سایر منابع:
سایر خبرها
حُر انقلاب
، شیره کش خانه هایی راه افتاده و جوانان را به تباهی می کشاند. موضوع را با یکی از لوطی های محل که بزرگِ آن جا بود، درمیان گذاشت. اما ماجرا به مذاق طرف مقابل خوش نیامد و درگیری خونینی بین طیب و دارودسته هفت کچلون در گرفت. طیب یک تنه چند نفر را زد اما زخم چاقو و قمه های روی بدنش آن قدر کاری بود که احتمال می رفت به زودی بمیرد. تجمع عجیبی که طیب به راه انداخت طیب توانایی زیادی در منسجم کردن ...
جوانی با نام سید سرباز روح الله رضوی + عکس
المصطفی العالمیه جایی که طلاب غیر ایرانی درس طلبگی می خوانند مشغول به تحصیل می شود. پدر 70 ساله سرباز روح الله در حج امسال بعد از سال های متمادی خدمت به حجاج بیت الحرام بر اثر سکته از دنیا رفت. روز حمله عراق به ایران به دنیا آمدم، نامم را سرباز روح الله گذاشتند اولین سوالی که برای ما مطرح می شود این است که چطور یک فرد غیر ایرانی که هیچ گاه پایش نیز به ایران باز نشده نام تنها پسرش ...
دوستم زیرقبه امام حسین(ع) دعاکرده بود که من برای اربعین مستند بسازم
و پزشک است و از دوران دبیرستان و راهنمایی همکلاس و هم درس بودیم با خاطراتش خیلی مرا ترغیب کرد که به این سفر بروم. یک دوست دیگر هم در مشهد داشتم، به اسم محمدآقا، او هم خیلی تاکید می کرد که شما باید حتما به این سفر بروید و ببینید. یک بار به من گفت که من زیر قبه سیدالشهدا رفتم و از ایشان خواسته ام که تو بیایی و از این اتفاق مستند بسازی. اولین سالی که من مشرف شدم، دقیق خاطرم نیست، فکر کنم 8-10 ...
نگذارید شهدای مدافع حرم فراموش شوند
عملیات شرکت کرد. در عملیات آخر، تماس گرفت. با مادرش حرف زد. مادرش گفت مواظب خودت باش، منطقه جنگی است و تو جوانی و تجربه جنگی نداری. به مادرش گفته بود: من اگر می دانستم خدا شاهد است زودتر می آمدم. اینجا بسیار زیبا و قشنگ است. ای کاش زودتر می آمدم. خیلی دیر شد. شب عملیات هم با من تماس گرفت و گفت: 10 روز دیگر مرخصی دارم و بر می گردم، ان شاءالله. برای خواهرها سوغاتی روسری گرفتم. برای شما یک چیزی خریدم ...
مجموعه شعر درباره نامردی
نبوده است، تو از دل افتاده شدی وای به حال و روز تو، چون که رسد قیامتی باز که بی شرمی کنون، از تو فقط علامتی کاش رسد به سادگی، جان و دلت تلف شود چونکه تو حیوان شده ای، نان تو هم علف شود کلام ایمانی ✦✦✦✦✦✦ برو ای فرو افتاده در گرداب نامردی در این دم گشته رونق اسباب نامردی به تو دل بستم از یار و دلبر ...
دانش آموزی که به آرزوی مفقودالاثر شدن خود رسید / 35 روز مجاهدت و شهادت در شلمچه
صبر کن تا برادرت برگردد بعد تو برو؛ او هم در پاسخ گفت: اگر بخواهم صبر کنم محمد برگردد، جنگ هم تمام می شود. اکرمی اضافه کرد: چند روزی گذشت که محمود دچار بیماری آپاندیس و خونریزی معده شد و به من و پدرش می گفت: اجازه ندادید به جبهه بروم که این طور بیماری ها به سراغم می آید. وقتی تصمیم قطعی برای رفتن به جبهه گرفت به من می گفت: به من اجازه جبهه رفتن نمی دهید، مهم نیست، روز قیامت چطور می ...
اوائل قبول نمی کردم آخوند شوم: بخش هایی از زندگانی آیت الله حائری شیرازی از زبان خودش
برخیها گفته بود: دیشب خواب رسول خدا (ص) را دیدم و به من فرمودند: عبدالحسین فردا شب میهمان ما هستی ، و فردایش هم مرحوم شد! برادرم یک سال پس از رحلت پدرم ، ایشان را در خواب دیده بود و پرسیده بود: پس از مرگ، چگونه بر شما گذشت؟ پدرم گفته بود من همه شما را دیدم و همراه مردم بودم تا مرا شستند و حرکت دادند و تشییع کردند و آوردند توی آرامگاهم دفن کردند ، وقتی همه رفتند یک دفعه تنها و مضطرب شدم و آن وقت ...
