سایر منابع:
سایر خبرها
نیمار رسما به پاری سن ژرمن پیوست/ثبت گران ترین نقل و انتقال تاریخ
اناری و همه باشگاه سپاسگزارم. احساس می کردم اکنون زمان جدایی فرا رسیده است. پاری سن ژرمن در چند سال آینده خانه جدید من خواهد بود و به اعتماد آنها با پاسخ خواهم داد. از حمایت همه، هواداران، دوستان، خانواده و هم تیمی هایم در زمان مشکلات برخوردار بودم. آن ها شایسته آرامش هستند. تصمیم سختی بود اما در 25 سالگی و زمانی که بالغ بودم چنین تصمیمی را گرفتم. از همه قدردانی می کنم. ...
لطفاً به پارکبانان پول بدهید
... یکی از پارکبانان خیابان جمهوری تهران نیز که بخشی از پیاده رو را به موتورسیکلت ها اجاره می دهد، می گوید این محدوده را اجاره کرده است. او که لباس پارکبان و اتیکتی با نشان شهرداری روی سینه اش دارد می گوید یک پیمانکار این قطعه را به او اجاره داده و باید ماهانه مبلغی را به او بپردازد. اینجا جای پارک موتور هزار تومان است. فرقی هم نمی کند چند ساعت توقف کرده باشید. این در حالی است که روی ...
تدبیر امام رضا(ع) سیاست مامون را بازیچه ای کودکانه کرد
عظیمی که در این راه کرد از این عمل نه تنها طَرفی برنَبست (بهره ای نبرد) بلکه سیاست او به سیاستی بر ضد او بدل شد. تیری که با آن، اعتبار و حیثیت و مدّعاهای امام علی بن موسی الرضا را هدف گرفته بود، خودِ او را آماج قرار داد، به طوری که بعد از گذشت مدتی کوتاه، ناگزیر شد همه تدابیر گذشته خود را کأن لم یکن (گویی هرگز وجود نداشته است) شمرده، بالاخره همان شیوه ای را در برابر امام در پیش بگیرد که همه ...
روز ولادت تو غزل آفریده شد
حضرت رضا نجات بخش است ابوبکر حَمّامی که در نیشابور از اصحاب حدیث بود، می گوید: بعضی از مردم مالی را به من امانت دادند و من آن را در جایی دفن کردم، ولی جای دفن را فراموش کردم. پس از مدتی صاحب امانت آمد و امانتش را از من خواست. من هم جای دفنش را نمی دانستم. حیران و نگران بودم و صاحب امانت هم مرا به تصرف در امانت متهم کرد. اندوهگین و ناراحت از خانه بیرون آمدم. گروهی از مردم را دیدم که قصد ...
مرگ مشکوک دختر22ساله پس از شراب خواری در یک پارتی شبانه
گروه گوناگون تیتریک ، بازپرس وکارآگاهان جنایی تهران سرگرم تحقیق درباره مرگ مرموزدختری هستند که پس ازپایان میهمانی شبانه جان باخته است. رسیدگی به این پرونده، چندی پیش و به دنبال شکایت مادراین دختراز پسر جوانی دردستورکارقرارگرفت. این زن به بازپرس جنایی گفت: دختران دوقلویم به میهمانی شبانه ای رفته بودند اما چند ساعت بعد که برگشتند متوجه شدم حال یکی ازآنها بشدت وخیم است ...
پسرم را به خاطر قتل پسر دیگرم قصاص کردم / دار زدن پسر سومم را خواستم و ...
خرید از خانه خارج شدم، خیلی اتفاقی دختر و پسر کوچکم کاوه را در خیابان دیدم. هیچ چیز تغییر نکرده بود، هنوزم آنها مرا مسبب قتل امیر می دانستند. کاوه به جای این که به من سلام کند و حال مرا بپرسد شروع به شکایت کرد و گفت: تو باعث شدی که امیر کشته شود، باعث مرگ ارشیا هم تو بودی. اگر آن قدر به حرف های او گوش نمی دادی و هر چه ارشیا می گفت گوش نمی کردی او به دام اعتیاد نمی افتاد. بعد از مرگ ارشیا تو به جای ...
