سایر منابع:
سایر خبرها
بدلکار خودم هستم
خود را به طور کامل ایفا کنند اما به دلیل عدم آشنایی کامل با فنون رزمی نتوانند خیلی خوب آنچه باید را به نمایش بگذارند. اما من در چنین مواقعی کاری را انجام می دهم که سال ها به انجام آن مشغول بودم و این خیلی طبیعی تر و قابل پذیرش تر است. در واقع من در چنین صحنه هایی تخصص واقعی خودم را به معرض نمایش می گذارم و خودم بدلکار خودم هستم. هادی ساعی سال ها در عرصه ورزش بود، بعد از آن به دنیای سیاست ...
آزار و اذیت دختر 28 ساله توسط آدم ربای شیطان صفت
.... او بعد از لحظاتی گشتن در خیابان ها وارد پارکینگ ساختمانی شد و با تهدید چاقو مرا به داخل آپارتمان برد. به نظرم مشروبات الکلی یا مواد مصرف کرده بود چون اصلا حالت عادی نداشت و من واقعا وحشت کرده بودم. او با تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. دقایقی بعد با یکی از دوستانش تماس گرفت و او را هم به خانه اش دعوت کرد. دوست او هم پس از ورود به خانه با تهدید مرا مورد آزار قرار داد و این در ...
گفتگویی متفاوت با همسر آیت الله مهدوی کنی
ژاندارم های آنجا دلش سوخته بود و قدری غذا و پتو برایشان آورده بود. دردسرتان ندهم. با دو تا بچه یک پایم تهران بودم و یک پایم بوکان! یک دستشویی قدیمی که مورد استفاده آقایان بود، باید ظرف و همه چیز را در آنجا می شستم و جمعیتی بود که از تهران به عنوان مهمان، به دیدن حاج آقا می آمدند، چون همه ایشان را دوست داشتند. از آمدن آنها اظهار ناراحتی نمی کردم. فقط از این ترس داشتم که نکند بریزند و آنها را بگیرند ...
پرستو صالحی: نزدیک بود برادرم را دار بزنم!
...> اسم شناسنامه ای من الهام صالحی است، متولد 9 آبان 1356 و مجرد هستم. دانشجو انصرافی نمایش (کارگردانی بازیگری) هستم و فعالیت هنری ام را از سال 1376 شروع کردم. * از دوران کودکی خود چه خاطراتی دارین؟ از پنج سالگی با دیدن فیلم علاقمند به بازیگری شدم و بعد از اون هر فیلمی می دیدم با بچه های فامیل تو خونه بازی می کردیم تا جایی که بعد از دیدن فیلم عمر مختار نزدیک بود برادرم را واقعا ...
رزمنده ای که درجه سرلشکری خالکوبی کرده بود!
هشدارنیوز - حمید داوودآبادی نویسنده دفاع مقدس سه خاطر از سردار شهید حسین همدانی روایت کرده است که در ادامه می خوانید: دیدار اول: رزمنده ای که روی شانه اش درجه سرلشکر خالکوبی کرده بود! اصلا ندیده بودمش. هیچ شناختی هم ازش نداشتم. آخه اصلا باهاش کاری نداشتم. فقط می دونستم بعد از جنگ، مدتی فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله (ص) بوده. چون فقط زمان جنگ توی لشکر بودم و بعد از آن دیگه ...
ادعای تکان دهنده دختر جوان در دادسرا
به من داد و ادعا کرد اگر مشکلی با برنامه های گوشی داشتم از او کمک بگیرم. بعد از این که به خانه رفتم متوجه شدم شماره سریال گوشی با شماره سریال روی جعبه همخوانی ندارد. با شماره ای که از فروشنده داشتم، تماس گرفتم و موضوع را با او در میان گذاشتم. این پسر جوان با من قرار گذاشت تا گوشی را از من بگیرد و مشکلم را حل کند. در خیابان با او قرار داشتم که با یک پژو سیاه رنگ به دنبالم آمد. وقتی سوار ...
