سایر خبرها
درس بزرگ رسول ملاقلی پور به پسرش
را ندارد. سال هایی هم که دستیاری می کردم تلاش کردم استقلالم را حفظ کنم. دو فیلم آخر پدر را کنارش نبودم به این دلیل که نمی خواستم همه فکر کنند من فقط با پدرم می توانم کارکنم. از همان اول به دنبال این بودم تا نگاه مستقل خودم را پیدا کنم. ادا در آوردن اصلاً خوب نیست و من نمی خواهم ادای پدرم را در بیاورم اما عنصرهایی وجود دارد که احساس می کنم از سوی پدرم کمک شده که بیشتر معنوی است. علاوه بر ...
آقازاده نجار؛ مگه میشه ؟! مگه داریم؟!
اینجا دنبال حسین و علی. دنبال پدرتان نمی آمدند؟ پدرم همدان تبعید بود. و نتیجه این رفت و آمدها؟ حسین را گرفتند. ولی نتوانستند علی را دستگیر کنند. علی به راحتی دم به تله نمی داد و ساواک را عذاب گذاشته بود. ولی خب حسین همان موقعها دستگیر شده بود. سیاسی های خانواده شما بجز پدر ، علی و حسین هستند. درست است؟ بله. من و محمد سیاسی نبودیم ...
شهیدی که محل دفنش را به پسرش گفت!
مادربزرگمان آمدیم تا رضایت عاطفی ایشان مبنی بر دفن پدر شهیدمان را در شهر قم جلب کنیم اما با وجود التماس و پابوسی ایشان، راضی نشدند. وی ادامه داد: شب قبل از برگشت به قم، بنده قبل از خواب وضو گرفتم و به روح بزرگوار پدرم متوسل شدم که خودشان گره گشایی کنند. صبح روز بعد برای خداحافظی به منزل مادر بزرگ و از آنجا به گلزار شهدای کرمان رفتیم. به محض ورود به گلزار خواهرم زانو زد و اشک از چشمانش ...
پس گردنی به روبرتو کارلوس شرط بندی بود/ درخواست ظریف از دولت/ واکنش زائری به حضور طلبه ها در شهربازی/ ...
در جلسات کاری وزارتخانه به قول خودش برای زدن کارت حضور و غیبت نکردن به جلسه هیأت دولت رفت و در نهایت با فیلیپ هاموند وزیر امور خارجه انگلیس که برای شرکت در مراسم بازگشایی مجدد سفارتخانه این کشور در تهران، به ایران سفر کرده بود دیدار و در کنفرانس مطبوعاتی شرکت کرد.او در مصاحبه با مجری این برنامه با اشاره به وضعیت خانواده اش گفت: پدرم اصفهانی بود و دو سال قبل از تولد من به تهران آمد. مادرم تهرانی بود ...
فرزندان خاک
درست کنار آن ها تیر خورده و روی زمین افتاده بود. شاید در آن زمان امکان برگرداندن پیکر شهدا وجود نداشته است که آن ها همان طور چندسالی را بی مزار گذرانده اند. حالا که آب ها از آسیاب افتاده، وقت پیداکردن یاران رسیده است. از آن جا که بخش قابل توجهی از نیروهای تفحص را کسانی تشکیل می دهند که خودشان در عملیات های مختلف حضور داشته اند، کار پیداکردن باقی مانده پیکر شهدا باهمه مشکلات ...
آیت الله مرعشی نجفی، اسوه علم و اخلاق
تحصیلات نخست نزد پدر بزرگوارش آیت الله سید شمس الدین محمود حسینی مرعشی نجفی (متوفی1338ق)، که خود از علمای بزرگ آن زمان به شمار می آمد، و نیز شیخ مرتضی طالقانی، شیخ محمدحسین اصفهانی، حاجیه خانم بی بی شمس شرف بیگم طباطبایی، جدّه مادری خود، مقدمات علوم را بیاموخت. علم تجوید و قرائت قرآن کریم و تفسیر را از پدر خود و میرزا ابوالحسن مشکینی، شیخ محمدحسین شیرازی، سید هبةالدین شهرستانی و سید ابراهیم شافعی رفاعی بغدادی، علم ...
