سایر منابع:
سایر خبرها
گفت وگو با مردی که پس از اعدام زنده شد/زندگی دوباره پس از مرگ؛ سخت تر از اعدام
خاطر داری؟ نه. هیچی یادم نمیاد. + از قبل اعدام؟ نه. + الآن، 4 سال بعد از اعدام و بازگشت به زندگی، چه درخواستی داری؟ هیچ خواسته ای ندارم. فقط می خوام آزاد بشم. + میگن فقط عروسی ات رو به خاطر داری؟ بله. + همسرت میاد ملاقات؟ نه. + چه کار می کنی تو زندان؟ هیچی. + بیرون ...
طرز تهیه نان پنیری، خوشمزه و متفاوت
و همشون میزنیم. بعد از 10 دقیقه خمیر مایه به عمل اومده و خوب پف کرده. حالا مخلوط خمیر مایه رو هم به تخم مرغ و روغن اضافه کرده و با هم مخلوط میکنیم. نمک و آرد که 2 الی 3 بار الک شده رو به مخلوطمون اضافه میکنیم بهتره تا حدود 1/2 پیمانه از آرد رو نریزیم تا بعدا در صورت چسبناک بودن خمیر بهش اضافه کنیم. حالا مواد رو با یه قاشق هم میزنیم تا خودشون رو بگیرن. بعد شروع به ورز داد خمیر با دست میکنیم تا خمیر ...
خدمات نظافت منزل؛ از لیسانسه تا مرد 60 ساله!
، بازنویسی می کرد و بابت این همه کار پولی درنمی آورد. مختصری حق الزحمه یا حق التالیف یا حق التحریر می گرفت و دوباره چند ماه را باید در عسر و حرج می گذراند تا نوبت چک بعدی اش برسد که آقای ناشر، حق و حقوق کارهای او را پرداخت کند. چکی که ناشر می داد، متضمن مبلغ بسیار ناچیزی بود. مبلغی که کفاف زندگی او را نمی داد و در گشاده دست ترین حالت، خرجِ یک ماه زندگی اش را تامین می کرد. بعد دوباره می خورد به بی پولی و ...
سفرنامه ناصر خسرو (ساده و روان نویسی شده )
سال 438 اول روز زیارت قبر عک کردم که بای شهرستان او بوده است و او یکی از صالحان وبزرگان بوده و چون با من دلیلی نبود که آن راه داند متحیر می بودم ناگاه از فضل باری تبارک و تعالی همان روز مردی با من پیوست که او از آذربایجان بود و یک بار دیگر آن مزارت متبرکه را دریافته بود دوم کرت بدان عزیمت روی بدان جانب آورده بود .بدان موهبت شکر باری را تبارک و تعالی دو رکعت نماز بگذاردم و سجده شکر کردم که مرا ...
اصرار نکنید حتما مشکلی هست
دید اصرار دارم، تو دلش گفته خب هر طور میل شماس! و من رو از اون بوی جهنمی بی بهره نگذاشت. از اون تاریخ به بعد یاد گرفتم دیگه در مورد هیچ چیزی زیاد اصرار نکنم. حالا اینا رو گفتم که بگم، یه سامانه داریم تو کشور به نام سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات که مردم می تونن از دستگاه های مختلف درخواست ارایه اطلاعات بکنن. اما چند موردی پیش اومده که همکارا به طرح پرسش توی این سامانه پرداختن ...
غار کرفتو اولین نمونه آپارتمان نشینی در جهان/ غاری برای الهه یونان
تصورش برایتان مشکل باشد اما حدود 65 تا 251 میلیون سال قبل یعنی همزمان با دوره مزوزوییک، این غار خودش را در زیر آب پنهان کرده بود و در اواخر همین دوره در اثر بروز خشکسالی، از میان آب سربرآورده است. هنوز هم آب در جای جای غار جریان دارد و برای گشت و گذار در برخی قسمت های آن باید از قایق های کوچکی بهره برد . یکی از شگفتی های این غار وجود امکانات زندگی در آن می باشد به گونه ای که همه نیاز های ...
متاگپ | روزبه شاه علیدوست: جلوی علی کریمی حواسم بود لایی نخورم!/ نیلسون از من خوب گل می خورد/ بعد از ...
؟ به هر حال از کارخونه سایپا هم اومده بودن و آخر بازی گفتن کی اون گل ر و زد که گفتن شاه علیدوست بود. گفتن که یک پاداش بهش بدین ولی بعد بهشون گفتن اینجا اینجوری نیست و باید به کل تیم پاداش بدید که خدا رو شکر به کل تیم پاداش دادن. کسایی که سایپا و پیکان بودن، وضع مالیشون بهتره. تو هم وضع مالیت خوبه؟ من فکر می کنم چند سال اینجوری بوده. بهترین تیم ها استقلال و پرسپولیس ...