گلچین مداحی حاج محمود کریمی شب اول محرم
...: زمینه (شب اول رسیده گل ماتم دمیده) شب اول رسیده ، گل ماتم دمیده نگاه مادر تو منو اینجا کشیده میدونی زندگیم شده غمِ غمت میدونی خونمه سایه ی پرچمت چه بی قرار بودم برا محرمت داغ غم تو کرده پیرم آقا امسال بذار که پر بگیرم آقا بین سینه زنات بمیرم آقا تب بارون عشقه ، چشا گریون عشقه ...
ساخت آثار ضعیف بین سینماگر و روحانیت شکاف به وجود می آورد/ یک روز کامل در حوزه علمیه قم با طلاب بودم
سازی باید کنار هم قرار بگیرد با کنار هم قرار گرفتن این دو مورد می توان انتظار داشت آثار پر مخاطبی را ببینیم. _اصولاً از هر طرف که به سینما می پردازیم به فیلمنامه نیز می رسیم تاثیر یک فیلمنامه خوب را نمی توان نادیده گرفت چیزی که این روزها مورد نقد است. اطمینان داشته باشید شروع یک کار خوب در سینما بر مبنای وجود یک فیلمنامه بسیار خوب و اصولی خواهد بود. همواره تاکید دارم که ...
یک داستان بلند درباره دختران ایران
و با استفاده از مطالب مرجع و مستند، به بحث ها جهت مثبت می دهد . نویسندگان این کتاب، آن را با روحیه ی بچه های گرم هیئتی نگاشته اند و بی شمار از اصطلاحات آن ها در مکالمات کتاب بهره برده اند. البته این مکالمات، محاورات قریب به دو دهه ی پیش است و از این جهت، هم نوستالژی خوبی برای کسانی است که در اواخر دهه ی هفتاد و اوایل دهه ی هشتاد، در سن راهنمایی و دبیرستان بوده اند و هم برای جوانان امروز ...
به دنبال مهندسی در سیاست
خدمت آقای یونسی رفتم و مشکل را جویا شدم. آقای یونسی به معاملات نفتی صورت گرفته در ارومیه اشاره کرد که من گفتم کدام استاندار مرزی این کار را نکرده است؟ اینها همه از دولت مجوز داشتند، اما احمدی نژاد چیزی به حساب خود نریخته است. شاید در این سال ها خیلی افراد، احمدی نژاد را دوشیده باشند، اما ایشان چیزی برای خود برنداشته است. اما بعد ایشان به جایی رسید که حاضر بود چشمان من را دربیاورد . او سال 86 هم در ...
رمز موفقیت ما دست هایمان است نه چشم هایمان
روزی از برنامه خانه و خانواده رادیو سراسری شنیدم که نابینا ها می توانند از طریق خط بریل که خط مخصوص شان است، با سواد شوند. با شادی تمام تصمیم گرفتم به کرمانشاه بروم و در آنجا خواندن و نوشتن را یاد بگیرم. اما بعد از دو هفته به روستا برگشتم، چون وابسته به مادرم بودم و از طرفی، کرمانشاه آماج حملات رژیم بعثی بود. بالاخره با کتاب اول دبستان که به من داده بودند، شروع کردم و پس از جنگ با کمک اطرافیان ...
بنیامین، این بار روی صحنه خندوانه /عکس
به گزارش ملیت به نقل از باشگاه خبرنگاران،برنامه ای که مدت ها با همه حرف و حدیث ها و شایعاتی که گاه و بی گاه به پوسته اش نفوذ می کرد و پر قدرت و با عزم ویژه ای به راه خود ادامه داده بود، همزمان با آخرین قسمت از فصل دوم خود ابتدا جوان تک تک شروع به دعوت کمدین ها کرد. اولین نفر الیکا عبدالرزاقی بود که چون اجرای تئاتر داشت رفت و بعد علیرضا خمسه، جواد رضویان، علی مشهدی، رضا شفیعی جم و امیر ...