پس گردنی به روبرتو کارلوس شرط بندی بود/ درخواست ظریف از دولت/ واکنش زائری به حضور طلبه ها در شهربازی/ ...
شده بود حضور پیدا کرد و در بعدازظهر پس از شرکت در جلسات کاری وزارتخانه به قول خودش برای زدن کارت حضور و غیبت نکردن به جلسه هیأت دولت رفت و در نهایت با فیلیپ هاموند وزیر امور خارجه انگلیس که برای شرکت در مراسم بازگشایی مجدد سفارتخانه این کشور در تهران، به ایران سفر کرده بود دیدار و در کنفرانس مطبوعاتی شرکت کرد.او در مصاحبه با مجری این برنامه با اشاره به وضعیت خانواده اش گفت: پدرم اصفهانی بود و دو سال ...
آداب خرید و فروش در اسلام
تجارت وارداین کار می شوند، به احتمال قوی در دام تجارت حرام و ربوی گرفتار می شوند و رزق حلال و طیب را به حرام و خبیث تبدیل می کنند. چنانکه آن حضرت(ع) در ادامه همان هشدار قبلی اش به این نکته توجه داده و فرموده است: به خدا سوگند، ربا در این امت از جای پای مورچه بر روی سنگ سخت پنهان تر است . امام صادق(ع) نیز می فرماید: هر کس بخواهد تجارت کند باید احکام دین خود را بیاموزد تا بدین وسیله حلال را از ...
پدرم یادم داد فرزند زمانه خود باشم
تصمیم گرفتم از همان ابتدا که وارد سینما شدم با پدرم کار نکنم چون اگر با رسول ملاقلی پور کار می کردم قطعا شلاق سختی کار به جانم نمی نشست و کارآزموده نمی شدم و خدا را شکر می کنم جز دو فیلم قارچ سمی و مزرعه پدری که به عنوان دستیار سه در کنار پدر بودم در هیچ فیلم دیگری از ساخته های پدر او را همراهی نکردم. اما درباره سوال شما در نهایت فکر می کنم پدرم قطعا فیلمم را دوست داشت کما اینکه فیلم ...
معصومین،نمی خواهندگناه کنند یا نمی توانند؟
. می خواهم یاد شما باشم که فکر گناه نیاید. شب ها قبل از خواب دقایقی حرف بزن، همان طور که بیان کردم: به تعبیر عامیانه مسواکت را هم که زدی و می خواهی بخوابی، حالا دقایقی با آقاجان حرف بزن. اگر هر شب و تأکیداً هر شب صحبت کردی و منقطع نشد و مثل حلقه های زنجیر بود، برکاتش را می بینی و حالت عوض می شود. به یک سال نشده، خودت مطالبی را متوجه می شوی. این ها لطف خدا و لطف حضرت حجّت است. ...
10 فرد مهم در پسِ چهره های معروف تاریخ
1- مشاور چنگیزخان مغول: یِلو چوکای چهره ای ناشناخته در کیان نام های سازنده ی دستگاه عریض و طویل چنگیزخان مغول است.او خود یک مغول نبود و نسب ش به عشایر خیتان می رسید و در چین بزرگ شده بود. او به دست مغول ها اسیر شد و در 28 سالگی، به حضور خان مغول برده شد. چنگیز خان به سرعت تحت تأثیر دانش گسترده ی او در موضوعات مختلف و استعداد اداری اش قرار گرفت. به خاطر ریش بلندش، مغول ها به او لقب اورتو ساقال دادند. او به زودی یکی از مشاوران بلندپایه ی چنگیزخان گردید. از اقدامات مهم چوکای این بود که مغول ها را مت ...
