سایر منابع:
سایر خبرها
مرد: زنم را چنان زدم که روی قوطی های رب و کمپوت افتاد و مرد
آزار می داد. وی افزود: شب حادثه میوه و رب و کمپوت خریده بودم که به خانه رفتم فرزندم گریه می کرد اما همسرم اصلا توجهی نمی کرد به او گفتم بچه را نگهدار! ولی او باز هم عکس العملی نشان نداد من که ناراحت شده بودم میوه ها و قوطی های رب و کمپوت را روی زمین انداختم و سیلی به گوش او زدم وقتی بلند شد سیلی دیگر را طوری زدم که روی قوطی های رب و کمپوت افتاد و دیگر حرکتی نکرد. به خانواده ام پیامک دادم که چنین اتفاقی افتاده اما آن ها نیز پاسخ مرا ندادند تا این که مجبور شدم خودم به خانه پدرم بروم و ماجرا را توضیح بدهم پس از آن نیز به منزل آمدیم و ماجرا را به پلیس اطلاع دادیم. ...
دو حدیث آخرالزمانی از زبان دو شیعه آلمانی
" آویزان کرده بود، بلند گفت "بسم الله". لی لی در جادۀ تهران - قم حواسش به اشعه هایی بود که هر لحظه تیزتر و داغ تر می شد. ساعت حدود 9 صبح آفتاب از سمت چپِ ما می ریخت توی اتاقک ماشین و چشم های آبی لی لی براق تر می درخشید. با خودم فکر کردم لابد در آلمان و در این فصل سال٬ برای دیدن یک روز آفتابی در زمستان باید لحظه شماری کرد. از رسوب آب شهری و هوای خفۀ تهران شکایت داشت. گفت ده دقیقه ...
اظهارات جالب تازه مسلمان کلمبیایی
... برایان19 ساله از کشور کلمبیا خود را این گونه معرفی کرد: من الان دو سال است که با مذهب تشیع آشنا شده ام و هشت ماه است که شهادتین را گفته ام و قبل از مسلمان شدنم، مسیحی بودم ولی از همان زمان بچگی علاقه داشتم که درباره خدا تحقیق کنم. وی درباره ماجرای اسلام آوردنش گفت: من از وقتی به دین اسلام علاقه مند شدم که قیام عاشورای امام حسین(ع) را مطالعه کردم. وقتی ماجرای کربلا را خواندم متوجه ...
رمزگشایی از مرگ سرمایه دار بزرگ ایرانی در تهران
وی برگزار شود به خاطر نبود اطلاع رسانی همسر و پسر خوانده اش، کانجی در خاموشی به خاک سپرده می شود. سفر وراث از پاکستان به ایران محمدحسین کانجی در پاکستان خواهری داشت و وی وراث اصلی این تاجر به حساب می آمد. این خواهر که در جریان سکته برادرش قرار گرفته بود در تماس با تهران جوابی قانع کننده در خصوص مرگ و ارثیه برادرش نمی گیرد و دو سال از مرگ کانجی نگذشته بود که این زن نیز در ...
زنی که امام خمینی (ره) آن را زن فرمانبر نامید
فقط برای مصاحبه خوب هستند و اینکه جانبازان خواهر فراموش شده اند ادامه داد:در 29 آذر سال 57 در زمان پخش اعلامیه دستگیر شدم و سرتیپ همدانیان در شهربانی قدیم مستقر بود با وضعیت خون آلود مرابه شهربانی برده و 48 ساعت بعد با چشم های بسته مرا به مکان نامعلوم که بعدها فهمیدم مکان ساواک بوده بردند و 6 روز بازداشت بودم. وی از آزار و اذیت های زندان ساواک چنین می گوید:مرا مورد شکنجه و آزار جسمی و ...
خاطرات زنان انقلابی بجنورد از مبارزات و راهپیمایی ها سال 57+فیلم
انقلاب را اینگونه تعریف می کند. روزی که بختیار دستور تیر به ارتش داده بود قرار بود راهپیمایی در بجنورد برگزار شود به همین خاطر به فرزندانم گفتم که به هیچ عنوان از خانه بیرون نشوند تا برگردم و خودم غسل شهادت دادم و در حالی که روی دستم آدرس منزل و اسم و فامیلم را نوشته بودم که اگر اتفاقی افتاد بدانند جنازه چه کسی است به مسجد انقلاب رفتم . مسیر راهپیمایی به این شکل بود که مردم ...
