سایر منابع:
سایر خبرها
اتفاق غیر منتظره برای یک امدادگر
هم دارد پرتاب شده است و بر اثر شدت ضربه قطعات خودرو از هم جدا شده اند. پس از در جریان قرار دادن پایگاه امداد و نجات کلیبر برای اعزام به منطقه به کمک نور موبایل شروع به جست و جو کردیم تا اینکه دو مرد و یک پسر بچه را که زخمی شده بودند پیدا کردیم. به گفته آنها، نفر چهارم که در خودرور حضور داشت یک پسر 13 ساله بود. جست و جو در دل تاریکی طی سال های فعالیتم، هر زمان که به ...
فاطمه دانشور چگونه ثروتمند شد؟
چین سفر می کردم، خیلی ها پدر و مادر را سرزنش می کردند که چرا ازدواج نمی کنم یا مثلا چرا به تنهایی به این سفرها می روم ولی خوشبختانه پدر و مادرم مشکلی با این موضوع نداشتند. این اتفاقی که از آن حرف می زنید و درواقع جرقه ورود شما به عرصه کسب و کار، مربوط به چه دوران است و شما در آن زمان چندساله بودید؟ اینها همه مربوط به زمان 27-28 سالگی من یعنی حدود 10 سال پیش بود؛ در آن زمان ...
دخترک لواشک فروش که می خواهد بازیگر شود+ تصاویر
جوان : یک سالش بود که دست پر مهر مادر از روی سرش برداشته و صدای گوش نواز لالایی شبانه مادر به دست قضا و قدر از او ربوده شد و به تنهایی بار جدایی پدر و مادر را بر دوش کشید. ساجده 16 سال دارد که در پرده سینمای روزگار خود، نقش پررنگی را در مترو و واگن هایش، ایفا می کند روحیه خاص و فوق العاده اش، لبخند و شوخ طبع بودنش، او را از دیگر فروشندگان آنجا، متمایز کرده است. ...
مشکلات دختران ایرانی درشبکه های اجتماعی
اکثر گروهها انصراف داده ام و سعی کنم کمتر در معرض این پیامها قرار گیرم. فریده ،34 ساله هم می گوید: به دلیل شغلم (خبرنگاری) افراد غریبه را هم در صفحه ام در فیس بوک راه می دهم البته قبل از پذیرش درخواست دوستی، صفحه درخواست کننده را می بینم اگر موارد غیر اخلاقی نداشته باشد درخواستش را قبول می کنم. در اوایل عضویت در فیس بوک چتم باز بود و هر وقت وارد می شدم، حتما چند تا سلام و خوبی؟ دریافت ...
ناگفته های نخستین اسیر زن ایرانی
شده ای و نمی توانی در خانواده دیگری که پسرهای خانواده در آن جا زندگی می کنند و فامیل های دیگر هم رفت و آمد دارند به راحتی زندگی کنی، ما این شرط را می گذاریم که خانه جدا با وسایل کامل (آن زمان عرب ها رسم جهیزیه نداشته) برای او تهیه کنی که چند روز بعد از مراسم به آن جا برود و زندگی مستقلی داشته باشد. دوم این که تا من رضایت ندهم، همسر دیگری انتخاب نکند؛ زیرا آن زمان مردان عرب برای ازدواج دوم هیچ مانعی ...
آخرین حرف های یک اعدامی / تصاویر
منتقل کردند. ما گریه می کردیم و در مورد کارهایی که باید بعد از مرگ من انجام می شد، صحبت می کردیم: در مورد اینکه کجا و چگونه مرا دفن کنند. مردم معمولا دوست دارند در کنار عزیزانشان دفن شوند؛ اشخاصی مانند پدر، مادر، پدر یا مادربزرگ و یا حتی خواهر و برادر. من به خانواده ام گفتم که دوست دارم کنار عمویم خاک شوم. من قبل از اعدام هم سلولی هایم (محمد فیصل و محمد افضل)، موفق شدم آن ها را در لباس ...