از رابطه بیماری با شهرت تا محبوبیت مرتضی پاشایی بعد از بیمار شدن
بیماریش به آن صورت کارهایش شنیده نمی شد ولی بعد از بیماریش هم پیگیر آهنگ های او بودند مردم باید دنبال کار خوب و با کیفیت باشند و ارزش هنر و هنرمند را بدانیم نه به خاطر بیماری اش به او بها بدهیم . دلیل فیلتر بودن پیچ اینستاگرام شما چیست؟ من خواننده رسمی و مجوز دار کشور هستم خودم هم جواب این سوال را واقعا نمی دانم اما امیدوارم که این موضوع فقط یک اشتباه باشد چون هیچ دلیل و مدرکی در ...
آینده خوب بورس/ بورس در اختیار دولت نیست
ماهه دوم هم رشد منفی داشتیم، این می شود رکود. این مثل بیماری است که بیماری خوب شده و از بیمارستان مرخص است و سرحال است و دو سال بعد دوباره سرما بخورد و بگوید که شما گفتید خوب شده اما دوباره مریض شد . سال آینده با برداشته شدن تحریم ها و آزادی منابع کشور شرایط مطلوب تری خواهیم داشت رییس جمهوری با بیان اینکه اینها همه در اقتصاد هست منتها مسیر رشد اقتصادی ما ادامه خواهد داشت ...
از دستگیری زنی که به شوهر معتادش هم خیانت کرد و هم او را کشت تا اعدام در ملأ عام 3 شرور در کازرون
که پدرتان برای تعمیر ماشین بیرون رفته است، دست و پایم را گم کرده بودم نمی دانستم چکار کنم، سعی کردم به خودم مسلط شوم و با حفظ خونسردی به کلانتری مراجعه و اعلام نمودم همسرم شب گذشته از منزل خارج و تاکنون مراجعت ننموده است. سه روز بعد ماموران پلیس آگاهی جسد نیمه سوخته شوهرم را در حالی پیدا می کنند که کارت ملی اش در جیب شلوارش نسوخته و از بین نرفته، به همین علت به سراغم آمدند و مرا به پلیس ...
تولد دوباره در قله پراو
شدت تشنگی چند بار بیهوش شدم. بارها با فریاد از مردمی که پایین کوه در حرکت بودند درخواست کمک کردم ولی کسی صدای مرا نمی شنید. در آن لحظات به مادرم فکر می کردم. فرزند دوم خانواده هستم و سه برادر دارم. می دانستم مادرم خیلی نگران من است و برادرانم و دوستانم همه جا را برای پیدا کردنم جست و جو می کنند. در سکوت کوهستان و تاریکی شب با خدا نجوا می کردم و از او می خواستم گناهانم را ببخشد و توبه ام را قبول ...
مهتاب کرامتی؛ فرشته نیکوکار سینمای ایران
داشتم آنقدر خاص بود که مرا به چالش سختی کشید؛ نه! یک نقش خوب بود که دلم می خواست با کاری که دوست دارم و فیلمسازی که سینمایش را می پسندم، تجربه کنم. در پاداش سکوت هم نقش یک روزنامه نگار برایم تجربه جدید و جالبی بود. سد سختی به نام خانواده اولین چالش بزرگی که برای من در امر بازیگری پیش آمد، شروع این حرفه بود. من زمانی وارد این حرفه شدم که اولین سد مخالف با من خانواده به خصوص مادرم ...
مدیریت اقتصاد با کمترین درآمد نفتی در طول ده سال گذشته/ توضیح رئیس جمهوری درباره نگرانی چهار وزیر
نیز اعلام کردند که دیگر تحریم کارگر نیست. شرایط مطلوب کشور در سال آینده رییس جمهوری اضافه کرد: در شش ماهه دوم می خواهیم وضع را تغییر دهیم که در پایان سال رشد مثبت داشته باشیم. در سال بعد وضع بسیار بهتری ما خواهیم داشت، هم بخاطر اینکه فروش نفت ما دیگر محدودیت ندارد و هم بخاطر اینکه تحریم های بانکی و پولی کاملاً برداشته می شود و هم به خاطر این همه هجومی که الان در دنیا شروع شده ...
