خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
نوروز خوانی و کوسه گلین؛ فرهنگی که رنگ کهنگی به خود نمی گیرد
...> نوروز، این رسم ایرانی که سال هاست نوید سالی تازه را می دهد، با نزدیک شدنش همه مردم را به تکاپو می اندازد. از تعطیلات عید و شیرینی هایش که بگذریم باید طی مراسم خاصی به استقبال کهن ترین جشن به جا مانده از ایران باستان رفت و آمدنش را گرامیداشت. همه ما کم و بیش با این مراسم و آداب استقبال از نوروز آشنایی داریم؛ اما بیشتر شکل امروزی آن را می شناسیم. در این میان بهتر است به قدیم ترها ...
قسم حاج سید احمد خمینی درباره اجتهاد رهبر انقلاب
که هزینه های تو را پرداخت کنم، حاج احمد آقا با مطالعاتی که کرد، پذیرفت که طلبه بشود و مثل همه طلاب در حوزه قم شهریه می گرفت و درس می خواند و امام هم کمک می کرد. اما این حرفها را می شنیدیم و حقیقتا مشی و شیوه امام را تحسین می کردیم که فرزندان خود را مجبور به کاری نمی کنند و محبت پدر فرزندی هم سبب نمی شود که اصول اخلاقی و مالی و روحانی را رعایت نکنند و هیچ نوع فرقی بین فرزندان خود و دیگران نمی گذارد ...
آداب نوروز در البرز
نوروز در البرز و صدها روستای دیگر که ازطریق شباهت های زبانی و سنتی به واسطه داد و ستدها به یکدیگر پیوند می خوردند، رنگ و لعاب خاص خود را داشت . پس از آنکه راه ها ساخته شدند و جاده های صعب العبور در دسترس عده بیشتری قرار گرفتند، مردمان به حسب ذوق و سلیقه خویش آنچه دوست می داشتند گرفتند و به آداب خود افزودند و درگذر زمان آیین ها ترکیبی شدند آمیخته از رویاها و باورهای مردمان سرزمین هایی ...
امسال سال پاکی ات باشد
، تلخی و طعم گس مواد دود می کنند و می فرستند هوا. قضاوت گر که نباشی خودت را می گذاری جای حشمت که عشق نافرجام، 22 سال است او را دوده نشین کرده. احتمالاً ودست کم چند دقیقه ای هم که شده در فکر و خیالت فرشته می شوی که با اشک از سر خماری و درد می گوید: زخم زبان زن همسایه من را کارتن خواب کرد. به مادرم گفته بود این هم فرشته است که تو داری؟ به دیو شبیه تر است. پیش خودت فکر می کنی ...
گفت وگوی نوروزی با سیدِ احساساتی استقلالی ها
دیگر فرق می کند. چون در سال چند بار لباس می خریم، دیگر خرید شب عید برایمان شور و شوق زیادی ندارد. دوست داری شام شب عیدت چه باشد؟ پارسال مادرخانمم سبزی پلو با ماهی درست کرده بود که خیلی چسبید و سفارش آن را داده ام که باز هم برایم درست کند. از آشپزی همسرت راضی هستی؟ بله. شکر خدا خوب است. اگر بد بود؟ اتفاقا قبلا به این مسئله فکر کرده ام که ...
نوروز شهدا در خاطرات آخرین وداع مادران
هایی است که از دست من می گیرید." من راستش معنی حرفش را نفهمیدم؛ نمی دانم شاید هم خودم را زدم به اون راه، اما دیگه حالم مثل همیشه نبود. نزدیکی های سال تحویل بود. سفره ی هفت سین را انداخته بودیم و همه دور هم بودیم و فقط عبدالله نبود و احساس می کردم سفره ی هفت سین مان یه چیزی کم دارد. هاج و واج بودم که خبر شهادتش را آوردند. انگار سفره هفت سین مان کامل شده بود. *** عید ...
دولت میراث شخصی روحانی نیست/جهانگیری محدودتر شده است
به گزارش رهیاب: درست روز کودتا به دنیا آمده! 28 مردادماه سال 32 در شهر اصفهان. این تطابق تاریخی به مذاق پدرش خوش نیامد؛ برای همین، تاریخ تولدش در شناسنامه، 20 تیرماه ثبت شده است! محمد عطریانفر، تحصیلات ابتدایی را در شهر اصفهان در مدرسه حکیم سنایی که به قول خودش، یک پا دبیرستان البرز است گذراند و ارتباط نزدیکش با مجید شریف واقفی از اعضای ارشد سازمان مجاهدین، باعث شد تا بار و بنه را برای تحصیل به ...
