سایر منابع:
سایر خبرها
اعتکاف دریچه ای به دریای عبودیت الهی/ اعتکاف زمینه ساز سبک زندگی
که اعتکاف در دل های جوان آنها چه شور و حالی برپا می کند. به واسطه یکی از دوستانم که دبیر پرورشی است با چند نفر از دانش آموزانی که در اعتکاف ثبت نام کرده اند هم صحبت شدم. سارا دختر نوجوان 16 ساله است که امسال برای اولین بار به همراه مادرش در مراسم اعتکاف حاضر شده است وقتی با او حرف زدم از یک موضوع ناراحت است. سارا دلش می خواست با دوستان و همکلاسی های مدرسه اش در ...
آقای گلی که حالش خوب نیست!
کردم و بازی ام نیز طوری بود که همه مرا با دست نشان می دادند. سپس در سال 79 وارد تیم نوجوانان دهداری شدم و حسین بادامکی یکی از مربیان ما بود. دهداری تیم بازیکن سازی است که بازیکنان از آنجا به ابومسلم تزریق می شوند. بعد از آن به تیم شهرداری مشهد رفتم و سپس از سال 85 وارد فوتسال شدم. *چه شد که فوتبال را رها کرده و به فوتسال آمدی؟ زمانی که در رده جوانان شهرداری مشهد توپ می زدم ...
سفر به ایران از نگاه جهانگردان آمریکایی
مسافرانی صحبت کردیم که در سال گذشته از این کشور بازدید کردند. دوستی ملت ها به خاطر دشمنی های تاریخی بین ایران و آمریکا فکر می کردم مردم ایران، آمریکایی ها را دوست ندارند ولی بعدا متوجه شدم طرز فکرم درست نیست. ایرانی ها نسبت به آمریکایی ها خیلی کنجکاو هستند و به آنها علاقه دارند. بیشتر مردمی که ما با آنها ملاقات کردیم، دوست داشتند به ایالات متحده سفر کنند. آنها می توانند دولت ...
روایت خیانت هایی که عادی شده اند
وقتی یک نفر پشت بنز می نشیند، دیگر نمی تواند پشت ماشین دیگری بنشیند. شاید اوضاع کار من همین طور بود. نمی خواهم بگویم آن دوره ای که من کارم را شروع کردم وضعیت تئاتر خیلی عالی بود ولی آن دوره حداقل پس از انقلاب تجربه نشده بود. زمانی که من در سال 72-71 دانشجو بودم، چراغ های راهرو تئاترشهر خاموش بود و در آن چندان کار نمی شد. بعد از اینکه دکتر رفیعی کار کرد، همه به تماشای تئاتر ایشان آمدند چون سال ها ...
روایت خیر و شر
...، چون دو انگشت وسطی هر دو دستم یک اندازه اند؛ اما مجبورم با آن چه هست، بسازم. از حمام کردن بدم می آید، و همین طور از سگ ها و از سروصدا هم نفرت دارم. خواهرم کانستنس را دوست دارم و ریچارد پلنتجینت و قارچ آمانیت فالویدیز را که همان قارچ سمی و کشنده است. بقیه افراد خانواده ما مرده اند. آخرین باری که چشمم به کتاب های کتابخانه در قفسه آشپزخانه افتاد، دیدم از مهلت برگشت شان بیشتر از پنج ماه گذشته. اگر ...
هزینه زیادی دادم، اما می ارزید
؛ اتفاقی در سکوت کامل خبری، اما پیام این جایزه واضح بود، زحمات او نادیده گرفته نشد و بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب، هویت کاری او به عنوان یک بانوی آوازه خوان به رسمیت شناخته شد. در روزهای مانده به عید، در میان عطر سنبل ها و سبزه ها با او به گفت وگو نشستم و دلم می خواست بعد از سال ها از دلایل ماندنش بدانم. الان که 60سالگی را پشت سر گذاشته اید، از اینکه در این شرایط مانده و کار کرده اید ...