سلام دوباره به آیت ا... هاشمی
اوایل دهه 60 بود که مجلس خبرگان رهبری رئیس خود را برگزید؛ آن زمان شنیده شد که جامعه مدرسین با انتخاب آیت ا... مشکینی برای ریاست مخالف بوده است چنانکه آیت ا... هاشمی در کتاب خاطرات خود را اینگونه نگاشته است: ساعت نه ، جلسه مجلس خبرگان رهبری شروع شد. قرآن و پیام امام وسخنرانی آقای مهدوی کنی (رئیس هیات مرکزی نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان) و جلوس هیات رئیسه سنی و تحلیف و انتخابات برای هیات رئیسه دایم ...
اقبال سینماگران پس از نخستین رونمایی محمد در روز معرفی نامزدها
کشورهای دیگر به بهترین شکل ممکن دیده شود. البته من فیلم را قبلا دیده بودم اما بر این باورم که این فیلم یکی از بزرگترین و درخشان ترین آثار سینمای ایران است که فکر می کنم مهم ترین پیامی که داشت، مهربانی و گذشت پیامبر مهر و دوستی حضرت محمد (ص) است که پیامبر رحمت الهی است. وی افزود: این فیلم به همه ما نشان داد که اسلام، دین رحمت است و تلاش آقای مجیدی بعد از چند سال فعالیت در عرصه ...
بیم وامیدهای یک مادر برای جداسازی دوقلوها
شریک باشند. هیچ وقت آن روزها را فراموش نمی کنم که با وجود تمام سختی ها وقتی در مطب پزشک منتظر معاینه نشسته بودم نام یکی از دو قلوها را به مناسبت تولد امام رضا(ع)، رضا گذاشتم و چند وقت بعد به مناسبت تولد حضرت محمد(ص) نام دیگری را محمد گذاشتم، زمانی که همسرم با گشودن قرآن نام محمد(ص) به چشمش خورد او هم همین نام را انتخاب کرد. یک سال از تحمل لحظه های سخت گذشته است و الان وقتی می بینم رضا ...
خاطره رهبری از روز بیعت همافران با امام (ره)
...، اعلام وفاداری کنند و بگویند فرمانده ما شما هستید. این حادثه به قدری عجیب و هیجان انگیز بود که اینها بی اختیار همه را به دنبال خودشان راه می انداختند. من با عجله رفتم در مقر امام در دبستان علوی، که فاصله ی کوتاهی داشت با آنجائی که ما بودیم. آمادگی هائی به وجود آمد و امام عزیز ایستادند و این جوانها، این دلاورها، این سلحشورها آمدند در مقابل امام رژه رفتند و امام با همان ایمان و باوری که ...
احمدی نژاد: در سخنانم دروغ و اغراق وجود ندارد
سال منتظر شنیدن چنین صحبت هایی بودم. این عضو مجمع تشخیص مصلحت همچنین در بیان خاطرات خود گفت: در دانشگاه الازهر مصر هم وقتی گفته شد ایران به دنبال ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی است من گفتم کدام یک از علما اندازه پیامبر قرآن را فهم و درک کرده است که هیچ کس پاسخی نداد. من به آن ها گفتم ما باید دست به دست هم دهیم که قرآن و اسلام را بشناسیم و با هم دعوا نکنیم. احمدی نژاد در بخش پایانی ...
دانشجویی که اعلامیه های امام(ره) را مخفیانه در یک شرکت آمریکایی چاپ می کرد
شریفی بود و دل در گرو امام(ره) داشت زیر لب و رو به مسجد طوری که مشخص نباشد آهسته آمین می گفت. شبکه پیچیده و گسترده توزیع اعلامیه حضرت امام(ره) توسط دانش آموزان بجنوردی برادرم شهید نوریان یک مغازه داشت و بعد از مدرسه به آنجا آمده و اعلامیه ها را لای ورقه های امتحانی علوم می پیچید و در فضایی مناسب بین دانش آمزوان توزیع می کرد. اعلامیه ها را هم یک دانشجوی مهندسی که در یک ...
