سایر منابع:
سایر خبرها
جانبازان منتقل کننده فرهنگ استقامت، اعتقاد و شهامت به نسل آینده/ ایثار یعنی در عین عشق و حب به چیزی آن ...
، تصریح کرد: پدرم می گفت من برای رضای خدا، ناموس و وطنم به جبهه رفتم، به همین خاطر بسیار دیر برای دریافت جانبازی اقدام کرد و برای گرفتن درصد دچار مشکل شد، تا یک سال گذشته تمام هزینه های درمانی را خودش و خانواده متحمل می شدند، حتی زمانی که در آی سی یو بستری شد چون ایام عید بود برای هماهنگی با یک پزشک ریه دچار مشکل شدیم و نهایتا موفق نشدیم اما بنیاد جانبازان با وجود درخواست های زیادمان همکاری نکرد ...
خواستگار شکست خورده، پدر دختر را با بنزین به آتش کشید/قاتل:به خاطرجوانی ام قصاصم نکنید
متهم پای میز محاکمه ایستاد و گفت: من ناخواسته مرتکب این قتل شدم چون خانواده بهار بدون هیچ بهانه ای به من که خواستگار دخترشان بودم جواب رد داده بودند. آن روز مادرم قبل از من برای گرفتن پاسخ خواستگاری ام به خانه شان در شهرک ولیعصر رفت و من بی صبرانه منتظر شنیدن جواب بودم و هزاران نقشه برای زندگی آینده ام داشتم. سرکوچه آنها منتظر بودم که دیدم مادرم با چهره ای آشفته از خانه شان بیرون آمد و متوجه شدم که ...
کدام مردان همسرشان را کتک می زنند؟
به گزارش خبرگزاری دانا،چهار سال است که از همسرش جدا شده اما پشیمان است. دلیل طلاقش فحاشی و کتک زدن های شوهرش بوده اما حالا که تنها شده، می گوید کاش حتی به قیمت کبودی های روی بدنم، در خانه شوهرم می ماندم. اینکه سرنوشت یک زن پس از طلاق به کجا می رسد که هر روز دشنام شنیدن و آسیب دیدن را بر به دست آوردن آزادی اش ارجح می داند، موضوع این مطلب نیست اما در ادامه، با کمک هرایر دانلیان، روانشناس و زوج ...
لهستانی های رنج کشیده به گنج اصفهان رسیدند
، یکی از آخرین بازماندگان لهستانی های رسیده به ایران و البته به مناسبت هفته نکوداشت اصفهان، شهری که موطن و پناه است، نگاهی داریم به روزگار نه چندان دور اصفهان و مردمانش. لهستانی های پناه آورده به ایران، حالا بعد از نیم قرن تهران، اهواز و البته اصفهان را موطن دوم یا حتی موطن اول خود می دانند و آنها که نصف جهان را انتخاب کرده اند انجمنی هم به نام بچه های اصفهان دارند. اما ماجرا از زمانی ...
دیگر کسی برای دارو و درمان خانه اش را نمی فروشد
دارو بگردی و کجاها بروی و تازه اگر داروی خوب گیرت بیاید. شنیده بودم که داروها قبلاً چینی بوده و بیماران موقع تزریق از هوش می رفته اند. اما من نه دنبال دارو گشتم نه گرفتاری هایی را که دیگران می گفتند تجربه کردم. جالب اینکه چند وقت پیش فهمیدم دکتر چند بار به خاطر حساسیت و مقاومت پدرم دارو را عوض کرده و من اصلاً خبردار نشده ام. او که هر روز بسیاری از آدم هایی مانند خودش را در بیمارستان دیده می گوید ...
بادیگارد تاجر عتیقه قاتل او شد
بعد 40میلیون تومان از من قرض گرفت. همین باعث شد که عصبانی شوم. روز حادثه به بهانه معامله عتیقه او را به خانه یکی از بستگانم کشاندم. وقتی وارد خانه شد، از او خواستم که سهم مرا از معامله عتیقه پرداخت کند اما گفت که پولی ندارد. من هم عصبانی شدم و با طنابی که دورگردنش انداختم، او را به قتل رساندم. وقتی به خودم آمدم ، ترسیدم و به همین دلیل جسدش را داخل ماشینش گذاشتم و در اطراف شهر رها کردم. سرهنگ مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: برای متهم قرار بازداشت صادر شده و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد. ...
