سایر خبرها
با لژیونر جوان تیم ملی از تمرینات اتلتیکو تا خاطرات شیرینش در اسپانیا | در تمرین اتلتیکو هرکس زنده ماند، ...
کسی فست فود نمی خورد. من هم کنار گذاشتم و در مدت کوتاهی 6 کیلو کم کردم. الان برنامه غذایی را رعایت می کنم. مثلاً در خانه مادرم کلی برنج و خورشت درست کرد که اصلاً نخوردم و مدام می گفت این چه وضعی است. قلعه نویی با من صحبت کرد بعد از اینکه پدیده لیگ برتر شدم، امیر قلعه نویی چند بار با من صحبت کرد که به استقلال بروم ولی من ته قلبم دوست داشتم به اروپا بروم. شناختی از خارج نداشتم ولی ...
کشته شدن وزیر خارجه ایران حین مذاکرات در سریال آمریکایی+تصاویر
که در حصر خانگی به سر می برد. از وی می خواهد که اگر راه حلی برای جلوگیری از کودتا در چنته دارد، با او همکاری نماید. مانزی اما خودداری کرده و در بخش دیگری از سلسله اتفاقات در سرویس بهداشتی یک رستوران اقدام به تماس رمزی با یکی از عوامل خود (ژولیت هامفری که جلوتر به وی پرداخته خواهد شد) در بندرعباس کرده و آغاز عملیات کودتا را اعلام می نماید. این عمل که توسط میکروفون کار گذاشته شده مراقبین وی در همان ...
بسیاری از تخلفات پزشکی عیان نمی شود؛اعتماد در حاشیه
دکتر قلبش با آنها هماهنگ کرده بود که برای کنترل وضعیت قلبش با تلفن همراه وی تماس بگیرند اما یک بار که وضعیت پدر بدتر از همیشه بود، پزشک وی پس از چند بار تماس با فریاد جواب داده بود که من در تعطیلاتم . و بعد از اینکه الف . ک وضعیت بیمار را توضیح داده بود، تنها این جواب را شنید: پدرت زنده نمی ماند، تا همین جا هم که زنده مانده معجزه است . همان زمان بود که نامه زد تا سرویس بیمار را عوض کنند و پزشک ...
بیانات و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با رییس جمهور و اعضای کابینه دولت های نهم و دهم
، اهل حیا باشند و ...؛ بعد می رسد به این جا که ثم اسبغ علیهم الارزاق ؛ وقتی کارگزار خوبی را انتخاب کردی، زندگی اش را تأمین کن. من همیشه به مدیران می گویم، در گذشته هم گفته ام، الان هم به آقای دکتر احمدی نژاد و به شماها می گویم؛ دائم مأموران و منتخبان خودتان را زیر نظر داشته باشید؛ دائم نگاه کنید و از اینها غافل نشوید. دیده اید که نگهبان ها در شب نورافکن هایی را دائم می چرخانند و گوشه ها را نگاه می ...
پای درد و دل 60 هزار جانباز شیمیایی از فکه تا حلبچه
خطی این ماسک نیازت می شود. ماسک را زدم. بعد دیدم یک جوانی را آوردند برای رسیدگی امدادی که حالش بد بود و وضعیت خوبی نداشت. ماسک هم نداشت، ماسکم را باز کردم و برای او گذاشتم. بعدا ظاهرا با او همانجا یک مصاحبه کرده بودند و گفته بود یک خانم امدادگر اینجا جان مرا نجات داد. حالا سال ها از موضوع گذشته و آن آقا شهید شده است و نامه هایی را برای دخترش گذاشته است. دخترش که جریان ماسک را فهمیده بود توسط آن نامه ...
ماجرای خواندنی یک فراری کره شمالی
من هم به هتل رفتم. انگار به سرعت خوابم برده بود، زیرا با صدای زنگ گوشی بیدار شدم. مین هو بود: ساعت شش آنجا خواهیم بود. من یک دقیقه بعد جلوی هتل بودم و سریع تاکسی گرفتم. او دوباره زنگ زد: ما رد شدیم. الان در آن همان خانه متروکه ایم. از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم. 11 سال و 9 ماه و 9 روز بود که مادرم را ندیده بودم. اما حالا تنها چند دقیقه با او فاصله داشتم. به راننده گفتم که بایستد ...
