سایر منابع:
سایر خبرها
شهید خلیلی ارادت ویژه ای به چهارده معصوم بویژه حضرت زهرا(س)، امام رضا(ع) و امام زمان(عج) داشت بطوری که ...
همان شب حاج قاسم سلیمانی به همراه برخی دوستان و مسئولین به منزل ما آمدند و از ما سوال کردند که اطلاع داشتید: مسئول تخریب ما بود، گفتم خیر و ایشان توضیح دادند و هم اکنون سه روز است که شهید شده ما نگران هستیم و فردی را نداریم، جایگزین کنیم و گفتند که از صحبت های بنده در مراسم تشییع روحیه گرفته اند. ماجرای سنگ مزار مرمر سبز رنگ شهید خلیلی چیست؟ شهید خیلی اصرار داشت به سوریه رود، خیلی ...
محمد قاضی صد و چهار ساله شد
علم (نوبت پنجم، 1372) و انتشارات زمانی (نوبت چهارم، 1366) اشاره کرد. مادر اثر پرل سایدن استریکر باک موضوع این کتاب رنج و تحمل زنی روستایی است که شوهرش او را به همراه بچه های کوچک ترک می کند و زن برای گذران زندگی مجبور می شود همه کارهای کشاورزی و دیگر امور مربوط به خانه داری را با سختی و مشقت زیاد انجام دهد. او ضمن این مشکلات، باید جوابگوی روستائیانی باشد که با نگاه های پر و متعجب از ...
گرامی ترین بنده نزد خدا
...، همه دوستی ها در روز قیامت تبدیل به دشمنی می شود مگر افراد با تقوا، چون یک چیزی را آدم به خاطر شکلش دوست دارد تا مریض شد و شکلش برگشت خلاص. - قرآن روی مسجد عنایت دارد خادم مسجد چه کسانی بودند، 1 زکریا 2 ابراهیم 3 ابراهیم و اسماعیل. مسجد خیلی کرامت دارد غبارروبی مسجد مهم است مادر مریم نذر کرد که خدایا بچه ای که متولد شد خادم مسجد شود، إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ ما فی بَطْنی مُحَرَّراً ...
غلامرضا صنعتگر: پدربزرگم امام رضا را به جوادش قسم داد و اکنون من غلامرضا هستم
پیش که من هنوز به دنیا نیامده بودم و پدربزرگ من دست مادر من را گرفت و به مشهدالرضا برد و امام رضا را به جوادش قسم داد که نوه ای به من بده تا من نام او را غلامرضا بگذارم. وی افزود: من وقتی به یک سنی رسیدم همه می گفتند تو مدیون امام رضایی، به همین خاطر همیشه من در ذهنم بود که کاری را برای امام رضا (ع) بخوانم که علاوه بر اینکه خودم از آن لذت ببرم، بلکه اطرافیانم هم از این کار لذت ببرند و ...
این دل، میان مشهد و قم، چون کبوتر است ...
شنیدم از آدم و حوا ولی از بچه ها شروع شده بی قراری، مسیر معراج است هر پیمبر به آن نظر دارد مِی که در خمره بیشتر باشد مستی اش بیشتر اثر دارد باید از آن صاحبی شد که از دل رعیتش خبر دارد پس به کس دل نمی دهم تا که حضرت فاطمه پسر دارد مرتضی های فاطمه عشق اند اول و آخرش همه عشق اند قحطی آب بود و در یک ...
طلوع امام رئوف در شعر آئینی/ قبله هفتم، امام هشتم و سوّم علی ست
...> روی دستش گلاب و قرآن است روز میلاد توست یا سلطان داخل مجلس ات دعا کردیم رک بگوییم امشب ای آقا هوس مشهد الرّضا کردیم امشب از راه دور ای آقا بر ضریح ات دخیل را بستیم فخر ما این بس است تا محشر همه همسایه ی رضا هستیم چشم در چشم حلقه های ضریح دست در دست پنجره فولاد آمدم تا که حرفهایم را بزنم با تو هرچه بادا باد جشن میلادتان در ...
