سایر منابع:
سایر خبرها
بازگشت پرستوهای عاشق به میهن/مقاومت و خاطرات آزادگان سند افتخاری برای ایران اسلامی
اسارت را در آنجا سپری کردم. از زمان اعلام آزادی اسرای جنگ تحمیلی برایمان بگویید؟ جنگ که تمام شد، حدود 2 سال بعد، یک روز صبح بلندگو اعلام کرد که تا دقایقی دیگر بیانیه مهمی را اعلام خواهد کرد، کنار سیم خاردارها جمع شده بودیم، ناگهان این صدا از رادیو پخش شد، آنچه شما می خواستید تحقق پیدا کرد. 31 مردادماه 69 صلیب سرخ وارد اردوگاه شد، تشریفات اداری تمام شد، ساعت 10 شب بود که اتوبوس ها ...
این گونه قفس ها شکست؛ خاطراتی از دوران اسارت
...> متن کامل این یادداشت در زیر آمده است: سال 1362 به عنوان طلبه رزمی تبلیغی، عازم عملیات شدم . دست تقدیر 6.5 سال اسارت را برایم رقم زد. نیمی از دوران اسارت را در کتاب خوشه های خاطره نوشته ام. تنها 6 روز پس از بازگشت به برای ادامه تحصیل به شهر قم مهاجرت کردم. دروس حوزه را تا 8 سال خارج فقه و اصول خواندم و همزمان کارشناسی حقوق و ارشد و دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه را گرفتم ...
نوجوان کم سن وسال بسیجی که در اسارت حماسه آفرید
...> انتشار خبر رویداد تأسفبار موسوم به سلفی حقارت و عکس گرفتن نمایندگان با خانم موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که آزاده جانباز علیرضا رحیمی نیز در آن نقش داشت، پای مهدی طحانیان را به دفتر سایت باز کرد و سبب خیر شد که پس از سال های طولانی، تجدید خاطره ای از پخش فیلم حماسی برخورد این دو آزاده با خبرنگار زن هندی در اسارت، داشته باشیم. صحبت ما از آشنایی اش با فاش نیوز اینگونه شروع شد ...
آزادگان اردوگاه موصل1 با آرمانهای امام راحل وشهدا درخمین تجدید میثاق کردند
، آمده اند تا در صحنه های سازندگی حماسه ای دیگر بیافرینند و هم دوش هم سنگران دیروزشان، روح بزرگی و صلابت را در جامعه بدمند .علیرضا ساعدی با اشاره به نقش موثرشهرستان خمین ورزمندگان این شهرستان در دوران 8 سال دفاع مقدس اظهار داشت : شهرستان خمین و رزمندگان این شهرستان نقش موثر و ویژه ای در جنگ تحمیلی داشته اند و تقدیم بیش از هزار شهید ، 2500 جانباز و 90 آزاده موید این موضوع ونشانگر حضور فعالانه مردم ...
احساس آزادگان هنگام بازگشت به میهن
نیروهای نفوذی بیکار ننشسته بود و سنگرهای ما را شناسایی می کرد و کمین می گذاشت. دشمن در صبح فروردین 64 حمله کرد. 17 نفر در پایگاه بودیم. پایگاه هایی که در آن حضور داشتیم بعد از چند ماه لو رفت و عراق با نیروهای ویژه حمله کرد. تقریباً 6 صبح بود که عراقی ها شروع به خمپاره زدن کردند و تا ساعت یک بعدازظهر نیروها مقاومت کردند. تعدادی به شهادت رسیدند و حدوداً هفت نفری که مانده بودیم زخمی شدیم که بعد آمدند و ...
فکر این بودیم تا توطئه تبلیغات دشمن را بشکنیم/ خاطره گویی آزادگان پیش از خطبه های نماز جمعه در زنجان
اردوگاه کنار سایر اسرا و دیدن نماینده صلیب سرخ بود. پنج روز از اعتصاب غذایی گذشته بود که نماینده بعثی آمد و گفت: بعد از صرف ناهار به اردوگاه بازمی گردیم ولی ما نپذیرفتیم و گفتیم ناهار را در اردوگاه می خوریم و باز نماینده رژیم بعثی بازگشت. محمدی یادآور شد: بیرون از محل اسارت ما، دو ماشین آماده حرکت بودند که یکی به فرودگاه و دیگری به زندان بغداد می رفت، رده سنی ما 23 نفر بین 14 تا 17 سال ...
