سایر منابع:
سایر خبرها
قصه جدید برای بچه ها، پلیس جنگل
،دزد .کمکم کنید،دزد همه ی پولامو برد، بدبخت شدم. یوزپلنگ با شنیدن صدای خرگوشه، انداخت دنبال دزده تا بالاخره کنار برکه اونو دستگیر کرد .مار خالخالی خیلی سریع رسید و مثل یه طناب محکم اون حیوون بدجنس رو به درخت بست و جلوی فرار کردنشو گرفت. کلاغه خبر دستگیر شدن دزد رو به حیونای جنگل رسوند و همه ی حیوونارو برد کنار برکه . نقاب رو که از چهره ی اون برداشتند دیدن کسی نیست جز سنجاب قهوه ای، که ...
بهترین دوست، سلام!!
...> دریا اخلاقی از تهران حال خوب، مثل همین حالا دوره ی قبل همه ی تلاشم این بود که هرهفته برایت شعر بفرستم و خبرنگار برترت بشم که نشد، چون هرهفته شعر نفرستادم! امسال کلاس تابستونی نرفتم و توی خونه بی کارم. بی کارِ بی کار که نیستم. می بافم، شعر می خونم و به مامان توی کارها کمک می کنم و دنبال کارم. برام دعا کن که همیشه مثل همین حالا که برات دست به قلم شدم ...
کادوی عروسی
اون جا. - حالا این جا بچه شدم؟ می خواهد جوابم را بدهد که تلفن زنگ می زند. تلفن را برمی دارد: بله؟... سلام... خوب هستین؟ اوا خدا بد نده!... چشم چشم... حتماً... خداحافظ. - کی بود؟ - عمه خانم پاش شکسته، نمی تونه بیاد. * * * ایستاده ایم توی طلافروشی. آن قدر زیادیم که مغازه جا ندارد. بالأخره به هربدبختی ای که شده آبجی فرزانه گردن بندی را ...
عوامل موثر بر تعیین جنسیت، تاثیر زمان مقاربت
دوران بارداری شیرین ترین دورانی ست که هر مادری دوست دارد آن را تجربه کند.اگر شکم زن بارداری به سمت پایین متمایل باشد، نوزاد او پسر و در صورتی که رو به بالا باشد، نوزاد دختر خواهد بود. اگر شکم شبیه به یک توپ بسکتبال به سمت جلو متمایل باشد نیز احتمالا نوزاد پسر متولد خواهد شد.چنین طرز تفکری قرن های متمادی بین مردم رواج داشته و به زبان ها و شیوه های گوناگون تکرار شده است، زنان باردار اغلب از این ...
ماجرای ایستادگی برد پیت در برابر هاروی واینستین چه بود؟
...> پالترو از جمله بازیگرانی بود که اعلام کرد شخصا با رفتارهای تجاوزگرانه هاروی واینستین تهیه کننده مطرح هالیوود روبه رو شده است. وی اعلام کرد وقتی 22 سال داشت با پیشنهاد غیراخلاقی واینستین روبه رو شده تا بتواند در فیلمی به تهیه کنندگی وی بازی کند ولی او تن به این کار نداد. این بازیگر گفت واینستن او را به اتاق هتلش دعوت کرد و او این پیشنهاد را نپذیرفت. پس از این که پالترو برای ایفای نقش اصلی ...
17 عادت بد که مانع رسیدن به موفقیت است
روز آن ها را تکرار می کنیم، می توانند ما را از داشتن کار یا زندگی پیروز و پربار دور نگه دارند. از این رو، لازم است پیش از هرگونه تصمیم گیری، در وهله اول به حذف اشتباهات پرداخته و سپس مسیر مناسب برای تحقق اهداف خود را پیدا کنیم. در این راستا، ما 17 عادت بد که می تواند موجب جا ماندن شما از قافله پیشرفت باشند را معرفی کرده ایم. امید که این مطلب موجب ارتقای کیفیت زندگی شما بشود. ...
