سایر منابع:
سایر خبرها
: برایم مشکلات شخصی پیش آمد. بعد هم آقای قالیباف تشریف بردند و کل شهرداری به هم ریخت. امروز شهرداری از ما پول هنگفت می خواهد تا کار تئاتر را تبلیغ کند، همه جای دنیا کار فرهنگی را شهرداری حمایت می کند. 3 الی 5 درصد مالیات هر شهری را می دهند به تئاتر، اینجا شهرداری از ما پول هم می خواهد که در 4، 5 جای شهر، استوری برد بزند. ما بعد از یک هفته دوندگی از سازمان زیباسازی شهرداری نامه دادند که شما الان 5 ...
...، می توانم شرایط را تحمل کنم. دلیل این که خودم را دوست دارم هم همین است. من دارم در این شرایط در مقابل مشکلات ایستادگی می کنم و به دلیل همین ایستادگی، باید خودم را دوست داشته باشم. من به مردم حق می دهم ناامید باشند؛ چون مدام داریم اخبار بد می شنویم. اما بچه هایمان چه گناهی دارند؟ چرا باید دنیای کودکی را از آنها بگیریم؟ من به عیادت کودکان سرطانی می روم؛ آیا معنی اش این است که از ...
برترین ها: نوشته های طنزِ حاصل ذهن خلاق هموطنان ایرانی از ابتدای پیدایش SMS و ایمیل تا به امروز در شبکه های اجتماعی نظیر توئیتر، وایبر، لاین، واتس آپ، تلگرام و .... حضور همیشگی و پررنگی داشته و دارند. بعید است که سوژه ای در صدر اخبار و صحبت های روز دنیا یا ایران باشد و مردم خلاق ما در راه طنازی و لطیفه سازی برای آن سوژه اقدامی نکرده باشند! سعی داریم در این سری مطالب شوخی های در شبکه ...
معرفی کنم. من از گردنم بدم میاد و افکار زنانه دیگر نوشته نورا افرون با برگردان کیهان بهمنی نشر آموت . نورا آفرون خبرنگار و مقاله نویس است. نمایش نامه و فیلم نامه هم نوشته و سه بار نامزد اسکار بهترین فیلم نامه هم شده است. در فرهنگ اصطلاحات ادبی فیلم نامه بی خوابی در سیاتل او به عنوان یکی از نمونه های موفق آثار کمدی رمانتیک ذکر شده است. بد نیست بخشی از اولین داستان طنز این کتاب را با هم بخوانیم؛ من ...
سرگذشت من می پرسید! شک نکنید هر چه از خودتان بگویید بر فهم ما از شهید زارع افزوده می شود. ان شاءالله که همین طور باشد، راستش، پدرم اصلاً راضی نبود با شرایطی که من دارم و دختر هم هستم، درس بخوانم، ولی مادرم سنگ تمام گذاشت، سال اول ابتدایی مرا کول می کرد و به مدرسه می برد، اوایل خجالت می کشیدم، سال دوم ابتدایی تصمیم گرفتم هر طور شده روی پا های خودم بایستم، با کمک عصا و چکمه ای ...
.... من حتی در نیمه اول و آخر رخ دیوانه هم از مایه های طنز استفاده کردم اما طنزسیاهی که هم تماشاچی را می خنداند و هم اشکش را درمی آورد اما در این فیلم اصلاً نمی خواستم وارد این فضا شوم. طالبی نژاد: اما با این نگاه ساختار کلی فیلم کمی از طنز دور شده یعنی عمق و معنایی که در کارهای قبلیت دیدیم را ندارد. به قول یکی از دوستان اگر اسم داودی را از هزارپا برداری به نظر می رسد که ده نمکی آن ...
ببردتون خونه! من سریع اصلاح کردم: نه بچه ها! من مادر واقعی تون نیستم ولی دوست دارم اگه شما موافق باشید، افتخارِ مادرخواندگی تون رو داشته باشم. راستش برایم مهم بود ماجرا با پنهان کاری شروع نشود و حقِ بچه ها می دانستم که از حقیقت، آگاه باشند. مینا، خواهرِ کوچک تر، همان جا سریع پرید بغلم که: سلام مامان! بریم خونه اما مریم، خواهر بزرگ تر به این دلیل که شنیده بود من معلمم، از سخت گیری های معمولِ معلم ها ...
تحریریه بود. حفظ و پاسداشت زبان بومی مردم در نشریات چاپی کار سخت و پیچیده ای است اما به دلیل نفوذ اتحاد جنوب در بسیاری از خانه های مردم به شدت تاثیرگذار بود. در این راستا نشریه در ابتدای امر دست به تاسیس ستون گپ گتی زد. این ستون که توسط قدرت مظاهری نوشته می شد تا مدت ها از ستون های گرم و پر مخاطب نشریه بود. جالب است یادآوری شود که نویسنده تا سال ها تمایلی به افشای نام خود نداشت و نام ایشان در نشریه ...