سایر منابع:
سایر خبرها
وفات ام البنین (س) در شعر شاعران قم این روزها با دیدن حال تو بانو ... بُغضی گلوی اهل یثرب را گرفته
دوست نه تنها گریست بر تو که می زد بر دل دشمن، شرار آه تو، آذر در کف عباس توست حاجت کونین گرچه جدا شد ورا دو دست ز پیکر دست جدا گشت و دیده شد هدف تیر نیزه به سینه، عمود آهن بر سر بر تو و عباس تو سلام هماره ای پدر و مادرم فدای تو مادر گر بگذارند دشمنان تو، "میثم" گیرد چون جان خود، مزار تو در بر بخشی از سومین شعر او، درباره آن بانوی ...
زندان،نتیجه تنبیه کودک همسایه/کارگری درانتظار خیرین است
کودک همسایه را داشته او را از لبه پنجره خطاب به بچه های مشغول بازی درکوچه آویزان کرده و می گوید این دفعه فقط تا لب پنجره ، من بعد فقط یک بار دیگر فقط یک بار دیگر .... تهدیداتی که فقط برای ترساندن بود خیلی ادامه نداشت و در همین ایراد تهدیدات ناسنجیده آقا خلیل، مادر این کودک که از قضا آن دقایق در حال عبور از کوچه بوده تصویر آویزان شدن فرزندش را از پنجره باز ساختمان خانه روبرویی خودشان می ...
جزئیات قتل قهرمان ملی پرورش اندام ایران با ضربات چاقو! + عکس
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، این قهرمان ملی در زمان خروج از باشگاه در برابر حمله پدرزنش با چاقو قرار گرفت و زمانیکه غرق خون روی زمین افتاد او را به بیمارستان کاشانی اصفهان منتقل کردند. محسن مکتوبیان 28 ساله در حالیکه تلاش پزشکان برای نجات جانش ادامه داشت به خاطر خونریزی زیاد روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرو رفت. با اعلام این خبر به ماموران پلیس Police آگاهی اصفهان تیم ...
سمیرا از جلوی دبیرستان سوار موتور دوست پسرش شد و رفت / در محاصره 3 شیطان صفت بود که ...
: تو یک دختر نوجوان هستی و باید خیلی مراقب خودت و آینده ات باشی. پوزخندی زد و از کنارم رد شد. بعد از تعطیلی مدرسه فهمیدم پسری جوان با موتورسیکلت دنبالش آمده است. بلافاصله به خانه شان زنگ زدم، مادرش از من خواست تعقیبش کنم؛ می گفت خودش را می رساند. یک تاکسی دربست گرفتم و دنبالشان رفتم. پسر جوان ، سمیرا را به داخل خانه ای کشاند. مادر این دختر کج فکر زمانی خودش را رساند که فرزندش ...
توضیحاتی واقعی درباره واقعیت ماجرای نیمروز
...، مراجعه کرده و متوجه شده بودند ماشین کشمیری هم آن جا نیست. من و خسرو تهرانی در نخست وزیری نشسته بودیم که بچه ها این خبر را به ما دادند. شاید 23 ساعت از زمان حادثه بیش تر نگذشته بود. همان جا متوجه شدیم که انفجار کار کشمیری بوده است. از زن و بچه کشمیری هم خبری نبود. معلوم بود با خانواده اش فرار کرده است. بچه های دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری روی تلفن منزل مادر کشیری شنود گذاشتند و متوجه شدند ...
دختر 17 ساله که به خاطر اشتباهات وحشتناکش اشک می ریخت / حرف های زیبای آرمان باعث بی آبروییم شد!
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، دختر 17 ساله که در اتاق مشاوره پلیس فتا اشک می ریخت، در حالی که سرش را میان دو دستش گرفته بود و به آینده تاریک خود می اندیشید در میان هق هق گریه به بیان ماجرای تلخ لانه وحشت پرداخت و گفت: وقتی سال اول دبیرستان را با نمرات خوب قبول شدم به پدرم اصرار کردم تا یک گوشی هوشمند تلفن همراه برایم بخرد.پدرم که از قبولی من در امتحانات خرداد خیلی خوشحال بود گوشی تلفن زیبایی را ...