2روز پیش از اعدام قاتل با خانواده ستایش
رفت بازار گل سر می خرید. حالا منم و مامان بابام و خواهر برادرام و غمی که هست؛ جلوی مامانم اما کم نمیارم. الان شرایط جوریه که هر کی گم بشه مامانم سریع زنگ می زنه به خانواده شون و شروع می کنه به درد دل کردن. دیگه حتی خبرها رو هم براش نمی خونم. ستایش برای نفیسه زنده است؛ اما انگار ندیدنش به مثال دختر زبلی است که هر روز سر در خانه می نویسد آمدم، نبودید. رد نبودنش پشت تمام این ...
روایتی همسرانه از مسیح بلوچستان +تصاویر
، شما اضافه خدمت می کنید، پس چرا بازنشستتان نمی کنند؟! در صورتی که می دانند هم جانبازی دارید و هم شیمیایی هستید. نورعلی ساکت ماند و خودم جواب دادم: می دانم! کسی رو پیدا نمی کنند جای شما بگذارند. تا این حرف را زدم خندید و گفت: شما دو سال دیگه صبر کن تا فاطمه رو هم عروس کنیم و بره خونه بخت؛ آن وقت بازنشست می شم و هرجا دوست داشته باشی می برمت. با خنده گفتم: اون وقت دیگه نه از وجود من چیزی مونده و نه ...
معرفی جاذبه های گردشگری اردکان یزد
با تکرار طاقچه ها در دو طبقه به شکل قطاربندی به دور دیوار اطاق، سه بادگیر، دو اطاق در طرفین تالار، پنج دری، دو و سه دری، مطبخ و پایاب زیبایی خاصی به بنا بخشیده است. لازم به ذکر است در جبهه جنوب غربی اطاقی است با سقف طاق و تویزه ای که به احتمال انبار بوده است.در تالار دو قاب چوبی مستطیل شکل تزئینی از نقوش هندسی در بالای در ورودی نصب است و بخش بیرونی خانه دارای یک حیاط کوچک مربع شکل است که ...
بررسی شرایط زمینه ساز طلاق
.... خانمی می گوید: شوهرم دنبال مجردی خودش بود. گاهی من تا 10 روز خونه بابام می رفتم و اون هم می رفت با دوستانش می گشت. می گفت من رفیق باز هستم. من هم می گفتم تو مجرد که نیستی دیگه ... اونم می گفت همینه ... نمی خواهی برو طلاق بگیر . آقای دیگری می گوید: نسل مادران ما بسیار زنان اهل زندگی بودند. هر خانواده با چند تا بچه قدونیم قد زندگی می کرد. مادران ما با هر سختی می ساختند و پشت شوهران شان بودند ...
آب را گل نکونیما ازین حرفا...
بشیر اسماعیلی یکی از خوانندگان بامحبت این صفحه که ظاهرا داستان های حجی گوگردچی را دنبال می کند، با من تماس گرفت و پیشنهاد داد برای اینکه ایشان شب ها این همه خواب نبیند، عرق کاسنی را با خار شتر مخلوط کند و بخورد و تضمین کرد که تا صبح بدون هیچ گونه خواب دیدن و در کمال آرامش و راحتی استراحت خواهد کرد. من هم این توصیه را به حجی گوگرد چی رساندم.شب، حجی زنگ زد و گفت: حالا خارش نباشد طوریس ...
سفیدی ورزنه در دل مدرنیته
در ورزنه پیاده تند تند راه می رود، با چادر سفید و قدم هایی با فاصله های کوتاه. مادر سه فرزند است و پا به سن گذاشته، آن قدر که رد و نشان پیری روی پیشانی اش پیداست و وقتی می خندد چروک های ریز به چشم هایش حمله می کند، اوست که می گوید: چادر سفید سنت ماست؛ سنتِ مادری. تا بوده همین بوده. من که 50 سالمه از وقتی یادم هست، چادرم سفید بوده، وقتی دخترِ خانه بودیم که فقط سفید می پوشیدیم. نه فقط هم چادر سفید ...
