سایر منابع:
سایر خبرها
مساجد در حال خالی شدن هستند
آن صورت در تمام ایران منعکس می شد. پس از ایشان، حضرت امام (ره) در مدرسه فیضیه سخنرانی می کرد. ما رادیو و تلویزیون نداشتیم و پیام حرکت انقلاب به وسیله چرخه تبلیغ به مردم می رسید. علمایی که آیت الله بروجردی در بلاد مستقر کرده بود به پایگاه تبدیل شدند؛ مثلاً شهید صدوقی یا آیت الله یثربی در منطقه خود پایگاهی داشتند؛ بنابراین صدای حضرت امام (ره) به همه جا رسید. دوران آیت الله بروجردی، دوره ...
خاطرات نوه سلطان صاحب قران از ماه رمضان و آیین هایش
گلاب با چند شاخه نبات و حبه قند می دهند. بعضی شب ها شاه سرزده به اتاق بانوان آمده اندک زمانی به تماشای هر محفل می ایستد. چون اهل اندرون تا سحر بیدار می ماندند و چراغ ها روشن بود مرا شعفی کودکانه در دل بود و با عزیزالسلطان و غلام بچه هایش به دوندگی و بازی سرگرم بودیم. یکی از شب ها که قایم باشک بازی می کردیم شاه خود را در محلی که از بته درخت های انبوه پوشیده بود پنهان کرده سوت های بی مورد ...
ویلایی ها ؛ از خودگذشتگی زنانی که نادیده گرفته شده اند
درباره اش حرف زده می شود را باید تجسم کنی چون آن را نمی بینی. در این میان فقط یک ماشین (هایس) هست که رابط بین خط مقدم و منطقه ای است که خانم ها در آن زندگی می کنند. اما حماسه ای که از آن گفتم پشت جبهه اتفاق می افتد و یک از خودگذشتگی و فداکاری در زنان برای اینکه مردان راحت تر بجنگند و این پشت گرمی را از نزدیک حس کنند و نه از تهران، در این فیلم دیده می شود. این حماسه گاهی آدم را تکان می دهد ...
با اشک روضه شفا گرفتم / اگر دین مردم کمرنگ تر می شود ما اهل منبر مقصریم
بروم یک نامه دادند به آقای مجتهدی ، ایشان گفتند بعدازظهر بیا! وقتی فهمیدند نامه از پدرم است بسیار ابراز محبت کردند. جالب این جاست یک سالی گذشت فاطمیه بود گفتم حاج آقا منزل ما روضه است می آیید. سال 67 بود شب دنبال ایشان رفتم آقا مسعود هنوز محاسن نداشت جلوی درب خانه، پرسیدند ایشان کیست، گفتم برادر ماست. هم به بنده و هم به پدر ما گفتند من از همین الان ایشان را به عنوان طلبه می پذیرم. آقا مسعود هم ...
شب های قدر هیأت کجا برویم؟
شیخ امیر انصاریان * مداح: حاج حسن خلج * آدرس: خیابان 17شهریور-کوچه آبشار،حسینیه بنی زهرا(س) جامعه مداحان تهران * سخنرانان: حاج مصطفی کرمی و حاج مهدی توکلی * مداحان: حاج علی اصغر یونسیان، حاج یدالله بهتاش، حاج مهدی آصفی * آدرس: خیابان 17شهریور-بالاتر پل شهید محلاتی،پشت آتش نشانی،زینبیه کربلایی ها مهدیه امام حسن مجتبی(ع) * سخنرانان: حجت الاسلام ...
آیین های رمضان در خوزستان
جشنواره ساخت فانوس رمضانی در بخش جنبی نمایشگاه قرآن و عترت است. از گذشته تا به حال مردم برخی از مناطق استان شیوه هایی برای بیدار کردن همدیگر برای سحر داشتند، هر چند این سنت در اغلب مناطق در حال فراموشی است ولی روستای ابوعرابید در شمال شادگان هنوز پیش از اذان صبح مردی چراغ به دست کوچه های تاریک روستا را می چرخد و برای بیدار کردن روزه داران می خواند یا نایمین اگعدو تسحرو یعنی ای به خواب رفتگان ...
آیین های رمضان در خوزستان
باید انگشتر را از میان ده ها دست پیدا کند. در میان مردم خوزستان رسمی ماندگار وجود دارد که بعد از گذشت سالها هنوز هم در اغلب مناطق انجام می شود هر چند این مراسم هم همانند سایر آداب و سنن مردم کشور در حال از بین رفتن است. این مراسم گرگیعان نام دارد و در شب ولادت امام حسن(ع) انجام می شود. شب 15 ماه رمضان بچه های کوچک خوزستان بعد از افطار به کوچه و پس کوچه های اهواز، ویس، آبادان، خرمشهر ...