ستارگان مجازی (یکشنبه 27 اسفند 96)
خلاصه مطالب امروز: شترسواری هانیه غلامی! اندر حکایت حوادث در فضای مجازی جلوگیری از سرقت منزل در ایام عید کیم کارداشیان و یغما گلرویی! ستارگان مجازی امروزو با عکسی از تینا پاکروان شروع میکنیم که واسه جاریش فرستاده تا نظرشو راجع به اینکه رنگ موهاش بهش اومده یا نه بپرسه. اینم یه نظرسنجی دیگه از جاری در مورد رنگ مو که توسط خانم عبدالمجید انجام شده. اصلاً خوبی عید نوروز به همین هم فکریاشه! نصرالله رادش: روباه ...
اسب خانه
را دو سال پیش بستم، به مقصدی که نمی دانستم کجاست. ناراحت و عصبانی یک عالمه لباس را زورچپان کردم داخل چمدان. الان که نگاه می کنم، خیلی هاشان هم همان موقع به درد بردن نمی خوردند. حالا که فکر می کنم، فقط می خواستم همه چیز را طبیعی جلوه بدهم. مهم نبود چه چیزی را با خودم می برم. مهم رفتن بود. فقط می خواستم بهرنگ بترسد از اینکه می روم و تنهایش می گذارم. بهرنگ نباید تنها می ماند، اما رفتن تنها راه بود ...
یوسف باپیری: افراد آگاه به تئاتر مستند تعداد محدودی بودند
بودنشان اجرا می شد. یک مقاله از رضا سرور در کتاب از منظر درام نویس دربارة تئاتر مستند از دیدگاه پیتر وایس موجود بود و چند پایان نامه نه چندان خوب. می خواهم بگویم برای شروع چیز زیادی وجود نداشت. افراد آگاه به تئاتر مستند هم تعداد محدودی بودند، آن ها که در بالا اسم بردم و کسانی مثل سید محمود حسینی زاد، فرهاد مهندس پور، محمد چرمشیر، نغمه ثمینی. فقط همین که همه هم به ما کمک کردند. ولی شکل شما ...
گپی با لیلی گلستان ، پیرامون ژانر زندگی نامه نویسی
این که راحت حرف زدم، خیلی از دوستان صمیمی و قدیمی 30، 40 ساله من با تعجب گفتند تو که همه چیز را گفتی! گفتم خب قرار بود بگویم دیگر! من احساس می کنم چیز پنهانی ندارم، هیچ کسی ندارد. هر کسی فکر می کند دارد اشتباه می کند، ما می دانیم، فقط به رویت نمی آوریم. اصلا در جامعه به این کوچکی که همه از همه چیز همدیگر خبر دارند، پنهانمان کجاست! مگر چه گفته بودم؟ مثلا گفته بودم عاشق شدم. گفتند وای تو ...
... بیا کاین داوری ها را به پیش داور اندازیم
بلایای طبیعی و سگ هار! پیمان مرادخانی (اداری): به هر روی زندگی با همه تلخی و شیرینی های خود، می گذرد و تنها خاطرات تلخ و شیرین آن باقی می ماند. گاهی همین خاطرات خوش گذشته، که بهترین سال های عمرت در آن سپری شده، تو را تسکین می دهد. اما تناقض اینجاست که مگر می شود با خیال و خاطره زندگی کرد؟ به قول گابریل گارسیا مارکز: گذشته چیزی جز دروغ نیست و خاطره هرگز بازگشت ندارد . حالا باز هم سوال است، سوال و ...
سیاست و حکومت امام علی (ع)
علی (علیه السلام) را علیه دشمنان تحریک کرده بود گران آمد و نزد معاویه رفت.[37] و هنگامی که باخبر شد که کارگزار او در بصره – که به استناد ظاهر نامه پسر عم ایشان عبداللَّه بن عباس بوده است – ابداً ملاحظه سابقه و خویشاوندی او را نکرد و در نامه ای بس تند و شدید اللحن او را مورد نکوهش قرار داد. در بخشی از این نامه چنین آمده است: سوگند به خدا اگر حسن و حسین کاری که تو انجام دادی ...
