سایر خبرها
ساخت زیر دریایی برای سرو زیر آب / انصراف از پزشکی برای تئاتر و سینما/ اگر بمیرم هم با برخی کار نمی کنم
کارگردانی مسعود کیمیایی بود که حاشیه های زیادی هم در جشنواره سال گذشته به همراه داشت. دورادور شنیده بودم که چند دستیار و برنامه ریز قرار بود که با این دوستان همکاری کنند اما به سرانجام نرسیده بود که در نهایت با من تماس گرفتند، به آنجا رفتم و بعد از خواندن فیلمنامه با آنها قرارداد بستم و به دوستان گفتم 25 روز دیگر فیلم را کلید می زنم. یادم می آید که افرادی که آنجا بودند خندیدند و گفتند ...
جنگ چیزی جز فاجعه نیست
فاصله با دنیای واقعی بود که از تخیل سرچشمه می گرفت. در زمان کودکی همیشه برای خودم در ذهن شخصیت هایی رو خلق می کردم و براشون ماجرا می ساختم. مثلاً قبل از خواب توی تختم با دستام فرم سر حیوانات را در می آوردم، یکی گرگ می شد آن یکی جغد و یا شیر و با هم مکالمه داشتند و معمولاً یک کوهی هم پشت سرشان بود که زانوهام بود! این بازی را ادامه می دادم تا کم کم پلک هام سنگین بشود. چند سال بعد که گذشت محض سرگرمی ...
گفت وگو با راننده اسنپ که به یک زن تجاوز کرد +عکس
. رفتم به آدرسی که اعلام شده بود و مسافرم رو که خانم جوانی بود، سوار کردم. این خانم صندلی عقب نشست، 100متربیشتر نرفته بودیم که گفت پشت ماشین صدا میده و دلیلش رو پرسید گفتم کمک عقب ماشین خراب شده و باید ببرمش تعمیرگاه. به خاطر اینکه اذیت نشه کمی جلوتر وایسادم و ازش خواستم بیاد صندلی جلو بشینه. با اصرارم اومد و نشست. از اتوبان امام علی(ع) رفتم بالا و از چهارراه استقلال رفتم سمت شیان و ...
راز ماندگاری ترانه های کوچک برای بیداری
بودند و این در کودکی ما روی همه ما تاثیر داشت. این مهم ترین نکته تربیتی ایشان بود. من الان که دارم با شما صحبت می کنم شصت سال دارم و این نکات مربوط به بیش از پنجاه سال پیش است. اگر برادرم زنده بودند الان هشتاد و دو سه سال داشتند . سیر کارهای هنری خانواده ما از برادرم بیژن شروع شده، ایشان هم نگاهش به پدر و مادرم بود. پدر و مادر هر دو فرهنگی بودند و ما در خانواده تربیت خیلی خوبی داشتیم. پدرم ...
برای دفاع از اسلام مرزی نمی شناخت
کد خبر : 76148 || تاریخ: 16 مهر 96 شهرآرا آنلاین: برای یافتن اطلاعات بیشتر به دنبال دوستان شهید می گردم، اما به یک نقطه می رسم؛ همگی رفقا به شهادت رسیده اند. شهیدان عارفی، اسدی ، حریری، گروهی را تشکیل داده اند که اعضای آن، یکی بعد از دیگری مسیر حق را پیموده است. برای اینکه همشهریان قدردان، از حضور این سرباز گمنام امام زمان(عج) درمشهد با خبر شوند، پیش از مراسم تشییع خدمت خانواده اش ...
فقر و محرومیت بیخ گوش مسئولان حاجی آباد/تنهایی و فقر تنها دارایی سید یوسف و مرضیه
مشکلات زندگی و کاری خود هستند و هیچ کس به فکر دیگری نیست و به دنبال سیر کردن شکم زن و بچه خود هستند و هیچ کس غم نداری دیگران را نمی خورد حتی این قدر بی تفاوت هستیم که نزدیک به چند سال است سید یوسف و مرضیه خانم پیرمرد و پیرزن تنها که بدون هیچ سرپنهایی در کنار جاده و زیر درخت جایی که ورودی شهر نیز می باشد شاید روزی هزار بار مردم و مسئولین از این مسیر تردد داشته باشند هیچ گاه این دو نفر دیده نشده اند و ...