مهدی هاشمی شب اول زندان را با معاون احمدی نژاد گذراند
دادستان رفتیم . فاطمه ادامه می دهد: شنبه گذشته به زندان مراجعه کردم و باز به جایی نرسیدیم. از رئیس زندان و معاون رئیس زندان پیگیر شدم و قرار شد درخواست ملاقات را نزد نماینده دادستان مطرح کنیم. به دفتر ایشان رفتیم. گفتند درخواست را بنویسید و بعد هم دستور دادند . فاطمه هاشمی در ادامه توضیح می دهد: شنبه گذشته همه چیز خیلی عجله ای شد. بالاخره با ملاقات حضوری موافقت کردند. من بودم، مادرم ...
قاتل: حشیش کشیده بودم
پسر جوانی که متهم است سال گذشته، در جریان سرقت گیتار، دوست خود را به قتل رسانده بود، روز گذشته در جلسه محاکمه حاضر شد. به گزارش جوان، متهم 23 ساله پرونده که الیاس نام دارد، هجدهم آبان ماه سال 93 پس از قتل یکی از دوستانش که پرویز نام داشت در شهریار بازداشت شد. پسر جوان در بازجویی ها نزد بازپرس به جرم خود اقرار کرد و گفت: مدتی قبل از حادثه با پرویز آشنا شدم. بعد متوجه شدم که او استودیو ...
گروگانگیری 3 ساعته برای گرفتن جواب بله
اعتراف گشود و گفت: حدود یک سال قبل به بهناز علاقه مند شدم اما زمانی که می خواستم به خواستگاری او بروم، او جواب رد داد. بهناز زیر همه قول و قرارهایش زد و وقتی شنیدم که با یکی از بستگانش نامزد کرده عصبانی شدم. پسر جوان منکر اتهام آدم ربایی شد و ادامه داد: روز حادثه من از او خواستم سوار ماشینم شود او هم سوار شد. بعد هم با هم حرف زدیم و او قول داد که نامزدی اش را به هم بزند. من وایبرش را هم هک کردم تا مطمئن شوم حرف هایش راست است و قصد دیگری نداشتم. به گزارش همشهری، هم اکنون پسرجوان بازداشت شده است و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. ...
شکنجه های روحی شالوده رژیم بعثی/ شگفتی بعثی ها از وفاداری ایرانیان به انقلاب
به گزارش خبرگزاری فارس از جیرفت، روز 26 مردادماه 1369 ایران اسلامی شاهد بازگشت آزادگان سرافرازی بود که پس از تحمل سال ها اسارت در زندان های مخوف رژیم بعثی عراق پای به میهن اسلامی گذاشتند و به آغوش خانواده های خود بازگشتند. این روز یکی از خاطره انگیز ترین روزهای تاریخ انقلاب اسلامی است و شاهد حضور و آزادی مردانی بودیم که در راه عهد و پیمانی که با خدا بسته بودند، مجاهدت و استقامت ورزیدند ...
سرگذشت معتاد ی که کارآفرین شد!/ تلنگری که شرایط فتح الله را متحول کرد
56 سال دارد و در این مدت اتفاقات زیادی برایش افتاده است. او پسر ارشد خانواده پرجمعیت بیطرفان است. حدود پنجاه سال پیش، پدر او به فروش لباس های دست دوم مشغول بوده اما اوضاع اجتماعی و شرایط خاص این خانواده باعث می شود که فتح الله هیچ وقت به مدرسه نرود و از خانه نیز گریزان شود. در آن روزها پایتخت، اوضاع به هم ریخته فرهنگی، فضای عجیبی را ساخته بود؛ فضایی که جوانان درگیر آن بودند به هیچ وجه ...
برخی اسرا در بیابان های بصره زنده به گور شدند!/ قسم حضرت عباس مرا از سیاه چال نجات داد
شهادت رسید. من هم یک سال از ارتش ماموریت گرفتم و با نیروهای سپاه در عملیات های مختلف شرکت کردم. بعد دوباره به ارتش بازگشتم. پس از آزادی از اسارتT وارد آموزش و پرورش شدم. در حال حاضر بازنشسته آموزش و پرورش هستم. چه سالی ازدواج کردید و چند فرزند دارید؟ سال 53، در 17 سالگی ازدواج کردم. آن زمان رنگ آمیزی اتومبیل انجام می دادم. در زمان اسارتم، 5 پسر داشتم. ششمین پسرم در راه بود که من اسیر ...
