سایر منابع:
سایر خبرها
محاکمه نامادری به اتهام قتل دخترخوانده
رویداد24 -حکم قصاص نامادری که به اتهام قتل دخترخوانده نوجوانش به قصاص محکوم شده بود باتوجه به وجود ابهامات در پرونده ازسوی قضات دیوانعالی کشور نقض شد.به همین خاطر او و برادرش صبح دیروز بار دیگر در شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. پسرنوجوان نسرین در بازجویی گفت: آن روز وقتی وارد اتاق شدم دیدم مادرم با دایی ام بالای سر خواهر ناتنی ام هستند و گلوی او را فشار می دهند ...
زن جوان به دختر خواندش رحم نکرد!
پرونده باز شده است. محمد هم که با قرار وثیقه آزاد بود نیز منکر معاونت در قتل شد و گفت: من نانوا هستم و آن روز هم در محل کارم بودم . چند روز بعد از طریق برادرم در جریان کشته شدن دختر خوانده خواهرم قرار گرفتم. با پایان دفاعیان دو متهم قضات از پسر 16 ساله مریم خواستند تا به عنوان شاهد در جایگاه قرار بگیرد. این پسر نوجوان گفت: من در آن زمان 7 ساله بودم و دیدم که مادرم با سعید و ...
سالار عقیلی: هنر تا لب صحنه پارتی می پذیرد
دستگاه همایون این گوشه را داریم. از همان دوران طفولیت بچه با موسیقی اصیل آشنا می شود. وی افزود: گوشه ها در زندگی روزمره استفاده می شود. گوشه مهربانی در بیات ترک و گوشه مرادخانی در ماهور از این جمله هستند و من زمانی که این گوشه ها را یاد می گرفتم برایم راحت تر بود زیرا گوشم با آنها آشنا بود. ملودی را نپسندم کار نمی کنم بعد از صحبت های سالار عقیلی موسیقی تصویر سریال ...
دوئل خونین بر سر منطقه فروش موادمخدر
را از ماجرا باخبر کرده بود، اولین کسی بود که مورد تحقیق قرار گرفت. او گفت: ساعت 8 شب همراه برادرم در خانه بودم که گوشی تلفن همراهش زنگ خورد، او بعد از اینکه به تماسش جواب داد، سوئیچ خودروی سمند من را گرفت و گفت با یکی از دوستانش قرار دارد. مجید گفت: خیلی زود به خانه بر می گردد. وقتی آمدن او به طول انجامید، چند بار با تلفن همراهش تماس گرفتم، اما جواب نداد، آخرین بار مردی ناشناس به تماسم ...
انکار قتل دخترخوانده
نداشته است. او به مأموران گفت: من و خواهرم خیلی با هم ارتباط نداشتیم گاهی به او سر می زدم. روز حادثه در مغازه نانوایی ام مشغول کار بودم و از ماجرا خبری نداشتم تا اینکه چند روز بعد متوجه فوت آرزو شدم. سپس نامادری مقتول بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و بالاخره به جرمش اقرار کرد و گفت: شوهرم بعد از سه بار ازدواج با داشتن یک دختر سه ساله و یک پسر چهار ساله به خواستگاری ام آمد، از آنجایی که مجبور بودم ...
دردهای نجیب شاعر اتل متل توتوله
_که خودم باشم_ تلفن کرد و احوالی پرسید و قرار شد همدیگه رو ببینیم و نشد و نشد تا دوشنبه ای که گذشت. در همین دیدار بود که گفت بنا کرده یکشنبه هفته بعد (24/دی/1396) برای مرحوم سپهر بزرگداشتی برگزار کنه و از مادر بزرگوارش تجلیلی صورت بگیره و این حرفا. ازم خواست یادداشتی، بنویسم برای اون مرحوم. گفتم شاید قسمت این بوده که روزگار بچرخه و میون دید و بازدید من و اون عزیز و ابوالفضل سپهر همیشه رابطه ای ...