زمین خواری در شمال سد راه اشتغالزایی جامعه معلولان
پروژه اجرایی شده و آنجا بر اساس مدارک موجود به من تحویل داده شد. شب در آنجا بودم که ناگهان خودرویی با سرعت وارد مجموعه شد. ناگهان او از خودرو پیاده شده و از زیر لباسش اسلحه ای را بیرون آورده و مرا تهدید کرد تا پروژه را بفروشم. به هر نحوی بود او را راضی کردم برود تا در این باره فکر کنم. او پذیرفت . بعد از رفتن او به دادستان نوشهر زنگ زده و ماجرا را گفتم. عملیات پلیس تقویت شد ولی 8 ماه تعقیب و گریز ...
گورخر تو خری!!
.... خیلی هم منتظر نشستیم. یه وقتی یه رفیقی داشتیم که با هماهنگی اون یواشکی شبا چند بار اومدیم اونجا رو دید زدیم و رفتیم. رفیقمون راست می گفت؛ این منطقه راست کار ما هست. ولی حیف که رفیق ما حدود یک سال و نیمه که بیکار شده. بیچاره خیلی خرش می رفت. اما آخری کاردش نبرید و خودش بریده شد. می دونی چی می گم؟!! خوبه تو هم بفهمی من چی میگم. من چند ساله هزینه کردم سیبیلاشون رو چرب کردم. اونی هم که گفت گورا ...
طنز؛ روز جهانی لبخند
...> یکی دیگر از افراد حاضر که به نظر سرش به تنش می ارزید گفت منظور دکتر این بود که لبخند گاهی می تونه ناشی از فشار بالای بدبختی و ناراحتی باشه. مثل وقت هایی که چیزهای عجیب و غریب می بینی و می شنوی و فقط لبخند می زنی . گفتم مثلاً؟ گفت مطمئنی آمادگی اش رو داری؟ گفتم آره بابا ما هم بچه همین منطقه ایم ها . گفت پس تصور کن بعد از چند روز گوشی ات رو چک می کنی و با این خبرها روبه رو می شی . گفتم باشه . گفت یک ...
نقض برجام را اوباما آغاز کرد نه ترامپ
دانشگاه بیرمنگام بریتانیاست. مرندی در حال حاضر استاد ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران است. او طی سال های 61 تا 67 بارها در جنگ ایران-عراق و در لشکرهای 27 محمد رسول ا... و لشکر 10 سید الشهدا حضور داشت و در عملیات کربلای 5 به درجه جانبازی نائل شد. مرندی بعد از پیوستن به دانشگاه تهران در پایه گذاری موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپا (که بعدها به ایجاد دانشکده مطالعات جهان نیز انجامید) نقش موثری داشت. در ...
روایت هایی خواندنی از زندگی و مرگ سهراب سپهری
...> من به مهمانی دنیا رفتم سفر مرا به در باغ چند سالگی ام برد و ایستادم تا دلم قرار بگیرد... سهراب سفرهای بسیار کرد اما این سفرها هم او را آرام نکرد و قراچه داغی از این سفرها می گوید: همان طور که در شعرش می گوید: من به مهمانی دنیا رفتم ، در 13- 12 سالگی من بیشتر خارج از کشور بود. بعد از این که دانشسرای مقدماتی و دانشگاه هنرهای زیبا را با رتبه اول پشت سر گذاشت، سفرهای ...
متاگپ | داوود حقی: به خاطر خصوصیات اخلاقیم به استقلال و پرسپولیس نرفتم/ فقط زمان آقای قلعه نویی به تیم ...