وقتی کنجکاوی فرزندمان گل می کند
کن درخت ها شکوفه می دهند، تو هم مثل شکوفه از من بوجود آمدی، وقتی دو نفر عاشق هم هستند از همدیگر بچه دار می شوند. با این شیوه پاسخ دادن معمولاً کودک دیگر سوال نمی پرسد و قانع می شوند. مگر اینکه در چهره والدین و در پاسخ آنها اضطراب ببیند، اگر فرزند دوباره این سوال را پرسید همین پاسخ را می دهیم. باید توجه کرد که نحوه برخورد و واکنش ما به این سوال در کودک نقش مهمی در اعتماد کودکان به ...
فاطمه دختر 5 ساله بوشهری به پارک رفت و دیگر بازنگشت / او را دیده اید + عکس
اردیبهشت سال 1374، در محله چهارراه کشتیرانی بوشهر، عقربه های ساعت، 4 بعدازظهر را نشان می داد که دختری به نام فاطمه ناپدید شد اما با گذشت 22 سال پدر و مادرش هنوز چشم انتظار او هستند. آن روز فاطمه - پنج ساله - از مادرش اجازه گرفت تا برای بازی کردن به پارک نزدیک خانه شان برود. مادر به امید آنکه همسرش یک ساعت بعد به دنبال دخترشان خواهد رفت، راهی خانه خواهرش شد. از سوی دیگر پدر هم فکر می کرد که فاطمه ...
درمانده ها باب الرضا را می شناسند
خادمانت مثل کاه از صحن جارو می زنند خسته از درهای بسته دستهای نا امید عاقبت بر پنجره فولاد تو رو می زنند علی اکبر لطیفیان از کریمان سنگ میخواهیم ما، زر میرسد در حرم از آنچه میخواهیم بهتر میرسد لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است وقت احسان پشت آن احسان دیگر میرسد ای که دستت میرسد کاری کنی، کاری بکن ...
ناگهان روی دست ها رفت
می کنم اگر تحملش را دارید او را به خانه ببرید و او را با همین وضعی که دارد بپذیرید و اگر نمی توانید، عقیده من این است که او را به آسایشگاه معلولان تحویل دهید. آنها می دانند از اینطور بچه ها چطور نگهداری کنند. مادر مرضیه بدون اینکه چیزی بگوید به طرف دخترش آمد، پشت سرش قرار گرفت و صندلی چرخ دار را به طرف در خروجی حرکت داد. قبل از اینکه از در خارج شود، برگشت و یک بار دیگر به دکتر نگاه کرد. اما ...
رفیقدوست: قذافی قبل از سقوط از ما درخواست کمک کرد
چیزی از نیروهای داعش می دانید. چنین نیروهایی در تاریخ فقط یک تعدادی در اطراف حسن صباح بودند که حاضر بودند دست به چنین کارهای فجیع بزنند و نیروهای منافقین خودمان. در مورد داعش من فیلمی از آنها را دیدم که در آن دست افراد را از پشت بسته بودند و با اره برقی سر همه آنها را بریدند یک داعشی آلمانی هم در فیلمی خطاب به مادرش می گفت: مادر نگاه کن من سر این فرد را چگونه می برم، به آلمانی ها بگو به زودی در ...
اشعار ویژه ولادت امام رضا علیه السلام/خراسان مُهر دریا می شود با گام های تو
سقّاخانه ات زیباست رقص کاسه های نور در این پیمانه، آن پیمانه، پیمان تو می چرخد بیابان در بیابان گرگ شد، هر کوه، صیّادی چقدر آهوی زخمی در شبستان تو می چرخد در این آدینه لبریز از آغاز گل، شاعر! شروع تازه ای در بیت پایان تو می چرخد مهدی رحیمی : پرواز خواهم کرد سویت، پر که باشد پر چونکه باشد می پرم باور که باشد شاه و گدا فرقی ...
ابراز ارادت داستان به آستان امام هشتم
. گوهرشاد عهد می بندد در صورت بهبود مادرش خانه ای در کنار بارگاه سلطانی رضا بسازد. مادر بهبود می یابد و گوهرشاد به عهد خویش پافشاری می کند. قوام الدین شیرازی معماری حاذق بر کار گمارده می شود. اما پیرزنی حاضر نیست که تکه زمین خود را به گوهرشاد بفروشد. پریزاد خادمه گوهرشاد و از سوی دیگر پسران گوهرشادبیگم بایسنقرمیرزا و ابراهیم میرزا شولای سلطانی پدر را به دور انداخته اند و هر کدام چون گوهرشاد در بین ...
