سایر منابع:
سایر خبرها
اولش تنهایی، و آخرش هم تنهایی است
. دیوانه می شوم. هر شب در خانه ساز می زنم. یک شب روی ایوان نشسته بودم و ویولن می زدم، دیدم مردم پشت دیوار خانه جمع شده اند و گوش می دهند. رفتم در را باز کردم دیدم جمعیتی آنجا مانده اند. همه به داخل خانه آمدند و من نشستم برایشان ویولن زدم. یکبار هم فریدون پوررضا پیشم آمده بود، آهنگ پس از باران را با ویولن برایش زدم که متاثر شد و نشست و های های گریه کرد. از خانواده تان بگویید. (می خندد ...
این زن آواره به شوهرش دارو خوراند و او را با همدستی مرد کثیفی کشت و حالا.....
فریب خوردم او در زمان آشنایی اش ادعا کرد مطلقه است و وقتی من به نیلوفر دل بستم فهمیدم شوهر دارد و همین باعث شد دست به قتل یزنیم . وی درمورد شب جنایت گفت:وقتی وارد خانه نیلوفر شدم مسعود نیمه بی هوش بود اورا خفه کردم بعد جسدش را داخل حیاط پشت ماشینش گذاشتم قرار بود سمت تهران ببرم و در آنجا سربه نیست کنم اما ترسیدم و در حاشیه شهر او و ماشینش را اتش زدم و به نیلوفر گفتم جسد را در نزدیکی تهران رها ...
وقتی وارد اتاق شدم آذر با پسرهمسایه خلوت کرده بود و باید...
اتاق خبر 24 : زمستان سال 92 بود که مردی با نگرانی خودش را به پلیس رساند و ادعا کرد همسرش از خانه خارج شده و به طرز مرموزی گمشده است. این مرد که ناصر نام دارد وقتی با دستور بازپرس پیش روی افسر تحقیق نشست گفت:همسرم آذر وقتی من سرکار بودم به من زنگ زد و گفت می خواهد به خانه دوستش فریبا برود و شب بر می گردد . وی افزود:ساعت 9 شب بود که به خانه رفتم نیامده بود به موبایلش زنگ زدم ...
قرارداد با عزرائیل!!!
این شوهر بنده هم شده حکایت آن مشاور رادیو! با کنجکاوی پرسیدم: مشاور رادیو؟ قضیه چیه عمه؟!!! عمه آهی کشید و گفت: امروز زنگ زدم به مشاور رادیو بهش می گم من 60 ساله که دارم با همسرم زندگی می کنم. اون هیچ چیزی رو توی زندگی جدی نمیگیره! مشاوره برگشته می گه: شما که 60 سال ساختی و صبر کردی، دو سه سال دیگه هم صبر کن یکی از شماها میمیره مشکل حل میشه !!! من که از شدت خنده ...
احمد توکلی: مخالف نخست وزیر شدن ولایتی بودم/اصولگرایان به آزادی و نقش مردم کم اهمیت می دهند
می زدم. به خانه شان رفتم و دفتر را جلویم گذاشتم. حرف زدم و هرچه سعی کردم که مطلب را بگویم نتوانستم. رویم نشد. به نظر نمی آید آدم خجالتی ای باشید! آدم کم رویی نبودم، اما هرچه کردم نشد. خداحافظی کردم و مرا تا بالای پله ها مشایعت کرد. نزدیک آخرین پله که رسیدم، به خودم نهیب زدم که مرد حسابی تو برای خواستگاری آمده ای! برگشتم گفتم خاله جان من آمده ام از بهیجه خواستگاری کنم. گفت ...
چگونگی خنثی شدن کودتای نوژه از زبان کودتاگران
خاموش است. دوبار در زدم ... همسرم را دیدم که پشت سر او یک نفر پاسدار ریش دار قد بلند ایستاده بود که دو بار به من گفت : بیا تو، بیاتو، همسرم گفت: برو و من فرار کرم، هنوز فاصله در خانه تا محل ورودی گاراژ به کوچه را طی نکرده بودم که صدای تیری بلند شد و متعاقب آن صدای جیغ همسرم را شنیدم که جیغ زد: آخ او را کشتی ... چند متری در کوچه دویدم. برای این که سبکر شوم ساک محتوی پول را که دستم بود ...
تجاوز گروهی در روز عروسی به عروس جوان!
...؛ تا اینکه ماجرای مرا شنیدند. به تونی گفتند " نمی توانی با او ازدواج کنی. این زن نفرین شده است." پدرشوهرم در مراسم ازدواج حاضر نشد. 800 نفر مهمان داشتیم که اکثراً از روی کنجکاوی آمده بودند. سه سال از اولین ازدواجم می گذشت و بسیار ترسیده بودم. در حین مراسم بی اختیار اشک می ریختم و از خدا خواستم همسرم را از من نگیرد. یک سال پس از ازدواج، احساس مریضی کردم و نزد پزشک رفتم. در کمال تعجب گفتند باردار هستم. به دلیل زخم رحم، حاملگی پرخطری داشتم. اما همه چیز خوب ...
