سایر منابع:
سایر خبرها
محاکمه نوعروس در پرونده جنایت محله جماران
، گفت: یک سال پس از عروسی مان متوجه شدم شوهرم با زنان دیگر ارتباط دارد. قهر کردم و به خانه پدرم رفتم. قصد طلاق داشتم اما وحید راضی نبود. ساعت 8 صبح روز حادثه برای برداشتن وسایلم به خانه ام رفتم. شوهرم نبود. به داوود پیامک زدم و از او خواستم بیاید تا درباره اختلافم با وحید با اوحرف بزنم. وقتی آمد، ناگهان شوهرم سر رسید و با داوود درگیر شد. من چاقویی از پشت آینه برداشتم و برای دفاع ...
اهورا قربانی شکنجه هولناک ناپدری +عکس
می کرد و هر وقت که مجتبی می خواست از خانه بیرون برود می خواست با او برود. وی با بیان این که کار خود را در سه روز گذشته آغاز کرده بود، گفت: من از ساعت 9 صبح سرکار می رفتم و در زمان ناهار به خانه می آمدم. روز حادثه هم ساعت 2 بعد از ظهر به خانه آمدم، اهورا خواب و بیدار بود. تلاش کردم به او غذا بدهم اما نخورد و دوباره خوابید و من هم به سر کار رفتم. من داستان آن روز را تنها از زبان همسرم ...
اعتراف حیوانی یک مرد به قتل پسر 9 ساله اش/ علی در آرزوی رفتن به مدرسه ماند + عکس
خانواده اش این کار را کردی؟ نه! آن ها خیلی مرا آزار دادند ولی من قصد انتقام جویی نداشتم. بعد از ارتکاب قتل چه کردی؟ وقتی او را پایین انداختم و دیدم حرکت نمی کند سوار موتورسیکلتم شدم و به خانه رفتم. سپس ماجرای گم شدن فرزندم را به پلیس گزارش کردم! آیا موادمخدر هم مصرف می کنی؟ بله! من معتاد بودم! روز حادثه هم مواد مصرف کردی؟ ...
ادعای تازه عروسی که شوهر و مادربزرگ شوهرش را کشته:همسرم می گفت با دوست دخترش دریک خانه زندگی کنم
نداشتم بلکه در جریان درگیری این اتفاق افتاد. چرا اورا کشتی؟ من وشوهرم یک سالی بود که باهم ازدواج کرده بودیم. یک روز که به خانه آمدم دیدم زن غریبه ای در حمام است وشوهرم خوابیده. این مسأله برایم غیر قابل تحمل بود. چند وقت بعد هم متوجه شدم او با دختر همسایه و حتی با یک زن شوهردار دیگر رابطه دارد. من، شوهرم را دوست داشتم و به خاطر این موضوع بود که باهم چند بار دعوا کردیم. شوهرم از من می خواست که ...
اعترافات مردی که پدر و نامادری اش را آتش زد
من کنار مادرم ماندم. بعد از چند سال خودم ازدواج کردم ولی زندگی خوبی نداشتم و اعتیاد پیدا کردم و همین باعث شد از همسرم جدا شوم و دوباره پیش مادرم برگشتم اما بعد از مدتی با مادر و خواهرانم به مشکل برخوردم و پیش پدرم رفتم. در خانه پدری بودن هم خیلی خوب نبود و با او هم دچار اختلاف شدم. متهم گفت: پدرم مرتب به من می گفت باید سر کار بروی و نباید چنین رفتارهایی داشته باشی و نباید خرجی ات را من بدهم و ...
زنی، شوهر و مادربزرگ شوهرش را کشت
اعتراف کردند. زن جوان در این باره گفت: من با همسرم اختلافات زیادی داشتم؛ چون وی عصبی مزاج بود و حتی با پدرش نمی توانست با لحن آرام صحبت کند، به همین دلیل قصد جدایی از او را داشتم، تا اینکه صبح روز قتل در چهارراه کامرانیه با پسرعمویش قرار گذاشته بودم و بعد از خرید به منزلمان رفتیم. وی در ادامه اظهاراتش به بازپرس جنایی تهران گفت: ما در منزل مادربزرگ شوهرم سکونت داشتیم و در طبقه اول آنجا ساکن ...
