سایر منابع:
سایر خبرها
عاشقانه هایی در سوگ شهیدان کربلا /نظری به عاشورا نگاری های شعر پارسی
خواند و معنای یک گل مرا زیر و رو کرد... سید حسن حسینی لب تشنه ام از سپیده آبم بدهید جامی ز زلال آفتابم بدهید من پرسش سوزان حسینم یاران با حنجره عشق جوابم بدهید محمدرضا محمدی نیکو ای که پیچید شبی در دل این کوچه صدایت یک جهان پنجره، بیدار شد از بانگ رهایت تا قیامت، همه جا، محشر کبرای تو برپاست ای شب تار عدم، شام غریبان عزایت ...
محاسبه نفس یکی از حالات اهل ذکر و امری ضروری در رشد انسان +صوت
یکی از حالات اهل ذکر این می باشد که اهل محاسبه نفس هستند. اعمال ما در نامه وجودی مان ثبت می شود که اهل ذکر این نامه را باز می کنند و از خود محاسبه می کشند پیش از اینکه در قیامت به حساب آنان رسیدگی شود. محاسبه نفس امری بسیار ضروری و با ثمرات فراوان برای رشد انسان است و موجب شناخت عیوب و ریشه های آن می گردد. طبق این بیان نورانی حضرت علی(ع)، اهل ذکر برای محاسبه فراغت ایجاد می کنند و به محاسبه دقیق خود می پردازند. محاسبه نفس مقدماتی دارد که باید پیش از محاسبه ایجاد شود. ...
داستان شکست یک حصر
طریق بی سیم با آنها در ارتباط بودیم. متوجه شدیم به جزر آب خورده و در گل گیر کرده اند. آنها چندین روز باید منتظر می ماندند تا یک مد کامل رخ دهد و بتوانند از گل خارج شوند. آنها چندین روز آب شور دریا خوردند و بدون غذا بودند تا بتوانند وارد شهر شوند. وقتی وارد شدند، انگار فرشته نجات بودند. همه این چهره ها مهدی امینی، حسن شفیع زادگان و... بزرگانی بودند که وارد آبادان شدند و بعد هم به چهره های سرشناس ...
جدایی طلبی کُردی
همه را در آخرین حالتشان ثابت کرده بود. سیانور را که فرو دهی، نفست دیگر بر نمی گردد. آخرین فریم فیلم متحرک زندگیت، در قاب ثابت مرگ، فیکس می شود. توی بازار حلبچه، پیرمرد پشت دخل دکان به خیابان، خیره بود. انگاری داشت سوالی می پرسید. بیرون شهر، در سه راهی عنب، وانتی کنار جاده متوقف بود. مسافرانش در آخرین لحظات بیرون ریخته و گریخته بودند. مادر جوانی که طفلک نوزادی به بغل داشت و چنگ در خاک تپه کنار جاده ...
روزی به اندازه یک عمر در زیلایی / حرکتی سبز در جلاله بویراحمد (+تصاویر)
می کردی. صاحب خانه رسم مهمان نوازی را به بهترین شکل ممکن به جا آورد، همه با هم دور یک سفره نشستیم. تحصیل زیر سایه درختان بلوط بعد از صرف ناهار قرار شد با توجه به محدودیت زمان به سومین روستای جلاله برویم، روستای ماشک کار، باز هم ما بودیم و جاده های خاکی در طول مسیر روستاهای جلاله طبیعت زیبایی به چشم می خورد، در طول راه روستای ماشک کار درختان اناری دیده می شد که سرخی ...
می زنی لبخند پیدا می شود سرهای تیر..
سوی ستمگری سیاه دل- حرملة بن کامل اسدی- حلقوم طفل را پاره کرد و از گوش تا گوش را درید. امام علیه السلام کف دستش را زیر گلوی بریده طفل گرفت و چون از خون پر شد، آن را به آسمان پاشید و در روایت دیگر آمده است، امام دستانش را زیر گلوی طفل گرفت و گفت: یا نَفْسُ اصْبِری فیما أَصابَکِ، الهی تَری ما حَلَّ بِنا فی الْعاجِلِ فَاجْعَلْ ذلِکَ ذَخیرَةً لَنا فی الْاجِلِ ای نفس! در برابر این همه مصیبت ...