بیماری نادر کیمیا علیزاده/ الهه جون اسم مستعار پسرخاله ام بود که با همسرم رابطه داشت! / مخفیگاه همسران ...
همسران انتحاری شان خبر داد. داعش بعد از آزادی موصل کجا می رود؟ از یک سو آمریکا به دنبال جایگزین برای داعش در عراق است و از سوی دیگر داعش احتمالا با تمرکز بر حضور در مناطق صحرایی، خود را تقویت خواهد کرد. الهه جون اسم مستعار پسرخاله ام بود که با همسرم رابطه داشت! :مرد 43 ساله ای که متهم است پسرخاله اش را با یک نقشه شوم به قتل رسانده در اعترافاتی تکان دهنده راز این جنایت ...
نجات مادر و پسر از قصاص
نشود به دروغ گفتم که من نقشه قتل همسرم را کشیدم و با چاقواو را کشتم. مژگان - دختر خانواده - هم به قضات گفت: مدت ها بود که رفتار پدرم تغییر کرده بود و مرتب مادرم را کتک می زد. من و محسن از این موضوع خیلی ناراحت بودیم تا اینکه متوجه شدم پدرم از طریق پیامک با یک زن در ارتباط است. صبح روز حادثه خواب بودم که با صدای فریاد پدرم بیدار شدم و دیدم برادرم با چاقو به جانش افتاده است. پس از قتل ...
حبس، مجازات مادر و پسری که پدر خانواده را کشتند
بین او و همسرش شده است. به این ترتیب ظن مأموران نسبت به نرگس بیشتر شد و او به اتهام قتل بازداشت شد و به مأموران گفت: مدتی قبل متوجه روابط پنهانی شوهرم با زنی دیگر شدم. همسرم همیشه من و فرزندانم را آزار و اذیت می کرد. شب حادثه با همسرم درگیر شدم و نزدیک صبح، همراه با پسر 15ساله ام مجید و دختر 19ساله ام ساناز شوهرم را با چاقو به قتل رساندیم؛ اما در ادامه تحقیقات، مجید مدعی شد او مرتکب ...
ساخت یتیم خانه درگذشت از قاتل
4 مرد که در جریان پرونده های جداگانه مرتکب قتل شده بودند، با تلاش قاضی محمدشهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران از پای چوبه دار به زندگی بازگشتند. اولین متهم، مرد 34 ساله ای است که هشت سال قبل به اتهام قتل همسرش بازداشت شد. متهم که اعتیاد شدید به مصرف مواد مخدر داشت، در شرح ماجرا گفت: شب حادثه همسرم بر سر مصرف مواد با من مشاجره کرد. من عصبانی شدم و گلویش را فشار دادم تا ساکت شود ...
قتل پسردایی برسر پول جوجه کباب
...، متهم 23 ساله بازداشت شد.او به جرمش اعتراف کرد و گفت: پدر بزرگم در لواسان زندگی می کند و هر سال سیزده بدر به خانه او می رویم. امسال هم مثل هر سال قرار بود به آنجا برویم. شب گذشته با آرمین تماس گرفتم و با هم قرار گذاشتیم برای ناهار سیزده بدر جوجه بخریم. صبح امروز چند کیلو جوجه خریدیم و همراه خانوده ها به منزل پدربزرگ رفتیم. با هم ناهار را آماده کردیم و خوردیم. بعد از ناهار پدربزرگ سهمی از پول ...
دورهمی های مرگبار
این پرونده ها درحالی به بازپرس های کشیک قتل مخابره می شود که رنگ و بویی از خودکشی در آنها کمتر دیده می شود و به عنوان مرگ های مرموز تحت تحقیقات فنی و پلیسی قرار گرفته اند. دختران نوجوانی که معمولا میهمانی های شبانه شان به سقوطی عجیب و مرموز ختم شده است. ساعت 30: 08 سه شنبه 6 تیرماه امسال بود که 2 پسر جوان و یک دختر که در طبقه سوم ساختمانی پس از بزم شبانه به خواب رفته بودند، با صدای کوبیدن در خانه ...
وقتی خبر اعزام دوستانم را می شنوم حسرت می خورم/ برای امروزی ها قابل باور نیست که ریالی بابت مدافع حرم ...