کارت زرد به شهردار دهدشت
خاطر دریافت حقی از اتاقش بیرون می اندازد. شستن یک میدان را رسانه ای میکند تا چراغانی کردن بلوار جلوی منزلش از رصد رسانه ها دور بیفتد. از ندیدن پاکبانی که با بیماری دیابت و دختر شش ساله اش به انجام وظیفه مشغول است تا انباشت زباله های فراوان در کنار تابلوی افتاده ی یک شهید مظلوم!!!!؟؟ جناب برخه، شورای شهر و مسولین محترم شهرداری: آیا از بی توجهی به شهدا شرمتان نمیشود ...
سردار نمره یک مناطق عملیاتی غرب
،توراه از من پرسید حالا چرا تیپ شهدا؟ گفتم بخاطر دیدن برادر کاوه و کمک کردن به ایشون راهی اونجا شدم. گفت: کاوه رو می شناسی می خوای کمکت کنم، دیدم هی داره سؤال پیچ می کنه گفتم: اولا کاوه نه، برادر کاوه، ثانیا شما همین رانندگی تون رو بکنید بزرگترین کمک را به من کردید. خلاصه تا خود تیپ به اخم و تشر من خندید و هیچی نگفت. و من رو جلوی درب پادگان شهید بروجردی پیاده کرد و رفت. ساعاتی بعد دوباره باز تو ...
اهورا خوابید؛ بدون لالایی و قصه/ محاکمه یک مادر در سینه ی قبرستان/ تصاویر
کند می گوید کلاس هفتم است. او توضیح می دهد که ناپدری اهورا به او تجاوز کرده و بعد او را کشته تا کسی نفهمد.این دختر دانش آموز می گوید می دانم که چه جوری دختراها رو اذیت می کنند مثل آتنا اصلانی، اما نمی دونم چه جوری به پسرا تجاوز می کنند. عسل همکلاسی سپیده اما می خندد و می گوید من می دونم. و به سپیده می گوید فردا در مدرسه به نازنین می گوید که از موبایلش یک عکس خفن در همین ارتباط به سپیده نشان دهد ...
خصایصی که سبب می شود انسان همیشه در عافیت باشد/ ذکری که یک عارف برای فرد مغرور داد
و ... . حضرت این مطالب را با ناله بیان می کرد و دست به گریبان برد و گریبان چاک کرد. حضرت فرمود: ای یزید، این جنایت را مرتکب شدی، باز می گویی: محمّد، رسول خداست؟! باز رو به قبله می ایستی نماز می خوانی؟! وای بر تو، جدّ و پدر من در روز قیامت، دشمن تو هستند، چه جوابی داری که بدهی؟! یزید فریاد زد که مؤذّن اقامه بگو، در این حالات که شروع به اقامه گفتن کرد که نماز بگذارند، باز حضرت ...
شهید مدافع حرمی که رفت تا انتقام سیلی مادر را بگیرد/ حسین هریری نام جهادی سید عمار را در تاریخ ثبت ...
تله انفجاری بود و در کنار او هم شهید بشیری و شهید جهانی نیز به شهادت می رسند. آن همرزم چهارمی که در این عملیات بوده قبلش به خواست شهید بشیری رفته بود تا ماشین را بیاورد، اما هنوز چند قدمی بیشتر از خانه دور نمی شود که تله ها منفجر می شوند و حسین و دو همرزمش به شهادت می رسند. به عنوان کسی که تنها چند ماه از عقدتان می گذشت چطور با خبر شهادت همسرتان رو به رو شدید؟ آن لحظه که خبر ...
لباس شهادت تک سایز است!
روزها دلش برای پسر بدغذایش تنگ شده. آخر حسین هر غذایی را نمی خورد. هرچند اهل نق زدن و بهانه گرفتن هم نبود. این روزها کار مادر نشستن در اتاق حسین است. نشستن در کنار وسایل حسین و زیر و رو کردن جعبه انگشترهایش و به انگشت کردن هرکدام و حرف زدن با پسر. حسین عاشق انگشتر بود و حالا این انگشترها همه زندگی مادر شده است. حاج خانم بی آنکه بداند مدام پیگیر حال و احوال شهدای مدافع حرم بود. ...
