سایر منابع:
سایر خبرها
صحبت به مشاغل کاذب رسید این را هم بگویم : یکی از اقوامی که در کار موسیقی است بهم پیشنهاد داد؛ با توجه به تن صدای بینظرم که چیزی بین تنور و سوپرانو است، فروشنده دوره گرد مترو شوم! من هم با توجه به اینکه حرف این استاد موسیقی در همه جا حجت بود بلافاصله فروشنده جوراب زنانه در واگن های مترو شدم. اما یک روز چند مامور آگاهی من را دستگیر کردند و تا دلشان خواست کتکم زدند البته نه بخاطر دستفروشی بلکه به ...
خوشبختانه من آدمی بودم که هرگز کوتاه نمی آمدم در نتیجه تشویق معلم ابتدایی را در نظر گرفتم و با آن پیش رفتم . من خودم نیز وقتی معلم بودم می دیدم اگر یک بچه را تشویق کنم آن بچه به خودباوری می رسد و استعدادهایش شکوفا می شود. یادم می آید دانش آموزی داشتم که روزی برای یک مناسبت خواست در کلاس شعر بخواند؛ با اینکه فهمیدم شعر سروده خودش نیست اما او را تشویق کردم که استعداد هنرش خوب است. همین حرف من ...
.... سهراب با وجود شیطنت هایش مدرسه رفتن را دوست داشت. صبح زود قبل از باز شدن مدرسه، پشت در بسته، نشسته بود منتظر، حتی اگر برف آمده بود یا هر چیز دیگری. درسش خیلی خوب بود. ریاضی را خیلی دوست داشت و نقاشی را هم. و شاگرد نمونه تنها یک ایراد داشت: یکی از معلم هایش گفته بود تو همه چیزت خوب است و فقط عیبت این است که نقاشی می کنی! چون سهراب سر کلاس نقاشی می کشید. قریحه اش را داشت و سر هر درسی ...
شود و ساماندهی در کار نیست. قطعا پشت طرح فکری نبوده است. تعدادی از کودکان کار ما را دستگیر کرده اند. یکی از کودکان ما زمانی دستگیر شد که امتحان تعیین سطح مدرسه داشت و امتحان را از دست داد. دستکم چهار مورد از کودکان ما دستگیر شدند اما پس از چند روز ترخیص شدند بدون اینکه تغییر مثبتی در زندگی آنها داشته باشد فقط استرس فراوانی را متحمل شدند. وی ادامه می دهد: بچه ها مدتی می ترسند اما ناگزیرند ...
شهید بشم. صبح قزوین : چطوری خبر دادن که پسر شما شهید شده اما پیکرش مفقود است؟ عکس العمل شما چی بود؟ فرضی: یک هفته بعد از رفتنش جلوی خانه آمده بودند و من نبودم و به خانم دوستش که باهم رفته بود گفته بودند و بعد پیش همرزمش که زخمی شده بود رفتیم و گفتم از پسرم خبر دارید؟ گفت من متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاد؛ اما بعید می دانم که زنده مانده باشند چون هم هوایی و هم زمینی حمله شد. ...
...> چرا مردم نمی دانند که در گلهای ناممکن هوا سرد است؟ " " پانزدهم مهرماه سهراب سپهری شاعر و نقاش زندگینامه سهراب سپهری در پانزدهم مهر سال 1307 در یک خانواده ادب دوست و هنرمند به دنیا آمد، او کودکی آرامی داشت و در دوران تحصیل همیشه یکی از شاگردان ممتاز بود. سهراب علاقه خاصی به نقاشی داشت و بعد از به پایان رساندن تکالیف مدرسه معمولا نقاشی می کشید. ...
التواریخ است. او دارای یک برادر به نام منوچهر و سه خواهر به نام های همایون دخت، پری دخت و پروانه بود. سهراب در دوره نوجوانی - در سال 1341- پدرش را از دست داد. او نقل می کند: کوچک بودم که پدرم بیمار شد و تا پایان زندگی بیمار ماند. پدرم تلگرافچی بود. در طراحی دست داشت. خوش خط بود. تار می نواخت. او مرا به نقاشی عادت داد... سهراب در شعرهای دوره جوانی از پدرش یاد کرده و شعر خیال پدر را در سوگ پدر سروده ...
نجات دهند. وی بیان کرد: عاشورا فطرت دارد و با فطرت خودش با بشریت حرف میزند همانطور که قران با فطرت خود با انسان حرف میزند امروز تمام مردم دنیا دیدند که از دل فطرت عاشورا شهید حججی بیرون می آید و برای زنده نگه داشتن واقعه عاشورا مدافع حرم میشود و سر خودش را برای امام حسینش میدهد. وی در خطبه دوم نماز گفت: از انتخابات کردستان عراق قطعا و یقینا دشمن فایده می برد همان اسراییلی که ...