استاد فرزاد؛ اسطوره ای از اساطیر بلخ - بخش دوم
و احساس یک سان صورت بسته بود. من هم در دیوار خانه خود عکس این دو مرد بزرگ بلخ را آویخته بودم. سال های زیادی از عمرم را با آثار و اندیشه های آن دو سپری کرده بودم. حاصل کارم نوشتن کتاب ستاره شب دیجور برای علامه بلخی و شش جلد نردبان آفتاب و کتاب تأثیر قرآن بر محتوا و ساختار مثنوی معنوی برای مولانا و تعدادی مقاله برای هردو شده بود. حالا من و استاد فرزاد آینه های تو در تو بودیم. ...
جواب رد ورزشکار ایرانی به رژیم صهیونیستی+عکس
؟ مشهد هنوز هم مشهد زندگی می کنید؟ بله، مشهد هستم البته زمان هایی که دانشگاه کلاس داشته باشم به خانه ای که در تهران دارم می آیم و در هر دو شهر در حال آمد و رفتم. دانشجوی چه مقطعی هستید؟ من سال آخر، دکترای تربیت بدنی هستم. کدام دانشگاه؟ دانشگاه تهران لیسانس و فوق لیسانس چه رشته ای بودید؟ دوره کارشناسی، در رشته عمران تحصیل ...
کور کردن چشم برادر به خاطر توهم شیشه
پشت بام، وسایل کولرم را داخل حیاط ریخت و سر و صدا به راه انداخت. آن روز به علت این که عصبانی بود، چیزی نگفتم. 24 اردیبهشت می خواستم کولر خانه را راه بیندازم. خواستم به پشت بام بروم که دیدم محمدرضا در را قفل کرده است. در حال باز کردن قفل بودم که او سر رسید و مرا دید. بعد هم سراسیمه به داخل ساختمان رفت و با برداشتن یک میله آهنی به سمت من حمله ور شد و بشدت مرا کتک زد. او وقتی متوجه خونریزی چشمم شد ...
روایت های یک جانباز شیمیایی از تاوان عاشقی
.... با آن پول یک دست لباس رزم خریدم و بدون اجازه پدر و مادرم راهی جبهه شدم . تازه انقلاب به پیروزی رسیده و هنوز همه روحیه ساده زیستی را حفظ کرده اند تا جایی که جوانی مثل ناصر افشاری و همراهانش که برای جنگ می روند شب را با نفری یک نصف نان و یک خیارشور می گذرانند، آن هم با پولی که خودشان گذاشته اند. خیلی خاطره واضحی از آن سال ها یادش نمانده و حتی اسم دوکوهه را هم به زور یادش می آید ...
از برگزاری کلاس زبان انگلیسی تا دفاع از اسلام فقاهتی
تلفن اول با خانه آقای بهشتی تماس گرفتم. ایشان گفت تو کجایی؟ گفتم آزاد شدم! خیلی تعجب کرد چون هیچکس انتظار نداشت، خود من هم انتظار نداشتم آن وقت آزاد بشوم! فکر می کردم که سال ها در زندان خواهم ماند! ایشان گفت کی می آیی؟ گفتم الان جایی هم ندارم! لباس هم نداشتم!... اواخر تابستان بود و یک عبای زمستانی کلفت هم دوشم بود. رفتم منزل ایشان! خلاصه یادم هست آن شب با ریش کوتاه، ریش زدۀ کوتاه ]به آنجا رفتم ...
چقدر حالم خوب است !
برای انجام این تقدیر، لوحی را با دست خط خودش نوشت تا با یک سکه و چند عروسک به این مستندساز هدیه کند. همان شب جشن، موضوع به سرعت در رسانه ها و سایت ها منتشر شد و قارایی توسط همسرش در جریان امر قرار گرفت و این چنین بود که چند روز بعد تماسی برقرار شد که برای هر دو هنرمند تماسی دوست داشتنی بود. جواد قارایی یکی از روزهای گرم تابستانی مهمان خانه عروسک شد و هدیه های خود را از برومند ...
