سایر منابع:
سایر خبرها
حکم حبس برای دختر عاشق پیشه
جایگاه حاضر شد و گفت: من اشتباه کردم؛ فکر می کردم با این کار می توانم صاحب خانواده و خوشبخت شوم. هنگامی که کودک بودم پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند، برادرم هم معتاد است و با ما زندگی نمی کند؛ برای همین عاشق امیر شدم و وقتی به من گفت به او کمک کنم، قبول کردم. من به جز امیر کسی را در زندگی ام نداشتم؛ فکر می کردم امیر پشت و پناه من است. شاکیان با شنیدن حرف های دختر جوان تحت تأثیر قرار گرفتند و رضایت ...
گفتگو با کیانوش عیاری درباره تنگناهای فیلمسازی اش
برای من کار جذابی نبود. علاقه به فعالیت های صنفی ندارم. همین شد که برگشتم سراغ فیلمسازی اما چون پدر تمام فیلم هایم را در آورده بودند، من یک آدم بدهکار بودم. بدون استثنا این کار را با تمام فیلم هایم انجام دادند. شما حتما در ادامه از من می پرسید به عنوان مثال؛ من می گویم شبح کژدم ! آن موقع ها درجه بندی در سینما باب بود و به فیلم ها الف و ب و ج می دادند. آن زمان به فیلمی مثل شبح کژدم درجه ...
زورگیری از دختران جوان با بنز و بی ام دبلیو
های مختلف اقدام به سرقت و یا کلاهبرداری از آنها کرده بود. یکی از شکات در خصوص نحوه سرقت وجوه نقدش توسط وحید . م به کارآگاهان عنوان کرد: به پیشنهاد و اصرار وحید تصمیم به تعویض خودرو شخصی خودم گرفتم؛ روز سرقت و در حالیکه پول حاصل از فروش خودرو شخصی ام را همراه داشتم، وحید به دنبالم آمد تا مرا به نمایشگاه خودش در غرب تهران برده و خودرو مدل بالایی را برایم قولنامه کند. در غرب تهران، مقابل یک ...
آقای گلی که حالش خوب نیست!
اما اصلاً در زمینه ورزش اجبارمان نمی کرد. با اینکه در محله خودمان خانواده های بسیاری به دلیل مشکلات مالی مخالف حضور فرزندانشان در فوتبال بودند. من از 6 سالگی در زمین های خاکی مشهد بازی می کردم و بازی ام نیز طوری بود که همه مرا با دست نشان می دادند. سپس در سال 79 وارد تیم نوجوانان دهداری شدم و حسین بادامکی یکی از مربیان ما بود. دهداری تیم بازیکن سازی است که بازیکنان از آنجا به ابومسلم تزریق می شوند ...
لباس دامادی حسرت مادر پسر کارمند شد / ردپای شوهرخاله در بدبختی پسر جوان
فرا رسید. مغازه را تعطیل کردیم. طلبکارها دنبالم می گشتند. کردم و از شهر خودمان به مشهد آمدم. امروز از جلوی انبار فروشگاهی رد می شدم. با دیدن جعبه های جلوی انبار وسوسه شدم. یک جعبه برداشتم و پا به فرار گذاشتم. نمی دانستم دوربین کنترلی کار گذاشته اند. بدبختی هایم قوز بالای قوز شده اند. نمی دانم چه جوابی به مادرم بدهم. بعد از مرگ پدرم خیلی برایم زحمت کشیده است. آروزهای او و سرنوشت خودم را سوزاندم و بازنده شدم، چون پایم را بیشتر از گلیم خودم دراز کردم. اخبار زیر را از دست ندهید: ...
زورگیری از دختران جوان با ماشین مدل بالا
مختلف اقدام به سرقت و یا کلاهبرداری از آنها کرده بود. یکی از شکات در خصوص نحوه سرقت وجوه نقدش توسط وحید . م به کارآگاهان عنوان کرد: به پیشنهاد و اصرار وحید تصمیم به تعویض خودرو شخصی خودم گرفتم؛ روز سرقت و در حالیکه پول حاصل از فروش خودرو شخصی ام را همراه داشتم، وحید به دنبالم آمد تا مرا به نمایشگاه خودش در غرب تهران برده و خودرو مدل بالایی را برایم قولنامه کند. در غرب تهران، مقابل یک ...
