سایر منابع:
سایر خبرها
حسین رفیعی: معلم بداخلاقی هستم!
نمی دانستم باید اول لانه را درست کنم و بعد جوجه را داخل آن بگذارم، بلکه خانه را روی سر جوجه درست می کردم که این طور می شد جوجه ام از بین می رفت و دوباره می خریدم! اما از سن 8-7 سالگی در مغازه پدرم که ترمیم عتیقه انجام می داد، کار می کردم و در 10 سالگی در این زمینه استاد شده بودم و برای خودم شاگرد داشتم، این جریان تا سال 70 که وارد دانشگاه شدم، ادامه داشت و بعد از آن هم همان مغازه پدر را آتلیه نقاشی ...
توصیه حضرت آقا درباره تقویت سبک عبدالفتاح شعشاعی/ مافیا در مسابقات قرآن را رد می کنم
.... بار اولی که بعد از مسابقات خدمتشان رسیدم و تلاوت کردم، ایشان فرمودند؛ صدای شما شبیه عبدالفتاح شعشاعی است، این سبک را خوب می خوانی بیشترش کن. سال 92 یادم است اوایل تلاوت فراز خوبی از عبدالفتاح رو توانستم خوب تلاوت کنم حضرت آقا کامل برگشتند رو به من و من رو نگاه کردند من یه لحظه ترسیدم حدس زدم که استقبال کردند، بعد از تلاوت رفتم پیششون گفتن خیلی خوب بود. بار سوم هم از این ...
علیرضا آرا از سریال زیر پای مادر می گوید
درباره این نقش صحبت کرد و خصوصیات اولیه او را گفت، با صدرا آشنا شدم و بعد به تدریج این کاراکتر شکل گرفت و وقتی نعمت الله آن را کامل نوشت، با کمک خود او و بهرنگ توفیقی در دور خوانی ها و تمرین هایی که داشتیم به او نزدیک شدم و چارچوبی پیدا کرد و به عنوان بازیگر تلاش کردم به بهترین شکل ممکن او را خلق کنم. امیدوارم در این زمینه موفق شده باشم. آرا در ادامه اظهار کرد: بخش زیادی از صدرا در دل ...
در 11 سالگی با من رفتار زشتی داشت و مجبور شدم ازدواج کنم!
به گزارش بلاغ ، شری جانسون، زمانی که تن ها 11 سال سن داشت، به عقد پسر 20 ساله ای درآمد که به او تجاوز کرده بود. او در این باره می گوید: او مرا مجبور کرد و بعد من حامله شدم. مسوولانی که در این باره تحقیق می کردند، مسوولان کلیسا و والدین جانسون نیز برای جلوگیری از به وجود آمدن یک پرونده جنایی بزرگ تر به ازدواج شری با مرد 20 ساله رضایت دادند. او می گوید: مادرم از من پرسید می خواهی با او ...
داستان قرآنی سه گناهکار خوش عاقبت
هِلال بیچاره خانه نشین شدند و کار آن دو نفر گریه بود. لیکن من که از آن دو جوانتر و شکیباتر بودم از خانه بیرون می رفتم و به نماز جماعت مسلمانان حاضر می شدم و در بازار ها رفت و آمد می کردم، اما هیچ کس با من سخن نمی گفت. هنگامی که رسول خدا (ص) بعد از نماز می نشست نزد وی می رفتم و سلام می کردم و با خود می گفتم: آیا جواب سلام مرا هر چند آهسته هم باشد داد، یا نه! سپس نزدیک او به نماز می ایستادم و زیر ...
اشتغال زایی مستقیم برای 10 نفر/ از باربری به فرآوری زیتون رسیدم
به این کار مشغول بودم اما به فکر راه اندازی و مکانیزه کردن فرآوری زیتون افتادم و بعد از گذشت دو سال به کمک پدرم وارد تولید و بسته بندی فرآوری زیتون شدم. وی گفت: طی 10 ساله گذشته توانستم سرمایه ای بالغ بر 500 میلیون تومان بدست آورم و با گرفتن تسهیلات اقتصاد مقاومتی از سازمان بسیج سازندگی، دستگاه های مختلف برای فرآوری زیتون خریداری کردم و هم اکنون ظرفیت فرآوری 200 تا 300 تن زیتون را دارم ...