این دختران و پسران زیبا اگر در پایتخت بودند سوپراستار سینما می شدند، اما حالا کولبر هستند! + عکس
سیل آسا امان نمی داد. در خانه را که باز کرد مادرش سراسیمه دوید طرفش که اهالی او را برده اند بیمارستان. ژیکال بعد از سه روز دل درد و تب و لرز شدید وقتی به بیمارستان پیرانشهر رسیده بود دکترها گفته بودند آپاندیسش پاره شده و باید عمل شود. آفتاب دیگر پشت کوه های کلالین پایین رفته بود. باد سردی که از قله کوه بلند شده بود محکم توی صورتش خورد. دست خالی که نمی شود. ماندم تا با پول بروم. این را مادر محمد ...
پسر شیادی که به بهانه ازدواج دختران دم بخت را فریب می داد و نقشه کثیفش را اجرا می کرد!
110 این اخبار داغ را از دست ندهید: شکایت پدر و مادر افغانی از نامزد دختر بزرگشان / او دختر 8 ساله مان را ربود و به او تجاوز کرد! ماجرای دختر 14 ساله خدمتکار که توسط صاحب خانه و پسرش مورد تجاوز قرار می گرفت! معلم بی رحم بی رحمی که به انواع مختلف به این کودک آزار و اذیت می کرد! حکم متجاوزان دختر دانشجو با پراید سفید اعلام شد! دختر پانزده ساله پس از بی آبرویی در خیابان کشته شد! این دختران و پسران زیبا اگر در پایتخت بودند سوپراستار سینما می شدند، اما حالا کولبر هستند! + عکس ...
المیرا 14 ساله در دام کثیف تبهکاران / او نمی دانست با پای خود به خانه چه کسانی می رود؟!
هفته گذشته زن جوانی با مراجعه به پلیس و تسلیم شکایتی از ناپدید شدن دختر 14 ساله اش خبر داد. دخترم المیرا دیروز برای خرید از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت. هر چه با تلفن همراهش تماس می گیرم در دسترس نیست به همین خاطر احتمال می دهم برایش اتفاقی افتاده باشد. به دنبال این شکایت، با دستور بازپرس سهرابی از شعبه نهم دادسرای جنایی تهران، تحقیقات پلیسی برای یافتن دختر 14 ساله آغازشد. کارآگاهان ...
شوک زهرآگین درگذشت برادر برای کی روش
، هرگز برادرم را از دست نمی دادیم. کارلوس با شنیدن خبرهای تلخ در این 6 نوروزی که از سرگذرانده، همیشه پیغامی برای مردم ایران دارد و پیغامش این است: مهم نیست در نوروز زود برسید یا دیر، مهم این است که برسید و در کنار خانواده تان شاد باشید و خوش بگذرانید. پس همیشه دوست دارم راننده ها حوصله داشته باشند. صبور باشند و احتیاط به خرج دهند. تلخ نیست که در سال جدید این اتفاق ها بیفتد؟ آرزوی کی روش ...
آتش بازی زندگی پسرم را تباه کرد/ بالن آرزوها را انتخاب می کنم
آن قدر خطرناک است. وی همچنین گفت: برادرم اغلب در خانه یکی از اعضای فامیل نارنجک درست می کرد و تنها یک بار در منزل خودمان من وی را در حال نارنجک درست کردن مشاهده کردم. از این رو، والدینم از این اقدام برادرم بی اطلاع بودند و من هم تصور نمی کردم که نارنجک تا این حد خطرناک باشد. اکنون برادرم از کاری که انجام داده اظهار پشیمانی می کند ولی افسوس که دیگر پشیمانی سودی ندارد. تجربه ...
جنایت نیم میلیاردی زندانی فراری/ مرد همسر کش، 13سال در دو راهی اعدام و بخشش/ قتل عجیب جوان 27 ساله
خبرنگارجنایی ایران 23 دی امسال مردی به کلانتری 131 شهر ری رفت وبا تسلیم شکایتی به مأموران گفت: برادرم وحید(32ساله) دو روز قبل از خانه اش در شهر ری بیرون رفته و به طور مرموزی ناپدید شده است. حالاهم بشدت نگرانش هستیم. به دنبال اعلام این گزارش، پرونده با دستوربازپرس جنایی تهران دراختیارکارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت وتیمی ازمأموران مسئول تحقیق دراین باره شدند.برادر مرد گمشده ...
