سایر منابع:
سایر خبرها
“حسن روحانی” را نمی شناسم / هر کلاش و کلاهبردار مالی دمش به یک جایی و مسئولی وصل است / شهید کاوه را از ...
دو حالت برایش وجود دارد یا اینکه کارش را بلد بوده یا اینکه خدا دوستش داشته است یا اینکه هر دو گزینه در موردش مصداق داشته است. در هر صورت ما همه تلاش خود را می کنیم که مردم را با سالن سینما آشتی بدهیم. من معتقدم که شاد کردن مردم و امید دادن در سینما مثل جهاد می ماند.بگذار یک خاطر تعریف کنم. یک آقایی به نام ماشاالله شهیدی بود، تقریبا نود سالی داشت. کسی بود که همراه با ارحام صدر هنر سیاه ...
گفت وگو با پل استر ؛ نویسنده محبوب آمریکایی
، بلعنده، پایتخت چهره های انسانی می داند. شخصیت های جوان رمان 4 3 2 1 شهر را طوری می پرستند که فقط بچه های اهل نیوجرسی می توانند این شکلی دوستش داشته باشند: بهشت دیوانه کننده ای است، قابل دیدن اما دست نیافتنی است. در رمان هایی مثل دیوانگی در بروکلین و سانست پارک ، نیت مشهود استر دیکنزی است. او این کتاب ها را با شخصیت های کوچکی از نژادها و سنین طبقه بندی شده دارند، پر می کند و می کوشد صدای ناهنجار شهری را ...
ماجرای نجوای "شهید حافظی" در شب عملیات
. یک شب مانده به عملیات با اشتیاق زیادی که دارم وارد گردان می شوم. نشسته ام منتظر فرمانده. آقای حافظی که می آید با دیدن یکی از نیروهای اطلاعات و عملیات لشگر21امام رضا(ع) انگار دنیا ر ابهش داده باشند، با روی گشاده از من استقبال می کند و من گویی سالهاست این مرد را می شناسم، ازخوشحالیش خوشحال می شوم و نیروی مضاعفی می گیرم. شب عملیات است. عملیاتی که با نام بدر و با طرح و نقشه قبل ...
عمل قبیح موتورسواران با جوان 17 ساله در سعادت آباد! + تصویر
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، در این جنایت که شامگاه 23 مرداد سال 91 در سعادت آباد تهران رخ داد، نوجوان 17 ساله ای به نام علیرضا به قتل رسید و تیم جنایی پس از حضور در محل حادثه به تحقیق در این باره پرداختند. یک شاهد در این باره گفت: من همراه با دوستم علیرضا (مقتول) سوار موتورسیکلت بودیم که پس از توقف در سعادت آباد ناگهان دو پسر جوان به علیرضا حمله کردند و یکی از آنها اسپری گاز اشک ...
سرقت جهیزیه نوعروس در روز جهازبرون
به گزارش جام نیوز ، چندی پیش مرد موسفیدی که برای عروسی دخترش ثانیه شماری می کرد، برای انتقال بخشی از جهیزیه دخترش در خیابان به انتظار وانت ایستاد و دقایقی نگذشته بود که مرد جوانی پیش پایش ترمز کرد. پدر تازه عروس سوار بر وانت شد و از راننده جوان خواست ابتدا به خانه یکی از دوستانش که علی نام دارد، بخشی از جهیزیه دخترش را که در پارکینگ آنها به امانت گذاشته بود، بار وانت کرده، سپس به خانه ...
مشاغلی که نوروز پیک کاری آن هاست
این گزارش به سراغ برخی از این مشاغل رفتیم، از آنان پرسیدیم که وقتی به جای نشستن بر سر سفره هفت سین و بودن در کنار خانواده، مشغول خدمت هستند، چه احساسی دارند، از آنان پرسیدیم که تلخ ترین و شیرین ترین خاطره نوروزی که در محیط کار برای آن ها رقم خورده را برای مخاطبان ایسنا بگویند، خواستیم گفت وگوی صمیمانه با آنان داشته باشیم و یک بار هم از پشت صحنه شغلی آن ها بنویسیم؛ پلیس، محیط بان، آتشتشان ...
خوشحالی حسین فریدون از عدم تائید آیت الله هاشمی
.... بعد کم کم دیگر رسانه ای شد و در سایت ها و اخبار مجازی مطرح شد. به نظرم آن شب، شب سختی برای آقای روحانی بود. من که ارتباط تلفنی با تلفن داخلی شان گرفتم ایشان خیلی ناراحت بود و من خودم خیلی خوشحال بودم و می گفتم آقای هاشمی با این آمدنش معادله را به هم خواهد زد. احمدی نژاد منفک خواهد شد چون بالاخره آقای هاشمی یک مقبولیت فراگیر به عنوان مرد عبور از بحران ها و مرد عمل و به عنوان یک عملگرای ...