اعتراف به قتل در معرکه معتادان
تحقیقاتی که کردم متوجه شدم کیوان مواد ها را برداشته است.کیوان و دوستانش مواد فروش بودند و من هم از آنها مواد می خریدم. اما چون گران می فروختند، این بار از جای دیگری خریدم. خیلی هم خوب بود، حدود 40 یا 50 گرم مواد را 700 هزار تومان خریدم و خیلی هم جنسش خوب بود. البته برای من و چند نفر دیگر بود. کیوان هم از این ماجرا با خبر شد و مواد را برداشت. روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟آن روز کیوان را به ...
گفت وگوی تلخ با مادر اهورای 2 ساله رشتی / قاتل کثیف باید قصاص شود
مادر اهور گفت: من در زندگی گذشته ام بخاطر مشکلاتی که داشتم مجبور به جدایی شدم و پس از مدتی مجتبی وارد زندگی من شد. وی ادامه داد: روز حادثه Incident که در بیمارستان پرسنل، موضوع تجاوز و قتل را در میان گذاشتند گفتم همچین چیزی امکان ندارد زیرا رفتار او با این بچه واقعا خوب بود. هر وقت که از در خانه خارج می شد اهورا گریه می کرد و می گفت بابا مجتبی داری میروی؟ روز جنایت مادر ...
لذت شاهنامه
می رفتم، این منظره را می دیدم. رابطه آنها مرا تحت تأثیر قرار داد، شاید چون با پدری بزرگ شدم که خیلی با من نبود و هرگز سعی نکرد مرا کنترل کند. درواقع پدرم چیز زیادی از من نمی دانست. پدرتان هنوز در قید حیات هستند یا فوت کرده اند؟ نه، فوت کرده اند. کی فوت کردند؟ 12 سال پیش. ایشان داستان های شما را خوانده بودند؟ بله، او خیلی از من حمایت می کرد. متن سخنرانی جایزه ...
محاکمه تازه عروس و پسرعموی شوهرش که پشت در قفل شده به دام داماد افتاده بودند+عکس
که به شمال کشور گریخته بودند ردیابی و 14روز وقتی که برای برداشت پول به یکی از شعبه های بانکی در منطقه دارآباد ر فته بودند بازداشت شدند. شیرین در بازجویی ها گفت:دو هفته بعد از ازدواج با همسرم متوجه بد رفتاری های او شدم. من و محمد با هم تفاهم نداشتیم و مدام درگیر بودیم.بیست و سوم آبان ماه صبح زود به خانه ام برگشتم و با پسر عموی شوهرم تماس گرفتم تا او هم برای میانجگری به خانه مان بیاید ...
اعتراف سیاه به قتل اهورا
قتل دلخراش اهورا، پسربچه خردسال در شهرستان رشت بار دیگر حادثه ای هولناک را مقابل چشمان ما قرار داد. متهم که ناپدری اهورا است پس از تعرض به کودک خردسال وی را به طرز دلخراشی به کام مرگ کشانده است. ساعت 14:40 روز شنبه، 22 مهرماه امسال بود که مأموران پلیس شهرستان رشت با تماس تلفنی کارکنان بیمارستان پورسینا از مرگ دلخراش کودکی با خبر شده و در محل حاضر شدند. بررسی ها نشان داد لحظاتی قبل ...
همسر شهید: برای رفتن به سوریه بچه ها را راضی کرده بود، مانده بود چطور من را راضی کند!/ پیشانی اش رو ...
یک شب خواب دیدم عازم سوریه شدم. برای ورود به حرم حضرت زینب (س) اذن دخول خواندم. همین که خواستم وارد شوم، نگاهم به پرچم سبزرنگی افتاد. خاطرم هست که سید یحیی وارد حرم شد و من تا آمدم وارد شوم دربسته شد. گفتم: چرا من را نبردی؟ یحیی گفت: جای تو اینجا نیست تو باید بروی کربلا. از خواب بیدار شدم که نماز صبح را بخوانم، خوابم را برای سید یحیی تعریف کردم. گفت: دوست داری چادر حضرت زینب (س) دوباره خاکی شود؟! راضی هستی حضرت از دست تو ناراحت شوند؟! و بعدازاین خواب بی تابی های من کمتر شد و راضی به رفتن شدم. ...
