سایر منابع:
سایر خبرها
قتل پسر جوان به بهانه نشان دادن یک سگ
شده است. تحقیقات دیگر نیز نشان داد خودروی شاهین دست مجید بوده که چند روز بعد در حوالی تهران درحالی که آثار خون در آن مشهود بود، کشف شد. در ادامه روند رسیدگی به پرونده فرهاد بازداشت شد و در تحقیقات به کارآگاهان گفت: من خانه ای را حوالی تهران اجاره کرده بودم، مجید و دو دوست دیگرش نیز به من گفتند می خواهند در این خانه رفت وآمد داشته باشند و قرار شد تا مبلغی از اجاره را آنها ...
پیشنهاد 30 کارشناس برای نطق رئیس جمهور
بین المللی را می بندد و عقب گرد به دوران نا موفق بوش پدر و پسر است. بیژن نوباوه، نماینده سابق مجلس اعتراض به بی تفاوتی نهادهای بین المللی و سکوت آمریکا و دیگر مدعیان حقوق بشر در برابر قتل عام مردم مسلمان میانمار. با توجه به این که برجام با نقض کامل از سوی آمریکا مواجه شده و تجربه شکست خورده ای است، اعتراض رسمی در این زمینه، ضروری است. زهره الهیان نماینده سابق مجلس درخواست از ...
بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در مجمع عمومی سازمان ملل/ من از ایران میآیم ...
فشار خشم مردم دست از جان شسته قادر به مقاومت نبود، مجبور شد بزرگترین امتیاز خود را بدهد. شاه رفت؛ و بعد از آن عقب نشینیهایش پی در پی و سریع شد. رهبر بزرگ انقلاب – که کلمه به کلمه ی سخنانش به تک تک ملت روح و آگاهی و درس میداد – به اتکای خداوند متعال – که همه ی قدرتها در ید قدرت اوست – و با اعتماد به همین اراده ی عظیم و خدشه ناپذیر مردم دولت انقلاب را تشکیل داد. دولت ستمشاهی خود به خود و بی آن که راه ...
قطره قطره دریا؛ قطره قطره اشک
کوثر پنجره را باز می کند. بوی مهر در خانه می پیچد. پرده را می کشد. نور در دلم می نشیند. به چشمان مرددش لبخند می فشانم. سرش را پایین می اندازد و به گل رنگ ورو رفته فرش می نگرد. مادرش می شدم، اگر به جای طاهره در این سوی کشور در همان سال دنیا آمده بودم. پدر من و طاهره هر دو از سرطان رنج کشیده اند و ما را تنها گذاشته اند. بار غم او را بی طاقت و بیمار کرده است. مادرم آرام و قرار ندارد. تصویر پدرم وقتی ...
به خانه برنمی گردیم/مرگ؛ پایان دردناک یک زندگی عاشقانه
کند و موقع حرف زدن گاهی نگاهش را به روی میز می دوزد و مستقیم به چشم هایم نگاه نمی کند، فاطمه درباره خانواده اش می گوید: هفت خواهر و برادر هستیم، پدر و مادرمان چند سالی ست از هم جدا شده اند، از زمانی به یاد خودم آمدم، پدرم اعتیاد داشت، مادرم هم کارمند بازنشسته یکی از ادارات است، او هم از چند سال قبل معتاد شده است. فاطمه ادامه می دهد: تا سوم راهنمایی درس خواندم، 15 سالگی ازدواج کردم، با ...
سرک به دنیای ارواح
: افرادی که در دنیا، ارتباط قوی و عمیقی با خدای مهربان داشتند و صالح و درستکار بودند، شاید به اذن ا... مطلع شوند و بتوانند هشدارهایی به بازماندگانشان بدهند اما مردمِ عادی نه. بنده از پسر یکی از عالمان بزرگ شنیدم که پدر به خوابشان آمده بود و گفته بود: مراقب باش! عمرِ پنجاه ساله تو نمی ارزد به این که اشتباهاتی مرتکب شوی. یعنی پدر، پسر را از طولِ عمرش باخبر کرده بود و پسر هم درست در پنجاه سالگی فوت ...