وعده نجات اقتصاد ایران از حرف تا عمل
می کنید حداقل دو برابر شده است. اصلا امروز قیمت ها یک چیز است و فردا یک چیز دیگر. هیچ کالایی دو روز در یک قیمت نیست. من یادم نیست آخرین بار چه زمانی بود که با کالایی مواجه شدم که قیمتش کاهش پیاده کرده باشد. اصلاً فضای عجیبی شده است. درآمد ماهیانه من 1میلیون و 600هزار تومان است. این کار و حقوق را هم به سختی پیدا کرده ام. سه سال بیکار بودم، یعنی کارهای مختلف ولی کوتاه مدت انجام می دادم. حالا هم ...
چرا زنان افسرده تر هستند؟
رقم روز به روز در حال افزایش است. اختلالات ناشی از خستگی، اضطراب و کم خوابی رشدی 15 درصدی و اختلالات ناشی از بی خوابی رشدی 3 درصدی داشته و متأسفانه دولت ها و کشورها کمتر به این اختلالات توجه دارند. بخشی از این بیماری در کشور ما به زندگی ماشینی، محیط های آپارتمانی و مشکلات خانواده ها مربوط می شود. زمانی که 25 درصد ازدواج ها به طلاق منجر می شود، 2 هزار و 500 بیمار مبتلا به اعتیاد و 11 درصد ...
سفر به ایران از نگاه جهانگردان آمریکایی
آمریکا را دوست نداشته باشند اما چیزی علیه مردم آمریکا ندارند. حتی وقتی با آنها درباره احساساتشان نسبت به مردم عراق حرف زدم، شوکه شدم. جنگ ایران و عراق هشت سال در دهه 1980 میلادی به طول انجامید و نسل مردان جوان ایرانی را به خاک و خون کشید، با وجود این افرادی که من با آنها حرف زدم هیچ دشمنی با مردم عراق نداشتند. آنها اعمال دولت را جدا از اعمال مردم می دانند. وقتی شنیدم دولت آمریکا ورود ایرانی ها را به ...
بیشترین شکایت از کدام پزشکان - فرجام پرونده کیارستمی
بود او مرا وسوسه کرد و فریبم داد! + عکس بعد از سال ها زندگی متوجه راز کثیفی از زنم شدم که خشکم زد! دخترجوان از شب کثیف خوابیدن در خانه برادرش گفت! اخبار پیشنهادی: خونم به جوش آمد وقتی جریان ارتباط شیطانی رئیس شرکت و همسرم را شنیدم! پسر جوان فهمیده بود که پدرش با دو خواهر او چه می کند برای همین نتوانست خود را کنترل کند! پاک آبرویم را ...
دام کف زن های بین المللی برای توریست ها
با این کف زن مأمور نما را می خوانید. چند وقت است که دست به خلاف می زنی؟ من از کودکی در خانواده آموزش کف زنی دیده ام. پدرم، عمه و عمویم کف زن بودند. من هم در نوجوانی گاهی با پدر و عمویم برای کف زنی همراهشان می رفتم اما با این باند حدود یک سالی می شود که همکاری ام را شروع کرده بودم. فقط توریست ها را به دام می انداختید؟ طعمه ما فقط توریست ها بودند. چون می ...
دستگیری - مارمولک های کثیف - در لانه پلمب
...> بازجویی های مقدماتی بیانگر آن بود که دختر نوجوان از روز سیزدهم فروردین از منزلشان فرار کرده و در دام مارمولک های کثیف گرفتار شده است. این در حالی بود که به دستور معاون دادستان مشهد، مأموران انتظامی زن جوان دیگری را که چند روز قبل طعمه اعضای این باند شده بود، نیز شناسایی کردند. این زن که به محل سکونت خود در یکی از شهرهای ارومیه رفته است، در تشریح چگونگی ماجرا گفت: آن روز برای خرید به ...