نصوحی پور؛ شهیدی که پست ریاستی جمهوری را نپذیرفت/ به لبنان رفت تا چریک تربیت کند
حرکت ماندیم، بعد از سه روز به همرزمان خود گفتم مرگ یک بار شیون هم یکبار، تا کی می خواهیم اینجا و در این وضعیت بمانیم فردا صبح فرار می کنیم و صبح روز بعد پا به فرار گذاشتیم، در این حین به شدت گلوله باران شدیم و حتی یک تیر هم به من اثابت نکرد به همین دلیل می گویم لیاقت شهادت را ندارم . وی بیان داشت: یوسف همان شب زمانی که همه اهل خانه به جز من در خواب بودند آنان را تماشا کرد و گویی در حال ...
وقتی تهران بلدیه شد
همین کوچه بن بست کناری ، خانه خریدیم و بعد چون کوچک بود ، فروختیم و آمدیم اینجا... این ها را زن میانسالی می گوید که در خانه قدیمی 240 متری خود همچنان زندگی می کند: ... دو تا از بچه های من همینجا درس خواندن ، دانشگاه تهران مدرک گرفتن و برای ادامه تحصیل رفتن خارج ، 6 تا بچه دارم... ، خانه ام ورثه ای است ، سه دانگ آن برای من و سه دانگ دیگرش هم برای پدرم هست... ، خواهر و برادرهایم خانه در بالای شهر ...
روایت 34 سال چشم انتظاری خانواده شهید جاوید الاثر
رضا معصومیان می گذشته است که پسر عموی وی مهدی معصومیان شهید می شود و پس از آن است که خانواده این شهید جاوید الاثر به همراه مراسم سالگرد پسرعمویش مهدی، برای محمد رضا نیز ختم می گیرند. خواهر شهید جاوید الاثر محمد رضا معصومیان می گوید: بعد از سال ها از برنگشتن پیکر برادرم، مادرم می گفت من همیشه نیستم و نام پسرم گم می شود باید برایش قبر بگیریم بنابراین از بنیاد شهید تقاضای قبر برای برادرم ...
می گفت سوریه برایم یک دانشگاه است/ پسرش هنوز نمی داند پدر شهید شده است!
دیده بودم.. وی ادامه می دهد: سال 85 محمد با خانواده اش – مادربزرگ، مادر و پدر و عمویش – به خواستگاری من آمدند آن روز در خانه ما جشن حنابندان خواهرم برگزار می شد، من دختر دوم خانواده و متولد 1362 هستم. به یاد دارم، زمانی که می خواستم برای مهمانان چایی ببرم خیلی دلهره داشتم اما با دیدن مادر محمد که خانم بسیار فهمیده ای بود آرام شدم به جز من مادرم هم از دیدن آنها بعد از مدت ها خیلی هیجان ...
ام البنین(س) و تولدی نورانی در اسلام/ با شهادت چهار فرزنددر کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر ...
، مادر ام البنین، بانویی ادیب و کامل و عاقل بود. آداب عرب را به دخترش آموخت و هر آنچه مورد نیاز یک دختر است در زندگانی از مسایل مربوط به خانه داری و اَدای حقوق و همسرداری و غیره را به او یاد داد. تاریخ تولد ام البنین: در مورد تاریخ دقیق ولادت حضرت ام البنین اطلاعی در دست نیست و تاریخ نگارانْ سال ولادت او را ثبت نکرده اند، ولی یاد آور شده اند که تولد پسر بزرگ ایشان، حضرت ابوالفضل ...
شهیدی که پای رفاقت جان داد +تصاویر
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از" دزفول امروز": گوشی تلفن به صدا در می آید بنا بر پی گیرهای قبلی ام شماره منزل مادر شهیدی را پیدا می کنم، شماره ای که چند روزی می شد انتظارش را می کشیدم، تلفن را بر می دارم و با منزل شهید تماس می گیرم بعد از چند بوق صدای مادر اهل دلی را از پشت تلفن می شنوم، خودم را سریع معرفی می کنم و قرار دیداری ترتیب می دهم. گویا ...