کتاب هایی که از اسارت گفتند
وارد مبارزات سیاسی شد و به زندان افتاد. پس از آزادی از زندان ساواک دوباره فعالیت های سیاسی را ادامه داد و اوایل سال 57 در حین مبارزات سیاسی مجروح شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان فعال عقیدتی به فعالیت های مذهبی ادامه داد و با شروع جنگ تحمیلی در حالی که فقط سه ماه از ازدواجش گذشته بود، عازم میدان نبرد شد و در اولین اعزام در عملیات محرم به اسارت درآمد تا اینکه 26 مرداد 69 به میهن اسلامی بازگشت ...
دفترم را میبرم با خود از این دنیا ولی!
آزاده جانباز احمدرضا مداح- چقدر زود غروب می شوم چشمانم را هر از گاهی می بندم، به ذهنم فشار می آورم و دستم را به حرکت ... دلم می خواهد بنویسم دلم می خواهد سخن بگویم ... اما هرگاه که تصمیم بر نوشتن و سخن گفتن کرده ام، بغضی گلویم را گرفت و لرزشی دستانم را از حرکت باز داشت .... حقیقت را بگویم ... هنوز نتوانسته ام برای خودم کلمه اسارت را هجی کنم. شاید بشود با کلمات ...
پس از خبر سقوط هواپیمایش تا 10 سال از او بی خبر بودم/ زنده شدن شهید لشگری تنها آرزویم است!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از صبح قزوین ؛19 مردادماه سالروز شهادت جانباز "حسین لشگری" از آزادگان عزیز استان قزوین است که پس از 18 سال اسارت به کشورر بازگشت در ادامه مصاحبه همسر این شهید بزرگوار را می خوانید: نحوه آشنایی شما با شهید چگونه بود؟ آقای لشگری یک نسبتی با ما داشتند و بعضا هم رفت و آمد فامیلی داشتیم و گهگاه ایشان به منزل ما می آمدند. آن روزها من کلاس دوم ...
این گونه قفس ها شکست
به گزارش خبرگزاری فارس از بجنورد، سال 1362 به عنوان طلبه رزمی تبلیغی، عازم عملیات شدم. دست تقدیر 6.5 سال اسارت را برایم رقم زد.نمی از یم اسارت را در کتاب خوشه های خاطره نوشته ام، تنها 6 روز پس از بازگشت به برای ادامه، تحصیل به شهر قم مهاجرت کردم، دروس حوزه را تا 8 سال خارج فقه و اصول خواندم و هم زمان کارشناسی، حقوق و ارشد و دکتری فقه و مبانی، حقوق اسلامی دانشگاه را گرفتم و اسارت، نه با اختیار که ...
خاطره سوزاندن کف پای اسیر ایرانی با اتو هنوز آزارم می دهد
دلیل کهولت سن به همراه چند تن از اسرای جانباز و زخمی آزاد شدیم و به کشور بازگشتیم. علی رغم اینکه به هنگام آزادی، نماینده صلیب سرخ به من گفت که اگر بار دیگر در جنگ اسیر شوم، قانون اجازه اعدام من را به کشور عراق داده است، طاقت نیاوردم. پس از بازگشت به کشور، تاثیر حال و هوای غریب دوران اسارت و احساس مسئولیتی که نسبت به کشورم داشتم، بعد از فراگیری آموزش های نظامی و امدادی به جبهه ...
ناگفته های 5 سال شکنجه در زندان های رژیم بعث از زبان آزاده بویراحمدی
ماه درحالی که سال جدید شروع شده بود، نزد خانواده برگشتم،10 تا 15 روز کنارخانواده ماندم و مجدد راهی جبهه شدم ودر عملیات والفجر 8 هم حضور پیدا کردم. او ادامه داد در قالب لشکر 25 کربلا درمنطقه هفت تپه خوزستان تقسیم بندی شدیم وفرماندهی لشکر هم به عهده سردار مرتضی قربانی بود، درآن زمان 3 هزار غواص سپاه ماموریت داشت فاو را بگیرد، ما هم در قالب لشکر 25 کربلا پشتیبان این غواصان بودیم، فاو را ...