سیاست ورزی زنانه از جنس نمایندگی مجلس
. زمانی که همسر و پدرم با یکدیگر شهید شدند هم دانشجو بودم هم مادر وهم پدر اما همه مسئولیت زندگی را با کمال میل قبول کردم. زمانی که همسرم به شهادت رسیدند فعالیت سیاسی و فرهنگی خود را در شاهرود داشتم. بعد از شهادت ایشان ترجیح دادم فرزندانم را با سرپرستی خودم بزرگ کنم. همسری که من داشتم هنوز هم که هنوز است اگر درباره ایشان بخواهم صحبت کنم اشک هایم سرازیر می شود؛ ما به شدت به همدیگر دلبستگی ...
بانوی رکورددار اهدای خون ایران +عکس
مستقیم وارد بدن او شد. پس با تشویق پدر وارد این کار شدید؟ بله، پدرم مرد خیری بود و هیچ کس را ناامید نمی گذاشت. ما بعد از مرگش متوجه شدیم چه کارهایی می کرد. آن روز هم که آن خانم به خون احتیاج داشت و کسی حاضر به کمک به او نشده بود پدرم دست به کار شد. بیماری آن خانم چه بود؟ سقط کرده بود و بشدت خونریزی داشت. خوشحالم که نجات پیدا کرد و بچه هایش را بی مادر ...
گفت و گو با یکی از شاهدین عینی واقعه گوهرشاد: روسری زن های زائر را برمی داشتند و در جوی آب می انداختند/ ...
خاطره حاج محمود قناد طوسی از واقعه گوهرشاد که حالا پس از هشت دهه به روایت یک شاهد عینی نقل می شود. حاج محمود می گوید: قضیه مسجد گوهرشاد خیلی دقیق توی ذهنم هست. یادم هست آن سال دستور تغییر لباس داده بودند. حتی پدر من هم که تا قبل از آن، عبا و عمامه تنش می کرد؛ بعد مجبور شده بود با پالتو و کلاه رفت وآمد کند... یادم هست صبح روز حادثه دورتادور فلکه حضرتی، هنگ سوار ایستاده بود. روی ساختمان ...
روایت سه زن از روزهای سرگردانی میان کار و بیکاری
.... رفت تو لک. شب و روز سیگار کشید و ساکت، صم و بکم نشست گوشه خانه. بعد هم که بدبختی بیشتر شد، پناه برد به مواد. یواشکی. هنوز هم فکر می کند ما نمی دانیم. ولی مگر می شود. 10 روز یک بار که خودش را در آینه می بیند. ما هم که می بینیمش. دختر 20 ساله ام شده نان آور خانواده. اسمش مهرو است. واقعاً هم خیلی خوشگل است. چه فایده. شانس باید داشته باشد. خوشگلی به چه درد می خورد. من هم یک زمانی خوشگل بودم ...
ساواک و فراموشی خاطره ها؟ تازیانه هایی که فرا رفت و فرو آمد...
...: نگذار بخوابد. بالاخره بعد از دو روز، مرا به قسمتی از کمیته که عکاسی در آن قرار داشت، بردند. در گوشه ای از این محل بر روی یک تخت فلزی فنری، مرد برهنه ای از کمر به بالا را بسته بودند و بازجو چراغ الکلی لوله بلندی را در دست داشت که شعله آن را به زیر تخت می گرفت. با حرارت چراغ، فنر داغ می شد و بدن او را می سوزاند. قلبم فشرده شد، نمی دانم کی بود، به نظرم آمد صمدیه لباف است .(2) وی در بخش ...
سیدمحمدموسوی:شیطنت هایم را نمی توانی بنویسی!
...> پدر محمد موسوی معلم ورزش بوده است ولی حالا بازنشسته شده و مادرش خانه دار است. محمد موسوی دو تا خواهر دارد که هر دو تا والیبالیست هستند. وی چهار سال پیش دزفول را به مقصد کرج ترک کرد و در حال حاضر در منطقه عظیمیمه کرج زندگی می کند. محمد موسوی والیبال را از سوم ابتدایی زیر نظر پدرش شروع کرد. پدرش اولین مربی اش بود. سال 1377 بود که محمد با تیم دانش آموزان خوزستان در مینی والیبال کشور (شهر رامسر) شرکت ...