پزشک تبریزی محاکمه می شود
خانواده اش به وسیله قرص برنج دست داشته است، بنابراین پزشک سرشناس به اتهام قتل بازداشت شد و به جرمش اعتراف کرد. جوان آنلاین 110 این اخبار داغ را از دست ندهید: پدر بزرگی که به مدت 3 سال با دختر 13 ساله همسایه ارتباط برقرار کرده بود! + عکس نقشه کثیف دختر جوان با عمه اش با نصب دوربین مخفی در اتاق/ پاک آبرویش رفت! تقصیر خواهر زنم بود او مرا ...
میزان بیکاری 12،4 درصد است
یک یا دو جوان تحصیلکرده بیکار دارند برای مردم ملموس نیست این آمار، این آمارهایی که داده می شود هفت درصد یا 12 درصد مردم این را برایشان ملموس نیست فقط در استان کرمانشاه که من نماینده آنجا هستم بیش از 20 درصد آمار بیکاری اعلام شده است در حالی که من با مردم مواجه می شوم این آمار را تا 30 درصد می بینم. ازوجی با اشاره به اینکه رسانه ها، مردم در مورد تعداد اشتغال اظهار نظر می کنند و حتی اعلام ...
چه بر سر فیلسوفان مخالف هیتلر آمد
ترین ذهن های تاریخ فکری اروپا بودند. حالا این متفکران یهودی بایست به نیرویی که هیچ اراده و علاقه ای در همکاری با آنها نداشت، یعنی نیرویی که به طور فزاینده در پی نابودی یهودیت بود، واکنشی نشان می دادند. اما در میان این فیلسوفان مخالف هیتلر شاید سرنوشت والتر بنیامین با توجه به پایان تراژیکش، جایگاه مهمی در کتاب فیلسوفان هیتلر نوشته ایوون شرات دارد. زندانی حصار خانه والتر بنیامین ...
پیکر شهیدی که مرهم زخم های مادرش شد
ریخت و صبور و متواضع بود و پرخاشگری را نیز دوست نداشت. همسر شهید منتظر قائم در بیان خاطره ای از شهادت همسرش، گفت: دو روز از او خبری نداشتم و سپاه یزد در تماس تلفنی فقط می گفت که محمد به ماموریت رفته است. وی با بیان اینکه خبرشهادت محمد را هیچ کس به من نمی گفت بیان کرد: یک روز که برای انجام کاری از خانه بیرون آمده بودم متوجه تعطیلی اداره ها و مغازه ها شدم و هر کس که مرا می ...
مدیر کارگاه کوچک سپنا می خواستم به جای پسرم برای همه بچه های ناشنوا پدری کنم.
بچه ها مجبور شده اند باهم ارتباط برقرار کنند و همین موضوع باعث شده نوشتار و انشایشان بهتر شود. مثلا من وقتی به بچه ام پیام می دهم که کجایی؟ برایم می نویسد: سمنگان دوست هست آمد من باید این کلمه ها را مثل یک پازل کنار هم بچینم تا بفهمم که الان در خیابان سمنگان با دوستش است و بعدش به خانه می آید. یا اینکه وقتی می خواهد بگوید تو گفتی؟ می گوید تو گفتم. یعنی هنوز یاد نگرفته است. تصمیم گرفتم ...
هر چیزی به فروش برسد چاپ می شود!
اقتصادی به مسائل داشتی؟ وقتی فقیر هستی، چنین نگاهی اجتناب ناپذیر است. من در دوره ای خیلی فقیر بودم و باید خیلی حساب شده حرکت می کردم. فقر من البته مثل فقر عامه فقرا نبود؛ و مرا یک نیرویی به سمت درست هدایت می کرد. درواقع در روزهای فقر احساس گیر کردن و گرفتار شدن نداشتم. از آن جایی که خانواده من در جنگل زندگی می کردند، نمی توانم بگویم آنها فقیر بودند یا ثروتمند. در آن زندگی این چیزها اصلا مهم ...