برادرم شهادتش را روی یک نوار کاست خبر داده بود
شهادت برادرم عرق مذهبی و تحولی در اعضای خانواده و بستگان صورت گرفت تا آنجا که منزل شهید چندین بار مورد سوء قصد منافقان با پرتاب نارنجک قرار گرفت. می توان گفت موج انقلابی بعد از شهادت ایشان افزایش یافت. خیلی از دوستان برادرم در جنگ شهید شدند. پدرم سال گذشته مرحوم شدند و مادرم از پس گذشت چندین سال هرهفته غروب پنج شنبه بر سر مزار پسرش می رود. ...
سه برادرم در یک روز شهید شدند
چکیده سه برادرم در یک روز شهید شدند : شهادت سه برادر در یک روز نادرترین و سهمگین ترین اتفاق ممکن است. حسین مظفر در روزهای ابتدای مرداد 1367 این اتفاق را تجربه کرده است. روایت آن روز تلخ را به نقل از برنامه شاهد عینی می خوانید:
شب نشینی با مرگ در فیسبوک
شد و پسر جوان دستگیر شد. فرشاد که از دستگیری خود با آن همه مامور متعجب شده بود علت دستگیری اش را سوال می کرد. پس از دستگیری او را به دادسرای جنایی آوردند و من تحقیق از او را آغاز کردم. فرشاد 27 ساله هستم و در دانشگاه درس می خوانم. پدرم سه سال قبل براثر سرطان فوت کرد و ما با مستمری او زندگی می کنیم. من اهل هیچ خلافی نیستم و حتی سیگار هم نمی کشم. شما ده روز قبل گوشی تلفن ...
تسلّط حضرت ثامن الحجج بر همه زبان ها
همین هم پروردگار عالم بیان فرمود: إِنَّ مَثَلَ عیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ [9] مثل او را مثل آدم قرار داد که بدانید او هم مثل آدم خلق شد. همان طور که آدم را اوّل خلق کرد، در حالی که پدر و مادر نداشت، برای او هم همین حالت را قرار داد. پس آن ها هم او را به عنوان ابن الله قرار دادند، نه خود خدا. و لذا نشان داده می شود که بشر می داند ...
گفت وگو با فرزند نجار آیت الله جنتی + عکس
حاج آقا بزرگ ملاهاشم پدر حاج آقای جنتی. مرتب می آمدند اینجا دنبال حسین و علی. * دنبال پدرتان نمی آمدند؟ پدرم همدان تبعید بود. * و نتیجه این رفت و آمدها؟ حسین را گرفتند ولی نتوانستند علی را دستگیر کنند. علی به راحتی دم به تله نمی داد و ساواک را در عذاب گذاشته بود. ولی خب حسین همان موقع ها دستگیر شده بود. * سیاسی های خانواده شما به جز پدر، علی ...
عالِمی که کبوتر حرم حضرت معصومه (س) بودند!
خیاط خواسته بودند که با قیطان دکمه درست کنند. کسی که احترام خاصی برای والدین قائل بودند و می فرمودند: وقتی مادرم مرا می فرستاد تا پدرم را برای خوردن غذا صدا کنم، بعضی وقت ها می دیدم پدر به خاطر خستگی، در حال مطالعه خوابش برده است. دلم نمی آمد ایشان را بیدار کنم، همان طور که پایش دراز بود، صورت خودم را به کف پای پدرم می مالیدم تا ایشان بیدار می شد. در این حال که بیدار می شد، برایم ...
شیر سامرا به روایت مادر
بیتی باشد. من مادر پنج فرزند دو دختر و سه پسر هستم. همسرم سر سال خمسی مان که می شد به من می گفت حساب و کتاب کن چه در خانه داریم تا خمسش را بدهیم. رد مظالم می داد و به این امور اعتقاد زیادی داشت. پدر بچه ها از مبارزین انقلابی بود و ما هم همواره در تظاهرات و فعالیت های مذهبی مساعدت می کردیم. پدرش زمان انقلاب دست از کار کشید هر چه هم در می آورد خرج انقلاب و اهداف انقلاب می کرد. با شروع جنگ، برای جهاد با ...