جاده اربعین به جاده ظهور می رسد
. خواهرم در مسجد جامع بازار صبح های محرم در جلسات حاج منصور شرکت می کرد. در آن نوار کاست او با نغمه سوزناکی می خواند: زینب میان مهمل، رنگ از رخش پریده. زیرا که لحظه ای او روی حسین ندیده. با رمز عاشقانه می گوید ای حسین جان، دوست دارم حسین جان. فدات بشم حسین جان. من این را تقلید کردم و می خواندم. نوحه حاج محسن طاهری؛ گوش دل زمزمه آه کشید ، نوای کاروان حاج صادق آهنگران و هنگامه پیکار یاران خدا آمد حاج ...
دیوار کوتاه 49 میلیون نفری سهامداران عدالت/ اجلاس سه جانبه تهران افق روشن آینده/ آمریکایی ها مثل گاو می ...
همه ناهنجاری ها را هنجار جلوه می دادند خبری نیست! تو گویی هرگز در این جهان نبوده اند و حرفی نزده اند که بخواهند مسئولیت اش را بپذیرند و اندکی- فقط اندکی- شرمنده مردم باشند! حالا اگر دلار از مرز 4 هزار تومان هم عبور کرد مهم نیست! هنوز باید به سر دولت قبل زد که در آن دوره هم دلار گران شد! اگر اشتغال به نقطه ای رسید که از حداقل های پیش بینی شده هم عقب افتاد، مهم نیست! می شود با فتوشاپ جدول ...
شعر درباره کودکی
بود قصه ای، دور اجاقی ساده بود شب که می شد نقش ها جان می گرفت روی سقف ما که طاقی ساده بود می شدم پروانه، خوابم می پرید خواب هایم اتفاقی ساده بود زندگی دستی پر از پوچی نبود بازی ما جفت و طاقی ساده بود قهر می کردم به شوق آشتی عشق هایم اشتیاقی ساده بود ساده بودن عادتی مشکل نبود ...
راه های شکرگزاری و آثار آن
نورانیتی به قلب ها و دل ها و منزل ها می دهد، خلاصه ارتباط ما را با پیغمبر برقرار می کند. اگر یادتان باشد شخصی که مبتلا به گناه چشم بود، خیلی آلوده بود و می گفت: طوری بودم که دیگر نمی توانستم گناه نکنم. ولی نیت کردم و چند هزار صلوات نذر کردم، با خدا عهد بستم. خدایا این چیزها را که از دل و جان بیرون نمی رود، بیرون کن. بعد از گفتن این صلوات ها چیزهایی که به من وابسته بود از بین بردم و همه ...
پاسخ به هفت شبهۀ ابلیس
اند که بررسی کلام آنها مجالی تفصیلی می طلبد. یکی از شاعران آنها در بیت هایی گفت و گویی - واقعی یا فرضی- میان حضرت موسی با ابلیس را گزارش کرده که بر اساس آن، حضرت موسی در راه رفتن به طور برای مناجات، به ابلیس گفت: چرا بر آدم سجده نکردی؟ گفت: عاشق که بود کامل سیر پیش جانان نبرد سجده به غیر گفت موسی که به فرمودۀ دوست سر نهد هر که به جان بندۀ اوست ...
سلمان هراتی ، شاعر آسمان سبز
شعرهایش به مردم آینده ای درخشان را نوید می دهد. این بشارت و امید از سرچشمه باوری است که سلمان به انقلاب اسلامی دارد. از این رو چنین می سراید: دیروز اگر سوخت ای دوست غم برگ و بار من و تو امروز می آید از باغ بوی بهار من و تو دیروز درغربت باغ من بودم و یک چمن داغ امروز خورشید در دشت آیینه دار من و تو شعر اعتراض و هشدار سلمان هراتی پس از گذشت چند سال ...
هر آنچه که یک زائر در راهپیمایی اربعین بدان نیاز دارد/ رهبر انقلاب: شکر راه پیمایی اربعین ازجمله به این ...
همه شهیدان و صدّیقان و درودهای پاک و پاکیزه در آنچه می آید و می رود بر تو باد ای فرزند امیر مؤمنان، شهادت می دهم برای حضرتت به تسلیم و تصدیق و وفا، و خیرخواهی، برای یادگار پیامبر مرسل(درود خدا بر او و خاندانش باد)، و فرزندزاده برگزیده، و راهنمای دانا، و جانشین تبلیغ گر، و ستمدیده غارت زاده، خدا از جانب پیامبر و امیر مؤمنان و حسن و حسین(درود خدا بر ایشان)جزایت دهد برترین جزا به خاطر این که صبر کردی ...
شهدا، معنای حقیقی غیرت هستند
خبری از علیرضا نیامد، یادم هست وقتی پستچی محل می آمد، مادرم پایین می آمد و با نگاه کردن به او کلی گریه می کرد. مدام از او خواهش می کرد لابلای نامه هایش را بگردد شاید پسرش برای او نامه ای فرستاده باشد. آن بنده خدا هم با اشک می گفت مادر نامه ای از علیرضا نرسیده. هر وقت تو را این طور می بینم حالم دگرگون می شود... بعدها هم به ما گفت من نمی توانم به کوچه شما بیایم. دیدن بی تابی مادرتان، دلم را تکه تکه می ...