حبس برای دختر عاشق پیشه ای که وارد باند سرقت شد
سوی مأموران پلیس لب به سخن گشود و گفت: هنگامی که کودک بودم، پدر و مادرم از یکدیگر طلاق گرفتند و من با مادرم زندگی کردم، یک برادر نیز دارم که معتاد است و با ما زندگی نمی کند. از کودکی تا امروز از داشتن یک مرد در زندگی ام محروم بودم. برای همین بعد از آنکه امیر چند باری سر راهم آمد و از من خواست با او دوست شوم، قبول کردم. مدتی از دوستی من و امیر نگذشته بود که عاشقش شدم. امیر همه زندگی ام شد و چشمانم ...
خبرهایی از جشنواره جهانی فجر
باکیت موکول (که بازیگر بوده و عضو اتحادیه فیلم برداران است) و دستان ژاپار اولو است. آن ها پیش از این با فیلم شان به سه جشنواره دیگر هم رفته اند که مهم ترین شان جشنواره جهانی مونترال بوده که جایزه زنیت طلایی بهترین فیلم اول داستانی را برای شان به ارمغان آورده است. کارآموز درباره اِیمن یک افسر 28 ساله دارالتأدیب است که به زندان بزرگسالان منتقل می شود. او در آن جا با رحیم دوست می شود که ...
دستگیری - مارمولک های کثیف - در لانه پلمب
... من که با این حرکت احساس ترس کرده بودم، خودم را به گوشه صندلی چسباندم و از راننده خواستم که مرا پیاده کند ولی هنوز کلامم را کامل نکرده بودم که ناگهان آن جوان دهانم را با دست گرفت و سرم را زیر صندلی برد. دیگر فریادهایم به جایی نمی رسید و کسی صدایم را نمی شنید. تا این که آن ها مرا به ساختمانی بردند که در میان زمین های خالی ساخته شده بود. من برای فرار از دست آن ها همه طلاها و کارت عابربانکم را ...
روایت صادق کرمیار از دیدارنویسندگان با رهبر معظم انقلاب
روزنامه خراسان: چندی پیش تعدادی از نویسندگان به محضر رهبر انقلاب رفتند و با ایشان دیداری داشتند . این روایت به قلم صادق کرمیار این طور بیان شده است: بعد از حدود دو ساعت گپ و گفت ادبی و هنری به یاد ماندنی، آقا با تک تک نویسندگان خداحافظی کردند تا اگر حرف نگفته ای مانده بود، جلوی در بگویند. براساس آنچه به یاد دارم، گفت وگوی خداحافظی با ابوالفضل زروئی نصرآباد طولانی تر از بقیه ...
اعتراض شدید مسعود ده نمکی به اصغر فرهادی
سبک زندگی جدید. الان همه شجاعانه خیلی حرف ها را می زنند، ولی بدانند 20، 30 سال پیش زدن این حرف ها در اوج قدرت گفتمانی آقای هاشمی رفسنجانی و محمد هاشمی شجاعت می خواست. فضا طوری بود که آقای حاج بخشی و یکی از طلبه هایی را که در جریان شکل گیری نقش داشت شبانه به صدا و سیما می برند و از آنها نوار ضبط می کنند و در برنامه سلام صبح به خیر پخش می کنند که سلام صبح به خیر! این راه پیمایی لغو است. هیچ کس شرکت ...
دوست دارم دوباره لبخند پدرم را ببینم
... در این روزها خیلی ها حال دلم را می پرسند اما، دلم در هوای توست. آن روز که رفتی نه تنها خود رفتی بلکه دل و جان مرا نیز با خود بردی ... اما عهدی که بستم همچنان باقی است هر چند که سخت است ولی با تو می توانم. پدر جان! می دانم همان قدر که من و خانواده به یاد تو هستیم تو نیز به یاد ما هستی و برایمان دعا می کنی. دوست دارم در کنارم ...
پیکر شهیدی که مرهم زخم های مادرش شد
ریخت و صبور و متواضع بود و پرخاشگری را نیز دوست نداشت. همسر شهید منتظر قائم در بیان خاطره ای از شهادت همسرش، گفت: دو روز از او خبری نداشتم و سپاه یزد در تماس تلفنی فقط می گفت که محمد به ماموریت رفته است. وی با بیان اینکه خبرشهادت محمد را هیچ کس به من نمی گفت بیان کرد: یک روز که برای انجام کاری از خانه بیرون آمده بودم متوجه تعطیلی اداره ها و مغازه ها شدم و هر کس که مرا می ...