عمارحلب روایت زندگی شهید محمد حسین محمد خانی
راه ، از معلم های مدرسه ، برگ برنده می گرفتند. زیاد که می شد، جایزه درست و درمانی در انتظارشان بود، آن هم جلوی بقیه، سر صبحگاه. به برگ برنده هایی که توی ذهنم به به محمد حسین داده بودم، فکر می کردم: وقتی بعد از عقدمان توی اتاق اشک حرم امام رضا (ع) اولین کسی بود که زنگ زد از لبنان و تبریک گفت و ذوق کرد از این اتفاق ، وقتی توی قلعه گنج کرمان ، یک جوان تهرانی شش دانگ بچه های فقیر و ...
داستانی برای نسل کشی در میانمار + صوت
...> - چی شده؟ درست بگو ببینم. - حمله کردن... روستا رو آتیش زدن... مردم سوختن... خونه ها سوخت... و با دست به سرش زد. معلم احمد دوچرخۀ شیخ سمیر را برداشت. تقریباً داد می زد: - برین روستای کناری، کمک بیارین. من می رم روستای بالا. اونا تانکرِ آب دارن. یالّا. رکاب زد و دور شد. فکری مثل برق از ذهنم گذشت: نکنه آتیشی که صبح راه انداختم، دوباره ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (452)
پست گذاشته: اشتباهات فاحش آرایشی! آقا ما تمام زندگیمون اشتباهات فاحشه، ما رو از چهار تا خط لب و رژ گونه و ماتیک توتوک میترسونی؟ 4. اینقدر سرده و شوفاژ ها خاموشه که کاش بدنم برای زنده نگه داشتنم چربی بسوزونه. 5. وقتی کسی ب خونه ما زنگ میزنه ولی جوابی نمیگیره فقط 2 حالت داره: 1_ هیچ کس خونه نیست 2_ فقط من تو خونه ام از معدود لذت های مشترک بین گاو و انسان ...
مشکلات کودکان دبستانی، راه مدارا
است وانمود کند که نشنیده است، یا بسیار آهسته و یواش به درخواست شما پاسخ دهد. ( منظورت این بود . . . که اون جورابا رو امروز بردارم ؟ ) برای مقابله با نافرمانی چکار می توان کرد ؟ درکشان کنید. وقتی از کودک خود می خواهید برای ناهار بیاید و او فریاد می زند که الان نه! و اگر دوباره خواستید که به هر حال بیاید و عصبانی شد، خود را جای او بگذارید. اگر در حال اسکیت بازی کردن با دوستان اش ...
آینده در مسیر زنانه شدن سالمندی
ندارد که روزی این طیاره کاملاً او را کور می کند.: من هم مادر پیرمو نگه داشتم که حالا این دختر عصای دستم شده. هیچ کار خدا بی حکمت نیست چند سالی می شود که دیگر چشم هایش سویی ندارند اما گوش هایش هنوز سنگین نشده اند. سمعک ندارد، کمی تن صدایمان را که بالا می بریم سر درد دلش باز می شود: دست هام که سیاه شد طبیب ده مون می گفت باید بریم شهر. اومدیم شهر ولی دفترچه روستایی مونو قبول نکردن. گفتن برین مهر بزنین ...
رفتار درست با کودک، وقتی چیزی می خواهد
می آورد): حالا یک کاری می کنیم. به من بگو چی می خوای تا اسمشو اینجا در فهرست چیزایی که تو لازم داری بنویسم تا بعدا برات بخرمش . بچه: باشه بابا . شما می توانید از این فهرست برای خریدن جایزه ها و هدیه هایی که به مناسبت های مختلف مثلا تولدش می خواهید برایش بخرید، استفاده کنید . پیامدها را گوشزد کنید خوب است اگر با جملاتی مانند من وقتی گریه ات تموم شد و تونستی اون رو ...