انتقاداتی به جایگاه علمی خسروپناه و واکنش ها به آن
از طریق تحلیل زبانی روشی بود که از جمله توسط پوزیتیویست های منطقی و ویتگنشتاین به کار می رفت. خسروپناه در اینجا یک دیسیپلین گسترده فلسفی را با یک نظریه خاص خلط می کند. خسروپناه بعد از دسته بندی سراغ دیدگاه پوزیتیویسم منطقی می رود و می نویسد: نتیجه اینکه بر طبق دیدگاه پوزیتیویست های منطقی که مبتنی بر اصل تجربه پذیری بود، نه تنها اغلب عبارات معهود فلسفه، بلکه همه گزاره های متداول در ...
عاقبت انقلابی گری بی تقوا می شود احمدی نژاد / لزوم برخورد قاطع قانونی با جریان انحرافی
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران نوشته است: در جزئیاتی از پرونده بقایی صحبتی از یورو و سپاه قدس نیست، اصل مساله دخل و تصرف های متعدد در بیت المال بوده، واقعا جای سوال داره سازمان بازرسی باید سال 94 متوجه بشه دوران مسوولیت چه تخلفاتی صورت گرفته؟! اونهم با این حجم! در 2 مورد تجدید نظر تبرئه کرده * عاقبت انقلابی گری بی تقوا می شود احمدی نژاد جلیل محبی دانش آموخته ...
روایت شاهد جلسه جبهه ملی و فداییان اسلام/قولی که جبهه ملی به فداییان داد
تلاش مردم مدت زیادی نتوانستند او را در زندان نگه دارند. بعد از این ماجرا، شهید نواب حدود یک سال در مشهد در منزل فردی به نام آقا ضیا مخفی شد. پس از یک سال هم به تهران برگشت و پس از دو سه ماه به نجف رفت تا ادامه تحصیل بدهد، ولی بیش از ده ماه در آنجا نماند و برگشت. * جمعیت فداییان اسلام از چه زمانی با آیت الله کاشانی همراه شد؟ پس از اینکه ایشان از زندان متفقین آزاد شدند و به تهران ...
نوبهار است در آن کوش که میهمان باشی یا نگاهی به سیر تحول عیددیدنی در طول تاریخ
تصویر میهمان برای بوس سوم دورخیز کرده ولی میزبان که فکر می کند دو بوس کافی است خود را عقب کشیده. تصویر لب های غنچه شده و آویزان میهمان به عنوان نمادی از کنف شدگی در موزه لوور فرانسه نگهداری می شود. تحقیقات باستان شناسان نشان می دهد که نحوه برخورد با بچه های تخس و زبان نفهم میهمان که همه غار را به هم ریخته و تخم های بو داده دایناسور را مثل چی می خوردند، یکی از مشکلات مهمی بوده که غارنشینان از ...
نوروز بمانید که ایام شمایید
اگر سال کهنه برایت سخت بوده حتی اگر محتویات جیبت کفاف نو کردن نداده، بهار خود تویی، نوروز بمانید که ایام شمایید، آغاز شمایید و سرانجام شمایید، بهار همین جاست، این روزها خوب و بد میگذرد سرت را بالا بگیر که تو توانستی روزی نو رقم بزنی، به خودت افتخار کن که در دل آتش گلستان به پا کردی، هموطن ایرانی من در جهان باج دادن ها و سر خم کردن ها سر من و تو بالاست، نام و نانمان هم به عنایت حضرتش رسیده و می رسد ...
خانه تکانی
. سر سفره پدر آخرین جرعه چای را که سر کشید آستین هایش را بالا زد و رو به مادر کرد و گفت: خب خانم جان! نوبت تقسیم کارهاست حالا امر بفرمایید تا همگی به انجام مأموریتمان مشغول شویم. مادر یکی یکی وظایفی که خودش، پدر و سهیلا باید انجام می دادند را توضیح داد. نوبت به من که رسید مادر گفت: سهیل تو هم سراغ اتاق خودت برو و سعی کن تا ظهر همه کارهای اتاقت رو تموم کنی و کاری باقی نمونه چون برای بعدازظهر ...
