سایر خبرها
فلسفه تسبیحات حضرت زهرا(س)
به گزارش بلاغ ، شیخ صدوق می گوید: از حضرت امیر مؤمنان(ع) روایت شده که آن حضرت به مردی از بنی سعد فرمود: آیا می خواهی از خودم و فاطمه برایت سخن بگویم؟! حضرت فاطمه(س) در خانه ی من بود. او با مشک آب، آنقدر آب آورد که بند مشک در بدن او اثر کرد، آن قدر با آسیاب دستی کار کرد که دست هایش تاول زدند، آنقدر خانه را جارو زدند که لباسهایش تیره رنگ گردید و آنقدر زیر دیگ، آتش روشن کرد که لباسهایش ...
امید تازه دختر نوجوان برای نجات پدرش از قصاص
از مدتی هم رفتم خانه مادرم و دخترم را برداشتم و به خانه پدرزنم که در زاهدان بود، رفتم و گفتم او در حال آمدن به خانه پدرش بوده است اما بعد از مدتی ارتباط ما قطع شده و دیگر تلفنش را هم جواب نداده است. بعد خودم را بی خبر نشان دادم و با مراجعه به مراجع قضائی و انتظامی پیگیری را با عنوان فرد مفقودشده آغاز کردیم. اما من پس از مدتی عذاب وجدان گرفتم و حقیقت را گفتم. پس از تکمیل تحقیقات، پرونده ...
جانباز دفاع مقدس شهید مدافع حرم شد
هایشان دل ها را به درد می آورند اما آن زمان شرایط سخت تر بود. به هرحال ایشان بعد از تفحص و تحقیق عزم خودش را جزم کرد. برایش مهم بود که در کدام جبهه قدم می گذارد. من مخالفت کردم و راضی نبودم. شرایط زندگی مان یکی از دلایلش بود. گفتم بروی، من با سه بچه قد و نیم قد چه کنم؟ ما خودمان مهاجریم و شما دوباره می خواهی مهاجرت کنی برای جنگ؟ اما سلیم با آرامش خاصی گفت: خب من نروم آن دیگری هم نرود، آن یکی ...
با دیدن آن دو 2 دختر جوان در خانه ام شوکه شدم! + عکس
نداشتم چون خودم شرکت دارم. از سوی دیگر دختر موردعلاقه ام هم وارد این بازی شد و در آخر همه ما گیر افتادیم. هم اکنون متهمان با دستور قاضی، در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفته اند و تحقیقات برای شناسایی شاکیان احتمالی که با این شگرد فریب خورده باشند، ادامه دارد. همشهری 110 ...
مدیر شرکت تا دیروقت در شرکت بود / او به نامزدم میترا نظر داشت و با تهدید می خواست او را تسلیم نیت شیطانی ...
آوردن چند فیلم و عکس از وی، تهدید می کرده که چنانچه تن به خواسته های شیطانی اش ندهد فیلم هایش را پخش خواهد کرد. با شنیدن این حرف ها داشتم دیوانه می شدم و دیگر تحمل شنیدنش را نداشتم؛ حرف های میترا مثل یک پتک سنگین بود که به سرم می خورد و مغزم را تکان می داد. شب تا صبح خواب نداشتم و با خودم فکر می کردم که چطور این موضوع را حل کنم. اصلا قابل باور نبود؛ تهدید؛ آن هم تهدید نامزد من! باید هر طور شده ...
دختر جوان گفت: دفعه بعد حتما خودم را می کشم! / می خوام خانه مجردی داشته باشم!
جوان می شود؟ شما بلافاصله بعد از این جریان، مهتاب را به بیمارستان بردید؟ خاطرم هست بعد از آنکه برادرش بغلش کرد و او را پایین آورد، از نفس افتادم و گریه کردم. پسرم، مهتاب را با ماشین بیرون برد اما بیمارستان نرفتند، گویا او را پارک برده بود و مهتاب راضی نمی شد بیمارستان برود؛ البته وقتی به خانه آمد، من قرص دیازپام به او دادم که آرام شود چون دائم گریه می کرد. خودش می گوید خیلی ترسیده بودم ...
وقتی شوهرم را با دوست صمیمی ام در قرار عاشقانه دیدم خشکم زد و ...