دخالتهای خانواده همسر مرد افغانی، او را دست به چاقو کرد - مادرزن در کما است
خانه آمدم.از همسرم خواستم وسایل را جمع کند تا به افغانستان برگردیم که مادرزنم دوباره دخالت کرد و سپیده هم با اصرار گفت می خواهد ایران بماند. باهم بحثمان شد و بچه ها که ترسیده بودند به خانه همسایه ها رفتند و من از شدت عصبانیت ابتدا مادرزنم را با چاقو زدم و بعد از آن همسرم را. وقتی چشمم به چاقوی خونی افتاد موضوع را به همسایه ها خبر دادم. به دنبال اظهارات متهم جوان درحالی که مادرزن او در کما به سر می برد و وضع جسمی خوبی ندارد، بازپرس جنایی دستور بازداشت او را صادر کرد. ...
راز مرگ مرد میانسال برملا شد
به گزارش گروه انتظامی و حوادث خبرگزاری برنا ، عصر پنجشنبه یکی از ساکنان ساختمانی در خیابان پیروزی، زن همسایه را دید که با سختی زیاد در حال حمل یک کیسه بود. او که بشدت مشکوک شده بود، ناگهان در راه پله ها با قطره های خون روبه رو شد و با سر و صدا، همسایه ها را خبر کرد. همان موقع چند تن از ساکنان سراسیمه بیرون دویده و سد راه زن همسایه شدند و راز جنایت هولناکش فاش شد. دقایقی بعد، مأموران ...
ز آستان رضا سرخط امان دارم٬ رخ نیاز بر این پاک آستان دارم
زمان تولّد این کودک کمتر می توانم به آنها برسم. مرحوم مجلسی در مجلّد 49/9 بحار الانوار نقل می کند از خانمی که می گوید: شنیدم از نجمه که می فرمود: وقتی به فرزندم علی باردار شدم سنگینی حمل را احساس نمی کردم، و وقتی در خواب بودم از داخل شکم خود صدای تسبیح و تهلیل و تمجید خداوند را می شنیدم، و این باعث خوف و هراس من شده بود، وقتی که بیدار می شدم صدایی نمی شنیدم، زمانی که رضا به دنیا آمد دست خود را ...
عباس جدیدی: اهل شعر و ادبم
همه طیف ها و گروه ها در آن بود و با هم کار کردند؛ اما از همان قبل از انتخابات با چند حرکت تخم این اتفاقات کاشته شد. بعد از انتخاب شهردار یک سالی خوب کار شد؛ اما هرچه به انتخابات نزدیک تر شدیم، حال وهوا تغییر کرد و تغییر در جلسات شورا هم معلوم بود. علت التهاب در این دوره چه مواردی بود؟ تقصیر از سوی فرد و جریانی بود؟ فقط می توانم تأیید کنم. اهمیت ندارد. بهتر است حرف را سیاسی نکنیم! ولی تقریبا خودتان تأیید کردید که سیاسی بوده و نزدیک به انتخابات بیشتر هم شده؟ سکوت! ...
قتل در گاوداری
این جنایت، موضوع به سروان میری و بازپرس جنایی گزارش شد. سروان میری تازه به خانه رسیده بود که قتل صاحب گاوداری به او گزارش شد. آدرس را گرفت تا خود را به آنجا برساند. گاوداری در یکی از محله های جنوبی تهران بود . حدود یک ساعت طول کشید تا خودش را به آنجا برساند. هوا تاریک شده و چند لامپ محوطه گاوداری را روشن کرده بود. تجمع ماموران در مقابل اتاقک کنار گاوداری نشان می داد قتل در آنجا رخ داده ...
مهتاب را به خاطر مسایل ناموسی کشتم / پدرم با چنگال برادرم را هم در برابر چشمانم کشت + عکس
بودم که دیدم پدرم چنگالی را به گلوی برادرم فرو کرد. فریاد کشیدم و از همسایه ها کمک خواستم. آنها مقابل در خانه مان آمدند اما هیچ کدام جرات نداشت به پدرم نزدیک شود. خودم با اروژانس و پلیس تماس گرفتم. این دختر گفت: می دانم طبق نمی توانم برای پدرم درخواست قصاص داشته باشم.اما دیه می خواهم. من از پدرم وحشت دارم و حتی نمی خواهم پدرم بداند که کجا زندگی می کنم. سپس متهم روبه روی قضات ...