سرداری که به خانه ای زیر پونز نقشه رضایت داد
...، این موضوع را فهمیدم؛ چون خودشان اصلا در این باره صحبت نمی کردند. موضوع سیادت ایشان چیست؟ گویا برخی نمی دانستند که ایشان از سادات هستند... 7-8 سال پیش که رفت و آمد خانوادگی ما آغاز شده بود، همسرم روزی گفت که می دانی حاج آقا تقوی سید است؟ گفتم: نه... گفت: گویا برادر حاج آقا به قم و خدمت تعدادی از مراجع رسیده و آنجا بر اساس شجره نامه مشخص شده که از سادات هستند. ...
انقلاب اسلامی ، مسجد و امام جماعت نسبتی توأمان
50 روز طول کشید تا به عراق برسیم، بعد از رسیدن و تقدیم وجوهات برای مدتی در مسجد شیخ انصاری، پشت سر امام به نماز می ایستادیم و در مجلس درس ایشان می نشستیم. به گفته حجت الاسلام موسوی، آن زمان حصارک کرج با خیل عظیم جمعیتی بالغ بر 500 هزار نفر تظاهرات می کردند و تا میدان شهداء کرج می آمدند و شعار انقلابی سر می دادند، تا وقتی که سال 57 فرا رسید، آن زمان گروهان ژاندرمری کرج واقع در حصارک کرج ...
پناهیان: تمام اروپایی ها باید بدانند که مادر امام زمان ما یک اروپایی است
و کنیز بود. و لذا او در این موضوع، خیلی وارد شده بود. او می گوید: یک بار پاسی از شب گذشته بود که امام هادی(ع) مرا صدا زد. رفتم دیدم که فرزندشان امام حسن عسکری(ع) نیز حضور دارند و حضرت حکیمه خاتون(س) هم در پشت پرده، حاضر هستند. حضرت به من فرمود: می خواهم یک مأموریتِ بسیار مهم و خطیر به تو بدهم. آیا حاضری این مأموریت را انجام دهی؟ گفتم: بله آقای من. حضرت به من فرمود: به بغداد برو. در ...
بهترین تسلای خانواده شهدا، ادامه داشتن راه شهداست
کرد و بعد از سال ها مبارزه قهرمانانه در سن 23 سالگی به درجه رفیع شهادت نایل شد. فارس: از نظر شما بارزترین ویژگی اخلاقی شهید در چه چیزی بود؟ ایشان از نظر خصوصیات اخلاقی فردی بسیار صبور و متفکر بودند. کمتر استراحت می کردند و بیشتر در حال مطالعه و تدریس بودند. نه تنها روزها به تدریس در مدرسه مشغول بود بلکه بعد از ظهرها نیز به بچه ها در منزل درس می آموخت و همه را تشویق به مطالعه ...
دوران زندگی امام (ره) در نجف اشرف
شارغ الرسول را تا مدرسه آیت الله بروجردی می رفتند و پس از نماز به منزل برمی گشتند و بالاخره سه ساعت بعد از غروب آفتاب نیز برای زیارت مولای متقیان علی بن ابیطالب علیه السلام بار دیگر از منزل خارج شده و از راه شارع الرسول به حرم مولا می رفتند و هنگام بسته شدن حرم و صحن مطهر به منزل برمی گشتند. امام خمینی (ره) در طول سال های طولانی اقامت در نجف اشرف هرگز روی خوش به نمایندگان و فرستادگان ...
منوریل قم ساخته نشود بهتر است+عکس
مخالف بودند. حجت الاسلام سعیدی امام جمعه قم نیز قبل از آنکه حتی تولیت آستانه مقدسه شود در خطبه های نماز جمعه در تاریخ هشتم تیرماه سال گذشته با اشاره به اجرای پروژه منوریل در قم گفت: با توجه به اینکه قم شهر مذهبی است بایستی اینگونه پروژه ها به حرم مطهر و چهره مذهبی قم لطمه نزند. سخنگوی شورای اسلامی شهر قم نیز در تاریخ 25 اسفندماه سال گذشته در گفتگو با خبرگزاری مهر گفت:در جلسه ...
