سایر منابع:
سایر خبرها
ازدواج فکرمی کردم. زمان همچنان در حال گذربود و دیری نگذشت که در گذرشتابان روزگار، مادر لقب گرفته و صاحب فرزند پسری به نام رضا شدم. شوهرم از لحاظ مالی چندان مشکلی نداشت و به قول معروف تا حدودی دستش به دهانش رسیده و من هیچگاه با شرایط زند گی و شغلش مشکلی نداشتم و این تنها ظلم و بدزبانی او همراه با ضرب و شتم ، دشنام و الفاظ رکیک بود که زند گی ام را دگرگون و به جهنّمی ترسناک تبدیل کرده بود. ...
: ستاد دیه وام 10 میلیونی پرداخت کرده است و امیدوارم خیران با مشارکت در جشن گلریزان شرایط آزادی فرزندم را فراهم کنند. ** بخاطر هزینه های درمانی برادرم زندانی شدم پای صحبت زندانیان جرایم مالی غیر عمد هم که بنشینی، قصه های سوزناکی دارند، س - ل مرد 40 ساله ای که بخاطر بدهی 48 میلیون تومانی و شکایت شاکیان زندانی شده است به خبرنگار ایرنا گفت: از دوازدهم اسفند سال 1394 تا کنون زندانی ام ...
. من خودم وقتی کفش و لباس های نظامی و خونی آقا مصطفی را می شستم دیدم که لباس هایش پر از خون است. خون لباس هایش به راحتی پاک نمی شد. چقدر طول کشید تا دوباره به سوریه اعزام شوند؟ دقیقش را یادم نیست، اما همسرم نیمه شعبان سال 95 هم در سوریه بود. حتی مجبور شد ماه رمضان را هم در سوریه بماند. هنگامی که برگشت تمام روزه قضای سال 95 را گرفت و گفت: هر روز در یک منطقه بودیم برای همین ...
خواب بیدار شدم. وقتی بالای سر همسرم رفتم مهرداد را دیدم که روی سینه او نشسته بود. مهرداد به من گفت قلب شوهرم درد گرفته است. من همان موقع به آشپزخانه رفتم و با یک لیوان آب قند برگشتم ولی مهرداد را با چاقویی خونین بالای همسرم دیدم. او با چاقو همسرم را کشته بود. مرد معتاد می خواست مرا هم خفه کند که از دستش گریختم. او با اسلحه مرا تهدید کرد تا جای پول و سوئیچ خودروی همسرم را به او نشان دهم. او با تهدید ...
به گزارش خبرنگار ما، بیست و پنجم اردیبهشت سال 95، مأموران پلیس تهران از قتل مرد میانسالی در طبقه 13 برجA3 در سعادت آباد باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به بابک 56 ساله بود که با ضربات چاقوی باجناق سابقش که پسردایی او نیز بود کشته شده بود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی همسر مقتول که پرستار اتاق ICU نیز بود به مأموران گفت: پسر دایی همسرم به نام هادی که معتاد و بیکار است 10 روز قبل در ...
در صفحه رادار هواپیمای خودم ردیابی کردم. با نزدیک شدن بیشتر متوجه شدم که قادر نیستم روی آنها قفل کنم و آنها را از دور، هدف قرار دهم آنها به وسیله دستگاه های الکترونیکی مخصوصی مانع کار من می شدند. اولین و دومین هواپیمای دشمن را پی درپی هدف قرار دادم ناچار آن قدر نزدیک تر رفتم که به راحتی در دید چشمی من قرار گرفتند. یکی از آنها را به عنوان هدف در رنج راداری (برد راداری) خود ...
...> سال 60 با پسرعمه ام ازدواج کردم. ازهمان اول معتاد بود ولی من با همه چیز می ساختم. از سال 80 خودم شروع کردم به کار کردن. یک مدت مربی آموزشگاه رانندگی و مدتی هم آژانس بانوان بودم. همسرم هم می کشید و می خوابید. اوایل تریاک بود بعدها می گفتند شیشه هم می کشد. هرچند من توی خانه دستش شیشه ندیدم. همه می دانستند معتاد است. عادت کرده بودیم به وضعیتش. من کار می کردم و خرج خانه را می دادم و همین طور خرج تحصیل ...
...، می گوید: ماهیانه با 120 ساعت اضافه کار حدود یک میلیون و 200 هزار تومان حقوق و مزایا می گیرم و اگر ارث پدری نبود و صاحب خانه نمی شدم قطعا دچار مشکلات زیادی بودم. علی می گوید: یک فرزند پسر 24 ساله و یک دختر 6 ساله دارم. پسرم از لحاظ سنی در شرایط ازدواج قرار گرفته اما نه می توانم برای آغاز زندگی مشترک او کاری کنم و نه سرمایه ای دارم که برایش بفروشم. منصور یکی از همکاران علی نیز به جمع ...