سایر منابع:
سایر خبرها
می گفتند او شهید نیست؛ از سربازی هم می ترسید!
اوصافی که لابد میدانید. ازیکی از رزمندگان پیشکسوت پرسیدم سرداران بزرگی که این همه در اوصافشان گفته و نوشته میشود، سن و سالی نداشتند، و اغلب فاصله آموزش سلاح تا فرماندهی شان 2 سال بیشتر نیست، آنها چگونه رشد می کردند؟ این حماسه ها که می شنویم، از یک نوجوان 17 ساله یا جوان 23 ساله چگونه برمی آید؟ خلاصه ی پاسخ نه چندان کوتاه وی این بود که عمر را به عمقش می سنجند نه به طولش ! در جبهه عمق ...
قصه آب در کویر
خونی در روستای زادگاهش -کبوده- اشاره کرده، حس کودکانه اش را درباره آن این گونه روایت می کند: از دریچه بالا که به درون آنها نگاه می کردید هولناک بود. تا آن زمان بزرگترین توده آبی بود که ما بچه های ده به عمرمان دیده بودیم. می رفتیم دم دریچه و از ترسی که از نگاهش به ما دست می داد لذت می بردیم. ها که می کردیم صدا توی آن می پیچید، صدای پرطنین مرموز، مانند آن که در عالم ارواح و اشباح فریاد بزنیم. یکی از ...
اگر طالقانی زنده بود.../ اگر پدر زنده بود جلوی تسخیر سفارت آمریکا را می گرفت و اگر به آن جا هجوم نمی ...
به آنها زور نمی کرده است. آقای طالقانی! شما متولد چه سالی هستید؟ من متولد سال 24 و پسر اول هستم که اسم مرا ابوالحسن به جهت پدربزرگم که حاج ابوالحسن بوده گذاشته اند. پس شما باید بیشتر شاهد تحرکات سیاسی ایشان بوده باشید؛ می خواهم بدانم از نزدیک شاهد چه چیزهایی بودید؟ سابقه فعالیت سیاسی ایشان به سال های قبل از کودتای 28مرداد برمی گردد و بعد از کودتا در سال ...
شعرخوانی آئینی در غدیریه / ای دل غمین مباش که مولای ما علی ست
آمده بود روح از پیکره ی کعبه برون آمده بود روشنا ریخت به افلاک حلولش آن روز کعبه برخاست به اجلال نزولش آن روز عشق او بر دل سنگیِ حرم غالب شد قبله مایل به علی بن ابی طالب شد از دل خانه علی رفت و حرم با او رفت کعبه در بدرقه اش چند قدم با او رفت قفس کعبه شکسته ست دم پرواز است برو از کعبه که آغوش محمد باز است آینه هستی ...
کری خوانی سخیف پیش از ال گیلانو
کسب می کرد و سپس لب به سخن می گشود و یا در دنیای مجازی به سادگی با چند کلیلک و جستجو بر معلوماتش می افزود و بی خود جوان های دو شهر را با این کری خوانی سراسر اشتباه تحریک نمی کرد. برای بالا رفتن اطلاعات آقای سرپرست باید گفته شود که در تاریخ نیم قرنی سپیدرود و ملوان، دو بار در تاریخ رو دروی یکدیگر قرار گرفتند که اتفاقن هر دوبار را ملوان به سود خود خاتمه داده، یکی مربوط به سال ها پیش است و ...
فرمانده جوانی که پای درس رهبر انقلاب بزرگ شد+عکس
کد خبر: 1508393 || تاریخ: 11 شهریور 1396 به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا, شهید محمود کاوه در نخستین روز از خردادماه سال 1340 کودکی درمشهد و در خانواده ای مذهبی متولد شد، که پدرش نام محمود را برای او انتخاب کرد.وی که برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قائل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی می برد و از این راه، او را با مکتب اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و تعالیم انسان ساز ...
اگر طالقانی زنده بود...
افتادیم اما راه آقا را رها نکردیم. مهدی طالقانی پسر سیدمحمود و بتول خانم است؛ به همراه او راهی طالقان شدیم تا به همراه حسین طالقانی برادرش در آستانه سالروز درگذشت آیت الله طالقانی از پدرشان بشنویم. حسین سال هاست که به روستای پدرش آمده و کشاورزی می کند اما هر دو روزهای قبل از انقلاب را خوب به خاطر دارند؛ روزهایی که آیت الله در منزلش در امیریه تهران و مسجد هدایت خط دهی می کرد به جوان های ...
ناگفته های یک مامور اطلاعاتی سپاه
گفتند اینکه چند سال پشت سر من نماز می خواند. از زندان که آمده کلا مسجد ما بوده است. از دیروز که از زندان آمده، مدام خانه ما می آید. جلسات ما را می آید، یعنی چه؟ این بود که نمی شد تبیین کرد، نمی شد با تحلیل اداره کرد. ** تشکیل بخش التقاط اطلاعات سپاه تسنیم: شما بعد از کرمانشاه به بخش التقاط اطلاعات سپاه رفتید. آیا بخش التقاط کار تبیینی هم می کرد؟ یعنی غیر از اینکه ماموریت سخت ...
مثل قلب مادرم
تابد تا حرم نباشد امن لحظه ای نمی خوابد کاش می شدم چون او آفتاب تابانی در کلاس سربازی نقطه ی درخشانی *** بی سر سرود بابا در دفتر شهادت شعری پر از غم و درد من هم نوشتم امروز در دفترم که آخر مثل تو می شوم مرد اینجا بهشت هر روز می روید از دل خاک چون در صف بهار است گل دادن ...