مقابله با تکدی گری نیازمند عزم و همکاری همه دستگاه ها است
دوباره سریخ و پشت سرهم می گوید آقا خانم محترم بایید فال بخرید فال حافظ دارم بیا آینده تان را بخرید1 و من مانده ام از شیوه حرف زدن این پسر و باورم می شود روزنامه 30 هزارتومان درآمد داشته باشد چراکه هم راهش را بلد است و هم مردم ما دست به دامان فال شده اند! صفورا دختری حدود پنج یا شش ساله با مادر خود در مقابل یکی از فروشگاه های شهر نشسته است، جلوتر که می روم مادرش صورت خود را می پوشاند و بعد ...
محمدرضا باهنر؛ مهندس لابی گری و مرد رایزنی های سیاسی
گفت همه بچه های کرمان آمده اند تهران، آن وقت تو می خواهی بروی کرمان؟! بالاخره معامله تان شد یا نه؟ نه دیگر؛ سر این قضیه تفاهم نشد و من به کرمان رفتم و آنجا با یک خانم دیگر ازدواج کردم. بعد از ازدواج زن و شوهرها اصولا با هم شوخی می کنند، به همسرم گفتم تو بهتر از من نصیبت نمی شد! و جواب ایشان؟ ایشان هم دقیقا همین را گفت. [می خندد] گفتم قبل از من خواستگاری ...
نگاهی به معروف ترین اثر نویسنده ای به نام جینت والز
در کلمه سازی ید طولایی دارد به دماغ جینت گفته واشر مف بند! با اینکه جینت، راوی این قصه حالا یک خانم جاافتاده، و صاحب یک زندگی درست و حسابی است، این مادر جینت است که نگران اوست: مامان فنجان چایش را روی میز گذاشت و گفت: -ما به هیچ چیز احتیاج نداریم. ما خوبیم. تنها نگرانی من تویی. گفتم: تو نگران منی؟ گفت: بله. خیلی. گفتم: مامان، اوضاع ...
شهیدی که از پشت بی سیم خبر شهادتش را اعلام کرد
ساده دل، پر پرتلاش و خادم روضه سید الشهداء(ع) بود. شرایط جنگ، فشار اقتصادی شدیدی بر جامعه وارد کرده بود و وضعیت خانواده ی محسن به مراتب پایین تر از دیگران. خرج زندگی روی دوش مادر بود. مادر مثل دیگر زن های محله قالی بافی می کرد و بچه ها نیز کمکش می کردند، آنروزها محسن قالی بافی و نقشه زدن را به خوبی یاد گرفته بود. اوقات فراغت دوران ابتدایی اش در کلاس قرآن بسیج می گذشت، در کلاس حفظ شرکت ...
فرهنگ + شهروندی
پسربچه بستنی به دست نباشد و کمی جلوتر، جلوی ایستگاه اتوبوس ایستاد. دختر و پسر هنوز یکدیگر را می دیدند. پسر بی اختیار بستنی را از دهنش دور کرده بود. انگار که نمی توانست زیر نگاه سنگین دختربچه، به خوردن بستنی اش ادامه دهد. مادرش گفت: من نگفتم همون یه دونه بسه؟ قول دادی تا آخرش رو بخوری. پسر می دانست که می تواند تا آخر بستنی را بخورد؛ اما با نگاه های دختربچه، مگر از گلویش پایین می رفت؟ بستنی را آن ...
اگر نگران دین خود و خانواده تان هستید یک سفر زیارت بروید
بود رفت در زد و مادرش از پشت در پاسخ داد.گفت در را باز کن من هستم.مادرش گفت باز نمی کنم خسته شدم ، تو هر روز صبح با لباس تمیز می روی بیرون و غروب با لباس پاره و کثیف می آیی.بچه گریه می کرد ولی مادر در را باز نمی کرد.رفتم جلو گفتم پسرم اجازه می دهی من از مادرت خواهش کنم بروی داخل؟گفت بله در زدم و خودم را معرفی کرد،مادر در را باز کرد.گفتم چرا راهش نمی دهی؟گفت خسته م کرده است،لباس هایش را نگاه کنید ...