اخراج شده بودم، قصد انتقام داشتم
آتش زا کردم و روی بخاری که روشن بود، انداختم. وقتی پارچه آتش گرفت از محل فرار کردم تا اینکه فهمیدم یکی از کارگران به خاطر آتش سوزی فوت کرده است. سپس از ترس از تهران به شهرستان رفتم. سه سال از حادثه گذشته بود و فکر کردم آب ها از آسیاب افتاده است به همین دلیل به تهران برگشتم و شروع به کار کردم و فکر نمی کردم مأموران مرا شناسایی کنند اما خیلی زود دستگیر شدم. وی در پایان گفت: من فقط قصد داشتم از صاحب کارآگاه انتقام بگیرم اما متأسفانه این اتفاق ناگوار افتاد و الان هم پشیمان هستم. متهم در پایان به دستور قاضی سیفی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. ...
حبس در خانه، مجازات از دست دادن گردنبند قیمتی
او چه نقشه ای دارد تا بعد که لباس پوشید و از خانه بیرون رفت و در خانه را قفل کرد. بلافاصله به سراغ کیفم رفتم تا کلید های یدک را بردارم که متوجه شدم کلید های یدک را هم برداشته است. با داد و فریاد از او خواستم مرا در خانه تنها نگذارد اما فایده ای نداشت. به او گفتم که حالم بد شده و امکان دارد بی هوش شوم اما شوهرم توجهی نکرد و رفت. پس از این خیلی تلاش کردم تا در را باز کنم اما موفق نشدم. در حالی که از ...
یک مدل از زندگی و سختی های شغلش می گوید
.... مردم فکر می کردند دیوانه شده ام و چپ چپ نگاهم می کردند. آن زمان با خانواده عمه ام زندگی می کردم و آنها هم خیلی به من روحیه می دادند. وقتی به آنها گفتم انتخاب شده ام آن شب عمه ام شام مفصلی درست کرد و میهمانی داد. فردا رفتم شرکت و با یک مبلغ خوب که نمی توانم بگویم چقدر است قراردادم را امضا کردم و یک سال برای این شرکت مدل بودم و لباس هایشان را تبلیغ کردم. عکسم روی ژورنال ها و حتی مجلات ...
روایت خواندنی از چاپخانه های قدیمی تهران
می کردم. مثلا با قیچی تیترها و نوشته ها را می بریدم و روی یک صفحه می چیدم. مصابح زاده کارهای دستی ام را پسندید و از آن به بعد من به عنوان بخش فنی روزنامه کیهان مشخص شدم. در همان زمان ها یک دفتر فنی در خیابان جمهوری باز کردم. بعد از روزنامه به دفتر یک سر می زدم و بعد هم می رفتم سمت روزنامه رستاخیز. من آن موقع سردبیر میزگرد روزنامه رستاخیز شده بودم. نمی خواستم وقت خالی داشته باشم. برای همین تا جایی ...
حافظ خوانی در خون ایرانی هاست
ما را به هم نزدیک بکند؟ همه شروع کردند به گفتن، همدیگر را دوست داشته باشیم ، همه فرزندان یک پدریم و... به نظرم این جواب درست نیست. پاسخ این است: کاری را که نمی خواهی با تو بکنند با دیگری نکن. یعنی می خواهی به ایمانت شناخته شوی، دیگری را به دینش بشناس. از این طریق است که هرکدام مشروعیت دیگری را به رسمیت می شناسید و بنای پایه های برادری و دوستی جز از این راه میسر نیست. جواب بسیار ساده ای بود: نمی ...
علی مشهدی: 14 سال پیش جز لباس تنم چیزی نداشتم!
. به وضعیتی رسیدم که جز لباس تنم چیزی نداشتم. رفتم حرم امام رضا(ع) و جلوی پنجره فولاد ایستادم. پشتم را چسباندم به پنجره فولاد و گفتم یا امام رضا خدا که دست همه بنده هایش را می گیرد، تو پشت من باش و ضامن من شو که خدا خواسته های مرا بدهد. بدون غلو از آن سال به بعد ماجرای زندگی من عوض شد. عکس علی مسعودی این را به همه می گویم که اگر در اوج دلشکستگی از امام رضا (ع) بخواهید، به شما ...