مردم ایران مدیون حضرت معصومه(س) هستند/ بیان کراماتی از آن حضرت
تازه ی تازه است، بعد از نُه سال بود، پدر ما می فرمود یکی از خصوصیات ایشان این بود که بسیار خوش نفس و خوش ذات بود، یعنی آدمی نبود که واقعاً بخواهد موجب ایذای دیگران باشد. این جمله که از مرحوم والد ما مشهور شده که تا می توانید خدمت به مردم کنید،در اجداد و خانواده ما بحمدالله بوده، خدای تبارک و تعالی اگر می بیند انسان به خلق خدا نظر احترام دارد، حرمت آنها را حفظ می کند، اگر کاری داشته باشند ...
درخواست رحیمی از مهدی هاشمی در اوین
و معاون رئیس زندان پیگیر شدم و قرار شد درخواست ملاقات را نزد نماینده دادستان مطرح کنیم. به دفتر ایشان رفتیم. گفتند درخواست را بنویسید و بعد هم دستور دادند . فاطمه هاشمی در ادامه توضیح می دهد: شنبه گذشته همه چیز خیلی عجله ای شد. بالاخره با ملاقات حضوری موافقت کردند. من بودم، مادرم بود و پسر مهدی. یک ساعت، سه ربعی طول کشید تا مهدی را آوردند. نیم ساعت در کنار هم بودیم . فاطمه ...
فائزه هاشمی از اولین ملاقات با مهدی در اوین می گوید
و قرار شد درخواست ملاقات را نزد نماینده دادستان مطرح کنیم. به دفتر ایشان رفتیم. گفتند درخواست را بنویسید و بعد هم دستور دادند . فاطمه هاشمی در ادامه توضیح می دهد: شنبه گذشته همه چیز خیلی عجله ای شد. بالاخره با ملاقات حضوری موافقت کردند. من بودم، مادرم بود و پسر مهدی. یک ساعت، سه ربعی طول کشید تا مهدی را آوردند. نیم ساعت در کنار هم بودیم . فاطمه همچنین ادامه می دهد: مهدی ...
جنایت بر سر چادر مسافرتی
رئیس پلیس آگاهی استان هرمزگان از دستگیری فردی که جوانی 29 ساله را به علت اختلاف مالی به قتل رسانده بود خبر داد. سرهنگ حسین اصلحی در گفت وگویی اظهار کرد: در پی دریافت خبری مبنی بر مفقودی جوانی 29 ساله در شهرستان بندرعباس پیگیری موضوع به صورت ویژه در دستور کار مأموران پلیس آگاهی قرار گرفت. وی افزود: پس از انجام تحقیقات گسترده و در پی دریافت جسدی مجهول الهویه در یکی از روستاهای ...
کرامات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها از زبان خادمین حرم
پسربچه فلج آقای رضا حدادی یکی از خدمتگزاران حرم مطهر می گوید: روزی پسر بچه فلجی را به حرم آوردند که چشمش کاملاً مچاله شده بود. یک ساعت در حرم خوابید. وقت ظهر بود. در بین نماز صدای فریاد بلندی شنیده شد. بعد از نماز معلوم شد صدای همان بچه است که شفا یافته و در میان صفوف نمازگزاران به دنبال پدر و مادرش می گردد. آنها را به هم رساندیم، بعد به تن آن پسر لباس نو پوشاندیم و آنها را از دست ...
سوالی که تا بحال پاسخ داده نشده است/ ماجرای خوابی که خیلی از اسراء دیده بودند/ پس از قبول قطعنامه، ...
جای اینکه از ما تجلیل کنند باید از خانواده آزادگان، شهدا و جانبازان تجلیل کنند چون سختی های اصلی را آنها تحمل می کنند. دو ماه بیشتر از ازدواجمان نگذشته بود که همسرم را ترک کرده و به جبهه رفتم و اسیر شدم؛ او یازده ما با خیال اینکه مفقود شده ام در سوگ من به عزا نشست و بعد از یازده ما که فهمید اسیر شده ام تا روز آزادی انتظارم را کشید در حالی که من هیچ اموالی برای او نداشتم؛ نه خانه ای نه ...