... بهترین زمانم فکر کنم با استقلال اهواز بود سال 86 که یکی از بهترین تیم ها رو داشتیم. سال قبلش هم با اون گل مشکوک سایپای علی دایی قهرمانی از دستمون رفت. هنوز از عبدلله ویسی دلخوری؟ نه دلخور نیستم. من دوست نداشتم اون سال از صبا برم بهم پیشنهاد هم ندادن، گفتن داوود پول زیاد می خواد. اون موقع که ما بودیم قانون سقف قرارداد وجود داشت. اگه بالای سقف قرارداد هم ...
آخرین زنی که در خرمشهر ماند
پشتی خانه اش راه می داد. همانجا با امام آشنا شدم. عشق سال های دفاع / عشقی که شهره شهر شد انقلاب که پیروز شد باید دوران بحران را سپری می کردند. هر کسی به شیوه ای. روز دانش آموز مطابق عادت برای راهپیمایی رفته بودند آبادان. در راه بازگشت راننده پیشنهاد داد به یکی از خانم های بازمانده از سیل اخیر که خانه اش ویران شده و مشکل اعصاب و روان داشت، کمک کنند. جهان خانم را که موهایش تا زانویش ...
50 سال با اسماعیل میرفخرایی
بیولوژی شدم. و چطور شد که دو سال بعد به تلویزیونی رفتید که هنوز راه نیفتاده بود؟ خانه دایی بزرگ من در دربند بود. در همان سال های اول دانشگاه که پایین می آمدم، تنها ساختمان آن منطقه هتل هیلتون بود و البته دیدم که در حال ساخت آنتنی در آن حوالی هستند. پس از پرس و جو متوجه شدم که آنتن تلویزیون است. به همراه دوستم فریدون فرح اندوز نامه ای نوشتیم که می خواهیم بیاییم. خانم مولود عاطفی و ...
جایی که مرگ و فقر به عدالت تقسیم می شود
به گزارش جهان نیوز ؛ سهم زنان و مردان و کودکان این مناطق شوربختی است به گونه ای که گویا هرگز نبوده اند . آنها در رنج به دنیا می آیند در ناامیدی به سراب زندگی چنگ می زنند و بی هیچ نشانی از آرامش از دنیا می روند و تو می دانی که اینگونه زیستن حق هیچ انسانی نیست به ویژه آنکه در سرزمین مادری خود چنین مظلومانه و دردمندانه زیست کند. روستاهای خراسان جنوبی نیز از همین دست مناطق هستند که مفاد مورد تاکید د ...
اولین شهید عملیات والفجر هشت کیست؟
. قرار گذاشتیم بعد از گذراندن مرخصی با هم برگردیم. او در کرمان ماند و من عازم زرند شدم. چند روز بعد او را پشت در خانه دیدم. با تعجب سوال کردم: این جا چه کار می کنی؟ با ناراحتی گفت: بعد از شهادت برادرم، پدر و مادرم اجازه نمی دهند به جبهه برگردم و من را فرستادند منزل خاله ام که همشهری شماست، تا مدتی این جا بمانم. خاله اش آن طرف کوچه منتظر او بود. همان روز نزدیک غروب دوباره آمد و ...
فیلم "شیار 143" تمام لحظات زندگی ام را تداعی کرد/ منتظرم پسرم برگردد
فرزاندنش بالاحسینعلی شهید مفقودالاثر و به فاصله یک سال فرهادش را هم در راه خدا تقدیم به انقلاب کرده است. صبح قزوین : چند فرزند دارید و شهید مفقود الاثر بالاحسینعلی فرزند چندم شما بود؟ شهربانو فرضی : 7 فرزند داشتم که پسرم بالا حسینعلی فرزند اولم بود که در خانه علی صدایش می زدیم. صبح قزوین : از شهیدتون و ویژگی های اخلاقیش بگید؟ فرضی : خیلی اخلاق خوبی داشت وقتی به خانه ...
چگونه خشونت علیه کودکان را کاهش دهیم؟ (2)
این غذا خوردنت. خرس دیگه غذا نخورد و کنار رفت و صبر کرد هیزم شکن غذایش را تمام کند. گفت: برو و تبرت را بیاور و بزن توی سر من. هیزم شکن گفت آخه برای چی؟ ما با هم دوست هستیم. خرس گفت: همین که میگم یا می زنی یا از بالای کوه پرت می کنمت پایین. هیزم شکن هم تبر را برداشت و زد توی سر خرس و خون آمد و بیهوش شد. هیزم شکن فرار کرد و تا یکی دو سال سراغ خرس نرفت اما بعد از چند وقت طاقت ...