اشعار شب اول محرم؛ حضرت مسلم(ع)
دیدن بازارهای کوفه گفت خوب شد بابای من در دست انگشتر نداشت (یوسف رحیمی) با لب پاره؛ لب بام؛ سلامم به شما تا بگیرد دلم آرام؛ سلامم به شما آخر از عشق تو راهیّ سر دار شدم ای علی زاده ببین میثم تمار شدم باز هم شکر زن و بچّه ندیدند مرا موقعی که وسط کوچه کشیدند مرا هیچ کس نیست دگر دور و بر مسلم تو بسته شد مثل علی بال و پر ...
مروری بر مهمترین آثار اورهان پاموک به فارسی
...؛ خاطرات و شهر را در دوران افسردگی اش نوشت و خودش می گوید: زندگی من به خاطر بسیاری مسائل در بحران بود. نمی خواهم وارد جزییات شوم؛ طلاق، مرگ پدر، مشکلات حرفه ای ام، مشکل این، مشکل آن، همه چیز بد بود. هر روز بلند می شدم و دوش آب سرد می گرفتم. به یاد می آوردم و می نوشتم. همواره به زیبایی کتاب فکر می کردم. پاموک زندگی بحرانی اش را با نوشتن آثاری بومی، متفکران و شرقی به زندگی نو تبدیل می ...
سفر 31 روزه دور ایران برای سلفی گرفتن
مدام برای او خرج می تراشد و او مجبور است تمام درآمد خود را صرف به ثمر رسیدن این مستند کند. خودم پیراهنم را طراحی کردم مارکوپولوی ایرانی قبل از سفر، فکر همه چیز را می کند. اول از همه یک تلفن همراه گرانقیمت می خرد که به قول خودش با آن می توان بهترین سلفی ها را گرفت. بعد از موبایل نوبت به لباس می رسد. لباسم را خودم با کمک دوستانم طراحی کردم و چون به این بیت از فردوسی علاقه داشتم ...
چرا استاندار ساروی نداشته ایم ؟
دانشگاه هستم. در سن 22 سالگی در سال 1380 ازدواج کردم و یک دختر 7 ساله دارم. -از چه زمانی وارد حیطه ی رسانه شدید و به فعالیت های رسانه ای روی آوردید؟ + من علاقه ی خاصی به خواندن روزنامه داشتم؛ آن هم از دوران دبیرستان. از آن دوران اکثر روزنامه ها را از همه ی طیف ها می خواندم اما برای فعالیت رسانه ای خودم از سال 1389 وارد جرگه ی خبرنگاری و رسانه شدم. -در فضای رسانه ای ...
برگزیدگان سومین جشن موسیقی ما؛ تقدیر از درویشی
ظریف در این فیلم گفت: متولد سال 1317 تهران هستم و و قتی که آقای خالقی هنرستان موسیقی را راه انداخت، از مقطع پنجم دبستان وارد آن شدم. تار را با موسی خان معروفی شروع کردم. همسر من هم در هنرستان شاگرد بود و نزد استاد صبا ویلن کار می کرد. بعد از دیپلم هم با هم ازدواج کردیم. آقای خالقی مثل بچه های خودشان با شاگردان هنرستان برخورد می کردند. در آن سال ها استاد تهرانی هم تنبک درس می داد و من پیش ایشان نیز ...
دختر شهید بابایی: دوست ندارم درباره پدرم فیلم بسازم
؛ چراکه من اصلا در رابطه با پدرم فیلم نمی سازم. راستش من از مدت ها قبل به کار بازیگری علاقه داشتم اما به مرور زمان این علاقه در من به فیلمسازی تبدیل شد، بر این اساس چندین سال پیش به آموزشگاه های فیلم سازی رفتم و دوره هاش را گذراندم تا اینکه همان موقع ساخت یک فیلم کوتاه برای جشنواره رویش به من پیشنهاد شد و این کار را پذیرفتم. آذرماه سال گذشته هم یک فیلم کوتاه با عنوان دیوار ساختم که آن زمان هیچکس مرا ...