زوج نیکوکار برای 37 زندانی بال پرواز شدند
بالاخره خدای مهربان صدای این بنده ناچیز وگنهکارش را درکنج سلول می شنود و فرشته آزادی را به سراغم فرستاد. پیرمرد ادامه داد: چند روز اول را به خانه فرزندانم می روم. شنیده ام صاحب چند نوه هستم اما آنها را ندیده ام. ولی پس از چند روز زحمت را کم می کنم. یکی از مددکاران زندان به من قول داده تا به عنوان نگهبان در باغ یکی از دوستانش به من کارومحل زندگی بدهد. ضمن اینکه برای آزادی نذر کرده بودم یک هفته در ...
اعتراف گیری به سبک هالیوود+ عکس
، این بار ضربات چوب دستی را به سر و صورتش زدم تا این که ساکت شد. او را پایین آوردم و متوجه شدم نفس نمی کشد. از کانکس بیرون آمدم و با نیسانم از کارگاه خارج شدم. عامل جنایت ادامه داد: در این مدت نیز در شهر های جنوب کشور، بدون این که خانواده ام از مکانم اطلاع داشته باشند زندگی می کردم تا این که چند روز پیش، پس از مراجعه به تهران به اردوگاه فشافویه منتقل شدم. آنجا خودم را علی تیموری معرفی کردم ...
بابک جهانبخش: اوضاع این روزهای بازار موسیقی یک موج است
خود سواستفاده کنند و بگویند که آهنگ یا ترانه مجانی می خواهند. *روز اول که خبر فعالیت شما با این ارکستر منتشر شد بعضی ها می گفتند که بابک نمی تواند با چنین گروهی کار کند چون برخی از آنها پیشکسوت هستند و سن بیشتری نسبت به سایر اعضا دارند. رضا خانزاده برای حفظ گروه خیلی تلاش کرد. در مواردی من دلسرد می شدم ولی من به گروه و رضا خانزاده اعتماد کردم. شاید اگر به من بود با این ارکستر ...
انکار قتل پدر و نامادری
: رئیس قوه قضاییه از طرف دو فرزند صغیر قربانیان برای متهم درخواست قصاص کرده است. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و خلاف اظهاراتش با انکار به جرمش گفت: روز حادثه برای شکار به آنجا رفته بودم که ناگهان یک نفر از پشت سر گردنم را گرفت و ضربه ای به سرم زد که بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم پایم تیر خورده است. از آنجائیکه پولی برای درمان نداشتم چند رأس گوسفندان پدرم و چند کیسه سیمان را که در خانه بود ...
مرگ تلخ کودک 2 ساله رشتی
... مادر اهورا به شرح این جنایت هولناک پرداخت وگفت: من در زندگی گذشته ام بخاطر مشکلاتی که داشتم مجبور به جدایی شدم و پس از مدتی "مجتبی" وارد زندگی من شد. وی ادامه داد: روز حادثه که در بیمارستان پرسنل، موضوع تجاوز و قتل را در میان گذاشتند گفتم امکان ندارد زیرا رفتار او با بچه ام واقعاً خوب بود. هر وقت که از در خانه خارج می شد اهورا گریه می کرد و می گفت بابا مجتبی داری می روی؟ ...
قتل به خاطر یک مشت تریاک
زمانیکه به سراغ کیوان رفتم، این بار ضربات چوب دستی را به سر و صورتش زدم تا نهایتا ساکت شد؛ او را پایین آوردم و متوجه شدم که نفس نمی کشد؛ فهمیدم که او را کشته ام؛ به سرعت از کانکس خارج شده وبا ماشین شخصی ام از کارگاه خارج شدم.عامل جنایت ادامه داد: در این مدت نیز در شهر های جنوب کشور، بدون اینکه خانواده ام از مکانم اطلاع داشته باشند، زندگی می کردم تا نهایتا چند روز پیش، پس از مراجعه به تهران در حالی ...