تابلویی که با عنوان شهید برایم در کوچه نصب شده بود با ورود خودم پایین آورده شد
آزاده ی دفاع مقدس همدانی محمدرضا موسائی در گفت و گو با خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا) از همدان، که 4 سال در اسارت نیروهای بعثی بوده است بیان کرد: حدود 16 سالم بود که همراه رضایتنامه ای که از جانب والدینم امضا کردم، کیف کوچکی به همراه لوازم مختصر مانند زمانی که به کوهنوردی میرفتم آماده کردم، به خانواده ام گفتم فردا می خواهم به جبهه بروم ، از آنجایی که خانواده و فامیل گمان می کردند مانند همیشه ...
شکنجه، کابوس و ترس در اتاق مثلثی/ برای هر کاری ما را با شلاق می زدند/ گفتن خبر شهادت دوستانم مسئولیت ...
جویباری بابیان این که زخمی بودم ولی عراقی ها به شدت کتکم می زدند اظهار کرد: بی هوش شده بودم و فقط ضربه های شلاق عراقی ها به بدنم به صورت شوکی بیدار می شدم و دوباره بی هوش می شدم، وقتی به هوش آمدم در اردوگاه الاماره حضور داشتیم و بعد ما را به بغداد بردند و حدود 70 نفر از بچه های ما را در یک اتاق مثلثی جای دادند که در این اتاق چند زندانی کرد و عرب زبان نیز حضور داشتند که بعداً فهمیدیم برای جاسوسی در ...
قریبانه هایی که غریب ماند
چشم بسته می ماندیم. وی ادامه می دهد: گاهی اوقات مهربان تر می شدند یک ساندویچی که اغلب تخم مرغ آب پز با نونی به اسم سمون بود که خیلی هم بدقیافه و بدمزه بود برای بچه ها خریداری می کردند؛ یک نفر به نام عباس بود که این ساندویچ را برای همراهان من که چند نفر بودند آورد وقتی گاز زدم دیدم تخم مرغ است چون بعد از گذشت 5 سال از اسارت مزه تخم مرغ را چشیده بودم برایم تازگی داشت و انگار که هنوز تخم ...
پایبندی به مقدسات ما را در اسارت حفظ کرد
حدود 5 ساعت با پای زخمی خودم را کشاندم که شاید بتوانم از محاصره فرارکنم، اما نشد و در حالی که زخمی بودم به اسارت دشمن درآمدم . چند ماه اسیر بودید و از احساس خود زمانی که خبر آزاد شدن تان را شنیدید؛ برایمان بگویید؟ نزدیک 88ماه در اسارت بودم در تاریخ اول شهریور ماه سال 69آزاد شدم و به میهن اسلامی برگشتیم، آن زمان رئیس جمهور وقت عراق، صدام ملعون و رئیس جمهور ایران مرحوم هاشمی ...
سرنوشت مبهم 11 هزار اسیر ایرانی در عراق
بسته در نگاه صدها مرد جنگ؛ یادگاران جنگ که آن روز از آن سال های اسارت خاطره ساخته بودند. مردانی که بعضی شان بعدها برایم تعریف کردند که ...4 نفر بودیم. نیم ساعت در مقابل سپاه هفتم عراقی ها مقاومت کردیم. بعد از نیم ساعت فشنگ مان تمام شد. اسلحه ها را زمین گذاشتیم و دست های مان را بالا بردیم... در هر کامیون آیفا، 5 یا 6 اسیر دست بسته سوار کردند و یک صف 50 ماشینی درست کردند و بردند بصره ...
هنوزهم آزاده و برای دفاع آماده ام
بود و هر سال نیروهای صلیب سرخ جهانی می آمدند و از ما عکس و نامه می گرفتند و نامه های خانواده های ما را تحویل می دادند. این آزاده سرفراز افزود: نامه های خانواده های ما توسط ماموران استخبارات بغداد باز، کنترل و سپس به ما تحویل داده می شد و از این طریق، خانواده ها از سلامت اسرا مطلع می شدند. او ادامه داد: بعثی ها بارها اعلام کرده بودند که اسرا آزاد می شوند و بچه ها این ترفند تکراری را باور ...