شهید محمدمهدی زینلی و آرزویش که شهادت در خواب بود
بماند و اول مهر برگردد و به درسش ادامه دهد او برگشت اما بعد از چند روز دوباره عشق به جبهه ها در دلش زبانه کشید و این بار بدون خداحافظی رفت و به خاله اش سپرده بود که از مادرش خداحافظی کند و به او بگوید که محمدمهدی روی خداحافظی با شما را نداشت، او را حلال کنید. بعد از محمدمهدی خداوند به ما چهار دختر و سه پسر داد که از بین آنها محمدمهدی واقعاً بی نظیر بود او مدت چهار سال از هشت سال دفاع مقدس ...
از بنده خدا به مردمی که برای خدا به خشم آمدند
...! آن هم پس از آن همه جنگ و حوادث ناگوار؟! سوگند به خدا، انس و علاقه فرزند ابی طالب به مرگ در راه خدا، از علاقه طفل به پستان مادر بیش تر است! این که سکوت را برگزیدم از علوم و حوادث پنهانی آگاهی دارم که اگر بازگویم مضطرب می گردید؛ چونان لرزیدن ریسمان در چاه های عمیق! 11 و همین تفرّقِ مردمِ خسته از انقلاب بود که پشت علی(ع) را شکست، تا جایی که در آخرین منبرهایش وقتی گزارش های پیاپی از شکست ...
باهنر: برای شهردارشدن احمدی نژاد با خاتمی دعوا کردم/از کجا معلوم موسوی و کروبی بیرون که آمدند دوباره ...
هشت شهریور ما را خیلی نگران کرده بود و تامین امنیت کنگره یکی از دغدغه های مهم محسوب می شد، چون می گفتیم اگر خدایی ناکرده اتفاقی بیفتد، ناگوار خواهد بود. خلاصه من زن و بچه را رها کردم و آمدم تهران؛ نخستین فرزندم تازه اسفند سال 60 به دنیا آمده بود. همسرتان اعتراض نکردند که کجا می خواهی بروی یا چرا می خواهی بروی؟ چرا؛ خیلی هم سوال و جواب کرد ولی خب من چاره دیگری نداشتم. یک تنه ...
داستان زندگی یک چریک پیر انقلابی
که دربارۀ ماجرای یکی از صحابی سیدالشهداء در روز عاشورا به نام وهب بود. عجیب تحت تأثیر این کتاب قرار گرفت و از من خواست کتاب را بخوانم و اگر فرزندمان پسر بود اسم او را وهب بگذاریم. *** ... پس از 40 روز حسین با مو و ریش بلند و لباس های خاکی آمد و تا رسید مرا به بیمارستان برد. دکتر به او گفته بود که متأسفانه کمی دیر شده، یا مادر فوت می کنه یا بچه. وقتی دیدم حسین دور از ...
همه آنچه که باید درباره "سوالات جنسی" کودکتان بدانید
این حس را دارند. از طرف دیگر حسادت شدیدی به همجنس خود دارند. چون تصور می کنند پدر یا مادر را از آن ها می گیرد. برای اینکه کودک به درستی این مرحله را پشت سر بگذارد باید با والد همجنس خود همانندسازی کند. برای این همانندسازی باید به این نکات دقت کنید: والدین باید خیلی توجه کنند که کودک متوجه ارتباط جنسیشان نشود. از حدود سن 2 تا 5. 2 سالگی به بعد والدین پوشیدن لباسهای خیلی باز در ...
گریه نوزاد چه مفهومی دارد؟
...: بچه ها گریه می کنند و پدر و مادرها دست و پای شان را گم می کنند. مشکل اینجاست که آن هایی که به تازگی به جمع والدین اضافه شده اند از چم و خم کار بی خبرند. در واقع آن ها نمی دانند هنگامی که نوزاد گریه سر می دهد در واقع می خواهد چیزی به پدر و مادرش بگوید. راحت تر این که گریه، زبان نوزاد است. مهم است که به عنوان پدر و مادر بدانید بچه ها هیچ وقت بی دلیل گریه نمی کنند. یعنی اصلا نوزادی وجود ...