رحمتی بزرگترین حسرت اش را فاش کرد
سرویس ورزش جوان ایرانی مهمترین و داغ ترین اخبار ورزشی: به گزارش افکارنیوز ، با سیدمهدی رحمتی یک مصاحبه مفصل انجام دادیم و از او خواستیم از واژه های شاد و توأم با شوخی استفاده کند تا آن روی سکه را هم ببینیم و این تصور که خشک است و خشن، از بین برود. رحمتی جدا از بحث فنی، انسانی است که روزهایی سخت را پشت سر گذاشته و خودساخته رشد کرده و در این فوتبال امثال او به هرجا برسند، حق ...
یک فنجان چای نوروزی با مهران غفوریان
عطاران هم حضور داشتند. خیلی مشتاق بودند تا با یک همکاری شما را به عرصه کارگردانی برگردانند. چرا و چطور همه شما را دوست دارند؟ چرا اصرار به بازگشت شما دارند؟ این دوست داشتن چه از طرف مردم و چه از طرف همکاران خودم یک نعمت الهی است. این را کاملا بدون اغراق می گویم. قصد تعریف از خود را ندارم اما این علاقه مردم نسبت به من بسیار گسترده است. خیلی خوشحال هستم از اینکه یک عده مخاطب دارم که همیشه ...
هرم تنور سیاست در تابستان 95/از نصیحت سیاسی مطهری تا خودکشی یک کارگزارانی
گریز از شرایط استفاده کردیم / عارف نشان داد چند نفریم/ تیم رسانه ای دولت حرفه ای نیست/ مردان دولت، رئیس جمهور را همراهی نمی کنند فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: ما از آقای روحانی به عنوان نقطه گریز از شرایط استفاده کردیم؛ آقای روحانی با عملکرد خودش نشان داد که فراتر از انتظارات ماست. *کنعانی مقدم: باید در اجرای برجام با آمریکا مقابله به مثل شود/ لزوم بازنگری در اجرای برجام ...
هفت راه برای افزایش برکت عید
. یک پتو برای شما آوردم. ما جهازیه را درست کردیم. این را عیدی ما حساب کنید. اگر می خواهید برکت داشته باشد 1- نماز را در سفر بخوانید. آغاز سالتان را با نماز شروع کنید. حرکت خوبی است که وقت سال تحویل مردم در امامزاده ها و ائمه و مسجدها می روند. سر سفره هفت سین می نشینند و دعای محول الحال می خوانند. یعنی با خدا و پیغمبر شروع کنید. صدقه برای خودتان ندهید، برای همه بدهید. چند تا همسر برای بی همسرها ...
متاگپ | ایمان موسوی: جواد نکونام فوتبال مرا خراب کرد / نکونام چندین نفر از بازیکنان استقلال را علیه قلعه ...
! من همون جا گفتم که چنین کاری رو نمی کنم. دوباره من رو چهار پنج جلسه از فوتبال محروم کردن! من اون سال فولاد خوزستان بودم؛ دوباره اونجا جواد نکونام پیغام داد که نگران نباش، من مثل کوه پشت تو هستم... من همونجا گفتم آقا جواد من دیگه هیچ انتظاری از تو ندارم، تو یه جوری رفتار کردی که مردم فکر می کنن من با پارتی و پول رفتم استقلال؛ آقا من دوست دارم این واقعیت ها رو مردم بدونن، من سابقه تیم ملی جوانان رو ...
ماجرای خواندنی عشق یک نوجوان 16 ساله
محمد بلوری در مطلبی با عنوان نامه های دو ریالی عاشقانه در روزنامه ایران نوشته است: نوجوانی شانزده ساله بودم که دو روز مانده به تحویل سال نو در کوچه مان عاشق ملیحه، دختر مرتضی خان باغبان شدم. آن روز از مدرسه برگشتم دیدم مادرم سرگرم چیدن سفره هفت سین است. تا پایم را به ایوان گذاشتم مادرم صدایم زد: پسرم برو به خانه مرتضی خان باغبان یک گلدان گل سنبل بگیر بیار پای سفره هفت سین بذاریم. بابات پولش را هم ...
روایتی از زندگی و زمانه
. کسانی بودند که صبح تا شب در قنات کار می کردند و نیم کیلو ارزن می گرفتند؛ قحطی بود؛ حبوبات نبود و مردم از علوفه استفاده می کردند. در روستای ما وضع هفت هشت خانوار خوب بود که یکی ما بودیم. ** پیروزی بزرگ والفجر 8 عملیات پیچیده و سختی بود. کمی از ساعت 10 شب بیستم بهمن ماه 64 گذشته بود که رمز عملیات والفجر 8 خوانده شد و رزمندگان ایرانی در یک جنگ سخت و ابتکاری، فاو را فتح کردند. هاشمی و ...