آنهایی که مرا می شناسند بدانند این انقلاب مالِ خداست/ شهید بهشتی گفته بود: کلانتری برای نخست وزیری از ...
انوز مقرر داشته عمل شود. به بچه های من بگویید همه چیز خود را فدای راه خدا کنند، تا جایی که به خاطر دارم به کسی بدهکار نیستم و جز پدر و مادرم که انشاءالله مرا خواهند بخشید، آنهایی که مرا می شناسند بدانند این انقلاب مالِ خداست و خود را فدای آن کنند، خداوند همیشه رحمت خود را از این ملت دریغ نفرماید و طول عمر به امام امت عطا فرماید. شهید کلانتری در قامت یک فرزند مادر شهید از کودکی ...
گردانی: با این رفتارها، نماز و روزه آقایان قبول است؟
دارم و باید به آینده آنها نیز فکر کنم. گردانی در پاسخ به این پرسش که چرا با مسئولان باشگاه تراکتورسازی تماس نمی گیرد، خاطرنشان کرد: زنگ زدن من فایده ای ندارد. چند هفته گذشته و دائما امروز و فردا می کنند. اصول جوانمردی حکم می کند به واسطه قراردادم با تراکتورسازی با تیم دیگری مذاکره نکنم. از سوی دیگر تیم های دیگر نیز بازیکنان مورد نظر خود را جذب می کنند. اگر مرا نمی خواهند هرچه زودتر بگویند ...
عالم و محدثی که محضر چهار امام را درک کرد
)تبسمی کرد و فرمود: همانا مؤمن به مقصود می رسد، از او بخواه تا وارد شود. ریاّن خود ماجرا را ادامه می دهد و می گوید: وقتی وارد شدم، سلام گفتم، امام (ع)سلامم را پاسخ داد و یکی از لباسهایش را به من داد و به هنگام رفتن نیز سی درهم در دستم گذاشت. (12) ریان در روایت دیگری می گوید: هنگامی که قصد سفر به عراق را داشتم، برای خداحافظی نزد امام رضا (ع)رفتم. در راه با خود گفتم: از امام ...
آفت تازه خانواده ها: غیبت روانی
های مان بهتر است ولی پدرم نم پس نمی دهد خسیس است. سالی یک بار بیشتر برای مان لباس نمی خرد. ظهرها که به خانه می آمد بعد از ناهار تا ساعت4 می خوابید. کسی حق نداشت آن دو ساعت سر و صدا کند چون با خشم و عصبانیت پدر روبه رو می شد. شب ها ساعت9 می آمد وسط هال دراز می کشید و زیر سرش متکا می گذاشت و تلویزیون نگاه می کرد تا زمانی که سفره باز شود. بعد از شام هم چند کلمه ای با مادرم حرف می زد که آن روز ...
خاطرات آیت الله خامنه ای از کودکی و نوجوانی؛از تقلید منبر فلسفی تا اولین روز مکتبخانه
ما بیشتر در کوچه بود؛ در خانه کمتر به بازی میرسیدیم. * از روز اوّل مدرسه و اوّلین معلّم بگویید: باید بگویم اوّلین مرکز درسی که من رفتم، مدرسه نبود، مکتب بود - در سنین قبل از مدرسه - شاید چهار سال، یا پنج سالم بود که من و برادر بزرگتر از مرا - که از من، سه سال و نیم بزرگتر بود - با هم در مکتب دخترانه گذاشتند؛ یعنی مکتبی که معلّمش زن بود و به جز چند نفر پسر، بقیه شاگردان، دختر ...
دستگیری مادر و دختری که زن عازم عتبات را کشتند،اموالش را بردند و خانه اش را آتش زدند
به گزارش ستاره ها، بررسی های مقدماتی حاکی از آن بود که افرادی به منظور سرقت وارد منزل پیرزن شده و پس از کشتن وی طلاها و مبالغی وجه نقد را به سرقت برده اند چرا که پیامک موجود در گوشی تلفن همراه پیرزن نشان می داد او مبالغی را به تازگی از بانک برداشت کرده است. همچنین ادامه تحقیقات در محل وقوع جنایت بیانگر آن بود که سارق یا سارقان شلنگ گاز آبگرمکن منزل را بریده اند و با رسیدن گاز به شعله روشن سماور آشپزخانه منزل پیرزن دچار آتش سوزی شده است. این در حالی بود که پیرزن تنها در یک منزل حدود 60 متری زندگی می کرد و به همسایگانش گفته بود قصد سفر به عتبات عالیات را دارد. ...