. اما صدافسوس که او راهی برای ادامه زندگی برایم نگذاشت. اگر از خودش بپرسید از عشقمان می گوید و این که چقدر او را دوست داشتم. با کم و کاستی های زندگی مان ساختم. زن جوان ادامه داد: همه چیز خوب پیش می رفت تا این که از چند ماه پیش متوجه تغییر رفتار او شدم. کمی دیر به خانه بازمی گشت. بهانه می آورد که در اداره جلسه دارد. زیاد با من حرف نمی زد. مدام سرش در گوشی تلفن همراهش بود. یک روز به طور ...
گونتر گراس؛ راوی خشمگین افسانه و تاریخ مردمی بی صدا
.... گونتر گراس که جزو معدود نویسندگانی بود که موفقیت تجاری و استقبال منتقدان از آثارش را توأمان با خود داشت و نیز در زمان جنگ دوم جهانی در ارتش هیتلری به عنوان کمک خلبان هواپیماهای جنگی جنگیده بود، در سال1999 به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات بر افتخارات و اعتبارش افزود و آکادمی نوبل سوئد هنگام اعلام نام او، داستان هایش را تصویرگر چهره فراموش شده تاریخ خواند؛ توصیفی که قبل و بعد از نوبل بر زبان ...
کفشگری: چشمان قرمز هانی را دیدم؛دوست داشتم بمیرم /مگر کسی شناسنامه می خواست؟
پرسپولیس نیوز : بازیکن سابق پرسپولیس گفت:باور کنید من دوست داشتم آن لحظه بمیرم! اینقر حالم بود و باورم نمی شد که هانی را یادشان رفته باشد. مهرداد کفشگری در رابطه با اتفاقات شب گذشته در جشن قهرمانی پرسپولیس و ناراحتی خانواده نوروزی اظهار داشت: من شب گذشته طبق وعده ای که داده بودم، به ورزشگاه آزادی رفتم چون از قهرمانی پرسپولیس خیلی خوشحال بودم اما متاسفانه اتفاقاتی افتاد که کام همه ...
حسینی: قهرمان شدن از برد در دربی خیلی مهم تر است/ برانکو گفت او را نمی خواهم من هم قبول کردم
. سمیعی نژاد گفت که تا هر اندازه ای باشگاه سپاهان می تواند می دهد و مابقی آن را من می دهم اما دل من پرسپولیسی بود. امیدوارم رحیمی حقیقت ها را بگوید و مشخص شود به من چه پیشنهادی داده بود. البته با پرسپولیس هم خیلی مشکل داشتم. سال اول بازی کردیم اما سال دوم با وجود اینکه نایب قهرمان شدیم پول ما را ندادند. بعد فردی به نام سیاسی و خواجه وند به پرسپولیس آمدند. به هر حال مشکلاتی پیش آمد که من به دنبال مسائل ...
حد تعالی و کمال از منظر اسلام/ هدیه بلا را بیشتر از صدقه دور می کند
که برف شدیدی هم می بارید، بوعلی سینا نیمه های شب به من گفت که تشنگی بر من غلبه کرده، لطف یک لیوان آب برای من بیاور، بهمنیار گفت دیدم که بیرون سرد و حوصله ای برای بیرون رفتن ندارم، لذا به بوعلی گفتم استاد این آب سرد و بدنش شما گرم است پس برای شما خوب نیست، چند لحظه ای بعد دوباره بوعلی درخواستش را گفت که تشنگی بر من غلبه کرده و نیاز به آب دارم، بهمنیار می گوید آمدم که بلند شوم دیدم هوا به شدت سرد ...
گفت وگوی تلخ و منتشرنشده از عارف لرستانی
را کنیم، من به شدت خنده ام گرفت و همه فکر کردند ما داریم شوخی می کنیم. یک بار دیگر هم شهاب عباسی، بازیگر مجموعه خنده بازار، خانه من بود. ابتدا قرار بود کسی به خانه ما بیاید و بعد از او، شهاب پیش من بیاید اما شهاب کمی زودتر آمد. به شهاب گفتم تو برو در راه پله و چند دقیقه بعد بیا. کار درست پیش رفت اما وقتی که شهاب مثلاً خواست وارد خانه شود و این طور وانمود کند که تازه وارد شده است، جفتمان آنقدر با ...