هر چیزی به فروش برسد چاپ می شود!
شکار می شناختند؛ که برادرشان زمانی به آن جا رفته بود. یادم است در دانشگاه هاروارد مرا به عنوان دانشجوی خارجی به مراسمی دعوت کرده بودند و از من خواسته بودند لباس ملی کشورم را بپوشم؛ اما من لباس ملی ام را در خانه مان در کانادا جا گذاشته بودم؛ و آن جا هم نمی توانستم کفش برف پیدا کنم. تنها چیزی که از آن شب یادم مانده، نگرانی خانم های میزبانم است که منتظر دیگر خارجی هایی که لباس ملی پوشیده باشد، ایستاده ...
نرگس کلباسی فردا هند را به مقصد ایران ترک می کند
یازده ساله بودم خانواده پدری و مادری از دیدن دوباره ما هیجان زده بودند. آنها به ما عشق دادند. به خاطر دارم وقتی مادرم فوت کرد مادر بزرگم تلاش زیادی کرد که خلا ایجاد شده ناشی از فقدان او را پر کند و درد ما را کاهش دهد. به یاد دارم وقتی پدرم بیمار بود عموها به خانه ما می آمدند و برایمان غذا می پختند. به یاد دارم عموهایم همواره می گفتند بابا به بهشت رفته و کنار مادرم شاد است. تلاش می کردند ترس ما را کاهش ...
تنها آرزویم زندگی آرام برای فرزندانم است/ پس از 20 سال سابقه بیکار شده ام
همان سوژه من باشد. با او به گفت وگو نشستم تا برایم از روزهای زندگی اش بگوید هرچند اول راضی به مصاحبه نشد اما بعد خواست فقط او را با نام کوچک صدا بزنم . ابتدا از او خواستم تا خودش را بیشتر معرفی کند، نامش حسن بود. او گفت: متولد سال 1336 هستم و دیپلم انسانی دارم، حوالی خیابان منتظری در یک خانواده مذهبی متولد شدم؛ پدرم یک فرهنگی و سال های طولانی مشغول به خدمت بود ...
قطعا به پرسپولیس برمی گردم/ به خاطر پرونده ژوزه به باشگاه کمک نقدی کردم
لیگ برتر بازی کردم و حاشیه ای نداشتم. صمد مرفاوی در گوش من زد اما من دست او را بوسیدم. من همه کار کردم تا برگردم اما نشد. در 8 بازی نیمکت نشین بودم اما حرفی نزدم. الان هم حرفی نمی زنم و سکوت می کنم. اگر پولی هم بابت رضایت نامه دادم برای کمک به پرسپولیس و کمک به حل پرونده ژوزه بود. من پرسپولس را به خاطر پول انتخاب نکردم.(مجری می گوید رامین برای جدایی از پرسپولیس یک میلیارد تومان از طلب فصل گذشته و ...
سفر نرگس کلباسی به ایران
. عمه ام را دوست دارم چون می دانم امیر را مثل پسرش دوست دارد و می دانم امیر شرایط خوبی دارد. دوستت دارم عمه جون برای لطف زیادی که به ما داشتی. پدرم خوش شانس بود که خواهری مثل شما دارد. وقتی یازده ساله بودم خانواده پدری و مادری از دیدن دوباره ما هیجان زده بودند. آنها به ما عشق دادند. به خاطر دارم وقتی مادرم فوت کرد مادر بزرگم تلاش زیادی کرد که خلا ایجاد شده ناشی از فقدان او را ...
دغدغه آقا مهدی رفتن نبود، چگونه رفتن بود
به آن روزها فکر می کنم با خود می گویم همه آن ایام تمرینی بود برای روزهای بعد از شهادتش. ایشان برای امروزش برنامه ریزی داشت، مثلاً وقتی می خواست روغن یا لاستیک ماشین را عوض کند من را صدا می کرد و می گفت بیا نگاه کن یاد بگیر که اگر من نبودم بتوانی به راحتی این کارها را انجام بدهی. شاید بعد از من کسی کمکت نباشد. پس شما را آماده شهادتش کرده بود، اما به نظر شما چرا باید یک کسی مثل آقا مهدی با ...