درد دل با دوست همسر دردسرساز شد
کردم اما در آن شرایط تصور نمی کردم این موضوع باعث ناراحتی همسرم شود. او زن خوبی است اما بیشتر اوقات لجبازی می کند و من عصبی می شوم. می خواستم با کسی درددل کنم تا کمی آرام شوم. فکر نمی کردم به خاطریک اشتباه همسرم ساز جدایی کوک کند. وی ادامه می دهد: وقتی این موضوع را متوجه شد وسایلش را جمع کرد و به خانه پدرش رفت، بعد از آن هرچه با او تماس گرفتم جوابم را نداد حتی به خانه پدرش رفتم، اما هیچ ...
از چاله به چاه افتادن متقاضیان وام، نتیجه اعتماد به وعده موسسات غیر مجاز
: پارسال یک بدهی 10 میلیون تومانی داشتم، خواستم وام بگیرم تا مشکل را حل کنم. به روزنامه مراجعه کردم و آگهی این دفترها و موسسات را مشاهده کردم. وی افزود: وقتی تماس گرفتم و با چند دفتر صحبت کردم همگی میگفتند 40میلیون تومان وام می دهند و وام 10 میلیون تومانی ندارند و 10 روزه پرداخت می کنند. وی ادامه داد: ابتدا یک میلیون و سیصد هزار تومان پرداخت کردم . بعد از ده روز زنگ زدند و ...
متن اشعار خوانده شده در سوگواره شعر حضرت خدیجه(ص)
بمیرم چنان که می خواهی بعد یک عمر خون دل خوردن مطّلع کن مرا شبِ مردن ای خدا ای خدای نومیدان زنده ی تا همیشه جاویدان ای سزاوار گریه و خنده مهربانِ هماره بخشنده پاکبازم اگر چه گمراهم از تو غیر از تو را نمی خواهم بار تشویش از دلم بردار وَ قِنا ربّنا عذاب النّار شب قدر است و من چنین بی تاب اِفتَتِح یا ...
گفتگو با علی عبدالمالکی (خواننده موسیقی پاپ)
طرفدارانم را دیدم که انگیزه برای من ایجاد می کنند به خودم گفتم کسی که این طرفداران را دارد هیچ وقت نباید کم بیاورد؛ از آن روز به بعد حتی بیش از گذشته انگیزه دارم و هواداران مطمئن باشند که اتفاقات بسیار خوبی در راه است. خیلی کم پیش می آید که یک خواننده با یک آلبوم آنقدر هیت شود. چقدر برای آن آلبوم زحمت کشیدید؟ در آن زمان برای من اتفاقات زیادی رخ داد سختی زیاد کشیدم و شبانه روز ...
یک نیمه روز پر تب و تاب با اهالی پایتخت 4
...، اتاق گریم و اتاق نشیمن منزل ارسطو منتهی می شود. کل خانه با نمادهای چینی مرتبط با زن چینی ارسطو طراحی شده است. چند لوستر چینی، کیسه بوکس نصب شده در ایوان خانه، پرده ها و دیوار کوب ها، چند مجسمه و قاب عکس که نشان از آن دارد آرزو غفوری و تیم طراح صحنه و لباس با توجه ویژه ای، لوکیشن منزل چوچانگ را طراحی کرده اند. پای صحبت های کارگردان مرد همیشه خندان تلویزیون ایران در حالی ...
شوهری که گوش به فرمان برادرهایش است
آنها برود. او نمی تواند برای خودش مستقل زندگی کند و باید تمام دستورات برادرهایش را اجرا کند. این زن جوان در ادامه خاطرنشان کرد: از این زندگی مصنوعی خسته شدم. از اینکه شوهرم نمی تواند از خودش اراده داشته باشد خسته شدم و می خواهم با گرفتن مهریه ام که 900 شاخه گل رز است از او جدا شوم و به این زندگی پایان دهم. بعد از صحبت های این زن قاضی دستور احضار شوهر او را هم صادر کرد تا بعد از شنیدن ...