روایتی از دیدار مادر و فرزند پس از 33سال
شوند ، کسی را دارند که دستشان را بگیرد کسی را دارند که دلداریشان بدهد ! ... و ای کاش همه ی خواهرها کسی را دور و برشان داشتند ! تازه یادم می افتد که برای چه کاری به اینجا آمده بودم !... اما چه کنم که لال شدم! آخر من از این خانواده چه سوالی بپرسم ؟ به مادرش بگویم چه احساسی داری از این که بعد از سی و سه سال پسرت را تحویل گرفته ای ؟ از این که بعد از این همه سال استخوان های بچه ات را می بینی ...
رهایی پدرزن از قصاص در قتل تازه داماد
. وقتی از آنان پرسیدم که این مدت کجا بود ه اند و چرا به تلفن هایم جواب نداده اند از دخترم شنیدم آنها ازدواج کرده اند و در حال بازگشت از بنگاه مسکن هستند. وی افزود: خیلی ناراحت شدم چرا که قرار بود دامادم جشن عروسی بگیرد. همان لحظه بین من و دامادم اختلاف درگرفت. او می خواست با چاقو مرا بزند که من در دفاع از خودم چاقو را از او گرفتم و ضربه ای به وی زدم. هرگز تصور نمی کردم که دامادم را کشته باشم ...
لاله صبوری
مجموعه تلویزیونی خیلی زیاد شده بود . من هم بنا به مسئولیتی که داشتم ، اغلب روزها در دفتر حضور داشتم .. می دیدم خانم صبوری اون نشاط و روحیه لازم گذشته رو نداره .. و پشت صحنه هر روز گرفته تر به نظر می رسد .. ! اوایل فکر می کردم به خاطر مشکلات خانوادگی است .. از این رو زیاد کنجکاو نمی شدم .. تا این که یک روز آقای " م . الف " به من گفت .. تهیه کنندگی برنامه ویژه سالگرد شبکه سوم سیما رو به من داده اند ...
قتل به خاطر فیلم آزار جنسی
تدبیر24 : قتل برای فیلم آزار جنسی پسر جوان پسری که در نوجوانی با واردکردن ضربه چاقو به شخصی او را به قتل رسانده بود، بعد از گذشت چهار سال از این حادثه براساس ماده 91 قانون مجازات اسلامی یک بار دیگر محاکمه شد. مأموران پلیس تهران چهار سال قبل باخبر شدند جوانی به نام پارسا در محله ای در جنوب شهر به قتل رسیده است. وقتی پلیس در محل حاضر شد شاهدان گفتند درگیری دسته جمعی ...
نجات از قصاص برای قتل در 15 سالگی
.... این پسر پای میز محاکمه گفت: وقتی یک بلوتوث در محله مان پخش شد زندگی ام نابود شد. چند نفر از بچه محل ها شایعه کرده بودند، پسری که فیلم آن پخش شده من هستم. هر چه به آنها می گفتم اشتباه می کنند قبول نمی کردند تا اینکه سر همین ماجرا با حمید درگیر شدم و در حالی که مست بودم او را با چاقو زدم. در آن جلسه هیات قضایی ایرج را به قصاص و 80 ضربه شلاق محکوم کرد. اما این ...
گفتگوی منتشر نشده با محمدعلی سپانلو
...> - اگر بخواهیم دوره نوجوانی را با دبیرستان آغاز کنیم باید بگویم که من در مهر 1332 یعنی همان سال کودتا به دبیرستان رفتم. دبیرستان رازی در خیابان فرهنگ که اسم قدیم آن هم فرانکو پرسان بود. مدرسه ای فرانسوی - ایرانی که یک بخش آن مطابق برنامه وزارت فرهنگ بود و فقط زبان خارجه آن فرانسوی بود و یک بخش مختلط هم داشت که در آن قسمت بچه های خانواده های مرفه تر بودند و من شنیدم که فرح پهلوی هم در همان بخش ...