اقدام جالب و تحسین برانگیز معلم قمی
داریم این جمله واقعا در آن لحظه من را تکان داد. بعد دیدم که حق الناس در آن دنیا حساب و کتاب می شود و این حساب و کتاب اصلا راحت نیست. به خاطر همین به فکر جبران افتادم. بعد چون مرجع تقلیدم مقام معظم رهبری هستند با دفتر ایشان تماس گرفتم و درباره این موضوع کسب تکلیف کردم و اینطور جواب شنیدم که اگر فکر می کنید حقی بر عهده دارید، باید از صاحبان حق حلالیت بطلبید. از همان موقع شروع کردم به ...
مریم چشم دیدنم را نداشت و من ...
دیوانه می شدم. به همسرم گیر می دادم که باید کاری کند. او که نیروی قراردادی یک شرکت بود، کاری از دستش بر نمی آمد. سر همین مسئله اختلاف پیدا کردیم. همسرم، که کلافه شده بود، بعدازظهرها به مغازۀ دوستش می رفت. بعد از مدتی، متوجه تغییر رفتارش شدم. فهمیدم شده است و موضوع را به پدر و برادرم اطلاع دادم. داغ کرده بودند و می خواستند او را به صلابه بکشند اما فایده ای نداشت. صنعتی اراده اش را سوزانده بود. کار به ...
شوهر نامرد، همسر و فرزند معلولش را رها کرد و گریخت
میلیون تومان یک طبقه از خانه ای قدیمی را اجاره کرد و با کار در خیاط خانه ها و تولیدی ها زندگی خود و دو فرزندش را می چرخاند. او موفق شده بود پسرش را به یک دانشگاه دولتی بفرستد، دخترش هم در مدرسه استثنایی درس می خواند. ودیعه خانه را هم به 40 میلیون تومان رسانده بود. محبوبه هیچ وقت فکر شوهر کردن نبود تا اینکه پای جلیل که راننده بود به زندگی اش باز شد. بعد از آن عصمت همکار چرخکار او زیر پایش نشست که؛ تا ...
روایت ناطق نوری از علت استعفایش/سؤال اطلاعات از سخنگوی قوه قضاییه/آشنا سفرش به اروند در روز تنفیذ را ...
.... گفتید پیش بینی می شد یا می شود در چهار سال آینده هم شدیدتر ادامه پیدا کند. آیا به نظر خودتان، اینکه ماندن شما در معاونت ادامه پیدا نکرد، این حملات در آن نقشی داشت یا نه، در تصمیم شما یا رئیس جمهور. مثلا رئیس جمهور بگوید اینجا خیلی داریم هزینه می دهیم، بی خیال آن می شویم؟ نه، اینکه مطرح نشده به این شکل، ولی تصمیم بر این بود که در یک بستر آرام، آنچه تا به حال مقدماتش فراهم شده، بتواند جنبه ...
معمای سرهای بریده خیابان شیخ بهایی
اما لحظاتی بعد ازرفتن شان، آتش خاموش شده بود.تحقیقات مقدماتی نشان از آن داشت که سرها، نیمه شب گذشته به آن محل انتقال یافته بودند. طبق نظریه پزشک قانونی حاضردرصحنه، اجساد متعلق به زن و مردی حدود 30 تا 35 ساله است. مرد جوانی که محل کارش در همان محدوده است درمحل حادثه اظهارداشت: ساعت حدود 9 صبح بود که متوجه شدم جمعیت زیادی دریک قطعه زمین پشت مجتمع مسکونی آ، اس، پ جمع شده اند. چندین خودروی ...
ماجرای طی الارض امام رضا "علیه السلام"
؟” فرمود: "سه روز بعد از رسیدن شما به بصره. " من وارد بصره شدم و جریان را برای شیعیان شرح دادم. چون روز سوم شد، حضرت رضا علیه السلام وارد بصره شدند و به منزل حسن بن محمد رفتند. ایشان فرمودند: تمام کسانی که به دیدن محمد بن فضل آمده اند و شیعیان دیگر و همچنین جاثلیق،بزرگ نصرانی ها و رأس الجالوت، بزرگ یهودیان را حاضر کن تا هر کس هر سؤالی دارد، بپرسد. محمد بن حسن همه آنها را جمع کرد و جایگاهی برای ...