خواهرم فاسد بود او را کشتم!
فراموش می کنم تو چه کرده ای. ما پدر نداشتیم و با مادرمان زندگی می کردیم. نبود پدر باعث شده بود الناز فکر کند می تواند هر کاری دوست دارد انجام دهد. فکر می کردم تذکری که به او دادم کافی است و با اینکه با من جروبحث کرد اما دیگر به آن روابط ادامه نمی دهد. علی در ادامه گفت: خواهرم چندروز قبل از حادثه از خانه بیرون رفت زمانی که من به منزل رفتم و از مادرم پرسیدم الناز کجاست، جواب داد با دوستانش بیرون رفته است ...
ناگفته هایی از روابط خانوادگی و سوابق سیاسی، نظامی و مدیریتی صادق محصولی
ارومیه به تهران آمدم و بعد مصادف با انقلاب و نیازمندی های انقلاب و انقلاب فرهنگی و بعد جنگ شد . آقای مهندس سؤالی که پیش می آید و این، سؤال نسل من از نسل شماست، اینکه نسل شما چطور با خانواده اشان در تماس بودند؟ شما بالاخره از ارومیه به تهران آمدید، نمی دانم پدر و مادرتان هم آمدند یا نه، بعد هم که دائم در جنگ بودید، یعنی هشت سال جنگ بود و آن هم، چنین جنگی. آیا یک خلأ عاطفی، روحی را در اثر ...
پدرانی که به دست پسرشان کشته شدند!
قرار گرفتند. آنها متوجه شدند درگیری بین پدر و پسری رخ داده و فرید، پسر 19ساله خانواده بعد از اینکه با پدرش درگیر شده چاقویی برداشته و او را به قتل رسانده است. فرید بعد از بازداشت گفت: پدرم سابقه دار بود و ما با او مشکل داشتیم.روز حادثه صبح زود بیدار شد و چراغ خانه را روشن کرد من هم به او معترض شدم و همین باعث درگیری بین ما شد. من نتوانستم خودم را کنترل کنم، چاقویی برداشتم و به او گفتم اگر دوباره ...
نا گفته های خانه نشینی احمدی نژاد از زبان حجت الاسلام آقا تهرانی
جهان : دکتر آقاتهرانی شرح ماجرای دیدارش با دکتر احمدی نژاد را اینطور بیان می کند:بنده تازه ازسفر از چین برگشته بودم که مطلع شدم آقای احمدی نژاد درجلسات هیات دولت شرکت نمی کند. بعد ازشرکت در جلسه مجلس تصمیم گرفتم با دکتر احمدی نژاد دیداری داشته باشم آقای لاریجانی به من گفت من با رفتن شما مخالفم وبنده عرض کردم بنده مانعی برای این دیدارنمی بینم .درمقابل آقای لاریجانی اصرار کردند که لااقل استخاره ...
اسرار ویلای گل سرخ
همان دام می رفتم . از فکرم گذشت که دو باره برگردم و مشعل های راهروی منتهی به در را هم امتحان کنم ، اما خیلی زود از این فکر منصرف شدم ، چون در راهروی قبلی مشعل ها با در و همچنین خودشان فاصله بیشتری داشتند و اغلب روی ستون های چوبی آویزان شده بودند . بر عکس راهروی دوم که در آن اصلا ستونی وجود نداشت . دوباره به یاد ویلای گل سرخ افتادم . در تمام مدتی که آنجا بودم ، گارودا در شکل و ریخت فدایی بیچاره ...
دستور فوری احمدی نژاد: منوریل قم باید از بالای صحن حرم عبور کند
...:سخنگوی شورای اسلامی شهر قم گفته بود: اصرار بی دلیل و بدون منطق بر اجرای منوریل از بالای سطح صحن مطهر حرم حضرت معصومه (س) نتیجه ای جز شکست این پروژه نخواهد داشت. وی در آن موقع نمی دانست که یک سال بعد از سخنانش بدنبال توافق همه طرفهای درگیر در مورد اجرای منوریل مبنی بر عبور آن از زیر صحن حرم مطهر، احمدی نژاد خود شخصا دستور لغو یک طرفه توافقنامه فوق را صادر و کلید شکست پروژه منوریل ...