زن و دختر در خلوتگاه مردان پولدار نقش کثیفی را بازی می کردند / مرد بی غیرت دستگیر شد
آمدند و ناگهان رفتارها و گفتارهای عجیبی داشتند. وقتی رفتند از اینکه اتفاق خاصی نیفتاده است، خوشحال بودم، البته به نوع رفتارهای زن جوان حتی دخترش مشکوک شده بودم. آنها بیشتر نقش بازی می کردند و مشخص بود در نهایت مراقب رفتارشان هستند. هنوز ساعتی از رفتن آنها نمی گذشت که موبایلم زنگ خورد و مردی با صدای خشن و گرفته ادعا کرد فیلمی از من دارد که نشان می دهد به همسرم کرده ام و زنی با دختر ...
این پسر جوان از بالکن وارد اتاق خواب همسایه شد و...
کمدهای مختلف از سوی مادر، دختر و پسر خانواده نگهداری می شد، دست زده اند. در بالکن طبقه دوم، آثار شکستگی شیشه پنجره اتاق پسر خانواده دیده می شد که نشان می داد دزدان با رساندن خود به بالکن توانسته اند به داخل خانه نفوذ کنند. مرد 50 ساله که تعجب کرده بود، به ماموران گفت: من مدیرعامل یک شرکت هستم و پس از یک سال کار و خستگی با فشارهایی که به خانواده ام وارد کردم، تصمیم گرفتم به مالزی ...
طنز تعطیلاتی 6) ماجرای خلاقیت علی واکسیما ، اولین واکسی سیار کشور
اندازی کرده است. پاتوق او این روزها حوالی میدان هفت تیر است. بعضی وقت ها هم اطراف فرمانیه بساط می کند، شاید تا دیروز، رهگذران بی تفاوت از کنار علی واکسیما عبور می کردند اما این روزها مردم به خاطر ماشین جدیدی که او طراحی کرده حسابی کنجکاو می شوند تا ببینند ماجرا از چه قرار است. علی حسن خانی ام اما کمتر کسی مرا با این نام و نشان می شناسد. بیشتر مردم، علی واکسیما صدایم می کنند. 40 سال دارم و 20 ...
سمیه در خانه دوست پسرش پنهان شد تا خبر 100 میلیون تومانی از ترکیه رسید!+عکس
داشتم به پدر سمیه زنگ نزدم. با ادعاهای بیگناهی جوان 22 ساله، کارآگاهان به پدر سمیه آموزش دادند در صورت تماس مرد گروگانگیر از ترکیه به دروغ ادعا کند که حاضر است 100 میلیون را پرداخت کند. در ادامه با تماس گروگانگیر با خانواده سمیه، کارآگاهان در اقدامی زیرکانه با موبایل وی تماس گرفتند و این جوان که صدایش نشان می داد خیلی خوشحال است گفت: یوسف! خبر خوش، خانواده سمیه پول را پرداخت می کند. بر این ...
داستان فرح و ویدا؛ یکی زن شاه و دیگری زنی ضد شاه
دو زن ایرانی، هر دو در سوگ فرزند و دور از زادگاه، یکی منتقد گذشته و آن یکی بر مواضع باقی مانده، دو زن ایرانی که میانه دهه 30 در دانشگاه معماری پاریس به هم رسیدند، دو دوست یکی فرزند سوم خاندانی اصیل و آن یکی تنها دختر مادری بیوه و خیاط. محمدرضا پهلوی سرنوشت این دو زن را از هم جدا کرد، یکی شد ضد شاه و آن یکی زن شاه. دو زن آواره ایرانی در پاریس یکی تاب دوری تنها فرزند را نداشت و آن یکی مانده بر میراث خاندانی دربه در. حالا مرگ برای همیشه راه ویدا حاجبی تبریزی را از فرح دیبا جدا کرد. ...
2 جوان رعنا و رشید گمشده اند!
. نه در لابه لای صفحات روزگار. یکی در خیبر و یکی در ارتفاعات مهران . هیچ آگهی برای این 2 گمشده نمی توان منتشر کرد. مثلا بگوییم: به هر کسی که از این دو جوان رعنا و رشید اطلاعاتی داشته باشد، مژدگانی خوبی تعلق می گیرد؟ آیا می شود این کار را کرد؟ چه کسانی از این دو برادر اطلاع دارند؟ آن دو سرباز بعثی که جنازه نیمه جان علی خلیلی و دوستش را در ارتفاعات غرب کشان کشان پشت وانتی ...