چرا باید خاطرات فروغی را بخوانیم؟
جلسه عبدالعظیم قریب نیز با حذف این واژه غربی مخالفت کرد. اما دو عضو دیگر فرهنگستان گفتند کسی حق ندارد به زبان اوستایی که زبان نیاکان ماست اهانت کند و آن را مرده بخواند. فروغی آن جا در آن جلسه از حاضران پرسید آیا پدرم محمدحسین فروغی را می شناسید. همه جواب مثبت دادند. فروغی گفت: آقایان به شهادت همه شما پدر من مردی دانشمند و ارجمند بود و من به فرزندی او مفتخرم. با این وصف اگر به من بگویید که ...
وصیتنامه شهید عباس محمدی
را بر خود پذیرا باشم. ای کسانی که (هیهات منا الذله)گفتید اگر خواستید رضای خدا را بدست آورید دست از یاری رهبرتان برندارید وبه آنچه ایشان امر می کنندعمل کنید سخن دیگرم آن است که برادران همرزم که حق سربازان امام زمان را برتن کنند چرا که این لباس خود را آنقدر آنهائی است که قبل از پوشیدن آن پیه شهادت برتن خویش مالیده اند سخنم با برادران پاسدار است برادرانی که حماسه بدر خین. و خیبر را دوباره زنده کردند ...
خاطره ای از شهید قاسم محمدی
...> این حالت بیتاببش نسبت به وقت نماز در شب ها نیز وجود داشت. یادم هست که در همان ایام آموزش با چند نفر از بچه ها مثل برادر سعید کریمی، رضا سخایی و ... قرار گذاشتیم که هر شب یک نفر بیدار مانده و کشیک دهد تا "خشم شبها" و "گاز اشک آورها"یی که داخل خوابگاه زده می شد، غافلگیرمان نکند. برای همین من در برخی از شبها بیدار بودم و می دیدم که او خواب درست و حسابی ندارد. در طول شب، چند بار بیدار می شد و ...
جشن سالروز میلاد امام رضا (ع) در خارج از کشور برگزار شد
تابناک امامت و ولایت بر پا کرد. این مراسم که با حضور شخصیت های علمی، فرهنگی، دانشگاهی و دینی برگزار شدبود، با تلاوت قرآن کریم آغاز شد. در ابتدا حجه الاسلام قدسی طی سخنان خود گفت : حضرت امام رضا علیه السلام شب جمعه یازدهم ذی القعده در سال 148 هجری در مدینه طیّبه به دنیا آمد، پدر بزرگوار آن حضرت امام هفتم موسی بن جعفر علیه السلام بود و مادر آن حضرت خانمی بود به نام امّ البنین یا ...
بحثی مفصل درباره چرایی پذیرش ولایتعهدی مامون توسط امام رضا(ع)
، انشعابهای بزرگی در میان علویان افتاده بود و عملاً شیعیانی که حضرت علی بن موسی الرضا علیهما السلام، را هشتمین پیشوا یا امام خود می دانستند، گروهی کم شمار و در اقلیّت بودند. در واقع، تا هنگامی که امام ششم علیه السلام، در قید حیات بودند، گروه امامیّه تشکّلی قوی داشت و شمار زیدیان یا سایر فرق شیعی ، در مقابلِ اینان چندان قابل اعتناء نبود؛ لیکن با فاجعه شهادت ایشان، در سال 148 هجری قمری ...
ستایش کوچولو قربانی خشم پدر شد
مردم روستا مقابل خانه ای تجمع کرده اند. ماموران به تحقیق از اهالی پرداختند که آنها گفتند صدای کمک خواهی زن همسایه و دختر پنج ساله اش ستایش را شنیده اند و بعد از آن به یکباره صدای آن دو خاموش شد و دقایقی بعد نیز پدر خانواده در حالی که سر و صورت و لباس هایش خون آلود بود، سراسیمه از خانه خارج شده و فرار کرد. گمان می کنیم بلایی بر سر این مادر و دختر آمده باشد. ماموران وارد ...