استکی: پرچم هندبال ایران در اروپا را بالا نگه می دارم
...: لژیونر هندبال ایران گفت: همیشه می جنگم که پرچم هندبال ایران در اروپا را بالا نگه دارم و امیدوارم در این راه موفق باشم. سجاد استکی در گفت وگو با فارس، درخصوص حضورش در جمع نامزدهای بهترین بازیکن هندبال اروپا اظهار داشت: امسال سال خوبی برای من بود. شرایط خوبی در تیم دیناموبخارست داشتم و توانستم عناوین خوبی در لیگ هندبال رومانی کسب کنم. پس از کسب هر عنوانی بابت ایرانی بودن خودم ...
کلاهبرداری میلیونی خواستگار قلابی در تلگرام
که گذشت مرا به رستورانی دعوت کرد تا برای نخستین بار یکدیگر را ملاقات کنیم. آن روز با دیدنش به او علاقهمند شدم. او میگفت مهندس عمران است و در کار ساختوساز و برجسازی فعالیت دارد. من هم کاملا به او اعتماد کردم تا اینکه مدتی بعد از من خواستگاری کرد و من که بیصبرانه منتظر شنیدن این جمله بودم، به او جواب مثبت دادم. وی گفت: یک هفته پس از آن با اصرار من، به همراه پیرزنی که میگفت مادرش است به ...
عجایب والیبال؛ موسوی فقط در ایران بازی می کند!
اصلی غیب موسوی در تیم ملی، بهتر باشد به تابستان سال قبل برگردیم؛ روزهای قبل از المپیک که به جام جم گفته بود: شاید سال بعد در تیم ملی حضور نداشته باشم، نه اینکه خداحافظی کنم، بلکه واقعا نیاز به استراحت دارم. چندین سال به صورت مداوم در مسابقات حضور داشته ام. اگر مرا بخواهند شاید تصمیم بگیرم که با هماهنگی مسئولان به صورت دوره ای در تیم ملی حاضر باشم؛ یعنی می خواهم پاره وقت در خدمت تیم ملی باشم و قطعا در ...
وقتی احسان علیخانی جلوی صحنه منشوری را در ماه عسل گرفت
قبول نداشتم و محمد را با همه این شرایط می خواستم. بعد از عقد خودم را خوشبخت ترین آدم نه ایران؛ بلکه جهان می دانستم! او در خصوص راضی کردن پدرش به این ازدواج بیان کرد: سخت بود؛ من حتی به خاطر مخالفت پدرم از خانه فرار کردم. به خانه خواهر محمد رفتیم و بعد از مدتی که گوشی را روشن کردم، خواهرم تماس گرفت و گفت برگرد اما من با عصبانیت جوابش را دادم. بعد پدرم با من حرف زد که بیا هر چی تو بخواهی ...
مسجد از کودکی برایم آرامش بخش بوده است/ ذکر و یاد ائمه به من آرامش می دهد
کودکی وقتی در محیطی مذهبی مثل مسجد یا حسینیه بزرگ می شود یا نماز خواندن پدر یا مادر را می بیند تا یک سن خاص، مثلا 5 سالگی تقلید می کند اما وقتی بزرگتر می شود خودش شخصا پیگیر این ماجرا می شود. درباره خود من هم همینطور بوده است. من در یک خانواده مذهبی و سنتی بزرگ شدم. همیشه همراه پدرم به مسجد می رفتم و در ایام عزاداری هم در دستجات و تکایا حضور داشتیم. خاطرات خوبی از ایام ماه مبارک رمضان دارم. وقتی که ...
گلریز: سلطان آواز ایران سال 42 شبی 2250 تومان می گرفت
.... بعدها ماشین خریدم و با ماشینم هر جا می خواست می بردمش. در یکی از مجالسی که در ماه محرم برگزار می شد من هم همراه با پدرم رفته بودم. قبل از آغاز مجلس، آقایی بلند شد و گفت: صلی الله علیک یا اباعبدالله . بعد از آن بود که هم گریه کردند و اشکشان سرازیر شد. برای من عجیب بود که مگر این شخص چه کرد که همه منقلب شدند. بعد از این که مجلس تمام شد به پدرم گفتم که این آقا که چیز خاصی نگفت ...