رسول اکرم (ص) :حسین بن علی، بهترین مردان امت من است
. (12) عمر بن خطاب نیز بعد از 10 سال حکومت در سال 23 هجری به دست ابولؤلؤ کشته شد و عثمان بن عفان در مسند خلافت نشست و او نیز در سال 35 هجری با شورش دسته جمعی مسلمانان از خلافت برکنار شد و به قتل رسید. به این ترتیب، دوران نوجوانی امام حسین (علیه السلام) در زمان خلافت ابوبکر و اوایل حکومت عمر بن خطاب سپری شد. حسین بن علی (علیه السلام) در دوران نوجوانی به وظایف خود به صورت شایسته ای عمل کردند و در ...
عزت اللهی: تیم جدیدم را بعد از جام جهانی انتخاب می کنم/ فانتزی بازی کردن و بازیسازی را بلدم
به من استراحت داد و برای بازی با زنیت هم مربی مان چون در آستانه محرومیت بودم و بازی بعدی مان مهم بود، تشخیص داد روی نیمکت باشم تا کارت نگیرم. در نهایت دقایقی بازی کردم، کارت گرفتم و دوباره محروم شدم. بعد از بازی با ترک در تمرین به مچ پای من ضربه خورد و نتوانستم تمرین کنم، اما با این حال کنار تیم بودم و شب قبل از بازی با آمپول و قرص توانستم خودم را به بازی برسانم و در آن بازی مصدومیتم تشدید شد ...
اعترافات بادیگارد از قتل عتیقه فروش
سراغم آمد و 40 میلیون تومان نیز به صورت دستی از من گرفت. با گذشت چند روز از این ماجرا، در حالی که از این رفتار مقتول بسیار ناراحت و عصبانی شده بودم، به دروغ به او عنوان داشتم که معامله سنگینی را هماهنگ کرده ام و به این بهانه مقتول را به منزل یکی از بستگان نزدیک خودم که کلید خانه اش در اختیار بود کشاندم و مدعی شدم که محل انجام معامله، آنجاست. داخل خانه، از مقتول درخواست سهم خود بابت معامله ی چندروز ...
پدر کشی با مصرف شیشه
. روز حادثه، در حال کشیدن شیشه بودم که ناگهان پدرم بالای سرم آمد.ابتدا با صحبت قصد نصیحت مرا داشت اما من بدون توجه به حرف هایش، کار خودم را می کردم و همین موضوع باعث درگیری لفظی من و پدرم شد. ناگهان پدرم در حالی که بسیار عصبانی شده بود، با یک چاقو به سمت آمد ؛ پس از گرفتن چاقو، چند ضربه به سمت او پرتاب کردم. من از شدت ترس از خانه خارج شده و بلافاصله برای مخفی شدن، نزد دوستانم رفتم تا نهایتا امروز ...
پسر قاتل است یا مادر؟
...، پیدا شد.. مادر و پسر که ابتدا منکر جنایت بودند وقتی تحت بازجویی های تخصصی قرار گرفتند لب به اعتراف گشوده و به قتل اعتراف کردند. امیر پسر جوان مقتول به کارآگاهان گفت: پدرم همیشه مرا اذیت می کرد و باعث شده بود همیشه در خانه بمانم. خیلی ناراحت بودم تا اینکه یک شب او با مادرم درگیر شد. رفتارش همیشه تحقیرآمیز بود به همین خاطرآن شب خونم به جوش آمد ودیگر نتوانستم تحملش کنم و با میله ای او را کشتم. با ...
حمید علیدوستی، عشق و فوتبال
علاقه مند شدم. از نظر من، فوتبال با هنرهای زیادی عجین است. • به خاطر دارم یک بار، حین بازی انگشتم شکست و افتاد کف دستم! سپس صافش کردم و به بازی ادامه دادم! بعد از بازی انگشتم را گچ گرفتم و هفته بعد زمان آغاز مسابقه، داور گفت که با این دستِ گچ گرفته نمی توانی بازی کنی ، چون ممکن است به دیگران آسیب برسانی. من هم گچ دستم را باز کردم و به همین خاطر، می توانید ببینید که انگشتم کج شده. دقیقاً ...