طنز؛ از شایعه تا واقعیت
پیشرفت تکنولوژی بابا هم مجبور شد که ابزار کار خود را تغییر دهد. اوایل خوراک خبری خود را از میان بلوتوث ها پیدا می کرد و تمام مدت فیلم های بازیگران و خواننده ها را پخش می کرد تا این که خیلی اتفاقی مادر قضیه فیلم ها را فهمید و تلفن همراه بابا را ضبط کرد و به مراجع ذی ربط (عمه ام) تحویل داد. بابا چند وقتی حال و روز خوشی نداشت و بهونه می گرفت. دست و دلش به کار نمی رفت. دیگر قدرتش را از دست ...
زندگی به "سبک شهدا" با مروری بر خاطرات همسران و مادران شهدا
یابد و امنیت و آرامش روحی و روانی به وجود می آید. مادر شهید محمدطاهری – خانم صدیقه شیرمحمدی- خاطره ای از مراسم ازدواج پسرش را اینچنین نقل می کند: در روستای محل زندگی مان رسم بر این بود که عروس را تا چند روز روی تختی کنار داماد می نشاندند و زنان و دختران روستا به دیدن آنها می آمدند. آب و آیینه و قرآن را در برابر عروس و داماد گذاشتم. محمد قرآن را گشود و چند آیه ای خواند و از خانه خارج شد. به او گفتم ...
شهید گمنامی که می خواست جسدش را مادرش نبیند
زیر سرش میگذاشت تا بخوابد. عروس این خانواده می گوید: شهید در خانه ما درس می خواند خودش علاقه زیادی به جبهه داشت با اینکه پدر و مادر شهید 2بار رفتند او را از بسیج آوردند اما رفت خیلی طولی نکشید 12 روز بعد؛ خبر شهید شدن را آوردند، فکر می کردیم جسدش در بیمارستان است اما سه ماه تمام بیمارستان های شهرها و مزار شهدا را گشتیم اما هیچ جا نبود هنوز هم چشم انتظار بازگشت اوهستیم. وی از ...
مادر آتش نشان شهید: نمی دانستم که سعادت پسرم جان دادن خودش برای نجات دیگران است.
پدر این آتش نشان فداکارکه با گذشت بیش ازچهل روز از فاجعه، هنوز با بغضی درگلو خفته از تک پسرش حرف می زند، تنها دلگرمی اش را بعد ازخدا، حضور تنها دختر و همسرش دانسته وبه خبرنگارحوادث ایران می گوید: خودم را آرام می کنم تا بتوانم به سلامت کنار خانواده ام باشم اما با خودم می گویم این انصاف نیست که من نفس بکشم و پسر 26 ساله ام زیرخروارها خاک آرمیده باشد. اما چه کنیم که دست سرنوشت برایمان اینگونه رقم ...
داغ فرزند چقدر تلخ است؟
نبض ما – گردآوری ما درک نمی کنیم. یعنی حتی نمی توانیم خودمان را جای آن ها قرار دهیم. می پرسید چه کسانی؟ اصلا یعنی چی؟ بگذارید مثالی بزنم. حتم دارم خودتان می فهمید. لحظاتی را تصور کنید که در خانه همه دور هم جمع هستند. مادر خانواده چای بعد از غذا را آورده است. بچه ها از سر و کول پدر بالا می روند و غرق شادی اند و پدر دلگرم به آن که لبخند آرامش ...
مرگ مرموز برادر منتقد سرشناس سینما
پیرش بود و می خواست هر چه زودتر مادر یا خواهر و سایر بستگانش را ببیند. وقتی از سفر رسید خنده از روی لب هایش محو نمی شد. بعد هم به مادر گفت: می خواهم امسال با بدنی پاک و به دور از مواد، سال نو را در کنار شما باشم و... داریوش پس از استراحت یک روزه، تلفن همراه مادر را برداشت و از خانه خارج شد. در میان راه با برادرش تماس گرفت و جویای احوالش شد اما دقایقی بعد در حالی که احساس می کرد دنیا دور سرش می چرخد ...