برانکو: عجیب است که چرا تنبیه نشدیم!/ تا وقتی من هستم دیگر طارمی در پرسپولیس پنالتی نمی زند
پرسپولیس نیوز :سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس گفت: عجیب است بعد از آن همه فرصت سوزی پرسپولیس مجازات نشد! برانکو ایوانکوویچ پس از تساوی بدون گل مقابل الریان در نشست خبری گفت: قبل از هرچیز به خاطر هواداران و بازیکنانم متاسفم که پیروز نشدیم. خیلی زحمت کشیدیم و می دانستیم الریان تیم عالی است اما ما بهتر بودیم 14 کرنر داشتیم و موقعیت های گلزنی زیادی و بهتری داشتیم. وی ادامه داد: عجیب ...
نجات عجیب دو جوان از اعدام/ قتل زن چینی در فشم/ کشف جسد یک دختر در دریاچه/ وحشت دختران گم شده در کویر ...
دختر جوان کارآگاهان تحقیق در این باره را شروع کردند تا اینکه برادر دختر گمشده در بازجویی ها گفت که خواهرش با دو پسر به نام های محسن و مجید در ارتباط بوده است. کارآگاهان نیز آنها را دستگیر کردند تا اینکه مجید در بازجویی گفت: چند ماهی بود که با نسرین آشنا شده بودم. البته ارتباط ما بیشتر تلفنی بود. چند بار از نسرین تقاضای دوستی و ازدواج کردم اما او گفت که یک دوست پسر به نام محسن دارد و می ...
نماز اول وقت مهمتر است یا فیلمبرداری؟!
...> وداع آخر 16 آذر به شهادت رسید. سه روز بعد از شهادتش با او دیدار داشتم. روز شهادت امام رضا(ع) در گلزار شهدای دلیگان به خاک سپرده شد. سعی می کردم موقع وداع اشک نریزم، چون اشک پرده ای می شد که مرا از آخرین دیدارهای عزیزم، محروم می کرد. آخرین حرف آدم نباید همسفرش را جا بگذارد. این بی معرفتی است. خصوصیات شهید طبق سخنان شهید مطهری که به احترام خیلی ...
من با هر بند انگشت تو در دستان خود ذکر می گویم "پدر"
قصه به قهرمان همیشگی اش: بسم رب الشهدا و الصدیقین سلام بابای قشنگم دلم را به آسمانها می سپارم تا نوشته هایش را به تو نشان دهد تا شاید دفتر قلبم را ورق بزنی و گوشه ای از آن را بخوانی. پس برایت می نویسم، از دل غریب خود برایت می نویسم، بابایی خیلی دلم می خواست امشب با تو بودم در میان ابرها، پیش خدا بودم نمی دانی که چقدر برایت دلتنگم، اشکهایم سرازیر است بابا ...
گفتگو با پدر و پسر هنرمند، رضا کیانیان و پسرش
سال های دهه 50 و 60 میلادی، ملودی بر موسیقی حاکم بود و رمز اصلی ماندگاری موسیقی، همان ملودی ها بودند اما الان دیگر ملودی وجود ندارد و همه چیز تبدیل به ریتم شده است. خب ریتم ماندگاری ندارد. من دوست دارم مثلاً موسیقی یک فیلم را زمزمه کنم اما ریتم را که نمی شود زمزمه کرد. یک قصه هم درباره سیناترا بگویم: وقتی که سیناترا قطعه If You Go Away را خوانده بود، برادر بزرگ تر من در رادیو مشهد کار می ...