فرکی: خدا ما را بغل کرد!
کردیم که به گل رسیدیم. تیم نفت در بازی امروز دفاع محض می کرد و این مسئله کار را برای تیم های هجومی سخت می کند، چون هدف آنها فقط امتیاز گرفتن است. مسئله ای که شما می گویید، جایی صدق می کند که هوادار به تیم استرس وارد کند، اما ما که هواداری نداریم. ما نتوانستیم در بازی های خانگی خوب ظاهر شویم. در شش سالی که من تیم داشتم، در این ورزشگاه بازی کرده بودم و با نفت تهران هم در این ورزشگاه (پاس قوامین) بازی می کردم، اما شکست نخورده بودم. نمی دانم چرا با سایپا این اتفاقات رخ می دهد. وقتی یک بازیکن خوب بازی نمی کند، روی ساختار کل تیم تأثیر می گذارد و این یک اپیدمی برای تیم ما شده است. ...
گفتگوی جذاب با تنها زن استخوان شناس ایران
خانواده دور باشد. اولین باری که برای حفاری رفتم پدرم زنگ زد و گفت: چندوقت می خواهی بمانی؟ گفتم: یک هفته پدرم گفت: یعنی چی که دختر یک هفته خانه نباشد؟ آن موقع 21 سال داشتم و به قزوین رفته بودم که به دلیل نزدیکی راه می توانستم هفته ای یک بار به تهران بیایم. البته الان دیگر عادت کرده اند که بعضی مواقع خانه نباشم. از چه زمانی به صورت حرفه ای وارد کار باستان شناسی شدید؟ در دوره ...
قهرمان شدن از برد در دربی خیلی مهم تر است/ هیچ بازیکنی با حاشیه هایش نمی تواند پرسپولیس را زمین بزند/ ...
. او گفت هر مبلغی خواستی بنویس. سمیعی نژاد گفت که تا هر اندازه ای باشگاه سپاهان می تواند می دهد و مابقی آن را من می دهم اما دل من پرسپولیسی بود. امیدوارم رحیمی حقیقت ها را بگوید و مشخص شود به من چه پیشنهادی داده بود. البته با پرسپولیس هم خیلی مشکل داشتم. سال اول بازی کردیم اما سال دوم با وجود اینکه نایب قهرمان شدیم پول ما را ندادند. بعد فردی به نام سیاسی و خواجه وند به پرسپولیس آمدند. به هر حال ...
بحرین؛ آزار وحشیانه و ده ها زخمی بدون مداوا در روزهای متوالی شکنجه
دادند و در ادامه به فنس برگشتم. پس از گذشت 15 دقیقه آنها بار دیگر مرا به دفتر بردند با سیم برق کتک زدند. آنها به دنبال تلفن های همراه بودند. من بارها گفتم که تلفنی ندارم. بعد از خروج من از دفتر یکی از عناصر پلیس با نام خلیف آمد و گفت: من تو را به جایی منتقل می کنم که مشکلی نداشته باشد. ساعت 6 بعد از ظهر من را به ساختمان شماره 10 منتقل کردند. در هنگام ورود به ساختمان محمد سلیمان و محمد ...
استراتژی هایی برای افزایش هوش مالی
شما پایین خواهد آمد. او می گوید شما نمی توانید در پروژه های در حال اجرا شرکت کنید، مگر اینکه مسائل مالی را درک کنید. در این مقاله چند استراتژی برای بهبود هوش مالی شما ارائه شده است. بر ترس ها غلبه کنید به گفته روباک تنها به این دلیل که از اعداد و ارقام می هراسید، از مسائل مالی فرار نکنید. قرار نیست آپولو هوا کنید. به این شیوه به آن فکر کنید که مسائل مالی روشی برای حساب و کتاب ...
رهبری انقلاب نهی نفرمودند و گفتند نه میگویم بیایید و نه می گویم نیایید
انتخاب کنند. هر چیزی را که انتخاب کردند مورد احترام همه باشد زیرا هیچ کس بالاتر از مردم سوریه نیست. خبرنگار:آقای دکتر اجازه می خواهم بعنوان سوال آخر از شما بپرسم بعد از پایان دوره ریاست جمهوری تان شما اوقات فراغت تان را چگونه گذرانده اید و چگونه می گذرانید؟ دکتر احمدی نژاد: مطالعه می کنم ، در دانشگاه به تدریش مشغولم و کارهای تحقیقاتی را در رشته تخصصی خودم و همچنین در رابطه با ...