چرا لیلا حاتمی برای فیلم رگ خواب انتخاب شد؟
هر فیلمی از وجوه مختلفی جذابیت دارد. جالب اینکه در سینمای ایران بیشتر به رابطه مادر و دختر پرداخته شده؟! در سینمای ایران بیشتر به یک مشت کلیشه پرداخته شده! شما اصلا در فیلم ها رابطه برادر و خواهر، خاله و عمه، رابطه دو برادر، یا خواهر و برادر و پدر و پسر و پسر با مادر را تاکنون دیده اید؟! به نظرم سینمای ایران در این زمینه ها خیلی کم کار است. چطور؟ منظورم اکثریت سینمای ایران ...
اوج محرومیت زیر گوش پایتخت/ نان محرومان آجر شد
پزخانه ها جزو ایران و قوانین ایران نیستند، زنان در بدترین شرایط جسمی باید کار کنند، چیزی به نام مرخصی زایمان برای زنان کوره پزخانه ها تعریف نشده است. به گفته این فعال اجتماعی، درآمد یک خانواده 4 نفره که یک پسر 7 ساله و یک دختر 11 ساله به همراه پدر و مادر خود به سختی کار می کنند، روزانه 100 الی 110 هزار تومان است، یعنی تقریبا به اندازه حقوق یک کارمند متوسط در تهران و این قسمت ماجرا به شدت غم ...
ذره بین
متوجه شدم که وی یک دختر است. این دختر ادعا کرد دو جنسی است و به خاطر همین با خانواده اش مشکل دارد و نمی خواهد به خانه بازگردد. پس از مدتی به خاطر علاقه ای که به هم پیدا کردیم به دادگاه خانواده رفتیم و خواستار ازدواج بدون اجازه پدر و مادر مرجان شدیم. دختر جوان با خواسته خودش در خانه من زندگی می کرد و حتی یک بار ادعا کرد که با پسر جوانی در اصفهان آشنا شده و به آن جا سفر کرد تا او را ملاقات کند. او ...
توییتر متهم می کند!
...، نخستین واکنش ها امسال ماجرای قتل هایی که افکار عمومی را جریحه دار کرد با پرونده قتل آتنا اصلانی آغاز شد. دختر 7ساله اهل پارس آباد که در 28 خردادماه توسط مردی به نام اسماعیل رنگرز به قتل رسید. این پرونده که ابتدا با شکایت خانواده آتنا درخصوص ناپدیدشدن فرزندشان باز شده بود درنهایت به پرونده ای جنایی بدل شد. در تحقیقات پلیس مشخص شد در روز جنایت آتنا به همراه پدر دستفروشش که در نزدیکی ...
زنم شب ها دیر به خانه می آمد و وقتی یکبار صحنه بدی از او دیدم با چاقو به دستش زدم و حالا!
شده بودم به همین دلیل مدام از سربازی فرار Escape می کردم به طوری که مجبور شدم چهار سال و دو ماه خدمت کنم. من به آن دختر سرچشمه آب قول ازدواج دادم اما بعد از پایان خدمت، وقتی به مادرم گفتم او را برایم خواستگاری کند دست مرا گرفت و به منزل برادرش برد و من زمانی به خود آمدم که مراسم عقدکنان من و دختردایی ام برگزار شده بود و در یک شب با پسرخاله ام باجناق شدیم چرا که دختر دیگر دایی ام با پسر ...
غنچه های مقاومت جشن تولد فرزندان شهدای مدافع حرم
محصولات حوزه هنری بوشهر برای حاضران در سالن روی پرده رفت. حجت الاسلام امیر اخوان (عمو روحانی) نیز به اجرای برنامه ای شاد و آموزنده همراه با نمایش عروسکی پرداخت. در پایان نیز کیک تولد فرزندان شهدای مدافع حرم با حضور مهمانان و هنرمندان حاضر در سالن برش خورد و توزیع شد. در این مراسم سردار محمدرضا نقدی معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، محمد حسین صفار هرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ...