محاکمه مرد 60 ساله به اتهام قتل خواهر
...> در این شرایط ماجرا به محسن مدیرروستا، بازپرس دادسرای امور جنایی گزارش و دقایقی بعد تحقیقات درخصوص این جنایت آغاز شد. معاینه جسد نشان می داد حدود 20ساعت از مرگ مقتول می گذرد. تحقیقات حاکی از آن بود که مقتول و برادرش پس از مرگ والدین شان هر دو به صورت مجردی در خانه پدری زندگی می کردند و با یکدیگر دچار اختلاف بودند و به نظر می رسید برادر مقتول او را به قتل رسانده باشد. مرد 60ساله در جریان ...
مأموریت ویژه امام رضا(ع) چه بود؟
سلسلةالذهب است. سعی کنید صحنۀ حدیث سلسلةالذهب در نیشابور را تصوّر کنید؛ حدود 20 هزار نفر نویسنده و صاحب قلم آمده بودند(الحیاة السیاسیة للإمام الرضا(ع)، مرتضی العاملی، ص145)، علماء و باسوادهای شهرهای اطراف هم جمع شده بودند و قلم به دست آماده بودند، عالمان علوم نبوی آمده بودند و قریب به اتفاق آنها هم، به این معنایی که ما می گوییم شیعه نبودند، ولی برای امام رضا(ع) احترام قائل بودند، چون علم و معرفت ...
گفتگو با مجتبی حیدر پناه، کارتونیست آباده ای
از همکاران اصفهان نیمروز است. این جایزه و عنوان کار برای کودکان بهانه ای شد تا حرفهای این دانشجوی نقاشی را با هم بشنویم: *از کی وارد دنیای کاریکاتور شدید؟ چقدر در این فضا موفق بودید؟ از سال 1387 به طور حرفه ای وارد دنیای کارتون شدم و اولین جایزه هم در همین سال گرفتم. *با حیدرپناه چقدر راحت هستید و حرفتان را به او میزنید؟ تا حال شده که از او انتقاد شدیدی داشته باشید و ...
قتل خواهر به دست مرد میان سال
به بیمارستان رفتم و وقتی برگشتم دیروقت بود. چون دیر آمده بودم، خواهرم با من دعوا کرد و گفت چرا حالا به خانه آمدی. ما با هم درگیر شدیم و من خواهرم را هل دادم و روی پله ها افتاد. اصلا متوجه نشدم برای او اتفاقی افتاده است، بعد به خانه خودم رفتم و خوابیدم. فردای آن روز حدود ساعت دوی بعد از ظهر بود که بیدار شدم. خواستم بیرون بروم و شیر بخرم که جسد خواهرم را روی پله ها دیدم و متوجه شدم همان زمان که با من ...
یک هفته و چند چهره؛ کابینه ی مردانه و کنسرت ناسازگاری
برترین ها - ایمان عبدلی: شهیندخت مولاوردی یا (احقاقِ حق هفته) زن ملکه ای است و مملکت کوچکی دارد که ما آن را خانه می نامیم. شاید شما از این تشبیه تعجب کنید اگر درست فکر نمایید و در فلسفه اجتماع صاحب نظر دقیق باشید، این شباهت را تصدیق خواهید کرد. اگر بخواهید قدر و منزلت زن را بدانید و از تاثیرات او در هیئت اجتماعیه بشر آگاه شوید به خانه نگاه کنید - بهار – حدود صد سال قبل ...
مرگ تلخ دختر جوان بعد از مهمانی شبانه
که دو روز پیش بازداشت شد . متهم 22 ساله دیروز برای تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و به قاضی پرونده گفت: من به عنوان انباردار در شرکتی در تهران کار می کنم. آبان سال گذشته درحال بازگشت به خانه ام بودم که با سارا آشنا شدم. ارتباطمان در حد دوستی بود. شب حادثه در مهمانی از من ناراحت شد و همراه خواهرش به خانه برگشتند. او بعد از آن دیگر تلفن مرا جواب نداد. چند روز بعد از طریق پیامک خواهرش متوجه شدم که او فوت کرده است . با توجه به گفته های این جوان، تحقیقات از او ادامه دارد. ...