شهیدی که از خادمی موکب های اربعین به مقام دفاع از حرم رسید
شهادت رسید. اولین بار که اعزام شد، در خانواده فقط من خبر داشتم چون ما با هم قضیه را پیگیری می کردیم. تقریباً چهل و پنج روز شهید در سوریه بود، بعد از آن جا تماس می گرفت اما به جهت رعایت مسائل امنیتی خیلی حرف های دقیقی نمی زد و به حرف های معمولی مانند احوالپرسی می پرداخت. بعد از اولین اعزام، مراسم عقد من برگزار شد و من همواره به شهید می گفتم که مجدد برای اعزام باید من را هم همراه خودت ...
بازار اردبیل | خاطره بازی در بازاری تاریخی
اون طنز و خنده یه واقعیتِ تلخ و گزنده رو درباره ی جامعه، بهمون یادآوری می کنن که لازمِ ازش آگاه باشیم. هر چند که دردمون بیاد. از آقای غفارزاده خدافظی کردم و رفتم که ناهار بخورم. توبازار هم چلوکبابی بود و هم دیزی فروشی. ولی تصویرِ دیزی های صبحِ توی قهوه خونه نگذاشت که چلوکباب رو انتخاب کنم.
طنز؛ به مقدار قابل توجهی توجه نیازمندیم!
بگه د لامصب این تراشت که خودش مخزن داره دیگه برا چی میبریش دم سطل دیگه؟ میخوای چیو ثابت کنی؟ الان خیلی شاخی؟ نمیدونم چرا هنوز با این آدم در ارتباطم ولی همین یه سال پیش بود که باهاش رفتم یدونه ساعت بند فلزی رومانسون خریدیم نزدیک به یک میلیون و 300 هزارتومن. از اون روز دیگه انگار که اصلا این ساعت رو دوختن به مچ دستش و تبدیل به یکی از اعضای بدنش شده! باهاش حموم میره، استخر میاد، فوتبال بازی ...
ماجرای سیلی هایی که کمیل برای یک نهی از منکر خورده بود/ همسر شهید: الان می فهمم شهید قبل از رفتن از این ...
گروه حماسه و مقاومت رجانیوز - کبری خدابخش: مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقواماعاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضی نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ وَما بَدَّلواتَبدیلًا 23 - احزاب / برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی پیمان خویش گزاردند و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند . برگ سبز زندگی ...
هم کیهان مخالف انتشار آقای نخست وزیر بود هم شرق
کردیم تا به نتیجه برسیم به آقای احمدی نژاد رای بدهیم یا قالیباف، راستش را بخواهید خیلی فضای آن موقع برای ما پیچیده نبود و تحلیلی هم خیلی نبود، معادلات بعد از 88 خیلی عوض شد. سال 88 مثل اون بنده خدا در خانه خوابیده بودم، که زنگ زدند گفتند یه کمی شلوغ پلوغ شده (با خنده)، جدی می گم، دیگه اتفاقات بعدش هم بصری است. مهمترین اثر 88 روی امثال من به نظرم بحث رسانه ای بود، اصلا این که ما رفتیم ...
قدرت چطور از فاجعه سود می برد؟
. بیش از 40 سال است که این استراتژی، جفت بی صدای تحمیل نئولیبرالیسم بوده است. تاکتیک های شوک تابع الگویی روشن اند: منتظر یک بحران بمانید (یا حتی در برخی موارد مثل شیلی یا روسیه، یاری کنید تا بحرانی راه بیافتد)، اعلام کنید بُرهۀ نیاز به چیزی فرارسیده که گاهی آن را سیاست ورزی فوق العاده می نامند، برخی یا همۀ هنجارهای دموکراتیک را معلق سازید، و بعد میخ فهرست خواسته های بنگاه ها را در اسرع وقت ...