امید جدید در دل خانواده ستایش قریشی
فراموش کرده اند. اینجا خوبه ولی با به دنیا اومدن نیایش، نگرانی های من بیشتر شده. مهرِ نبودن ستایش، بر دل صفیه مانده و نگرانی هایش را به نیایش منتقل کرده است. الان که 10 روزش بیشتر نیست و همه ش تو بغل خودمه، نگران اینم که یک وقت طوری نشه. دائم ضربان قبلش رو چک می کنم و وقتی می بینم بیشتر از قبل خوابیده ترس برم می داره. بزرگ تر که بشه نمی دونم باید چیکار کنم؛ نذارم هیچ جا بره؟ همه جا باهاش برم ...
فرهاد اصلانی: دیگر آب از سرمان گذشته است
اینها وقتی مشغول بازی در این فیلم بودم، چنین حسی نداشتم که خود هومن بازیگر هم هست. او کاملا در کسوت کارگردان بود. یعنی هرگز چیزی را در مورد بازی به شما تحمیل نمی کرد؟ مثلا نوع بازی خودش را؟ هرگز چنین نکرد. گفتید قصه این فیلم درباره مواد مخدر است که همچنان این معضل در کشور ما وجود دارد و از این جهت حسن این فیلم است که به یکی از معضلات روز پرداخته اما چون قبلا هم ...
برجام یک معطلی بی خود برای کشور درست کرد
.... او بلند شد کف زد و ده دقیقه بچه ها را به کف برد. تمام که شد من نشستم و یکی به پای من زد و گفت: پسر! من ننه ام مرد گریه نکردم ولی تو من را گریاندی! به ما 20 داد و در تمام کلاس ها از ما تعریف کرد که من ناچاراً سراغ ادبیات رفتم. هر چند من ریاضی چی بودم و ذهن من خیلی با ادبیات جور نبود. این داستان زندگی ما بود که یکباره به ما نهیبی زد که می شود جابه جا شوید و الزاماً زمان زیادی نیاز ...
به واسطه سید بودن اش ارتباط فوق العاده ای با حضرت زهرا (س) داشت. مادر بودن حضرت زهرا (س) به قدری در ...
زنگ می زد که دارم می آیم، من خیلی نگران می شدم چون می دانستم خطر جانی داشت. موتور سواری خوبی هم نداشت. خاطرم هست در حادثه ای که برایش اتفاق افتاده بود و من خیلی نگرانش شده بودم، گفت: خیالت راحت، من مفت نمی میرم. خاطره ای را در این مورد برای من تعریف کرده بود که من در 15 سالگی برای نجات دوستانم که در حال غرق شدن بودند، به داخل آب پریدم اما بعد از نجات جان آنها، خودم دچار حادثه شدم ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (492)
" خوبه, گفتم مشتی بعد این همه وقت اومدی که بگی چه مایع ظرف شویی ای خوبه؟ تبلیغات گرفتی؟ تو خواب یه بار دیگه هم مُرد.:( 32. من یبار جلو بابام وایسادم گفتم اگه بچه های مردم بهترن برو اونا رو بزرگ کن من میرم پیش مردم، زد تو گوشم گفت من به همه ی همسایه ها پیشنهادت دادم قبولت نکردن! 33. یه نوکیا 1100 داشتم هر بار که زنگ میخورد هرکی دور و برم بود میومد کمک ، هرچی میگفتم ویبره گوشیمه ...
تقویت امانتداری مهمترین نیاز جامعه
این پول، خرید و فروش کرده و از منافعش مخارج زندگی را، تأمین نماو در حفظ و نگهداری اصل آن مراقبت کن! من بی اندازه از اقدام به موقع آن مرد مسرور شدم و نزد مادرم دویدم و گشایشی را که خداوند برایمان فراهم نموده بود برای او گفتم و شب را با خوشحالی تمام بسر بردیم. روز بعد بازار رفتم و به شخصی که با پدرم سابقه رفاقت داشت مراجعه کردم. او برای من مقداری کالای تجارتی و و پوشاک خرید و من در مغازه ای ...
رهبری مجوز بازشماری تمام آراء را هم دادند، اما موسوی نپذیرفت
را به کف برد. تمام که شد من نشستم و یکی به پای من زد و گفت: پسر! من ننه ام مرد گریه نکردم ولی تو من را گریاندی! به ما 20 داد و در تمام کلاس ها از ما تعریف کرد که من ناچاراً سراغ ادبیات رفتم. هر چند من ریاضی چی بودم و ذهن من خیلی با ادبیات جور نبود. این داستان زندگی ما بود که یکباره به ما نهیبی زد که می شود جابه جا شوید و الزاماً زمان زیادی نیاز نیست، بلکه اراده بزرگی لازم است و اینکه ...
ما اورژانس فرهنگی هستیم/خاطره اجرای برنامه روی کامیون در میان طالبان
....دلیلش تمرکز روی یک حوزه است و ما تمرکزمان روی نمایش بود. حال خدا خواست و چتر سفید روی صحنه آمد. در روسیه شناگری حدود 15 سال 50 متر را در دنیا طلا می گرفت، گویا در مجادله با یک هندوانه فروش 11 ضربه کارد می خورد و او را به بیمارستان می برند. بعد از درمان حالش که خوب می شود او را به زندان می برند و می گوید من را زده اند چرا من را می برید؟ دولت روسیه اعلام می کند دولت برای تو هزینه کرده و تو را به ...