شیعه و سنی با هم رفیق هستند اما وهابی ها نمی گذارند
این نوشتم که با کدام کشور ارتباط داریم، کدام کشور شیعه است این کتاب یکی از کنجکاوی های خودم و پدرم بوده خانواده من صوفیه اهل تسنن بودند، اما چیزی که ما با شیعیان مشترک داشتیم عزاداری بود، به خاطر عزاداری امام حسین(ع) به خیلی جاها رسیدیم و مردم هم رسیده اند. لذا بعد از آن عزاداری ها مردم ما سبک می شدند چون مردم ما در اقلیت بودند، مردم به آنها ذلیلانه نگاه می کردند. ما زبانمان بنگالی بود در ...
سیاح ستارة ستیز با سیاهی
و استراحت حاج آقاست و توان داریم با خیال راحت به مسافرت و زیارت برویم، مساله سوریه پیش آمد و حاج آقا دو مرتبه هم نظیر دوران دفاع مقدس به جبهه رفت. بار آخر خیلی عجولانه رفت. فردای روزی که برای آخرین بار به سوریه رفت، من هم به شیراز و نزد پدر و همسر پدرم رفتم. در آخرین ارتباط هم منحصرا اظهار کرد که به حلب دست یافته هست و از من خواست که حلالش کنم و بعد هم وداع کرد. روز آخر، ارتباط نگرفت. به ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (480)
... 32. از بس لیوان و پیش دستی اوردم تو اتاقم و برنگردوندم، آشپزخونه داره منتقل میشه تو اتاقم الان مامانم کنار میزم وایساده داره قرمه سبزی میپزه! 33. سوار تاکسی شدم در رو آهسته بستم راننده گفت پیاده شو, گفتم چرا؟ گفت معلومه تو پول خرد نداری که اینجوری رفتار میکنی که گیر ندم بهت. 34. لذتی که در پوشیدن شلوارک بعد از رفتن مهمان ها هست، در انتقام نیست! 35. حالا چرا وقتی یکی ریش نداره بش میگن کوسه؟ انگار ماهیای دیگه همشون ریش پرفسوری گذاشتن :/ بخواب.ترم بعد برمیداری... ...
ماجرای جنجالی تجاوز فرزین به زن شوهردار در خانه اش !
اثبات حقایق ماجرا بیابد به تشریح چگونگی وقوع این حادثه پرداخت و به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت چند ماه بود که وضعیت اقتصادی خوبی نداشتیم و زندگی من و همسرم به سختی می گذشت درآمدهای او کفایت مخارج سنگین زندگی را نمی داد بهمین علت هم در شرایط مالی بدی قرار گرفته بودیم تصمیم گرفتم برای کمک به اقتصاد خانواده کاری برای خودم دست و پا کنم اینگونه بود که با یکی از دوستانم درمورد یافتن ...
نابغه سینمای ایران در دورهمی غافلگیر شد!
کردم و همسرم خواهر یکی از صمیمی ترین دوستان من بود که در یک اتفاق تراژیک از او درخواست ازدواج کردم و نزدیک به نیم قرن است، با هم زندگی می کنیم. کلاری با اشاره به جوایز متعدد داخلی و خارجی خود عنوان کرد: در لهستان جشنواره ای برای فیلمبرداری هست که آنجا یک بار برای فیلم مرحوم عباس کیارستمی کاندیدای دریافت جایزه شدم و سال آینده اش داور بودم. سال های بعد برای فیلم جدایی نادر از سیمین جایزه ...
سکوته راننده شکست و راز آزار و اذیت را لو داد
به زور مورد آزار و اذیت قرار داد. حتی اصرار داشت من هم دختر را مورد آزار قرار دهم که قبول نکردم. متهم جوان ادامه داد: خیلی ترسیده بودم، می خواستم به آن دختر کمک کنم که راننده با چاقو تهدیدم کرد. بعد هم دختر جوان را در محل خلوتی رها کرد و مرا هم پیاده کرد. او حتی تهدیدم کرد اگر ماجرا را به پلیس بگویم، خانه ام را پیدا می کند و سراغ من و خانواده ام می آید. از ترس سکوت کرده و این ماجرا را فاش نکردم. شاید اگر آن روز دختر جوان را نجات می دادم، این همه بلا سرم نمی آمد. با اظهارات وی، برای او قرار قانونی صادر شد. جست وجوی پلیس برای دستگیری مرد آزارگر ادامه دارد. ...