اگر من گناه کردم و راحت بودم آخر چه بلایی بر سرم می آید؟!
نمی فهمد. آن حرف بد را می شنود و می فهمد. این حرف بد را می شنود و نمی فهمد. در اثر عمل خود آدم است. بعد هم می گویند یک شیطانی را مامور می کنند که دائما دارد روی این کار می کند که خراب ترش کند. عرض کردم متاسفانه آن حدیث هایی که می خواستیم نشد. به اصل حدیث مان برگردیم. فرمودند که إذا اُطِعتُ رَضیتُ. وقتی اطاعت شدم از آن بنده ای که اطاعت شده است راضی می شوم و وقتی راضی شدم، برکت می دهم و برکت من نهایت ...
شوهری که گوش به فرمان برادرهایش است
آنها برود. او نمی تواند برای خودش مستقل زندگی کند و باید تمام دستورات برادرهایش را اجرا کند. این زن جوان در ادامه خاطرنشان کرد: از این زندگی مصنوعی خسته شدم. از اینکه شوهرم نمی تواند از خودش اراده داشته باشد خسته شدم و می خواهم با گرفتن مهریه ام که 900 شاخه گل رز است از او جدا شوم و به این زندگی پایان دهم. بعد از صحبت های این زن قاضی دستور احضار شوهر او را هم صادر کرد تا بعد از شنیدن صحبت های او حکم نهایی را صادر کند. ...
نرگسانش، نذر نسل روشن بین شده است
.... لحظه ای که من روی تخت افتادم تا دو شب بیهوش بودم و نفهیدم اطرافم چه می گذرد. آنجا کارهای ضدعفونی و... را انجام می دادند چون درمان شناخته شده ای برای بمب خردل نبود. پس از دو شب ما را به بیمارستان بقیة الله تهران اعزام کردند . تا "2 اسفند" آنجا بودم؛ بعد از آن، جمع هفت هشت نفری ما باید برای درمان به خارج از شور اعزام می شد. هواپیمایی که ما را برای اعزام به کشورهای اتریش ...
از ماجرای تماس منافقین با خواهر شهید تا آخرین صحبت های دکتر بهشتی
که در مورد این مسائل صحبت بکنند. تسنیم: وقتی که شهید بهشتی به شهادت رسید، تماسی از جانب منافقان به شما نرسید؟ زینت السادات بهشتی: برادرم روز شنبه به شهادت رسید و خوب به یاد دارم که چند ساعت بعد از آنکه به شهادت رسید، صبح یکشنبه بود و هنوز هوا به صورت کامل روشن نشده بود که منافقان با من تماس گرفتند و گفتند خانم بهشتی دیدید که برادرتان را کشتیم؟ این در حالی بود که همان شب رادیو ...
پایان زندگی مشترک هنرپیشه زن(+عکس)
برای ورود به کار تصویر نداشتم. بعد از جدایی با خانواده ام زندگی می کنم وقتی دخترم هنوز به دبستان نرفته بود من و همسر سابقم ، هدایت هاشمی حس کردیم که مسیر زندگی مان را باید از هم جدا کنیم به همین خاطر مدتی به اتفاق دخترم به منزل پدر و مادرم رفتم تا کارهای مربوط به جدایی انجام شود. بعد از طلاق مان هم دخترم باید به دبستان می رفت به همین خاطر دوست نداشتم دوباره به او ...
مصاحبه جالب و خواندی با سعید عزت اللهی
. مشورت خوبی گرفتم و اکنون مسائلی که مدنظرم است را با باشگاه های پیشنهاد دهنده در میان می گذارم تا ببینم شرایط کدام یک برای من بهتر است. تصمیمی خواهم گرفت که روند خوبم را ادامه دهم. تسنیم: توصیه ای هم کرد که به کدام تیم یا لیگ کدام کشور بروی؟ بعد از بازی با ترکمنستان بود که با کی روش صحبت کردم. فضا چندان مناسب نبود که صحبت های کاملی انجام دهیم اما یک مشورت کلی گرفتم. کی روش هم ...