آموزگار: گفتار انصاری فاقد منم هایی است که به آن دچار شده ایم
همنشینی من با خانواده خودم و سپس همنشینی با خانواده دکتر محقق و فرزندانمان بوده که این شکل را به من داده است. دبیر شورای کتاب کودک افزود: خانواده محقق 54 سال پیش با شکلی کاملا متفاوت از زن مواجه شدند اما مرا به گرمی پذیرفتند. دوستی ای که بین من و مهدی محقق در منزل ما جریان داشت سبب شد که من قوی تر شوم و بتوانم با امید و انگیزه به کارهایم بپردازم. این نویسنده تصریح کرد: همنشینی ...
پرخور نیستم و حرفه ای عمل می کنم
عرفان جمشیدی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صداوسیما افزود: بهمن ماه سال گذشته برای مسابقات انتخابی تیم ملی دعوت شدم که به عنوان اولی دست یافتم. بجز من 3 بازیکن دیگر هم برای حضور در اردوی تیم ملی دعوت شدند. بعد از مسابقات انتخابی قرار بر این شد تا 10 روز بعد اردوی آمادگی تیم ملی برپا شود تا بازیکنان خود را برای مسابقات قهرمانی آسیا آماده کنند. وی گفت: هرچه منتظر ماندیم اردوی تیم ...
کابینه نتانیاهو، بدترین کابینه اسرائیل است
خارجه فعال می توانستم ایجاد کنم که این موضوع را تضمین کند که این توافق در ریاض به نتیجه نرسد. من می توانستم یک وزیر خارجه قابل و توانا داشته باشم که در تعامل با وزارت خارجه آمریکا جلوی این نوع توافق را بگیرم. از زمان انتخابات سال 2015 تاکنون نتانیاهو در برابر انتصاب یک وزیر خارجه قابل و توانا مقاومت و سنگ اندازی کرده و خودش این منصب را اشغال کرده است. وی در پایان گفت: اگر چه اسحاق ...
تشخیص میزان پایبندی و تعهد به رابطه عاشقانه
عنوان مثال: خانه ای مستقل داشته باشم. پنجاه میلیون پس انداز در بانک داشته باشم. سی سال داشته باشم. مطمئن شوم که هیچ وقت نسبت به همسرم سرد نخواهم شد. بفهمم که از ازدواج خود خیلی خوشحال و راضی هستم. 2- می ترسم ازدواج کنم چون... به عنوان مثال: می ترسم نامزد / همسرم از من جدا شود، همان طور که مادرم از پدرم جدا شد. احساس می کنم تا ابد به دام افتاده ام. دیگر ...
قیدی: نهادها شعارهای حمایتی خود را عملیاتی کنند/ افشار: با سینمای حاتمی کیا به سینمای جنگ علاقمند شدم
به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ این روزها ویلایی ها فیلمی با موضوع دفاع مقدس بر پرده سینما خودنمایی می کند فیلمی که با نگاهی متفاوت به این ژانر، قصه خانواده های فرماندهان سپاه و ارتش در سال 1365 را روایت می کند. عزیز زن 50 ساله ای است که همراه نوه هایش وارد مجموعه ویلاها می شود. الیاس نیز راننده بسیجی است که هر وقت وارد مجموعه می شود همه نگران این می شوند که شاید ...
سنگ سفیدی: خوراکچی را به خدا واگذار کردم
. شاید سال دیگر پیشنهاد بهتری از اروپا داشته باشم. وی با بیان اینکه با وجود جدایی از تاسیسات دریایی هنوز دلیل اخراجش از تیم در پنج هفته پایانی را نمی داند، بیان کرد: من در بازی با حفاری اهواز پنالتی خراب کردم و بعد از آن کنار گذاشته شدم. بازگشت به عقب کار درستی نیست اما چون سوالات زیادی در این باره از من می پرسند و فکر می کنند با شمسایی به مشکل خورده ام، می خواهم برای اولین و آخرین بار ...