مسخ و مسخ مضاعف
، مادرم را از یاد برده، عاشق یک کلاغ پیر و ماده شده و با او رفته پی عشق و حال! دیدن این صحنه مرا غرق در تعجب کرد و نفرتم از او بیش از پیش شد . اهمیت زن در برابر اهمیت نداشتن نقش پدر و گاهی تنفر از او قرار گرفته است. نگاه کن حتی کلاغ ها هم برای این مرد گریه می کنند اما توی چشم های پسرش حتی یک قطره اشک نیست . درون مایه: نگاه جدید نویسنده به مسخ در دوران بحرانی 1320 به ...
علی جنتی: هرگز به مجاهدین خلق نپیوستم/ هنر من در فرار کردن بود!
خانواده ما؛ یعنی من به همراه فرزندان، نوه ها و همسرانشان، تا یک سال ونیم قبل که مادرم در قید حیات بودند، هر هفته به منزل پدر سر می زدیم. بعد از فوت مادرم، فاصله رفت وآمدهای ما بیشتر شد. به دلیل اینکه پدر یک هفته در میان به قم می روند، به ویژه بعد از انتخاب ایشان به عنوان رئیس مجلس خبرگان بیشتر به قم سر می زنند بنابراین ما هم هر دو هفته یک بار به ایشان سر می زنیم. * حاج آقا بعد از فوت ...
اقدام بی سابقه ی مردم روستای پشترود بم برای نجات جان یک اعدامی، امید را در دل جامعه ی یخ زده زنده کرد
.... یکی از اهالی روستا می گوید: حسن پسر خوب و با معرفتی بود و اهالی روستا او را به نیکی یاد می کردند و از درست کار بودن حسن اطمینان داشتیم و داریم. او در زمان زلزله در اوج شور و هیجان و خامی دوران جوانی بود و این اتفاق برای اهالی روستا واقعا غیرمنتظره و ناخواسته بود و کسی باور نمی کرد که او فردی باشد که مرتکب قتل شده باشد. خانواده او خصوصا پدر و مادرش نیز از افراد بسیار خوشنام روستا و پدرش فردی ...
زنانی که پروانه می گیرند اما نه پروانه های شاعرانه!
املاک بین آن همه مرد کار کنم، سخت بود. سخت تر وقتی بود که یک بار خیلی اتفاقی از علاقه مندی ام با خانواده صحبت کردم و بازخوردهایی که گرفتم کافی بود تا فکر کار کردن در مشاوره املاک را از ذهنم پاک کنم. برادرم مسخره ام کرد، پدرم با تعجب تشر رفت و گفت: دختر را چه به این کارها، آن هم کاری که اصلا در شأن دخترها نیست. مادرم هم که در کل مرا جدی نگرفت، دیوانه خطابم کرد و گفت: تو اصلاً دنبال دردسر و کارهای ...
به فرزندش گفت سعی کردم تو را از جهنم نجات بدهم، خودت نخواستی!
نامه نوشتند که من به زابل تبعید شده ام و شما همراه خانم و بچه ها به اینجا بیایید. من در خانه مادرم در مشهد بودم و حسین- که در جریان انقلاب به شهادت رسید- تازه به دنیا آمده بود و دو ماهه بود. پدر حاج آقا فوق العاده ناراحت شدند و گریه کردند. من گفتم: مشکلی نیست، بلیت اتوبوس بگیرید، می رویم. آنقدری هم که وسیله لازم بود، برداشتیم و با یک اتوبوس قراضه که صندلی هایش از زیرپایمان در می رفت، به زابل رفتیم ...
خانه - ابوالفضل - یک روز بعد از خاکسپاری
اینجا ننه صغری بیشتر از همه غصه دار است. مادربزرگ ابوالفضل 11 ساله که هفته پیش علی جوان هم محله ای شان نوه اش را دزدید و به خانه شان برد و به قتل رساند. به گزارش اعتماد ؛ ابوالفضل از بچگی در آغوش ننه صغری بزرگ شد. عصرها که می شد ابوالفضل دست مادربزرگ را می گرفت و با هم به پارک نزدیک خانه می رفتند. روزهای جشن و مولودی هیات های محل را دور می زدند و شیرینی و شربت می خوردند و به خانه برمی ...