ذره بین
وقتی پیش روی مأموران پلیس ایستاد پرده از زندگی اش برداشت و گفت: پدر و مادرم از هم جدا شده اند. پدرم به شدت اعتیاد داشت به همین خاطر مجبور شدم در کنار مادرم زندگی کنم. او هم اعتیاد داشت و هر روز به بهانه ای مرا از خانه بیرون می انداخت تا همراه دوستانش مواد بکشد. چند روز پیش هم مادرم بار دیگر با من دعوا کرد و مرا از خانه بیرون انداخت. بی هدف در کوچه پس کوچه های محله مان راه می رفتم که دو پسر ...
33 سال زندان و 306 ضربه شلاق مجازات سارقان مسلح طلافروشی
آزاد بود روبه روی قضات از مشکلات زندگی اش گفت. وی که به شدت اشک می ریخت گفت: دانشجو بودم و درس می خواندم و به خاطر عشق و علاقه ام به فرشید وارد این ماجرا شدم. فرشید قول داده بود که اگر در این سرقت به آنها کمک کنم دیه 90 میلیونی اش را می پردازد و با من ازدواج می کند. با گریه های دختر جوان و به پیشنهاد قاضی دادگاه شاکی پرونده از شکایتش علیه سارا صرف نظر کرد. در پایان جلسه هیأت قضائی وارد شور شد و ...
امدادگران ایرانی محصور در 5 گرفتاری
آبرویش رفت! تقصیر خواهر زنم بود او مرا وسوسه کرد و فریبم داد! + عکس بعد از سال ها زندگی متوجه راز کثیفی از زنم شدم که خشکم زد! دخترجوان از شب کثیف خوابیدن در خانه برادرش گفت! تسنیم 110 اخبار پیشنهادی: خونم به جوش آمد وقتی جریان ارتباط شیطانی رئیس شرکت و همسرم را شنیدم! پسر جوان فهمیده بود که پدرش با دو خواهر ...
تصادف با یک دختر، زندگی ما را نابود کرد
همسایه ارتباط برقرار کرده بود! عکس نقشه کثیف دختر جوان با عمه اش با نصب دوربین مخفی در اتاق/ پاک آبرویش رفت! تقصیر خواهر زنم بود او مرا وسوسه کرد و فریبم داد! عکس بعد از سال ها زندگی متوجه راز کثیفی از زنم شدم که خشکم زد! دخترجوان از شب کثیف خوابیدن در خانه برادرش گفت! اخبار پیشنهادی: خونم به جوش آمد وقتی جریان ارتباط شیطانی رئیس ...
لیلا منفورترین مُرده گورستان / بلای وحشتناکی که در پارتی شوم رخ داد!
کمی متفاوت است. حق را به خودم می دادم. دوست داشتم هر جور دلم می خواهد بگردم و هر چه دلم می خواهد بخورم. حتی خیلی اوقات وقتی در حال خود نبودم به خانه می رفتم. مادر و پدرم با من دعوا می کردند، کتکم می زدند. مرا در خانه حبس می کردند، اما همه اینها بیشتر باعث می شد تا من به سمت لیلا کشیده شوم. من فقط 18 سالم بود، اما در تمام محل شناخته شده و باعث سرافکندگی پدر و مادرم بودم. حتی مواد مخدر هم ...
وقتی 12 شب به اتاق دخترم رفتم صحنه شرم آوری دیدم / مینا آن شب از خانه فرار کرد و
موضوع را به پلیس Police اطلاع می دهد. حالا می فهمم چه اشتباهی کردم. واقعا چه نیازی بود که دختر 13ساله ام بدون اطلاع از تهدیدها و آسیب های فضای مجازی به عضویت شبکه های اجتماعی دربیاید؟ من مقصر هستم چو ن با حمایت های بیش ازاندازه از فرزندم باعث شدم حتی احترام پدرش در خانه خرد شود و این بچه زیاده خواه و سرکش بار بیاید. مشکل دیگر ما چشم و هم چشمی با دو خواهرم و بچه های آن هاست. ای کاش خانواده ها نظارت درستی بر رفتار فرزندان خود داشته باشند و بدانند چگونه بچه هایشان را تربیت کنند که دچار مشکل نشوند. ...