آزادگان سرمایه های زنده 8سال جنگ تحمیلی
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، یک سال از عروج بنیانگذار کبیر انقلاب می گذشت در تاریخ 26 مرداد 1369 اولین گروه آزادگان ایرانی پس از سال ها اسارت در زندان های رژیم بعث عراق با ورود به کشور به جمع خانواده های خود بازگشتند. این رویداد 2 هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط ارتش صدام و 2 روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامه ای به مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران بار دیگر ...
از مقاومت رزمنده مسیحی تا ماجرای دختران ایرانی که اسیر نیروهای بعثی شدند
شعار سال : 26 مرداد همیشه با خاطراتی فراموش نشدنی برای ایرانیان، به ویژه خانواده رزمندگان جنگ ایران و عراق همراه بوده است. 26 مرداد روز بازگشت آزادگان ایرانی است که پس از سال ها تحمل اسارت به آغوش میهن بازگشتند . به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی، صدام حسین، 23 مرداد 1369 در آخرین نامه خود به او نوشته بود: مبادله فوری و همه جانبه اسرای جنگ از راه خانقین (قصر شیرین) ... صورت خواهد گرفت و ...
مقاومت و ایستادگی ملت ایران سرمایه بزرگ کشور در برابر دشمنان است
شهدای دوران جنگ تحمیلی بود. عضو تشخیص مصلح نظام اظهار کرد: عصبانیت دشمن و تحریم ها به علت پرورش ارزش شهادت در میان ملت ایران است. وی، آزادگان را وارث رسالتی بزرگ دانست و ادامه داد: ملت ایران به دنیا نشان داد چگونه با روحیه مقاومت می توان به قله های پیروزی دست یافت. امام جمعه خمین نیز در این همایش گفت: آزادگان به دشمنان نشان دادند که حتی با شدیدترین شکنجه ها نیز از آرمان های انقلاب ...
درخواست مسئولان سقز از آزادگان برای انتشار خاطرات اسارت
منتشر می شود. در ادامه از 135 آزاده شهرستان سقز با اهدای لوح سپاس و هدیه فرهنگی تجلیل و تقدیر شد. به گزارش ایرنا، شهرستان سقز 608 شهید 470 جانباز و 135 آزاده تقدیم انقلاب اسلامی ایران کرده است. 26 مرداد سال 69 نخستین گروه از آزادگان دوران دفاع مقدس، به دنبال پذیرش مجدد پیمان الجزیره از طرف صدام حسین، پس از سال ها اسارت در اردوگاه های رژیم بعث، به میهن اسلامی بازگشتند. سقز در 190 کیلومتری شمال غربی سنندج واقع شده است. **خبرنگار: ابراهیم محمد حسینی/**انتشار دهنده: امید بهمنی 7249/6108 ارتباط با سردبیر newsroom@irna.ir تماس بی واسطه با مسئولین ...
می خواستند ما را زنده به گور کنند/ در زمان اسارت 16 سال داشتم
اطفال جدا کنند. از بهمن ماه سال61 تا هشتم آذر سال 62 در اردوگاه موصل بودم و بعدازآن اردوگاه الرمادیه1 و الرمادیه2 آخرین جاهایی بود که دوران اسارت را در آنجا سپری کردم. لحظات بازگشت به کشور برای شما چگونه رقم خورد؟ جنگ که تمام شد، حدود 2 سال بعد، یک روز صبح بلندگو با صدای بلند اعلام کرد که تا دقایقی دیگر بیانیه مهمی را اعلام خواهد کرد،کنار سیم خاردارها جمع شده بودیم ،ناگهان این ...
خبر اسارتم از طریق رادیو به خانواده ام رسید/ شهید حججی ها به ما درس استقامت دادند
سمت مثلثی هایی بود که توسط اسرائیل طراحی شده بود و هدف ما منهدم کردن این دژها بود. رضایی خاطر نشان کرد: من در این عملیات مجروح شدم و صبح روز عید فطر که 31 تیرماه سال 61 بود در حالی که از ناحیه پای راست مجروح شده بودم به اسارت دشمن درآمدم. وی عنوان کرد: وقتی من به اسارت دشمن درآمدم 19 سال داشتم و یک سال و هشت ماه و چهار روز من در اسارت دشمن بودم و این توفیقی بود که نصیب من ...