اگر جبهه نبود، مداحی را ادامه نمی دادم
، بچه ها وقتی می دیدند ایشان را، روحیه می گرفتند. خیلی مواقع شب های عملیات من و آیت الله طاهری روی سر بچه ها قرآن می گرفتیم. جایی بود که شهید خرازی از شما تقاضا کنند برایشان مداحی کنید؟ بله بیشتر اوقات که می رفتم سنگر فرماندهی از من درخواست می کرد برایش بخوانم. علاقه عجیبی هم به روضه حضرت زهرا(س) داشت. البته حاجی با شهید تورجی زاده بیشتر از من اخت بود، چون هم صدای خوبی داشت و هم ...
آداب و رسوم مردم استان خوزستان در ماه مبارک رمضان
که بعد از گذشت سالها هنوز هم در اغلب مناطق عرب نشین خوزستان انجام می شود هر چند این مراسم هم همانند سایر آداب و سنن مردم کشور در حال از بین رفتن است. این مراسم گرگیعان نام دارد و در شب ولادت امام حسن(ع) انجام می شود. شب 15 ماه رمضان بچه های کوچک عرب خوزستان بعد از افطار به کوچه و پس کوچه های اهواز، ویس، آبادان، خرمشهر، شادگان و سوسنگرد و دیگر شهرهای خوزستان و روستاهای توابع آنها می ...
اولین پیروزی رزمندگان پس از عزل بنی صدر
شرایط سخت، شب های گرم را به صبح رساندند و دست هایشان از نیش پشه های حاشیه کارون تاول زده بود. چه خوب بودند آنها که نگاهشان فقط در چشمان امام بود و راهی می جستند تا لبخندی بر لبان آن فقیه کامل بنشانند. فرمانی دهان به دهان در خط شیر پخش می شود. نیروهای هر گروهان خیلی زود یکدیگر را پیدا می کنندو به طرف کانال خط که فاصله آنها را با عراقی ها کم کرده است، حرکت می کنند. کانال نتیجه زحمات شبانه ...
در کمین تکفیری ها "بینایی ام" را از دست دادم
. در یکی از همین شب ها بود برای روضه خوانی سوار بر یک بلم شده تا به پاسگاهی برویم اما بین راه، بلم مورد اصابت گلوله واقع شد و افراد حاضر در آن همه شهید شدند من نیز ترکش خورده و جانباز شدم. مدتی را برای درمان در بیمارستان طالقانی آبادان بودم. در آن زمان متوجه شدند علاوه بر ترکش، شیمایی هم زده اند و من شیمیایی شده ام. *از آسیب چشمان خود هم برای ما بفرمایید. در سال 1391 ...
برادر کجایی؟
، قصد بازگشت داشتند که در تیررس دشمن قرار گرفتند. در حال بازگشت بودند که پای علی و همرزمش در معبر روی مین رفت. علی از ناحیه پای چپ و همرزمش از ناحیه پای راست مجروح شد. برای جلوگیری از خونریزی، پایشان را با چفیه بستند و حدود 3 تا4کیلومتر سینه خیز حرکت کردند و خود را به نیروهای خودی رساندند. نیروها با برانکارد علی و همرزمش را با ماشین به بیمارستان اعزام کردند. از آنجا که طی 4ساعت خون زیادی را از دست ...
امام اجازه نداد کسی مرجعیتش را تبلیغ کند
ها را خیلی دل نشین می دانست او ادامه می دهد: حضرت امام (ره)، فاطمیه دوم را در منزلشان در نجف روضه می گرفتند و سه شب در مدرسه آیت الله بروجرودی بودند؛ مرحوم آقای خلخالی دهه عاشورا را روضه می گرفت و امام (ره) برخی اوقات شرکت می کردند. در ایام عاشورا امام (ره) به کربلا می رفتند و در منزلی در آنجا هم نماز جماعت می خواندند و هم روضه برپا می کردند. محتشمی پور با اشاره به اینکه ...
همیشه آرزو داشتم همسر و فرزندانم روحانی شوند/ فرزندان شهیدم عاشق امام خمینی بودند
... با یادآوری مصیبت های حضرت زینب، مشکلاتم را فراموش می کنم پدرم شب قبل از تولدم درخواب می بیند که آهویی بزرگ را شکار کرده و این باعث شد تا اسم دخترش را آهو بگذارد، من دل خوشی از روزگار جوانی ندارم، هر مصیبتی که فکر کنید به سرم آمده اما بازهم خدا را شاکرم، هرگاه مشکلات و مصائب به یادم می آید، برای خودم مصیبتهای امام حسین(ع) و زینب کبری را می خوانم، آنگار دردهایم را فراموش می کنم. ...