تقصیر خواهر زنم بود او مرا وسوسه کرد و فریبم داد! + عکس
خیال پردازی هایش مرا گرفتار کرد. او گاهی اوقات برایم پیامک می فرستاد و حرف های نامربوط مطرح می کرد اما من به او اعتنا نمی کردم و بارها به او گفته بودم دست از سرم بردارد. وی درباره نحوه آشنایی اش با آمنه گفت: من چند سال قبل خواستگار خواهر آمنه بودم. ما با هم قرار ازدواج گذاشته بودیم که متوجه شدم خواهرش قبلا یکبار عقد کرده و طلاق گرفته و این ماجرا را از من پنهان نگه داشته است . به همین ...
کف زنی در ترکیه، عراق، مالزی و حالا دستگیری در ایران!
گردشگری به ایران آمدم. ساعتی پیش برای تفریح از هتل خارج شدم. هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودم که خودروی سمندی کنارم توقف کرد. سمند پنج سرنشین داشت و سه نفر از آنها که یکی مسلح بود، از خودرو پیاده شدند و خودشان را مأمور پلیس معرفی کردند. آنها مسلط به زبان انگلیسی بودند و اعلام کردند که گزارشی درباره اینکه من در کار قاچاق مواد مخدر فعالیت می کنم، به آنها رسیده است و در ادامه هم خواستند مرا بازرسی ...
دغدغه آقا مهدی رفتن نبود، چگونه رفتن بود
بیشتر از 40 سال عمر نمی کند برایتان نگران کننده نبود؟ نه؛ فکر نمی کردم که شاید این اتفاق واقعاً بیفتد. از طرفی نگران نبودم چون باور دارم عمر دست خدا است. خانواده من و خانواده آقا مهدی با مفهوم ایثار و شهادت آشنا بودند. عموی من علی الله مولایی سال 1364 در دفاع مقدس به شهادت رسیده بود. برادر آقا مهدی، زین العابدین عسگری هم در کربلای 5 در سال 1364 آسمانی شده بود. اینکه شهید از نظر شغلی دائم ...
یک بام و دو هوایی های تلویزیون اذیتم می کند
شد توضیح داد: من سال 73 وارد دانشگاه شدم و با مهران غفوریان که سه، چهارم نیمکت را می گرفت و یک، چهارمش را به من می داد همکلاس بودم. آن زمان مهران سر ضبط لبخند سوم بود که صبح های جمعه از شبکه سه پخش می شد. رضویان که آخرین کار تلویزیونی اش در سال 95 همسایه ها به کارگردانی مهران غفوریان بود ادامه داد: یک بار مهران من را با خودش سر ضبط برد. کارگردان گفت برو لباست را عوض کن! آن موقع حتی ...
کتاب همیشه با من است
...: فرزانه نوریان شرایط بدی را می گذراندم. لحظات خوبی سپری نمی شد. نمی توانستم در مورد مشکلم با کسی صحبت کنم. حس می کردم این مشکل، منحصر به من است و کسی نه تجربه کرده و نه من می توانستم بیان کنم. حالا این سکوت دلیلش چه چیز بود، مرا در فکر فرو برده بود و هر لحظه برای من سخت می گذشت و من احساس ناتوانی بیشتری می کردم. وقتی مضطرب می شوم آرام و قرار ندارم. بلند شدم تا قدم بردارم تا ...
با قاشق و چنگال عقیق ناهار می خورم!
برداری کند. بهره برداری که نیاز به هزینه زیادی داشت: معدن خیلی هزینه دارد. ابتدا باید آن را ثبت می کردم. از طرفی خانواده من اصلا به شغل آزاد اعتقاد نداشت و فقط به شغل دولتی فکر معتقد بودند. زمانی که دانشجو بودم در مجله معدن نوشته بود:اگر کسی دانشجو و یا فارغ التحصیل معدن و یا زمین شناسی باشد و بخواهد فعالیت معدنی کند؛ صندوق حمایت از فارغ التحصیل ها یک پول بلاعوض به او می دهد. من هم رفتم و پیگیر شدم ...