شعر در مورد سیزده بدر از شاعران منتخب و جدید
این سرا برون کنید سیزده بدر کنید سیزده، هزار تکه می شود به دست تو خنده سر کنید سیزده هزار مرتبه دعا کنید سال، سال مرگ لشگر غم است جامه نو کنید سیزده از این سرا به در کنید... شعر سیزده بدر آمدی نحسی سیزده را به در کنی آمدی نحسی ات را در میان ما خوش یُمن کنی پس با کفش هایت روی پشت ...
جزئیات جذاب ازواپسین لحظات زندگی هیتلر
با من کرد؟ تمام افرادی که پرواز هس به بریتانیا مطلع بودند، دستگیر و راهی اردوگاه کار اجباری زاخسنهاوزن شدند. * رودُلف والتر ریچارد هِس در اسکندریه مصر متولد شد. رودلف هس یکی از چهره های موثر حزب نازی و معاون آدولف هیتلر به شمار می رفت. قبل از حمله آلمان نازی به شوروی هس در پروازی انفرادی به سوی اسکاتلند تلاش هایی را برای برقراری صلح با انگلستان انجام داد، اما قبل از آنکه موفق شود ...
مدیریت های خودمانی
: لطفا به من بگویید اگر بخواهم غذای کافی به دست آورم چه کار کنم؟ شیوانا به آشپزخانه رفت و گفت: هر چه را آشپز می گوید تا ظهر انجام بده. پسر تنبل تا ظهر در آشپزخانه کار کرد و ظهر به اندازه کافی غذا خورد. او خوشحال و خندان نزد شیوانا آمد و گفت: چه خوب شد راهی برای نجات ازگرسنگی پیدا کردم و بعد خوشحال و خندان برای تامین شام خود به آشپزخانه برگشت . پدر پسر تنبل با تعجب به شیوانا نگاه کرد و از ...
زندگی یکی از دانش آموزان عروج کرده مدرسه علویان
سالها من دوران راهنمایی را می گذراندم. یک بار هم مردم تظاهر کننده از جلوی ساختمانی عبور کردند که من و پدرم آنجا کار می کردیم. من از یک لحظه غفلت پدر استفاده کردم و خودم را در صفوف مردم جا دادم. بهر حال ما این دیده های خود را برای مردم تعریف می کردیم و اهالی روستا از رویدادها مطلع می شدند. ***بعد از پیروزی انقلاب چه فعالیت هایی را آغاز کردید؟ - رفت و آمد من به شهر ادامه داشت و من ...
کار و کارخانه درست مثل فرزندم بودند
به او می دهد، می گوید: حرکت ما سر و ته شده، ما خودمان اتوبوس ساز بودیم و حالا کارمان به جایی کشیده که از روس ها می خواهیم اتوبوس بخریم. اصغر قندچی پدر کامیون سازی ایران در داخل سوله قدیمی و بزرگ شرکت ایران کاوه به آهستگی قدم می زند و با نشان دادن گوشه و کنار سوله از روزهایی حرف می زند که کارگران بسیاری مشغول به تعمیرات کامیون ها ی ماک بودند؛ گاراژی که حالا تنها با قطعات باقی مانده قدیمی کامیون ها ...
سیاه، نمایی از ایران نیست
قیصر در فیلم تو قهرمان داستان به پیرمردی که این عمل شنیع را با همسر جوانش انجام داده است فقط یک سیلی می زند و در فیلم فروشنده تو ملت غیور ما را فاسد و زناکار معرفی کرده ای آن هم "یک پبرمرد کاسب را " می دانی که در اسلام و فرهنگ مردم ما " کاسب حبیب خداست." اما در فیلم "فروشنده" شما پیرمردان کاسب مسلمان ایرانی را زنا کار نشان می دهید. چند درصد مردم ما اینگونه اند اصغر؟ هیچکس نقش حضور و حمایت کاسب ها ...
یکی از اون شعبده های قدیمی اینه که به طرف بگی دوستش داری
داستان کوتاه: مصطفی مستور منصور توی اتاق دراز کشیده بود و سیگار می کشید. گفت: به گمون من تهِ تهِ تهِ همه عشقها فقط یه چیزه و مردها به عنوان شعبده بازترین و حقه بازترین موجودات روی زمین می تونند اون یه چیز رو تو میلیونها شکل بسته بندی کنند و باهاش میلیونها زن رو خر کنند. سیگارش را تکاند روی جلد تذکرةالشعرا و دود غلیظی از بینیاش بیرون داد. چیزی از موضوع سوفیا به او نگفته بودم ...