خاطر این که چشمانش ضعیف بود اجازه اعزام ندادند، به من هم چون جثه ضعیفی داشتم اعلام شد که ...
نزدیک بود در تایتانیک بازی نکنم
مشکلی که آنجا وجود داشت، این بود که برای آن فیلم استیوود، فقط یک ماه و نیم زمان داشت. از آنجا که من جوان و لاغر بودم و بعد باید در فیلم کمی پیر و چاق به تصویر کشیده می شدم، زمان لازم را نداشتم که به صورت طبیعی و خیلی سریع چاق شوم. به همین خاطر بود که آنجا، تهیه کننده برای من لباسی در نظر گرفته بود که صورت مصنوعی ام را چاق نشان می داد. فکر می کنم در صورتم هم چیزی نزدیک به صد عنصر مختلف فرو کرده ...
حکم اعدام برای مرد 50 ساله که به دختر معلول هم نکرد!
.... جام جم 110 این اخبار داغ را از دست ندهید: گوشی را مخفیانه برداشتم / مطلبی را دیدم که شوکه شدم و از خانه فرار کردم! تصادف پرادویی در ایران / چه بلایی سر این خودرو آمد؟ / عکس چرا این دختر 19 ساله زیبا را سنگسار کردند؟ + عکس پسر 17 ساله افغانی با دختر جوان اروپایی پیش از مرگ چه کرد + عکس ببینید با این زن تهرانی چه کرده اند؟ + عکس دختر سه ساله از بس زیبا بود من کنترل خودم را از دست دادم! ...
در پی اعترافات هولناک زن جوان، لیلا و برادر شوهرش نیز بلافاصله دستگیر شدند!
داشته باشد. تحقیقات در این خصوص و در رابطه با قتل سپیده ادامه دارد. ایران 110 این اخبار داغ را از دست ندهید: گوشی را مخفیانه برداشتم / مطلبی را دیدم که شوکه شدم و از خانه فرار کردم! تصادف پرادویی در ایران / چه بلایی سر این خودرو آمد؟ / عکس چرا این دختر 19 ساله زیبا را سنگسار کردند؟ + عکس پسر 17 ساله افغانی با دختر جوان اروپایی پیش از مرگ چه کرد + عکس ببینید با این زن تهرانی چه کرده اند؟ + عکس دختر سه ساله از بس زیبا بود من کنترل خودم را از دست دادم! ...