ماجرای ازدواج مجدد آیت الله جنتی به روایت فرزندش
احترام ایشان خدشه دار شود. به همین دلیل بیشتر به مباحث خانوادگی می پردازیم. مراودات خانوادگی بسیار خوب است. مجموعه خانواده ما؛ یعنی من به همراه فرزندان، نوه ها و همسرانشان، تا یک سال ونیم قبل که مادرم در قید حیات بودند، هر هفته به منزل پدر سر می زدیم. بعد از فوت مادرم، فاصله رفت وآمدهای ما بیشتر شد. به دلیل اینکه پدر یک هفته درمیان به قم می روند، به ویژه بعد از انتخاب ایشان به عنوان ...
اولین بار که مداحی کردم 8 ساله بودم/ عزاداری کودکان، اشکم را در می آورد
سن 24 سالگی برای آموختن حرفه خیاطی به شیراز رفت و تا 30 سالگی در آنجا مشغول شد. همان زمان با خانم صدیقه السادات نجفی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج 3 پسر و یک دختر است. فرارسیدن ماه محرم فرصتی شد تا خبرنگار یزدرسا ، یکبار دیگر سراغ پیر غلام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) برود و ناگفته های ایشان را با زبان قلم بیان کند. اولین بار که مداحی کردم 8 ساله بودم حاج سید جلیل قائم ...
روابط جنسی غلط تابعی از سبک زندگی است/ دچار شلختگی فرهنگی شده ایم/ کشور فاقد بانک اطلاعات آسیب های ...
یکی شان می گوید دیگری درخواب خرخر می کند! بنابراین ملاحظه می فرمایید مشکلات جنسی بین زن و شوهرها وجود دارد و متاسفانه آموزش جنسی هم به زوج های جوان داده نمی شود. اگر یک پسر جوان سوالی داشته باشد، پدر و مادرش این مسائل را تابو می دانند و در بارۀ آن حرف نمی زنند. دختر جوان هم همین مشکل را دارد. یا باید از دوست هایش بپرسد یا به اینترنت مراجعه کند. در نتیجه این نابسامانی ها به ...
گزارش یکصد و چهل و یکمین شب شعر طنز در حلقه رندان
فضا چونکه دیگر توی این دوران برایش کار نیست یک پدر گریان به دختر گفت: سیگاری شدی؟ دخترش هم گفت: بابا این گُله، سیگار نیست! آن پدر خوشحال شد بشکن زنان از صحنه رفت چونکه میدانست قطعا گل کشیدن عار نیست بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت چون نمیدانست اصلا جای گل منقار نیست صنعت آمد شکر ایزد جای سنّت ها ولی فرق بین صنعتی با سنتی ...
آموزشکده ی ناله !!!
من از خیلی همکاران دیگرم گرفتارترم! فقط مثل آنها بلد نیستم آه و ناله و فریاد راه بیندازم و مشکلات شخصی زندگی ام را برای غریبه ها باز گو کنم! برادر خودم توی همین معدن کار می کند! حقوق او از من بیشتر نباشد کمتر نیست! خرج زندگیش هم چون بچه ندارد خیلی کمتر از من است. ولی همیشه پدر و مادرم هوای او را بیشتر از من دارند و به او کمک مالی می کنند و به من می گویند: داداشت مشکلاتش بیشتره و تو خدا ...
شهریار شعر سخن/ پیشگویی استاد شهریار در طوفانی شدن روز فوتش
خوشنویسی در نقاشی نیز دستی توانا داشت. آشنایی شما با استاد شهریار چگونه صورت گرفت؟ اولین آشنایی من و استاد شهریار، برمی گردد به دوران کودکی من، پسرعموی مادرم در همسایگی استاد شهریار خانه داشت و ما هر وقت به منزل پسرعموی مادرم می رفتیم به منزل شهریار نیز سر می زدیم. خیلی از دست نوشته های شهریار در دفتر خاطرات دختر و پسرعموی مادرم موجود است که خودش الان یکی از اساتید ...