ما هم می خواهیم دخترانگی کنیم
دختر نابینا به مدرسه برود. که چی بشه، تو که مشکل داری، تو این جامعه هیچی نمی شی. خانواده هایی مثل خانواده من با طرز فکر غلط کم نیستند؛ مخصوصاً در شهرستان ها یا روستاهای دور افتاده. این روزها به مدد تکنولوژی های ارتباطاتی ما با بچه های شهرستان های دور افتاده در ارتباط هستیم گاهی سؤال هایی می پرسند که بسیار ابتدایی و خنده دار به نظر می رسد. اما واقعاً نمی دانند و برایشان سؤال است مثلاً ما ...
عاشقانه ای در روزهای بی آینه
به گزارش شاهین پرس ، گفتم: آشپزی بلد نیستم. توی خونه، پدرم همیشه می گه به دخترا سخت نگیرید. دختر باید خونه پدرش پادشاهی کنه. کارگرا بیشتر کارها رو انجام می دن. می خوام اینا رو بدونید. روزهای بی آینه خاطرات منیژه لشکری، همسر آزاده خلبان، حسین لشکری است که توسط گلستان جعفریان گردآوری شده. بخشی از کتاب را می خوانیم: ... با موهای باز و آرایش کم چادر سپید را انداختند روی سرم و نشستم کنار ...
عدم تمرکز کودکان، چه علتی دارد؟
بگیره و شیر بخوره حتی یک هفته هم شیر نخورداین یک مثال بود. برای نشون دادن ناکامی های من در رفتار با کودکم امروز دختر من یکسال و سه ماه دارد و من به اندازه صد سال نگرانم. نگران نحوه برخورد با اون و چگونگی تربیتش. مثلا یک مشکلی که با دخترم دارم اینه که به هیچ عنوان با اسباب بازی هایی که در اختیار داره سرگرم نمیشه و مدام به من چسبیده. حتی اگر بخواد از یک اتاق به اتاق دیگری بره باید دست منو ...
حرف مردم
زهره قندهاری صدای بچه های مهدکودک بلند شد همه آمده اند تا در یک جشن درست و حسابی که از طرف مدیر برگزار شده است، شرکت کنند. مریم حسابی سردرد گرفته و اصلا حال و حوصله جشن را ندارد. بچه ها هم مشغول تزیین اتاق ها و کلاس های مهد هستند. یکی از بچه ها از دور دادمی زند مریم چرا کمک نمی کنی دوباره سرت درد می کنه، مریم درباره بیماریش حرفی به بچه ها نزده است و بچه ها اصلا نمی دانند که مریم بیمار ...
وقتی نوشتی، دیگر نمی میری/ آرتور میلر؛ خالق نخستین تراژدی مدرن جهان
کشد او تصمیم به خودکشی می گیرد تا پس از مرگش افراد خانواده او با پول بیمه او زندگی راحتی داشته باشند. پس از خودکشی او لیندا که بالای سر او ایستاده، گریه کنان می گوید: چرا اینکارو کردی ویلی؟چرا؟ ما دیگه آزاد شده بودیم تمام قسط های خونه رو پرداخت کرده بودیم دیگه آزاد بودیم و به این ترتیب حرفی که میلر قصد دارد به مخاطب بگوید در این جملات آشکار می شود: در جامعه مصرفی، انسان ها آزاد نیستند آن ها اسیر ...
روزشماری در پیاده روها برای درمان
! اقامت در حیاط بیمارستان مریم، دختر جوانی که از کرمانشاه برای مداوای برادرش به بیمارستان امام آمده است، می گوید: یک هفته است که روز و شب را در حیاط بیمارستان می گذرانیم برادرم مبتلا به بیماری سی پی(فلج مغزی) است و نمی تواند روی نیمکت بخوابد. با مددکاری بیمارستان هم صحبت کرده ایم، می گویند همراه سرا جای خالی ندارد. متاسفانه شب ها هم، در نمازخانه را می بندند و نزدیک اذان صبح آن را باز می ...