اگر امت نشوید، شما هم امام را به قتلگاه می برید
، وقتی رسیدیم، حضرت نفس بسیار عمیق و با افسوس کشید. امیرالمؤمنین جز این یاران نزدیکش چون کمیل کسی را ندارد. وقتی امیرالمؤمنین در بیابان داشتند دعای خضر نبی را می خواندند، کمیل از بس به امام علاقه داشت (انسان باید اتصال به امامت داشته باشد) امام را تعقیب کرد و دید که حضرت در بیابان ناله می زنند، اشک می ریزند و این دعا را می خوانند. حضرت وقتی متوجّه می شوند که او آمده، این دعا را به او ...
سرداران شهید علوی از کودکی تا شهادت
... از پنجره بیرون را نگاه کرد برف همه جا را سفید پوش کرده بود.خانه سوت وکوربود.صدای دق الباب در سکوت خانه را به همزد. : سلام خواهر : سلام داداش،چه عجب اول صبح به دیدن ما آمدی؟ : راستش آمده ام تا جایی برویم وبرگردیم.حاضر شو برویم. مادر لبخندی تلخ پهنای صورتش را پوشاند.حتما از سید داودم خبری آوردی؟ : راستش را بخواهی حال پدر کمی خوب نیست ،گفتم ...
نام مقتل های معتبر در روایت واقعه عاشورا
نگاران و سیره نویسان، از نخستین کسانی بودند که به گزارش این واقعه با بسیاری از رخدادهای پیرامونی و حادثه های جزئی آن پرداختند و حتی آن دسته مورخان حکومتی که نان امویان را می خوردند، نتوانستند آفتاب دلاوری ها، رشادت ها و حماسه سرایی های این تعداد به ظاهر اندک و به باطن، با همه انسانیت انسان ها برابر را نادیده و یا آن را زیر ابر تیره گیرند. کتاب های تاریخ و سیره، چه در میان شیعیان و چه اهل ...
اشک های خوردبین، سیستم بدون مهاجم پروین و شادمانی مسوولان اتلتیکو مادرید در استادیوم آزادی
گل تمام شد حمید درخشان بعد از 5 سال دوری از پرسپولیس بی سروصدا به تیم خودش برگشت و از ابزار این تساوی مفید بود، درخشان از تیر 1365 دیگر در پرسپولیس حضور نداشت. اما کنفدراسیون فوتبال آسیا در آن ایام بی حساب و کتاب تر از این حرفها بود که جلوی تیمها را برای انتقال بازیکن در بین فصل فوتبال بگیرد! به هر حال همه چیز به دیدار برگشت کشیده شود. * دردسرهای گلزنی کرمانی مقدم به الهلال ...
گرچه "ابنُ الحَسَن" ام؛ پُر شدم از ثارُ الله ... بنویسید مرا "یابن اباعبدالله"
...> پسر مرد جمل از شهدا جا افتاد. و اکنون این گفتار را با بخشی از شعر سعید توفیقی به فرجام می آوریم؛ آنجا که دست بریده آن حضرت در دفاع از امام حسین (ع)، مورد توجه شاعر قرار گرفته است: مقصد شعر و غزل دست من است عضو بی مثل و بدل دست من است سیزده شیشه اگر قاسم داشت یازده جام عسل دست من است بر زمین بودی و من "حیّ علی ..." فاعل "خیرالعمل" دست من است آنکه بر تیزی شمشیر عدو ندهد هیچ محل دست من است ضرب شمشیر پدر قاسم شد سپر جنگ جمل دست من است. انتهای پیام/2258/ ...
ملا غلامرضا عباسیان، پیرغلام گاوبندی؛ عمری پی جانان دویدن...
رفتم مدرسه دخترانه درباره حجاب صحبت کنم.خانم ها هم نشسته بودند.عطیه نصوری مدیر بود که من را دعوت کرده بود.دیدم فایده ندارد که حدیث بخوانم و از تاریخ بگویم.عبایی که روی خودم بود، کشیدم روی سر.گفتم نگاه کنید. حالا شوختره(زیباتر) یا بدون این شوختره.همه گفتند که اول شوختر بود.مافوق همه اینها کلاس قرآنی بود که داشتم.چند نفر از کسانی که قرآن پیش من یاد گرفته بودند از بندرعباس آمدند سوغاتی هم آوردند که حق ...