مادر اهورا چه گفت؟/گریه های قاتل در بازداشتگاه را باور کردم اما...
دادگاه پیچیده است. به دلیل تغییر موضوع پرونده از کودک آزاری به قتل ،پرونده برای بررسی بیشتر به شعبه 106 جزایی رشت ارجاع شد. مادر اهورا در پاسخ به شایعات در فضای مجازی، در مصاحبه تلفنی با یکی از کانالهای گیلانی دررابطه با عدم تمایل اش به شکایت از همسرش واکنش نشان داد. او گفت: به دلیل پاره ای از مشکلات از همسر اولم جدا شدم و با مجتبی آشنا شدم. مادر اهورا گفت: زمانی که پرسنل ...
سرنوشت نامعلوم یک پسربچه تا شناسایی مجرمان با یک نگاه! +فیلم
می کند. وی با اشاره به اینکه مقتول به قتل اعتراف کرده است، گفت: بقایای جسد زن از جمله موهای سر و بخش های از استخوان های دست و پا در محل حادثه کشف شد. دستگیری عامل جنایت شوش در کمتر از یک ساعت/ قتل و نزاع دسته جمعی به خاطر اختلافات ملکی فرمانده انتظامی استان خوزستان گفت: در پی اعلام مرکز فوریت های پلیسی 110 مبنی بر نزاع دسته جمعی و کشته شدن یک جوان 27 ساله و مجروح شدن سه نفر ...
خاطره گویی قاتل، راز جنایت را برملا کرد
تحقیقات در این پرونده از ساعت 19:45سی ام آبان ماه 95همزمان با اعلام گزارش قتل جوان 30ساله ای شروع شد. محل جنایت کارگاهی متروکه در محدوده اتوبان چمران بعد از پل ملاصدرا بود که قاضی محسن مدیروروستا کشیک جنایی به همراه تیم تجسس در محل حاضر شدند. مقتول در اتاقک نگهبانی با دست و پای بسته افتاده بود. روی صورت و سرش خراشیدگی دیده می شد و آثار خون در همه جای اتاقک وجود داشت. کمی آن طرف تر کنار جسد کلنگی ...
روایت خبرنگار 2 دلاری از پایتخت جنگ جهان
بیشتری را در سوریه بگذرانم ولی با آن مدل آمدن راهی دیگری جز برگشت نداشتم... . با سلام و صلوات و زیرنگاه های بشاراسد به مرز برگشتیم. این بار بیشتر منتظر ماندیم. ولی به راحتی اتوبوس رد شد و مامور کنترل پاسپورت دوباره رشوه گرفت. از در جلو اتوبوس وارد و از در وسط خارج شد. به همین سادگی. آن هم فقط با 2 دلار. به عباس گفتم انتظار داشتم حداقل 100 دلار بیارزم. یعنی با 10 هزار تومان وارد و خارج شدم ...
اعتراف قاتل فراری در کمپ ترک اعتیاد
کند اما مقاومت کرد. در ادامه با چوب دستی ضرباتی به بدنش زدم که در این مرحله کیوان اعتراف کرد که مواد را در اختیار دو نفر از دوستان کارتن خوابش قرار داده است؛ به سرعت سراغ آنها رفتم ولی آنها عنوان کردند که کیوان هیچ گونه موادی به آنها نداده است. چطور کیوان را به قتل رساندی؟ وقتی دیدم کیوان در زیر شکنجه ها دروغ گفته است، عصبانی شدم و به کانکس برگشتم و از شدت عصبانیت با چوب دستی ضرباتی ...
بعضی افراد از دست دادن با آنها ابا دارند
رضا زارع می گوید: بعضی از همشهریان رفتار خوبی با ما و شغلمان ندارند، فردی را در خاطرم هست که با وجود آن که پدرش را غسل دادم از دست دادن با من خودداری کرد. رضا زارع جوانترین غسال شهر شیراز که حدود سه سال است این حرفه را برگزیده ضمن ابراز ناراحتی از رفتار بعضی از مردم نسبت به غسال ها ادامه داد: از رفتار برخی از شهروندان واقعا دلگیر هستم. مشاغل شریف و حلالی هستند که مردم نسبت ...