آشوب های دل یک همسر شهید
قوی تر شدم. نمی دونم شاید چون دیگه چاره ای نداشتم تکیه گاهم رفته بود و باید تکیه گاه بچه ها می شدم. باید برای این دو تا طفل معصوم هم پدر و هم مادر می شدم، پس باید خودم را قوی تر می کردم. بعد از مراسم همه دنبال زندگی خودشون رفتند باز من و گریه های تنهایی و دلشوره همراه شدیم، گریه هایی که باید از چشم بچه هام پنهان می کردم و دلشوره هایی که برای آینده این بچه ها داشتم. عزیزم نمیدونی چقدر ...
هاشمی: برخی از روی منافع به فدراسیون نزدیکتر شدند
حرف راست را به او داده است، افزود: پارسال بیشترین واکنش را بعد از باخت به اراک داشتم و هنوز هم می گویم که آن مسابقه پلی آف دانشگاه آزاد مقابل اراک، یک فاجعه بود. در طول فصل هم اذیت شده بودم؛ اما با سکوت و مدارا پیش می رفتم. باشگاه هم علاقه ای به رسانه ای کردن مسائل نداشت. هاشمی گفت: در مسابقه آخر پلی آف پارسال مقابل اراک اتفاقاتی افتاد که متاسفانه همه به نحوی چشم خود را روی آن بستند ...
روایت عشق و خیانت در برنامه ماه عسل
از حرمت ها طی چند سال شکسته شده بود. آخرین باری که خیانت کردم همسرم مرا دید و آن لحظه خورد شدم. نسترن در ادامه بیان می کند: خانه دوستم بودم. محمد به من پیام داد که عزیزم خیلی دوستت دارم و در حقت خیلی بدی کردم. مراقب خودت و پارسا باش. بهش پیام دادم که مراقب پارسا هستم و عزیزتر از جانم است. پیام دیگر فرستادم اما جواب نداد.شب با دوستم و همسرش برای شام بیرون رفتیم. خواهر محمد زنگ زد و گفت که ...
روایت "عشق، طلاق و خودکُشی" در ماه عسل
راهنمایی های خوبی برای شما داشته اند. محمد: با خیانتم به همسرم اشتباه کردم. بار دوم که به همسرم خیانت کردم، او من را دید. بعد از آن ماجرا دیگر نمیشد ادامه داد. بسیاری از حرمت ها طی چند سال شکسته شد. حتی جوری شده بود که زمانی برای صحبت کردن و بیرون رفتن به هم نمی دادیم. بعد از این که هنگام خیانت، همسرم من را دید دیگر آرام آرام خورد شدم. نسترن: یک روز خانه دوستم بودم. از خواب ...
نگذارید آنچه بر سر جانبازان نخاعی دفاع مقدس آمد، بر سر مدافعان حرم هم بیاید!
تمام وقتم استفاده می کنم. به ورزش واقعا اهمیت می دهم چون ما الزاما" باید به ورزش بپردازیم. من 1/1/1363مجروح شدم و یک سال طول کشید که یاد گرفتم چطور باید فعالیت هایم را ادامه بدهم. بعد از آن ورزش را رها نکردم. ورزش اولویت اول من در زندگی است. فاش نیوز: در چه رشته هایی ورزش می کنید؟ - من در رشته های بسکتبال باویلچر و تیراندازی با کمان ملی پوش بودم و در یک دوره 14ساله عضو ثابت ...
بدهی 7 میلیاردی، مرا راهی زندانی کرد
وی تلخی های حبس و شیرینی های آزادی را بشنویم. ع.م یکی از افرادی است که دارای شغل آزاد بوده و به علت مسائل اقتصادی در سال 93 دچار ورشکستگی و راهی زندان می شود و با برپایی جشن گلریزان دوباره به زندگی عادی بر می گردد. ع.م در این رابطه اظهار کرد: مشغول کار آزاد و گذران زندگی بودم که رفته رفته به علت نوسانات بازار و مشکلات اقتصادی که بوجود آمد، نتوانستم وام های بانکی را به موقع تسویه کرده و ...