گفت وگوی خواندنی با متفاوت ترین فوتبالیست تاریخ ایران
.... به خاطر دارم یک بار، حین بازی انگشتم شکست و افتاد کف دستم! سپس صافش کردم و به بازی ادامه دادم! بعد از بازی انگشتم را گچ گرفتم و هفته بعد زمان آغاز مسابقه، داور گفت که با این دستِ گچ گرفته نمی توانی بازی کنی ، چون ممکن است به دیگران آسیب برسانی. من هم گچ دستم را باز کردم و به همین خاطر، می توانید ببینید که انگشتم کج شده. دقیقاً مفهوم زندگی همین است و من اگر آن بازی را انجام نمی دادم، به نوعی ...
روایت زندگی نرگس کلباسی، بانوی نیکوکار ایرانی از زبان خودش
من به شما پول نخواهم داد. پول برای بچه ها بود و نه من، به همین خاطر حاضر نبودم به آنها پولی بپردازم. وی ادامه داد: 2 سال من به دادگاه رفت و آمد می کردم. اما یک شب من در نهایت ناامیدی پیامی از آقای نوریان سرکنسول ایران در حیدرآباد هند دریافت کردم و آنجا من به حدی خوشحال شدم که انگار خدا به من پیغام داده بود. با ایشان تماس گرفتم و دو سه روز بعد به (رایاداگا) آمدند و از آن زمان من دیگر تنها ...
تصور این که مردی با این شیوه، چشم به ناموس دیگران دارد برایم باورکردنی نبود!
ماجرایی تلخ پرداخت و به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت: وقتی خدمت سربازی ام به پایان رسید تلاش کردم تا شغل ثابتی برای خودم دست و پا کنم به همین دلیل به شرکت های خصوصی زیادی سرزدم و شغل های متفاوتی را در شرکت های پیمانکاری یا خدماتی تجربه کردم اما در هر جایی که مشغول کار می شدم، مدتی بعد و تنها به خاطر این که حق بیمه را نپردازند مرا اخراج می کردند و باز سرگردان به دنبال شغل دیگری می ...
حاج عبدالله امتحان امروز ماست
صندلی چرخ دار، با چهره ای خندان وارد اتاق شد، سلام کرد. کنار تخت حاج عبدالله قرار گرفت و با شوخی گفت: آمده ام از من عکس بگیرید. چند عکس یادگاری هم کنار حاج عبدالله گرفت و بعد از گفت و گویی کوتاه با او، رفت. حاج عبدالله حرف هایش را درباره حضورش در جبهه از سرگرفت: 5 سال و دو ماه در جبهه بودم تا اینکه زخمی شدم. شانزدهم مهر شصت و پنج مجروح شدم، در منطقه فاو. همه جا ترکش خوردم ولی ضربه ای که ...
این مملکت پراز صادق خدادادی هاست+عکس و فیلم
به گزارش جام جم آنلاین ، خانه ای که این چند روز خالی نشده از آدم هایی که ته دلشان لرزیده بعد از شنیدن خبرحادثه. اقوام ، آشناها و دوستانی که برای عرض تسلیت آمده اند و کیپ تا کیپ کنج دیوار نشسته اند. داخل خانه سرباز شهید صادق خدادادی، همه مبهوت به تصویری نگاه می کنند که لبخند او را قاب گرفته است. صادق اما از توی همین قاب عکس به آنها نگاه می کند؛ به پدر، مادر، خواهر و برادرهایی که هنوز داغی را که ...
قتل شوهر با سلاح خودش
شد همسر ایرانی مقتول، با او درگیری هایی داشته و بر اساس مدارک به دست آمده، زنی که دوربین مداربسته تصویر او را ضبط کرده ، همان همسر مقتول است. به این ترتیب، مأموران به خانه مقتول رفتند و از همسر او بازجویی کردند. زن جوان که 23ساله است، در ابتدا مدعی شد خبری از سرنوشت شوهرش ندارد و بعد از آمدن مأموران متوجه شده شوهرش به قتل رسیده است. این زن گفت: من در خانه بودم و اصلا خبر ندارم چه اتفاقی برای شوهرم ...