سفر به سرزمین رافدین
ویا تبدیل به مناطق حاشیه ای ارزان قیمت شده . نکته جالب توجه دیگر نبود پیاده روها و سنگفرش در خیابان های این سهر بود من شاید بخش اعظم شهر بصره را گشتم اما بجز دوسه بلوار خبری از پیاده رو نبود در عوض بجای پیاده رو تا دلت بخواهد خاک و اشغال را میتوان بجای سنگفرش دید ، از میزبانم پرسیدم گفتم مگر شهرداری نداریدخندید و گفت داریم اما اینجا از شهردار تا سفور همه وابسته به احزاب هستند و کسی جرات هیچ گونه ...
پسرش را کشتم تا باهاش رابطه داشته باشم اما...
انداختم و راهی خانه شدم. وی درباره قتل مریم گفت: چند روز بعد از حادثه راهی تهران شدم و به دروغ به مادرش گفتم میلاد را به صورت قاچاق به عراق فرستادم . مدتی گذشت و من در شرکت آنها مشغول به کار بودم تا اینکه شب حادثه به دعوت مریم به دفترش رفتم که ناگهان شیطان مرا وسوسه کرد و به مریم پیشنهاد رابطه دادم. مریم با شنیدن حرف های من خیلی عصبانی شد که با هم درگیر شدیم. وقتی درگیری ما بالا گرفت با چاقو ...
شماره پلاک راننده شیطان صفت را به دام انداخت/ پایان گروگان گیری 13 ساعته 5 خارجی در ایرانشهر/ کودک 7 ...
....اول فکر کردم شوخی می کند و چشم هایش را بسته است.اما هر کاری کردم بیدار نشد ؛ نبض اش را گرفتم که متوجه شدم فوت کرده است. وقتی اطمینان پیدا کردم او مرده ترس به جانم افتاد. برای دقایقی شوک زده و گیج شده بودم ونمی دانستم چه کاری باید انجام دهم. سرانجام به این فکر افتادم که جسد را سربه نیست کنم. وقتی همه جا خلوت شد او را به داخل خودرو ام انتقال دادم. بعد از آن جسد را به باغی در منطقه ...
وقتی شوهرم را تعقیب کردم پچیزی دیدم که واقعا.....
. من هم که تحت تأثیر حرف های روانشناس قلابی قرار گرفته بودم حرف هایش را باور کردم و با او در منزلم قرار گذاشتم از آن روز به بعد برخورد همسرم بهتر شده بود و مدام اصرار می کرد تا رابطه ام را با عالیه بیشتر کنم و به حرف هایش گوش کنم اما مدتی بعد متوجه شدم همسرم با عالیه ارتباط دارد و حتی با مدارک جعلی منزلی نیز برای او اجاره کرده است دیروز وقتی همسرم را تعقیب کردم با پلیس Policeتماس گرفتم و ...
یری مینا: عاشق بارسلونا هستم و برای تاریخ سازی آمده ام
می شوند. لحظه خاصی بود و در پوست خودم نمی گنجیدم. یری مینا گفت: عمویم چند روز پیش پیشم آمد و گفت که آماده شو که داریم می رویم. من از روی تخت بلند شدم تا جشن بگیرم. البته آرام بودم چون قبلش با مدیران حرف زده بودم و می دانستم چه اتفاقی رخ خواهد داد. البته در زمین بازی تلاش می کنم کنترلم را در هنگام گل زدن حفظ کنم! یری مینا گفت: پست من مدافع میانی است و ...
نکوداشت مقام هنری استاد ابراهیم پشت پناه در تبریز برگزار می شود
فرهنگ درآمده و سه سال در بستان آباد مشغول انجام وظیفه ی معلمی بود. استاد پشت پناه، خود در رابطه با فعالیت هنری خود می گوید: " چیزهایی مثل اشیا، محیط زندگی، طبیعت، صداها، رنگ ها، از همه مهم تر سکوت، منظره شب ها، موسیقی در من حالاتی به وجود می آورد از دیگران خبر نداشتم، بعدها فهمیدم که مثل همه ی بچه های دیگر نبودم تحت تأثیر خیلی چیزهای دیگر قرار می گرفتم زمان می گذشت تا به مدرسه رفتم ...