هدف نخست کسب مدال جهانی مسابقات پاریس است/ما شرمنده شهدا و خانواده آنها هستیم
نوبت سر و سامان زندگی ام است. فارس: برای حضور در المپیک 2020 توکیوی ژاپن چه برنامه ای دارید؟ حضور در المپیک بعدی به هیچ وجه قابل پیش بینی نیست، چرا که ممکنه امروز یک کشتی گرفته و برنده شوی، ولی در همان روز بعد از ظهر در کشتی بعد بازی را واگذار کنی، اما من همه تلاش خود را برای حضور در المپیک خواهم کرد. همه سعی من کسب مدال در پاریس و پس از آن مسابقات آسیایی جاکارتا است ...
حظِ هنر
موارد هم نمایشگاه می زدم. استاد جزی زاده سال 77 به طور رسمی بازنشسته می شود، اما تا کنون به فعالیت های آزاد خود ادامه داده و می دهد: بعد از بازنشستگی شروع کردم برای خودم کار کنم. در همان دوران نقشه ای به سفارش آیت الله رفسنجانی کشیدم که ایشان به عنوان هدیه آن کار ، سفر به مکه به من پاداش دادند. البته به دلایلی از آن نقشه هم استفاده نشد. مدتی بعد از بازنشستگی رفتم یزد و سه سال هم آنجا ماندگار شدم و ...
غواصی که برای آب نامه می نوشت
به گزارش ایثار واحد زنجان به نقل از ایسنا، منطقه زنجان، یوسف قربانی در خردسالی پدر و مادرش را که از قشر مستضعف جامعه بودند از دست داد، یوسف به همراه برادرش در کنار مادر بزرگ در خانه ای محقر سال های اول دبستان را پشت سر می گذارد که ناگهان خداوند تنها پناهگاه آن ها را نیز از دنیا می برد و اینک یوسف و برادرش مانده اند و بی کسی در سختی های زندگی. دوران نوجوانی یوسف قربانی بعد از ...
مردی که عجیب ترین سماورهای دنیا را می سازد
می کرده و الان 6 سال است که اینجاست. 50 میلیون تومان، قیمت هر سماور پرسیدم چرا و با تعجب پرسید: چی چرا؟ گفتم چرا کارهای شما طرح های عجیب و غریبی دارد؟ عجیب تر از هر سماوری که تا به حال دیده ایم؟ نگاهی به ساعتش انداخت و گفت: خوب من شب ها با فکر و خیال می خوابم. در فکرم انواع و اقسام طرح ها می سازم و بعد آنها را با مس پیاده می کنم. البته من عکس سماورها را قبلا دیده بودم. همه شان ...
عدّه ای نمی خواهند تفکر امام زنده باشد/ وابستگان امام باید برای زجرهای فراوان دیگر خود را آماده کنند
می خواهم ایشان را دادستان قرار بدهم . اخوی می گوید من به امام عرض کردم که آقا شما می دانید ایشان حاصل عمر فقهی شما در قم است و معمولاً افرادی که می آیند در حکومت، بعد مشکلاتی برایشان پیش می آید، تخریبشان می کنند و بیرونشان می کنند. امام فرمود: من خودم متوجه این جهت هستم و او را می شناسم . اخوی می گوید یکی دو قدمی دور شده بودم که امام فرمود آقای صانعی برگرد. من برگشتم، امام فرمود: امّا تو را قبل ...
شوهرم با دعوا مرا به خانه پدرم فرستاد و خودش با دختر جوانی برای خوشگذرانی به شمال رفت!
وسایلم را جمع کردم و با دختر کوچکم به خانۀ پدرم رفتیم. آن ها سراغ سعید را می گرفتند و من مثل همیشه دروغی جور کردم و گفتم او به مأموریت رفته است. روز بعد نزدیک غروب سعید زنگ زد و با صدایی لرزان و بغض گرفته از من کمک خواست. من و بچه ام بدون آنکه چیزی به کسی بگوییم یک تاکسی دربست گرفتیم و به شمال رفتیم؛ همان شهری که شوهرم و دختری جوان در بیمارستان بستری بودند. سعید از ناحیۀ صورت آسیب دیده بود و سر و ...