سرباز گم شده حادثه میرجاوه دقیقا کجاست؟
زنگ می خورد، فردی که خود را فرمانده هنگ مرزی معرفی می کند، از گم شدن سعید می گوید و از احتمال بازگشت او به خانه سوال می پرسد. به خاطر خدا و انسانیت سعید مرا برگردانید معصومه پناه پور ، مادر سعید از آن تماس ظهر پنجشنبه تاکنون لحظه ای آرام نگرفته، چشمش از اشک خشک نشده و چشم انتظار پسر ارشدش است. او پیش از این، برادر خود را درجنگ تحمیلی از دست داده و غم شهادت عزیز را چشیده اما می ...
پدربزرگ، قربانی عشق پسر جوان به نوه اش
: آن روز در خانه خواب بودم که ناگهان صدای فردی را در محل شنیدم. نام من را صدا می زد و فحش می داد. از خانه بیرون رفتم. افشین را دیدم که جلوی خانه ایستاده و به من فحش می دهد. با او درگیر شدم. کمی بعد برادرم امیر و پدرم آمدند. پدرم از من خواست با افشین دعوا نکنم و با پلیس تماس بگیرم. در همین حین، ناگهان افشین به خانه شان رفت و با یک بطری بنزین که رویش شعله آتش روشن بود، آمد و بنزین را به طرف ...
سوالات مهمی که قبل از طلاق باید به آنها پاسخ داده شود
زندگی پذیرا باشد و جایگاه حرمت متقابل پدر و مادر را حفظ کند. تداوم ارتباط و تماس یک روان شناس و مشاوره ویژه طلاق با خانواده فرزندان تک سرپرست برای بررسی و حل مشکلات روانی- اجتماعی در سال های بعد از طلاق ضرورت دیگری است که از معضلات و نارسایی های احتمالی کودکان و نوجوانان جلوگیری می کند.
سیف الله صمدیان: انگار عباس کیارستمی دارد با من زندگی می کند
نفر جز من و سهند. ولی حاصل کار این سه نفری که حالا به سوی مرگ رفته اند، هدیه ای به نفع زندگی بود و در نهایت شد فیلم ABC آفریقا . قرار بود راجع به ایدز و مرگ و بچه های یتیم فیلم بسازیم ولی نتیجه فیلمی شد از درون بسیار شاداب و سرشار از لحظاتی که هم ما و هم بچه های جلوی دوربین سرخوش بودیم. سال بعد که فیلم در بخش اصلی جشنواره کن پذیرفته شد (و شاید اولین فیلم کن بود که با هندی کم گرفته شده بود) مارتین ...
پسرجوان شیشه ای، پدرش را با چاقو کشت
نصیحتم را داشت اما من بدون توجه به حرف هایش کار خودم را می کردم. ناگهان پدرم در حالی که بسیار عصبانی شده بود، با یک چاقو به سمت من آمد اما من چاقو را گرفتم و به سمتش پرتاب کردم. بعد از شدت ترس از خانه خارج شدم و برای مخفی شدن، نزد دوستانم رفتم تا نهایتا امروز خودم را به پلیس معرفی کردم. سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، گفت: متهم با قرار بازداشت موقت در اختیار پلیس است. ...
زن 22 ساله ، شوهرش را با شلیک گلوله کشت
...: شوهرم زن آزار بود. چند سال پیش با او ازدواج کردم و حالا دو فرزند 3 ساله و 7 ماهه دارم . پس از ازواج با شوهرم به سلیمانیه عراق رفتم و مدتی در آنجا زندگی می کردیم اما اختلاف فرهنگی ما زیاد بود و همین موضوع باعث شد که مدام شوهرم مرا کتک بزند تا اینکه تصمیم گرفتم به ایران بیایم و نزد خانواده ام زندگی کنم. وی ادامه داد: چند روز پیش موسی به ایران آمد او اسلحه ای را هم باخود آورده بود. در فرصت مناسب اسلحه را از او گرفتم و امروز با قرار گذاشتن با او در خیابان دولت با همان اسلحه او را پس از جرو بحث کشتم. این زن در حال حاضر تحت نظر است تا پرونده این قتل تکمیل شود. ...