بسته خبری جمعه 19 خرداد ماه 1396
شریف ایران و با هر آنچه مربوط به انقلاب و نظام اسلامی و رهبر فقید عظیم الشأن آن است. این گونه جنایات که حاکی از خباثت و در عین حال، حقارت مباشران و نیز آمران و مسببان آن است، بسی کوچکتر از آن است که در عزم ملت ایران خللی ایجاد کند. نتیجه ی قطعی این ها چیزی جز افزایش نفرت از دولت های آمریکا و عوامل آنان در منطقه همچون سعودی نیست. ملت ایران، متحد و با عزم راسخ به پیش خواهد رفت ان ...
آداب و رسوم مردم بوشهر در ماه مبارک رمضان
... در این شب مقدس که مصادف با میلاد باسعادت حضرت امام حسن مجتبی (ع) است دسته های مختلف که عمده آنان از بچه های فقیر تشکیل می شود با در دست داشتن کیسه و سردادن جملاتی نظیر گره گشو سرت بشور، با آرد شو اهالی را از آمدن خود به منازل خبر می دهند. این مطلب را هم ببینید : خاستگاه تاریخی کاروانسرا مردم نیز باریختن برنج، گندم، شکلات و تنقلات دیگر در کیسه هایشان با هدف گشوده شدن ...
امنیت همچنان برقرار است
های پارلمانی در پاکستان وجود دارد اما در عین حال این کشور هزینه زیادی برای انتخاباتش پرداخت می کرد. با حذف جریان مهدی هاشمی که آنها هم بعدها روشن شد که انبارهای تسلیحات داشتند و در این خانه های امن کارهای طراحی های مختلف برای حذف فیزیکی، تخریب شخصیتی، صدور شب نامه ها، جعل اسناد علیه دیگران و غیره انجام می دادند. بنابراین یکی از خدمات بزرگ امام حذف جریانی بود که می توانست ارتباطات را مسموم کند و آن ...
شهدای مداح
این جمله را که تمام کرد، آرام با صورت به زمین افتاد و به شهادت رسید. همان گونه که خودش دوست داشت، با عشق به حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع). شهید مصطفی ملکی شهید مصطفی ملکی از بچه های شهر ری و مداح و عاشق حضرت علی(ع) بود و در هرمناسبتی ذکر ایشان را می گفت. یکی از دوستان شهید حکایت می کند: شب عملیات بود، رزمندگان ماموریت سنگین و مهمی پیش رو داشتند. در این هنگام بچه ها به شوخی دست هایشان ...
مداحی برای من، زیباترین کار در جبهه بود!
نیکو روح را صیقل می داد برای تشرف به حضور خداوند متعال. او زیبایی های زیادی در جبهه دیده است، اما معتقد است تماشای مسخ رزمندگان از سوی خداوند زیباتر بود، زمانی که آنان را رها می کردی به حال خود، می رفتی و برای نماز صبح برمی گشتی و می دیدی هنوز همانطور سر به مهر و درحالت سجده با خدای خودشان در خلوت اند. حاج احمد اصفهانی ....پنج ساله لابه لای خاطراتش به سراغ گله مندی های بچه رزمنده ها هم می رود وقتی دعا زود تمام می شد یا حاجی ذکر مصیبتی برای آنها نمی خواند و...و....و...! حرف پایانی او این است که پشت تک به تک بیت های حماسی و آیه های قرآنی لذت عجیبی بود وتنها همین آواها بود که روی بچه ها اثر داشت! ...
مداحی، شیطنت کودکانه ای بود که زندگی ام را تغییر داد
. بعد از روضه قرار شد از فردا بشوم مداح هیات جوانان و رسما کار مداحی را از آنجا آغاز کنم. او به اوج دوران خفقان و رقت انگیز شاهنشاهی می رود و می گوید: آن زمان به خاطر مسائل امنیتی و در نیفتادن با ساواک و رژیم پهلوی با اسم مستعار در مجالس خودمانی مداحی می کردم. خاکسار البته ماجرای رفتن به جنگ را هم اینطور عنوان می کند: بعد از انقلاب هم یک روز پای تلویزیون مشغول تماشای اعزام نیروهای رزمنده بودم که ...
ورود شهدا به محله ما، مطلع مداحی من شد
. آنجا بود که پاهایش او را مقابل تابوت ها می برد و شروع به نوحه سرایی و ذکر مصیبت می کند. چایچیان که مداح گردان مقداد از لشکر 27 محمدرسول الله(ص) بوده است، می گوید: آن زمان من و سعید حدادیان در کنار هم مداحی و البته گاهی هم اشعار آقای آهنگران را زمزمه می کردیم. هرچه باشد اشعار ایشان حماسی تر بود و بیشتر به درد حال و هوای جبهه می خورد. از طرف دیگر بچه ها هم تمایل زیادی به شعرها و نوحه های ایشان ...