گفتگو با حسن جنتی/ طول عمر در خانواده ما ارثی است/ پدرم سر مسائل انقلاب عصبانی می شوند
خانواده شما به جز پدر، علی و حسین بودند. درست است؟ بله. من و محمد سیاسی نبودیم. حسین فرزندی نداشت؟ یک پسر داشت که او هم کشته شد. چطور؟ اسمش محسن بود. پدرش که کشته شد تحت نظارت حاج آقای جنتی تربیت شد. تحت کنترل بود و مساله ای هم نداشت. یک روز در بسیج مشغول گشت زنی بود که در یک تصادف کشته شد. حدود 15 سال سن داشت. وقتی می گویید بسیج مشخص است که از نظر ...
فرزندانی که نخواستند زیر بار ذلت زندگی کنند / دیپلماسی در نگاه یک شهید
زاده خواهر شهیدان جعفر و اصغر حسین زاده هستم، شوهرم سیدناصر حسینی جانباز جنگ تحمیلی است، در حال حاضر از این مادر ما یک خواهر و یک برادریم، ولی از مادر دیگرمان سه برادر و یک خواهر داریم، پدرم دو زن داشت. فارس: حاج آقا در قید حیات نیستند؟ خیر، به دیار باقی شتافتند. فارس: لطفاً اسم حاج خانم را به ما بگویید؟ ربابه ابراهیمی فارس: شهید جعفر از نظر سنی ...
بوی مهر بوی مهربانی
جدید گرفتم کی بود؟ 2سال پیش. خودم که نخریدم، یک روز مدیر مدرسه مرا صدا کرد و به من کیف داد اما کیف را اصلا دوست نداشتم. دلم کیف دیگری می خواست. همان کیفی که پشت ویترین مغازه اکبرآقا بود. هر روز تابستان صبر می کردم تا مغازه اکبر آقا باز شود و من به بهانه های مختلف از جلوی ویترین مغازه اش رد می شدم و کیف را دید می زدم. مدام خودم را با آن کیف تصور می کردم؛ کتاب هایم را داخل کیف می گذاشتم و آن را روی ...
از تدریس قرآن در نوجوانی تا شهادت در کربلای 5
شهادت محمود به ما رسید. زمان شهادت 18 سال داشت. از همان دوران نوجوانی بچه های محل را با قرآن آشنا می کرد. پس از پایان دوره راهنمایی به حوزه عملیه رفت و سه سال در نطنز و دو سال هم در قم درس طلبگی آموخت. پدر شهید علومی اشک در چشمانش حلقه زد و گفت: شب عملیات کربلای 5 که محمود به شهادت رسید من و سه پسر دیگرم در جبهه بودیم، اما فقط محمود توفیق شهادت پیدا کرد. وی افزود: ما پس از شهادتش به ...
فرشته ای به نام سها
فرزندانی این چنینی و به قول خودش فرشته دارند، دریغ نکرد. فرشته هایی که تعدادشان روز به روز بیشتر می شود و با اوتیسم زندگی می کنند. آنچه در پی می آید حرف های لادن طباطبایی است. او این بار نه به عنوان بازیگر، بلکه به عنوان یک مادر که دغدغه های مادرانه برای تمام کودکان اوتیستیک سرزمینش دارد، با ما سخن می گوید، بخوانید. برای شروع توضیح کلی درباره دغدغه هایتان راجع به اوتیسم ...
محرومین در مال ما حق دارند
خود طلب آمرزش می نمودم . چون خواستم به شهر برگردم از راهی که احتمال نمی رفت گماشتگان حاجی مرا ببینند برگشتم ، و چون می دانستم دنبال من خواهد فرستاد تا نزدیک ظهر به مغازه نرفتم ، وقتی که مطمئن شدم که دیگر کسی از گماشتگان حاجی را نمی بینم به مغازه آمدم ، شاگردان گفتند: تاکنون چند مرتبه گماشتگان حاجی علی آقا آمدند و تو نبودی . بلافاصله نوکر او آمد و گفت : شما که صبح آمدید، چرا برگشتید ...