دیگر عازم جبهه شوم، همسرم مانع شد و گفت تو به تکلیفت عمل کرده ای و ما هم در خانه تنها و بدون درآمد در مضیقه هستیم . وسایلم را برداشت و مانع از رفتن من شد . آن شب نا امید خوابیدم و صبح در کمال تعجب ساک و وسایلم را آماده و پوتین هایم را واکس شده دیدم ! همه را همسرم آماده کرده بود . با تعجب علت این کارش را پرسیدم و گفتم تو که دیشب آنطور قاطعانه مخالف رفتنم بودی، امروز چه خبر است؟ همسرم گفت: حضرت ...
بازخوانی یک جنایت/ قاتلی که مدال افتخار گرفت!
بدهی ها با اندکی سرمایه به تهران آمدیم. مجبور شدم در آن سن در سفارت آمریکا آبدارچی شوم. در این بین توانستم دیپلم بگیرم و دوره زبان انگلیسی را بگذرانم. بر اساس قرعه کشی از خدمت سربازی معاف شدم و چون سواد داشتم مرا به کتابخانه سفارت فرستادند و در آنجا کتابداری را یاد گرفتم برای همین توانستم لیسانس کتابداری را در عرض دو سال از دانشگاه تهران بگیرم. در کتابخانه پارک شهر مشغول کار بودم که در حین موضوع ...
انتقام از دزد ناموس با تزریق سیانور / قاتل در پلیس آگاهی مشهد اعتراف کرد
سال پیش با پسرخاله ام رفاقت صمیمانه ای برقرار کردم تا این که به رفت و آمدهای او به منزلم، زمانی که من سرکار بودم بسیار مشکوک شدم و با بررسی پیامک های گوشی تلفن همسرم، پی به ماجرایی شرم آور بردم. وقتی همسرم را تحت فشار قرار دادم و حقیقت را فهمیدم، دیگر همه حقارت ها و عقده های روانی ام سر باز کرد. این گونه بود که با نقشه قبلی پسرخاله ام را به خانه کشاندم و بستن دست و پایش به تخت خواب با تزریق سیانور او را به قتل رساندم اما ای کاش... ماجرای واقعی با همکاری آگاهی خراسان رضوی. این اخبار را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
زندگی های خاکستری
.... اوضاع مالی ما خوب نبود و شوهرم رفت سراغ فروش مواد مخدر و شد کارچاق کن یک عده از مواد فروشان حرفه ای. یک روز به من گفت: بیا زندان و یک کیسه شیشه که در خانه پنهان کرده ام را بیاور تا در زندان بفروشم و چک ها را وصول کنم. قبلا شیشه ها را داخل خانه جاسازی کرده بود و من از مکانش بی اطلاع بودم. یک روز با مادرشوهرم به زندان رفتم؛ در حالی که یک کیسه شیشه با خودم به زندان آورده بودم. من احمق و ساده حرف ...
جزئیات جدیدی از قتل 3 کودک به دست مادر
بدنشان سرد بود. زن جوان را صدا زدم خیلی ترسیده بودم. جوابی نداد به حیاط که آمدم جسم بی جانش را دیدم. اول فکر کردم او هم مرده است اما بدنش تکان می خورد. در ادامه تحقیقات، مأموران جست وجو درباره پدر خانواده را آغاز کرده و در گفت وگو با خانواده او متوجه شدند این مرد برای سفر چندروزه خانه را ترک کرده و به شهر رفته است. این مرد وقتی متوجه شد چه اتفاقی افتاده است به سراغ مأموران رفت و گفت: من و همسرم ...
سیاهه جنایت های رژیم صهیونیستی ضد اسرای فلسطینی
با اقدامات کابینه رژیم صهیونیستی در شکنجه اسرا و سرکوبگری های این رژیم در ابعاد داخلی و بین المللی به راه افتاد که در نهایت این فشارها باعث صدور حکم دادگاه عالی رژیم صهیونیستی مبنی بر غیرقانونی بودن بخشی از روش های بازجویی مورد استفاده بر ضد فلسطینیان شد. با وجود تصویب این موضوع شکنجه و اقدامات سرکوب گرایانه در زندان ها ادامه پیدا کرد. گزارش کمیته اسیر فلسطینی در رابطه با اوضاع اسرا در سال 2003 ...
راز کیارستمی شدن
باید بازی می کردم به من توضیح داد. صحنه، زمانی بود که من می بایست پسرم را از مادرش، (مانیا اکبری) برای آخر هفته تحویل می گرفتم. در حینی که من با پسرمان سروکله می زدم، مانیا اکبری به کیارسمتی گفته بود: چقدر کامران خوبی است؟ و عباس جواب داده بود: یک عمر است که دارد این صحنه را بازی می کند زیرا که من هم از همسرم جدا شده بودم و هر پنجشنبه غروب، باید می رفتم و فرزندم را از مادرش تحویل می گرفتم. این جریان ...