جدال بین عقل و احساس و تقابل بین ترس و عاقبت اندیشی/ وقتی زندان بانان عراقی خیالاتی می شوند
روزهای اسارتش را این گونه شرح می دهد در اردوگاه به بهانه های مختلف مثل نماز جماعت و عزاداری و... اسرا را کتک می زدند، یک هفته بعد از ورود ما به اردوگاه درگیری سختی بین اسرا و نیروهای بعثی اتفاق افتاد به طوری که یک هفته به ما غذا نداند و بعد از آن مدت هم اسرا خودشان شورش کردند و قفل ها را شکستند، بعثی ها هم که برای چنین موقعیتی مهیا بودند اسرا را با گرز و شلاق کتک زدند که حتی چند نفر هم به شهادت ...
قدردان ایثارگری های آزادگان باشیم
تا حد مرگ می زدند، افزود: زمانی که این شهید بعد از شکنجه کردن که پوست و استخوان شده بود وارد سلول شد شروع به خندیدن کرد. این زندان سیاسی قبل از انقلاب ادامه داد: هم سلولی اش از شهید رجایی پرسید چه دسته گلی به آب دادید که می خندید ایشان پاسخ داد از مقاومت خودم در برابر شکنجه ساواک خوشم آمد. باروتی گفت: زندانیان سیاسی قبل از انقلاب فکر نمی کردند که پیروز میدان باشند ولی در برابر حکومت ...
قصه های تلخ و شیرین اسارت
گفتگو بنشینیم. عشق به زیارت و پابوسی سالار شهیدان همه را هیران کرده بود جهانگیر معصومی آزاده و جانباز 30 درصد اهل روستای ورکبار ساوه است که مدت 5 سال را در اسارت نیروی بعثی به سر برده است. وی به بیان خاطراتی از روزهای اسارت پرداخت و گفت: سال 64 در پاتک نیروهای بعثی در منطقه کله قندی به اسارت درآمدم و از مدت پنج سالی را که در اسارت بودم سه سال در الرمادی و دو سال را در ...
از اسیر ایرانی می ترسیدند!/ با نیروی ایمان شکنجه ها را تحمل می کردیم
شاهد بازگشت آزادگان سرافرازی بود که پس از تحمل سالها اسارت در اردوگاههای عراق، پای به میهن اسلامی گذاشتند و به آغوش خانواده های خود بازگشتند. این رویداد بزرگ، دو هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط ارتش صدام و 2 روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامه ای به هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت ایران، بار دیگر عهدنامه 1975 الجزیره را پذیرفت و به شرائط ایران برای پایان جنگ تسلیم شد و از جمله قول عقب نشینی از ...
آزاده بروجنی: عراقی ها معترف بودند اراده ایرانی قادر به فتح آمریکاست
بیست و یکم تیرماه 67 در منطقه فکه به دست نیروهای عراقی اسیر شدم. کلار: در چه تاریخی به جبهه اعزام شدید؟ عظیمی: در تاریخ هیجدهم دی ماه سال 1366 به جبهه اعزام شدیم. کلار: مدت اسارت شما چقدر طول کشید؟ عظیمی: 2 سال و 48 روز اسیر بودم؛ در تاریخ نهم شهریور 79 از اسارت بازگشتم. کلار: چگونه اسیر شدید؟ عظیمی: من راننده آمبولانس بودم برای ...
از پخت کیکی در روز 22 بهمن در اسارت تا کتکی به یادماندنی
وسط نان را خشک می کردیم و با تور پنگ پنگ الک کرده و با آن برای 22 بهمن کیک درست می کردیم و با این کار آن روز را جشن می گرفتیم. وی ادامه داد: در روز 22 بهمن ماه یک سال با درست کردن کیک و نوشتن "یوم الله 22 بهمن مبارک باد" روی آن میخواستیم جشنی را بگیریم که یکی از بچه های خودی که عرب بود، ما را لو داد و فرمانده اردوگاه بنده را صدا زد و گفت که رحمت آبادی مگر نگفتم که کار سیاسی تان را در کشور ...