پدر شهید: فرزندم تازه داماد بود که راهی جبهه جنگ شد/ فرزند شهید: با تمام وجودم به پدرم افتخار می کنم
شهید ادامه می دهد: صبح زود همگی ما با کاسه ای آب صفر را بدرقه کردیم، او رو به مادرش کرد و گفت: مادرم جان تو و جان همسرم، رو به من نیز چنین گفت: همسر عزیزم جان تو و جان مادرم، هیچوقت مادرم را تنها نگذار، و اینگونه با ما خداحافظی کرد و رفت. چگونگی شنیدن خبر شهادت شهید از زبان همسرش صبح زود یکی از روزها پدر و مادر همسرم راهی مزرعه بوده و خطاب به من گفتند: امروز عجیب دلشوره ...
مردمعتادی که همسرش را با ضربات لوله وچاقو کشت:او ساعت یک نیمه شب به خانه آمد و...
...! او گاهی ساعت های زیادی را در خارج از خانه به سر می برد و در برابر اعتراض های من نیز پاسخ سربالا می داد. هر وقت از او سوال می کردم کجا بودی؟ می گفت: با دوستانم بودم! همسرم مدت های زیادی به دلیل همین اختلافات خانوادگی قهر می کرد و به منزل پدرش می رفت. وقتی یک بار به خاطر مواد مخدر دستگیر و روانه زندان شدم رشته زندگی هم از دستم خارج شد. اختلافات ما به حدی شدت گرفته بود که دیگر همسرم ...
قرار مرگبار در تلگرام/ مرگ در خانه مجردی
...> مرد صاحبخانه نیزبه مأموران گفت: سروش پسر دوستم بود که برای انجام کاری از شهرستان به تهران آمده و همراه یکی از دوستانش در خانه مجردی ام اقامت داشت.فرهاد، پسر جوانی که شب حادثه درکنارسروش بود نیز در این باره گفت: آن شب از بیرون شام خریدیم و به خانه مورد نظر رفتیم. آن شب سروش حال خوبی نداشت و مدام مشروب می خورد. هر چقدر هم سعی کردم او را از این کار منع کنم دست بردار نبود. آن طور که خودش می گفت شکست ...
ما همه از آسایشگاهیم و به آسایشگاه بازمی گردیم!
شده بودیم و گویی به سمت بهشت برین می رفتیم. وارد اهواز که شدیم انگار به شهری جنگزده و ویران پا گذاشته بودیم؛ سپس به شلمچه رفتیم قرار بر این بود که جاده اهواز به خرمشهر را از دست عراقی ها آزاد کنیم. نیمه شب حمله آغاز شد و متاسفانه عراقی ها متوجه عملیات شده بودند و آتش شدیدی از سوی دشمن می بارید. عراقی ها در همه جا پناه گرفته بودند و سرتفنگ هایشان فقط پیدا بود و بچه ها را از زمین ...
گفت و گوی روزنامه طلوع زاهدان با استاندار سیستان و بلوچستان
داشته های خود آدمی را به شراکت بگذارد و اگر آدم توانست با استقرار در موقعیت شغلی خوشنامی و نیک نگاهی را بدست آورد خوش به سعادتش. هاشمی از سختی ها و شرایط دوران کودکی و نوجوانی و کمبود امکانات رفاهی اینگونه می گوید که، در کودکی محدودیت داشتم، اتاق کافی نداشتیم که درس بخوانم. دو اتاق داشتیم در خانه پدری ام، هفت خواهر و برادر همراه پدر و مادر زندگی می کردیم، برادر بزرگم ازدواج کرده بود یک اتاق از ...
غم دل به دوست گفتن
همیشه گفت:/ این حرف ها برای تو مادر نمی شود... آن شب پدر به خواب من آمد، صداش کرد/ او هم جواب داد.../ معلوم شد که مادره از دست رفتنی است... باز آمدم به خانه، چه حالی! نگفتنی/ دیدم نشسته مثل همیشه کنار حوض/ پیراهن پلید مرا باز شسته بود/ انگار خنده کرد، ولی دل شکسته بود/ بردی مرا به خاک کردی و آمدی؟/ تنها نمی گذارمت ای بینوا پسر... ...