تهمینه میلانی: نگران از بین رفتن سینمای خصوصی هستم
فاضلاب های سطح شهر هم مهم است. چون مهندس هستم همیشه نگران ریزش خانه های فرسوده و آلوده شدن آب های سطحی بودم. از آن مهم تر نشان می دادم فرهنگ آلوده هم آلودگی محیط زیست است. فیلم 10 روز اکران و بعد توقیف شد! هم زمان با این اتفاق، پروانه ساخت فیلم دو زن را هم صادر نکردند. تا اینکه به جلسه ای که آقای غرضی هنرمندان را دعوت کرده بودند، دعوت شدم. در آن جلسه که 500، 600 نفر از هنرمندان و بزرگان سینما ...
مرگ و زندگی 4 قاتل تأیید شد
لحظه برای دفاع از خودم مجبور شدم با چاقو به سینه اش ضربه بزنم. اگر این کار را نمی کردم خودم کشته می شدم. به این ترتیب متهم محاکمه و به اتهام سرقت به 10 سال حبس و به اتهام قتل به قصاص محکوم شد، اما پرونده با نقض حکم قصاص در دیوان بار دیگر به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در آن جلسه با ثبت اظهارات شاهدان، متهم از خودش دفاع کرد و در پایان هیئت قضایی با توجه به ...
دو روز زندگی مرد قاتل با جسد همسرش
بیاید مواد بکشد اما جواب نداد. به سمتش رفتم و متوجه شدم مرده است. این مرد معتاد گفت: دو روز در کنار جسد می نشستم و با همسرم حرف می زدم. شب ها هم کنار او می خوابیدم. بعد از دو روز جسد او را داخل پتو پیچیدم و به یکی از آپارتمان های خالی از سکنه بردم و آنجا رها کردم. در این شش روز به او سر می زدم و کنارش بودم. سرانجام پنجشنبه 20 مهر امسال طاقت نیاوردم، موضوع را به پدرم گفتم و همراه او به کلانتری رفته و خود را معرفی کردم. مرد معتاد بعد از اعتراف به قتل همسرش، با دستور بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی کرج روانه بازداشتگاه پلیس آگاهی شد. ...
مثله کردن جسد آزارگر همسر پس از نبش قبر+عکس
کیفری استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی برگزار شد. در ابتدای جلسه، رئیس دادگاه با بیان این که به دلیل مشخص نبودن هویت اولیای دم، معاون قوه قضاییه به پرونده وارد شده و درخواست دیه کرده است، فاروق را به جایگاه فراخواند. نقشه قتل و مثله کردن جسد آزارگر همسر او گفت: چند روز قبل از حادثه، راحله از خانه بیرون رفته بود اما وقتی برگشت، آثار خراش روی دستانش بود. پرسیدم چه ...
سکوت قاتل خانم معلم شکست
درباره انگیزه اش از قتل گفت: مقتول از مغازه من خرید می کرد و پس از مدتی دچار اختلاف مالی شدیم. روز حادثه با او تماس گرفتم و به بهانه حل مشکلمان با او قرار گذاشتم. او را به محلی خلوت کشانده و با ضربه سنگ به سرش کشتم. بعد جسد را به باغم برده و دفن کردم. وی ادامه داد: چهار ماه بعد به محل دفن جسد رفتم و استخوان های بزرگ باقی مانده در محل را برداشته و پودر کردم و داخل جوی آب ریختم. ...
خانم معلم جوان را کشتم و در گودالی در باغ دفن کردم
های زن گمشده دریافتند اوآخرین بار با فرش فروش 38 ساله ای به نام سیامک تماس گرفته است. با کشف این سرنخ، متهم دستگیر شد و در نخستین بازجویی ها به قتل اعتراف کرد. او به مأموران گفت: آن روز سحر به مغازه ام آمد. به خاطر معامله ای که با هم داشتیم او را به بهانه ای به باغی بردم وپس ازمشاجره ای شدید، با سنگ او را کشتم. سپس گودالی داخل باغی درحوالی نظرآباد کندم وجسدش را دفن کردم. چهار ...