قتل دختر جوان به خاطر ارتباط پنهانی + عکس
دختر 28 ساله را فاش کرد. متهم که 29 ساله و صاحب همسر و فرزند است درباره انگیزه اش از جنایت مدعی شد، من و مقتول با هم ارتباط داشتیم و پس از مدتی با مشکل روبه رو شدیم.او تهدید می کرد که ماجرای ارتباط پنهانی را به همسرم می گوید. از تهدیدهایش خسته شده بودم به همین خاطر تصمیم به قتل گرفتم. روز جنایت او را در شرکت به قتل رساندم و بعد جسدش را به یکی از روستاهای اطراف شهر برده و دفن کردم . ...
مراقبت از بیت رهبر چه ساز و کاری داشت؟
.... امروز تجمع گسترده ای از مردم از اقشار متفاوت و شهرهای متفاوت به دیدار امام خمینی آمدند، به نحوی که جلوی بیت امام لای جمعیت جای گرفتم و سینه ام آن چنان فشرده گردید که اشکم درآمد. برخورد محمد کاظم زاده با مردم را داشتیم که به وی یادآور شدم. پس از ظهر امروز حرم زیارت رفتم و زود بازگشتم. شب با نیروهای بیت جلسه داشتم و اهتمام کردم باید به مردم احترام بگذاریم و این وظیفه ماست. ...
مادرم از شهید شدن فرزند خود ناراحت نباش
...، بعد از مطالعه در مورد مبارزات و جانبازی سربازان صدر اسلام، عاشق شهادت شدم، از طرف دیگر، از زندگی حیوانی و مادی بیزار شدم، زیرا افرادی که طرز تفکرشان چنین باشد فقط در فکر شکم و پر شدن آن بوده، دست به کشتار هزاران تن از افراد بیگناه می زنند. از جمله در فلسطین، لبنان و افغانستان چنین افرادی هدف مشخصی نداشته و در نتیجه سردرگم و دیوانه وار زندگی می کنند. بدین ترتیب اسلام را به عنوان عالی ...
آیت الله هاشمی حامی تعامل و گفت وگو بود
و توسعه روابط لطمه می خورد؛ وقتی من این موضوع را گفتم جناب آقای هاشمی لبخندی زدند و مرا تحسین کردند و گفتند آفرین بر تو، چند نفر مثل تو در این وزارت خارجه می تواند باشد که این گونه فکر می کند. گفتم البته سیاست خارجی ما با هدایت جنابعالی و مقام معظم رهبری به همین نحو فکر می کند که ما بدین طریق بهتر می توانیم منافع کشور را حفظ کنیم. چه توصیه های به شما داشتند؟ ایشان سخنانی ...
روایتی از "جنایات و مکافات" ایرانی
گذاشتم و پل خواب سومین فیلم نامه من است که بالاخره موفق شد پروانه ساخت بگیرد. در این مدت دست از فعالیت در زمینه سینما نکشیدید؟ نه، با این وجود که اتفاقا سینما را زود هم شروع کرده بودم، اما هیچ چاره ای جز نوشتن یادداشت، نقد و مطلب تخصصی در این زمینه نداشتم. بسیاری از یادداشت های من در نشریات تخصصی سینما چاپ شده اند و برخی مرا با این حرفه می شناسند؛ و البته ساخت و تهیه فیلم کوتاه و مستند ...
ماجرای شکل گیری اتفاقی یک موسسه خیریه
کردیم و بعد با آن ها بازی می کردیم که روحیه آن ها تغییر کند. چون به هر حال فضای کلی روستاها خوب نبود و همه عزادار بودند. بار سنگین امانت داری خیرین ما از سن ها و شرایط مختلف هستند، خیر 7 ساله دارم که زمان زلزله قلکش را شکست و 35 هزار تومان را برای من فرستاد. دختر دانشجویی هم به من پیغام داده بود که می گفت برای رفتن به دانشگاه باید مسیری را با تاکسی برود، اما از وقتی صفحه من را ...
مرحوم هاشمی با کدخدامنشی به امور نگاه می کرد/ آنها که دم از اختلاف هاشمی و رهبری می زدند از صمیمت میان ...