بگذار که این جاده خطر داشته باشد
. برای تأمین هزینه های زندگی دست به کار شدم و در خانه آرایشگری و تزریقات انجام می دادم. تنها دلخوشی ام فرزندانم بودند. یک سال بعد از شهادت همسرم این بار حشمت الله تصمیم گرفت به جبهه برود. وقتی از این موضوع باخبر شدم مخالفت کردم و گفتم حشمت تو بعد از پدر، مرد این خانواده هستی و باید از خواهرها و برادرت مراقبت کنی. پدرت شهید شد و تو باید درس بخوانی و از ما مراقبت کنی. قسم اش دادم تا شاید او را منصرف کنم ...
به شهادتشان رضایت دادم/ وقتی دیدم آقا راضی هستند، خوشحال شدم
یافت می شود. اما در سال های اخیر، به خاطر حوادث تلخ پیش آمده، باز هم با زنان و مادران و همسرانی مواجهیم که مردانه پشت سر مردانه شان ایستاده اند و آنان را عازم جبهه هایی فراتر از مرزهای سرزمینی می کنند. شاید حرکت این زنان متفاوت تر باشد، چون این بار بیش از همه پای دین و ناموس شیعه در میان است و نه پای وطن. در این میان آشنایی با مادری که سه پسرش را با رضایت قلبی عازم میدان نبرد در سوریه می ...
طنز؛ پیام نوروزی ترامپ
این است: برین دم خونه خودتون سفره هفت سین بچینین! . مسعود کیمیایی خطاب به ترامپ گفت: مرا مادرم نام مرگِ تو کرد/ زمانه مرا پتک ترگ تو کرد و بعد با صدای بلند گفت: پولادی! قمه رو بده بابا! . پرویز پرستویی تا مسعود کیمیایی را دید، تنها کاری که از فن بازیگری یاد گرفته و آن هم جمع کردن اشک توی کاسه چشم هاش است، با گریه گفت: من فقط می خواستم فراموش نشم! واسه همین ضد فیلم شما و خودتون نامه ...
این مرد سنگین وزن را نمی توانند از بیمارستان به خانه ببرند+عکس
.... این مادر دل شکسته در حال حاضر برای پیدا کردن یک خانه ویلایی از انجمن های مسکن یاب درخواست کمک کرده است. پل نخست با یک عفونت در ناحیه پا روانه بیمارستان شد که در نهایت با انجام بیوپسی بیماری وی سرطان تشخیص داده شد. مادر وی خاطر نشان کرد: "این یک حس غریزی است که یک مادر بخواهد در کنار پسرش باشد. فکر نمی کنم خواسته ام در مورد بودن پسرم در خانه زیادی باشد. من دل شکسته ام، این که فرزندت را از دست ...
بازار جدید فحشا در تهران؛ پسران تن فروش برای زنان مایه دار!
...، اما به راحتی با وسایل موجود درآنجا می توان فهمید که از این مکان به عنوان آتلیه عکاسی استفاده می شود. بعد از چند دقیقه زنی با موهای شرابی و آرایش ملایم وارد می شود. خانم هاشمی صاحب این خانه است و شغل رسمی او عکاسی است؛ اما کار این آپارتمان به همین جا ختم نمی شود. خانمی که لیوان شربت خود را می نوشد، می گوید: مادر من سال ها دختران زیادی را تعلیم داده است و بعد از مرگش من این کار را ...
مادر ملی پوش کشتی ایران سودای تماشای جام جهانی را دارد
آن همه چیز عادی شد و دوباره شور و هیجان به سالن برگشت.او مادر امیر قاسمی منجزی بود که رفته بود کشتی پسرش را تماشا کند.خانم کبری قاسمی.مادری که همه دارایی اش همین فرزندش است.به قول خودش جانش به جان امیر بسته است.اصلا نمی تواند تنهایش بگذارد و هر مسابه مهمی که داشته باشد او باید از نزدیک آنها را تماشا کند. چند روز دیگر مسابقات جهانی کشتی فرنگی آغاز می شود.این بار قرار است آبادان میزبان این ...