به قدرت حریف نباختیم بلکه به بداقبالی و بدشانسی خودمان باختیم
به گزارش وانانیوز ، در چارچوب دیدارهای هفته بیست و هشتم رقابت های لیگ برتر ایران از ساعت 17 و 45 دقیقه تیم سایپا و صنعت نفت آبادان در ورزشگاه شهدای شهر قدس به مصاف هم رفتند که این دیدار در پایان بازی با نتیجه 2 بر صفر به سود نفت آبادان به پایان رسید. حسین فرکی سرمربی تیم سایپا در پایان این دیدار اظهار داشت: ما امروز در خانه شکست خوردیم، متأسفانه چیزی که ما امروز شاهد بودیم و شما دیدید ...
پروین: تیم برانکو موقع گل زدن تن مردم را می لرزانند
تعجب کردم چرا کلاس رفته. یک عده دوست ندارن یک عده هم دوست دارند. شما قاعدتا دوست داشتید چون خیلی زود مربی- بازیکن شدید؟ نه. من خودم وقتی سال 58 مربیگری را شروع کردم، اصلا دوست نداشتم. از کار مربیگری خیلی بدم می آمد. می دونین چرا؟ چون من خودم نفر اول تیم بودم وقتی مربی ارنج رو می خوند، آنهایی که بازی نمی کردن رو می دیدم که همه ناراحتن و دارن غر می زنن، از این کار بدم می اومد ...
کنفرانس سایپا- صنعت نفت: در بغل خدا
صبوری را به نمایش گذاشت و ما هم فوتبال مستحکم و دفاعی را به نمایش گذاشتیم. در 6 بازی اصلا گل نخوردیم برابر نفت، سپاهان و سایپا در تهران. این برد را به مردم خوب آبادان تبریک می گویم که در تمام مقاطع به دنبال حمایت تیم بودند. امیدوارم این تیم در لیگ برتر حضور داشته باشد. مردم آبادان پیگیر نتایج نفت بودند و همه رقم این تیم را حمایت می کنند. ما دنبال نتیجه بودیم ولی تا به الان. از حالا به بعد سعی می ...
دلایل کم کار شدن کمدین محبوب مشخص شد
.... برخی مواقع هم مسائلی باعث می شود که دلسرد شوم و کاری را نپذیرم؛ مثل مسائل مالی و تعهداتی که عملی نمی شود. در تجارت موفق بوده اید؟ نه، خیلی موفق نبودم و نتوانستم دو دو تا چهار تا کنم و همین باعث شد، دوباره شکست بخورم و برگردم به همان خانه اولم که بازیگری است! بعد از گذشت این همه سال، فکر می کنید در کجای مسیر بازیگری قرار دارید؟ در ابتدای راه هستم ...
سقفی برای هیچ کس
سال تعداد خانه هایی که مناسب وضعیتم هستند کمتر از روز قبل می شود. انگار آدم ها ترجیح می دهند خانه هایشان را خالی بگذارند و اجاره اش ندهند. بعد از اینکه مالک خودم کرایه خانه ام را بالا برد با مالک طبقه دوم ساختمانی که زندگی می کردم تماس گرفتم و گفتم بیش از یک سال است، خانه ات خالی است، حیف نیست همین طور افتاده؟ دست کم به من یا دانشجوی دیگری اجاره اش بده. هم خودت مبلغی دستت را می گیرد و هم ما را از ...
دلیل کاندیداتوری محمد هاشمی در روز آخر / به حزب برنمی گردم
ثبت نام هم گفتم. چون دیدم که حاج آقا نظری در این مورد داشتند ، دلیلشان هم برای استمرار و صیانت از جبهه اعتدال و اصلاحات بود. درواقع نظرشان این بود که به منظور فراهم شدن شرایط مناسب برای رقابت در کنار آقای روحانی اشخاص دیگری هم باشند و این اصل نظر بود. همانطور که اشاره کردم، چند نفر را هم نام برده بودند. دو هفته آخر بود که من خودم در فضای مجازی دیدم کمپینی به عنوان دعوت از محمد هاشمی برای شرکت در ...