پدر رضاییان: دوست داشتم جام را دست رامین ببینم اما نشد
حسابی کتکم زد. پدر رامین درباره این خاطره گفت: من نگران شده بودم که داخل ماشینم چیست اما وقتی دیدم رامین است شوکه شدم و نگران شدم که طوری شده باشد. برای همین کمی عصبانی شدم اما بعد صورت او را بوسیدم و به داخل ماشین آوردم. وی ادامه داد: من دوست داشتم امسال رامین فصل را با پرسپولیس به پایان برساند و در مشهد جام قهرمانی را بالای سر ببرد اما این آرزویم برآورده نشد. امیدوارم در آینده به این آرزو برسم. پدر رامین خاطرنشان کرد: پسر من یک پرسپولیسی واقعی است و هر موقع باشگاه پرسپولیس اراده کند او بر می گردد و در خدمت هواداران خواهد بود. ...
کوچک ترین کتابخانه ایران چگونه شکل گرفت؟
.... کتابخانه ای که معلم 24 ساله ای ساکن روستا آن را تأسیس کرده و تا مدت ها سه دختر به نام فاطمه تنها اعضای آن بوده اند. کتابخانه ای بی صندلی، بی قفسه و بی تابلوی رنگی که سه دختر 10 ساله به زور در آنجا می شدند و حتی جا برای عضو دیگری نداشته است. روستایی با 5000 نفر جمعیت و 40 کتاب 100 روز از شروع سال 1389 گذشته بود و شروع گرم ترین فصل بوده که فرزاد میرشکاری تصمیم می گیرد ...
رضاییان: یک میلیارد برای گرفتن رضایت نامه دادم تا به بدهی ژوزه کمکی شود/ امیدوارم دوباره به پرسپولیس ...
هواداران بوده است. وقتی در دربی باختیم، همه گفتند چرا این اتفاق افتاد ولی چنین کاری انجام دادم تا دوباره تماشاگران پرسپولیس شاد شوند. اصلا قصد ما بی احترامی به سپاهان نبود و فقط خواستم هواداران خوشحال باشند. رضاییان درباره پنالتی چیپ دیروز طارمی برابر الریان در مقایسه با پنالتی خود مقابل صبا عنوان کرد: محسن فروزان از دوستان خوب من است ولی پایان فصل گذشته حرف هایی برای قهرمان نشدن ما زد ...
روز پدر؛ سال هاست دلم می گیرد...
ما را چندان تاب نیاورد و یک سال پس از طلاق من سر به بالین گذاشت و دیگر بیدار شد. مرد خوبی بود. یعنی الآن که فکر می کنم دلم می خواهد از دست حماقت هایم خود را در همین آب غرق کنم. پدر نعمتی است که قدردانش نیستیم. خودم که پدر نشدم اما وقتی به برخوردهایم با پدرم فکر می کنم تنم می لرزد که اگر بچه دار می شدم یعنی او هم با من همین کارها را می کرد؟! با شنیدن باقی حرف هایش که خواست نوشته نشود تن ...
موج دلنوشته ها در اینستاگرام: چهره ها برای پدرها می نویسند + تصاویر
به زبون ساده بگم یعنی مردی با کوهی از مشکلات ولی صبور.روز پدر رو به جانِ جانانم پدر عزیزم تبریک میگم بعد هم به برادرای عزیزم و از دوستانم میخوام که برای شادی روح کسانی که پدر خودشونو از دست دادن دعا کنن ویک صلوات بفرستن. نعیمه نظام دوست نوشت:پدرم سلام.از آسمان چه خبر.میهمانی خدا .تمام نشد که برگردی.پدر روزت مبارک.پدرم آغوش تو .امن ترین جای جهان بود.که تجربه ی دوباره اش آرزو شد.تقدیم به ...
از آرزوی جواد رضویان برای کشتن مدیری تا عشق و ازدواجش..
مدیری دانست! او در جوابِ عاشق شدی؟ هم گفت: بله، یک بار برای همیشه. سال 76 ازدواج کردم. سپس مهران مدیری از سیامک انصاریی که از دوران دانشجویی با جواد رضویان دوست صمیمی بوده پرسید که: آ یا جواد رضویان راست می گوید و واقعا یک بار عاشق شده و سیامک انصاری خیلی محکم تایید کرد. مهران مدیری از جواد رضویان خواست که ماجرای آشنایی با همسرش را توضیح دهد، اما جواد رضویان خیلی مفصل ...