کاراکتر کارگر در چهار دهه سینمای ایران
هفته نامه چلچراغ - مرضیه طائب: آثار هنری به این خاطر که برآمده از بستر اجتماعی زمانه خود هستند، وسیله خوبی برای عمیق تر شدن شناخت ما از جامعه و تحولات آن در طول تاریخ به حساب می آیند. ساخته شدن یک فیلم حتی با هدف سرگرم کردن مخاطب برای مدت زمانی کوتاه، می تواند حقایق نهفته زیادی از سبک زندگی، از دور، در کلیت تاریخ و جامعه اش بررسی می کنند.با همین نگاه است که وقتی امروز به تماشای فیلم روسری آبی می ...
توطئه بادیگارد برای کشتن مرد عتیقه فروش
روز گذشته لب به اعتراف گشود و به کشتن مرد عتیقه فروش اعتراف کرد. وی ضمن اعتراف به قتل گفت: هر گاه قاسم قصد خرید و فروش عتیقه داشت، من به خاطر ورزشکار بودن و داشتن هیکل قوی و تنومند- همیشه به عنوان بادیگارد او را همراهی می کردم تا اینکه یک روز، مبلغ قابل توجهی را در یک معامله به دست آورد اما هیچ پولی به من پرداخت نکرد. تا اینکه چند روز بعد به سراغم آمد و 40 میلیون تومان به صورت دستی از ...
چشم بسته عاشق شدم و ... / پدرم داشت دق می کرد و من روسیاه او و مادرم هستم!
مرد رویاهایم به خواستگاری ام آمد. احترام پدر و مادرم را به خاطر او زیر پا گذاشتم. پدرم داشت دق می کرد. نصیحت های او بی فایده بود. با لج بازی بالاخره بعد از شش ماه درگیری با خانواده، حرف خودم را به کرسی نشاندم. در همان دوران عقد، از کردۀ خودم پشیمان شده بودم اما نمی توانستم حرفی بزنم. امیدوار بودم بتوانم او را با توجه به ابراز علاقه ای که می کند، تغییر بدهم. زهی خیال باطل که خشت اول بنای این زندگی ...
مصاحبه با میثم رستگاری؛ بازیگر نجف آبادی
...: گاهی درخیابان من را می بینند به شوخی می گویند نماله این طرف و آن طرفم را می بینم ببینم چه چیزی ممکن است به من بمالد بعد تازه متوجه می شوم منظورشان دیالوگ نقش نانوایی بوده است نقشی که بازتاب خوبی بین مردم داشت و خودم هم آن را دوست داشتم. میثم رستگاری متولد 1365 اهل نجف آباد اصفهان است. بازیگر توانمند مجموعه طنز خنده بازار که علاوه بر لهجه شیرین نجف آبادی به همراه بازی خوبش ...
لیلا با اینکه به خواستگاری اش رفته بودم اما با پسر دیگر در ارتباط بود و...
کشید ولی به نصایح او گوش نمی دادم. یک روز با دوستان لاابالی تصمیم گرفتیم زورگیری کنیم. می خواستیم پولی برای یک دو سه روزه به شمال جور کنیم. دوستانم به سراغ پیرمردی رفتند که مرا شناخت. او معلم دوران ابتدایی ام بود. داشتم از خجالت آب می شدم. جلوی دوستانم را گرفتم و با ناراحتی به خانه رفتم. قسم خوردم دیگر دنبال خلاف نروم اما دوستانم می ترسند آن ها را لو بدهم. برایم مزاحمت ایجاد می کنند و دست بردار ...
رفته بودم از انباری لواشک بردارم که پسر خاله ام در را بست و ... / پارسال محمود حلالیت خواست اما از دیدن ...
رفته بودم توی انباری که به لواشک های آویزان شده ناخنک بزنم. محمود پشت سرم آمد، در را بست و گفت چون دستم به لواشک ها نمی رسد، بغلم می کند، من هم با خوشحالی قبول کردم و خودم را بالا کشیدم، همان طور که لواشک ها را از روی بند برمی داشتم احساس کردم دست محمود روی تنم حرکت های عجیبی می کند، یکهو دستم شل شد، شروع کردم به تقلاکردن، یک مرتبه عصبی شد. من را به دیوار کوبید و گفت: خفه شو. نفسم بالا نمی آمد، بدنم تازه جوانه زده بود، تر ...