اردویی به سبک لشکریان مخلص خدا
روستا با روحانی ها در مسجد جمع شده اند لازم است که تو هم باشی. هنوز غروب نشده بود که رسیدیم مسجد. دیدم شور بچه ها بالاست و خوش زبانی حاج آقا موسویان بهتر از من است رفتم در جمع بچه های روستا گوشه مسجد کنار پسر بچه ای نشستم. کمی که گذشت دیدم درگیر بازی بچه ها نیست، حال منقلبی دارد، گفتم اسمت چیست؟ گفت: حسین، گفتم چندساله هستی؟ گفت: 9 سال، گفتم آقا حسین بزرگ شدی می خواهی چه کاره شوی؟ گفت: می خواهم ...
شهید بهشتی از مؤتلفه خواست به یاری شهید قدوسی برود
. قاضی و زندان و ... آن هم همانجا بود. این موضوع در زمان ایشان یک سامانی گرفت، در ضمن آنکه با آن برخورد جدی هم شد. ایام هفت تیر هم ما همانجا بودیم که این اتفاق افتاد و خبر شهادت پدر را به من دادند. اگر روزشمار تاریخ آن روزها را داشتیم می شد به ترتیب مسائل را گفت چون بعد از بیست سی سال حضور ذهن دقیقی نسبت به تقدم و تاخر برخی از این اقدامات ندارم. از کارهای دیگر بیانیه ای از طرف آقای قدوسی ...
هد هد خندان باغ را خندان کند / صحبت جانانه از جانان کند
، قدمت بازار کهنش ، گنبد نمکی و باغ گنبد سبز ،عبور می کنم از پل دلاک ، پر می زنم تا مرکز روشنایی ، استان مشاهیر بزرگ دین و علم وعمل . بنیانگذارکبیرانقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره).آیت الله اراکی . حاج کاظم ساروقی . شهیدچمران . دکتر محمدقریب . پروفسورحسابی . امیرکیبر. پروین اعتصامی و همه کسانی که نامشان بر صحیفه ی درخشان تاریخ اسلام و ایران می درخشد. استان چشم انداز های ...
تقدیر از 6 پیشکسوت نمایش های آیینی و سنتی
و به ثبت رسانده است. از میان این نسخ می توان به مسجد جمکران ، حضرت عبدالعظیم ، بهشت شداد ، شمشیرهای برهنه ، عیسی بت شکن ، اربعین مقام مادر ، سکه مدینه ، شهادت ابوالفضل ، حسن مثنی ، معجزه باران امام رضا اشاره کرد. نبئی سال ها در آموزش وپرورش به تدریس پرداخت تا در نهایت از این سازمان بازنشسته شد و اکنون تمامی وقت و توان خود را صرف نگارش نسخ جدید و اجرای مجالسی که خود نگارش کرده است گذاشت. از میان ...
نگاهی به تاریخچه هیئت های عزاداری تفت +تصاویر
حسین فلاح وحسن دهقانی اجرا می گردد. هیئت محلۀ شوده علیا این هیئت از سال 1340 با همت و نوحه خوانی مرحوم حاج محمد حسین معتمد زاده شروع به کارکرد. فعالیت هیئت از سال 1351 با نوحه خوانی مرحوم علیرضا اخوان ادامه یافت و از سال 1357 تاکنون توسط آقایان: سیدعلی بکاء، حبیب ا...دهقانی، سید عباس محمدی نزاد، سید مسعود میرجعفری و برادر آزاده حاج سید حسین میرجعفری و نیز سید مهدی میرجعفری ...
قله ای که سکوی پرتاب 13 تکاور سپاه شد/ تصاویر
کودکی و نوجوانی پاتوقش پایگاه بسیج مسجد حضرت ابوالفضل(ع) و مسجد امام حسن (ع) بود و در سال 78 با پای پیاده در پیاده روی مسیر اندیمشک تهران جهت شرکت در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) شرکت کرد . در انتهای این برنامه بود که موفق به دیدار حضوری از نزدیک با مقام معظم رهبری شد. مجتبی و یکی از دوستانش آن قدر اشک شوق می ریزد که حضرت آقا آنها را در آغوش می کشد و نوازششان می کند. او بعد ...
دیگر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نیستم
...> هاشمی : بله. تابستان به تهران آمدیم. پدر امام جماعت مسجد زید بازار تهران بودند . من به حاج خانم گفتم یک آقایی با حاج آقا مکه رفته بودند و دختری داشتند . آن دختر هنوز هست؟ مادرم گفتند بله. من هم گفتم دنبال او بروید . - اهل کمک در کار خانه هستید؟ هاشمی : من اگر خانه باشم کمک می کنم. جارو می زنم و ظرف ها را می شورم . - غذا هم درست می کنید؟ هاشمی : خیر . ...
احساس گناه از نقاشی
مسجد شیخ لطف الله به دنیا آمد، هشت ساله بود که برای کار نزد اکبر پاکنهاد رفت و 12ساله بود که مینیاتورسازی را همان جا آغاز کرد با وجود کودکی می دانستم در نقاشی چیزی هست ورای تکرار مکررات مینیاتورکش ها . وقتی سال 54 به هنرستان وارد می شود، شور نقاشی او را وامی دارد تا نمایشی از آثار خیالی خود در انستیتو ایران - آمریکای شهر اصفهان برگزار کند؛ نقاشی های خیالی و سیاه این مجموعه سبب بازداشت او به دست ...