همسر شهید: به او گفتم من را هم با خودت ببر گفت می رویم تا راه باز شود تا با هم برای زیارت برویم / زهرا ...
.... از همسرم هفت سال کوچک تر بودم. مشابهت فامیلی ما برمی گردد به نسبت فامیلی که با هم داشتیم. فامیل دور بودیم، تازه وارد سن 16 سالگی شده بودم که سر سفره عقد نشستم. سال 81 بود. مراسم جشن عقد ما در خانه و خیلی هم ساده برگزار شد. برای عروسی هم تصمیم گرفتیم که به پابوس امام رضا(ع) برویم. دو سال بعد یعنی سال 83، رفتیم مشهد و بعد از بازگشت از آن سفر، زندگی مشترک مان را شروع کردیم. حسن آقا یک ...
سه فرزند شهید پس از سی وپنج سال به هم رسیدند
ازدواج کن. شهید قبول نمی کرد اما با پافشاری من ازدواج با آن دختر که نجمه نام داشت را قبول کرد و من با مختار به دفترخانه رفتم و به صورتی کتبی با ازدواج وی موافقت کردم حتی دفتردار که من را می شناخت گفت چرا رضایت می دهید همسرت ازدواج مجدد کند؟ در پاسخش گفتم چون بچه دار نمی شوم. در صورتی که من دو ماهه باردار بودم. شب همان روز همسرم با یکی از دوستانش به خواستگاری نجمه رفتند و زمانی که من قصد داشتم ...
مهیار علیزاده: من و مهران مدیری در حال ساخت کاراکتر موسیقایی جدیدی از او هستیم
گذشته که تیتراژ دورهمی را ساختم تا الان به شکل مستمر مشغول کاریم و تقریباً پرکارترین آلبوم من بوده است. هر قطعه را پنج یا شش مرتبه ضبط کردیم تا به ایده آل برسیم و شما ببینید که آقای مدیری با آن مشغله فراوان، چه قدر زمان برای این اثر گذاشته اند و این برایم قابل احترام است. ابتدا قرار بود که از شعرهای نو استفاده کنیم و حتی من چند قطعه با این اشعار آماده کردم که خواندند؛ ولی بعد، از آن صر ف نظر کردیم ...
این دختر 70 سانتیمتری، یک کارآفرین نمونه است
پدر مرا پشت پنجره فولاد قرار داد و خودش به تنهایی داخل حرم رفت. با امام رضا(ع) درد دل کردم و قرآنی را که به عنوان هدیه خریده بودم بالا گرفتم و اشک ریختم. گفتم این همه راه آمده ام که شما را زیارت کنم اما اجازه نمی دهند داخل بیایم. از شما می خواهم مادرم را که همه زندگی من است شفا بدهید و به من توانی بدهید که آرزوی پدر و مادرم را که داشتن یک خانه است برآورده کنم و سرمشقی باشم برای کسانی که احساس می ...
15 توصیه انتخاباتی
: مرحوم حقوق بشر، چون دیگر چیزی به اسم حقوق بشر وجود ندارد. کشته های منا، حمایت از طالبان، داعش و تکفیری ها، جنایت در یمن، سوریه، عراق، پاکستان و افغانستان کم است؟ خاطره: زمانی جمعی از دانه درشت های کاشانی (مقیم تهران) منزل ما آمدند، که آقای قرائتی! الان وقت غیرت محلی است. گفتم: چه کار کنیم؟ گفتند: یک خط راه آهن می خواهند از تهران به اصفهان بکشند. قرار است از دلیجان ببرند. تو وزیر را ببین ...
مناظره پارسانیا با فیلسوف فرانسوی برگزار شد
محتومی را برای همه در نظر گرفته بود ولی امروز همه چیز تفاوت کرده است. الان ما با مسئله زمین روبرو شده ایم. هیچ کشور، فرهنگ و جامعه مدنی نمی تواند نسبت به این مساله بی تفاوت باشد. چون آنچه که می تواند مبنای ما برای پیشرفت باشد را داریم از دست می دهیم. من علاقه دارم تقابل معنویت و ماده گرایی را در بحث با آقای پارسانیا به سرانجامی برسانم. من به اینجا آمدم تا از شما سوال بپرسم. من علاقه ای ...