قربانی کردن رزمنده های ایرانی جلوی پای عروس و داماد
خراسان از طریق جاده شمال اعزام شدند. اوایل شب به ساری رسیدیم. صبح روز بعد به سمت تهران حرکت کردیم و حدود یک ساعت مانده به ظهر، به تهران رسیدیم که از ما با گرد و خاک و غبارش استقبال کرد و به پادگان امام حسین(ع) رفتیم. یک روز خدمت در کردستان برابر است با چند ماه خدمت در دیگر جبهه ها بعد از نماز و غذا، برادر پاسداری که در لباس سبز برای اولین بار می دیدیم، گفت: شما به غرب خواهید ...
خبر تصویری: چهره ای متفاوت از یک زن افغان در ایران
می گفتند به چه جرأتی به دخترتان اجازه می دهید به چنین مسافت دوری سفر کند؟ آنان یک فرهنگ سنتی دارند و تعصبشان روی دختران خیلی زیاد است. ولی وقتی وارد دانشگاه شدم کم کم برایشان تبدیل به یک الگو شدم و خانواده های بیشتری تشویق شدند که بچه هایشان را به مدرسه بفرستند تا درس بخوانند و به این ترتیب دیدگاه مثبتی در این ارتباط ایجاد شد؛ به طوری که بسیاری از بچه های این خانواده ها به دانشگاه رفتند و در رشته ...
"شک ندارم که مصطفی خمینی را مسموم کردند"
حضرت امام بودند و به طور صریح فرمودند منفورترین فرد در بین مردم ایران رییس جمهورآمریکا است. بعد از مطرح شدن پیمان کاپیتولاسیون که یکی از نشانه های استعمار است، امام(س) با سخنرانی شان در مسجد اعظم قم این موضوع را محکوم کردند(صحیفه امام،ج1،ص424 -415). عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز در ادامه از دستگیری امام بعد از سخنرانی ایشان درباره کاپیتولاسیون یاد کرد و گفت: همان شب به قصد دستگیری امام به ...
متهم به قتل عام یک خانواده روز دادگاه بیهوش شد
فرزندانش مطلع می شوند، به مسافرخانه ای که آنها بودند برگشتم به همسرش گفتم باید به بیجار برویم کار طول کشیده و رضا مرا دنبال شما فرستاده است او به من اعتماد کرد. سپس در فرصتی مناسب زن را هم خفه و بچه ها را در حالی که دست و پایشان را بسته بودم در صندوق عقب زندانی کردم. سپس من و همدستانم پول ها را تقسیم کردیم و همه آثار جرم را از بین بردیم. در فرصت مناسب در صندوق را باز کردم و دیدم به خاطر نرسیدن هوا ...
شهید شاه آبادی با عمل، به ما درس می دادند
پیش نماز مسجد صاحب الزمان(عج) بود به من گفت حضرت امام خمینی(ره) قبل از سال 4213، به خانۀ ما تشریف آوردند و خواهشی از من کردند و فرمودند که یک نفر من را برای زیارت سر مزار مرحوم حاجی آخوند رستم آبادی ببرد. و من گفتم چشم؛ حاج آقا مهدی شاه آبادی هستند. بعد، آیت الله حاج آقا مهدی شاه آبادی را فرستادم خدمت مرحوم امام. شهید حاج آقا مهدی شاه آبای نقل می-کردند که در همین میدان اختیاریه، که الان خیابان ...
افطار با چند برگ کاغذ!
و گویا همه وسایل موجود در منزل را که جهیزیه همسرش بود به عنوان اموال گروه ضبط و به انبار کمیته منتقل گردید. من به هیچ وجه در کار بازجویی و این کارها نبودم و در سال 52 فقط در جریان کارشان بودم. آن هم از طریق نوشته های بولتن که نوشته می شد. من تا بهمن ماه سال 55 که به کمیته اوین منتقل شدم هیچ خبری از وضع و عمل سیدعلی اندرزگو نداشته و وقتی به اوین آمدم متوجه شدم قبلاً سه نفر را به اتهام ...