درمانده ها باب الرضا را می شناسند
می زنند بعد یک ساعت نشستن با تو دانای عرب رومیان لبخند بر علم ارسطو می زنند در صف میزان، کبوترهای مشهد می رسند سنگ عفوت را به شاهین ترازو می زنند فرشبافان در پی کسب ضمانت نامه ات نقشه ی قالیچه ها را طرح آهو می زنند وه چه تصویری ست هر شب آبشاران بهشت روبروی حوض گوهرشاد زانو می زنند هر سحر کوه گناهان را که می ریزد زمین ...
گزارشی از چند روستا در چابهار که صددرصد به روحانی رای داده اند؛ یارانه نمی خواهیم! شناسنامه می خواهیم/آب ...
شدم که غریبه ای برایم دست تکان داد، سوارش کردم تا برسانمش به خانه، به من گفت مهندس است و در پروژه سدسازی کار می کند. من با تعجب پرسیدم کدام سد؟ گفت سد زیردان روی کاجو. باورتان می شود در کنار ما سد می ساختند و ما نمی دانستیم؟ بعد ادامه می دهد: اگر آن وقت ها اینترنت و فضای مجازی بود شاید می توانستیم اعتراض کنیم و جلوی سدسازی را بگیریم. اینجا آب پشت سدها بلاتکلیف مانده است، اهالی روستا می ...
بغض های نوجوانی ام به خاطرِ پدر بداخلاق،سلطه جو و زورگویم بود
منِ مادر با سه بچه ام یک طرفیم، و شوهرم یک مردِ مجردِ بدون هیچ تعهد و مسئولیتی، در طرف دیگر. پس تصمیم گرفتم که این رابطه را با تمام عشقی که به او داشتم پایان دهم. گلستان ادامه داد: وقتی از شوهرم جدا شدم، یک زن تنها بودم که پولی برای گذران زندگی نداشتم. پس تصمیم گرفتم گاراژ خانه مان را کتابفروشی کنم. از سال 60 تا 66 تنها کتابفروش منطقه دروس بودم. با مشکلاتی که در بازار کتاب به وجود آمد ...
رفیقدوست: قذافی قبل از سقوط از ما درخواست کمک کرد
صدام داشتیم؟ ببنید اتفاقا ما نشان دادیم که در جنگ ما برخلاف صدام فکر می کنیم. ان زمان که خرمشهر را گرفتند در و دیوار خرمشهر را دیوار نوشت می کردند " نحن جئنا للخلود” یعنی ما آمده ایم که برای ابد بمانیم. یا صدام می گوید، اگر خرمشهر را گرفتید کلید بصره را تحویلتان می دهم یعنی ما فقط خرمشهر را نمی خواهیم بعد از ان به سراغ آبادان می رویم و بعد اهواز بعد تهران. ولی وقتی ما حلبچه و خرمال و چند ...
زندگینامه علی بن موسی الرضا علیه السلام
زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهر آلودش دانه کند و او دستور مأمون را اجابت کرد. مأمون نیز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار کرد که امام از آن انار تناول کنند. اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار کرد تا جایی که حضرت را تهدید به مرگ نمود و حضرت به جبر، قدری از آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر کرد و حال حضرت دگرگون گردید و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر ...
سالها انتظار برای نظاره خورشید خراسان
. تصمیم گرفتم مدرسه را رها کنم که با مخالفت شدید پدرم مواجه شدم. پدرم کارگر یک کارخانه بود تصمیم بر این شد که روزها کنار بچه ها بماند و شب ها به محل کار برود اما این روال نیز مدتی زیادی دوام نیاورد چون من در سکوت شب از هر سر و صدایی هراس پیدا می کردم و از تنهایی می ترسیدم. وی ادامه داد: پدرم با وجود تمام مشکلات تصمیم گرفت در خانه درس بخوانم و برای شرکت در امتحانات به مدرسه بروم چون اواخر ...