امور تحقیقات بودم. همچنین به هنگام سرپرستی وی بر وزارت کشور من معاون سیاسی و اجتماعی ایشان بودم و ایشان بر مبنای شناختی که از من در حزب جمهوری اسلامی داشت من را منصوب کرد اما قبل از انقلاب من با ایشان همکاری نداشتم. با توجه به اینکه شما وزیر فرهنگ بودید، نگاه آیت الله هاشمی به فرهنگ چگونه بود؟ با توجه به اینکه نام دولت ایشان سازندگی بود، آیا فرهنگ در منظومه فکری ایشان جایگاهی داشت؟ آیا به ...
در آینده مردم به سمت تک زندگی کردن می روند
تومان هم در ایران زندگی بکند. اما فرم عوض شده است اون من بودم که می نشستم پدرم آبدوغ خیار درست می کرد کیف می کردم می نشستم تا اون نون تریت کرده خوب خیس بخوره، بعد دنبال هم هم می دوییدم، الان دیگر هزار مدل غذا هم می خوریم مثل آن حال نمی ده، اما نسل جدید نمی آید این مدلی رفتار کند. من می گویم آن دیدگاه فراوانی که پدر من داشت که می گفتیم بابا فلان، می گفت امروز داریم تا فردا خدا بزرگه دیدگاه فراوانی بود ...
گفتگو با ابوالفضل زرویی نصر آباد درباره ی همکاری با امرالله احمدجو
آیی مشت کنی و بریزی، با خودت می گویی چرا همه را بدهم این ببرد؟ یک مشت برمی داری یک گوشه خالی می کنی، بعد سبک سنگین می کنی، بعد می گویی آقا چرا به او بدهم؟ خودم چرا نخورم؟ ولش کن! بعد هم آخرش می آیی می گویی شرمنده! بچه ها ته نخودچی را در آوردند! در واقع خود من هستم که به من نشان می دهد، شما به آن هنرپیشه نمی خندی، به خودت می خندی که من هم در موقعیت آن روزی که زرویی آمده بود و نخودچی خواست ...
مریم امیرجلالی | بعد از خانه به دوش جیغ جیغو دیده شدم
فرحبخش پرسید که امیرجلالی گفت: آقای فرحبخش با من تماس گرفتند و من به ایشان گفتم آقای فرحبخش اولین کار من با شما بوده است و من از شما توقع زیادی داشتم اما آن چیزی که در شأن من بود اتفاق نیفتاد و خدا آن روز را نیاورد که کسی با احساسات و شخصیت من بازی کند! من به مریم معصومی کاری ندارم چون دیگر جایی که او باشد بازی نمی کنم من به تهیه کننده و کارگردان کار دارم. بنده حتی حاضر بودم اسمم بعد از اسم سحر قریشی ...
فرهاد مهندس پور: کوشیدم که عاقل بمانم/ تئاتر ایران مرا نمی خواهد
بودم و وقتی وارد این بازی شدم، خیلی زود متوجه شدم که اشتباه کردم. وضع به گونه ای است که اگر همراهی دوستانم در برگزاری جشنواره نبود،ادامه نمی دادم. تئاتر ایران مرا نمی خواهد دبیر جشنواره ی تئاتر فجر در پاسخ به سئوال خبرنگار تئاتر شبستان که چرا جشنواره ی امسال روی تولید گرایی تمرکز کرده در حالیکه در سال های گذشته بر بخش مرور آثار تاکید می کرد، گفت: وقتی دبیری جشنواره ی بیست و سوم ...
میرزاپور: حرکت صادق زاده پهلوانانه نبود
احمد میرزاپور، ناداوری را عامل شکستش مقابل جابر صادق زاده و از دست دادن بازوبند پهلوانی دانست و گفت: نحوه پیروزی صادق زاده در این مبارزه پهلوانانه نبود. احمد میرزاپور در گفت وگو با ایسنا، درباره شکستش مقابل جابر صادق زاده در دیدار فینال سنگین وزن کشتی پهلوانی قهرمانی کشور در مشهد و از دست دادن بازوبند پهلوانی ایران اظهار کرد: به صادق زاده تبریک می گویم. ان شاءالله او بتواند این مسوولیت ...