سایر منابع:
سایر خبرها
اعدام نوعروس به جرم قتل شوهر
عقد نشستم اما با شوهر جدیدم هم نمی توانستم کنار بیایم و مرتب درگیری داشتیم. من او را دوست نداشتم ضمن اینکه نمی توانستم از او هم جدا شوم به همین خاطر یک روز به دوستم گفتم می خواهم شوهرم را بکشم او هم پیشنهاد داد اول بی هوشش کنم و بعد او را بکشم. روز حادثه وقتی با هم به دفتر فرهنگی مسجد رفتیم غذا خوردیم، بعد من به بهانه خرید داروی سردرد به داروخانه رفتم، مقداری داروی خواب آور خریدم و آن را در آب ...
- اما استون - از زندگی، بازیگری و... می گوید
برانگیز بوده؟ کیتون: بله به نوعی. وقتی سی سالم بود زمانی که انی هال (1977) در زندگی من اتفاق افتاد. انی هال برای همیشه زندگی من را تغییر داد. و من می بایست با آن چالش ها روبرو می شدم. اما برای تو... منظورم این است که، تو یک ستاره بزرگ سینما هستی و فقط 26 سال داری. مضحک است... این همه چیزهایی که باید با آن ها دست به گریبان شوی. در همان گفتگو این را هم گفتی که اولین ...
اولین روایت ظریف از دست دادن با اوباما/ از رأی 15 دقیقه ی مجلس تا اشک ها و لبخندها/ شکایت از دانشجو برای ...
در گزارشی با عنوان جواز برجام با اشک ها و لبخند ها به رأی مجلس به برجام می پردازد و می نویسد: همه چیز در بیست دقیقه تمام شد. دوزاده سال طول کشید تا این بیست دقیقه اتفاق بیفتد؛ تنها 20 دقیقه برای تایید اجرای برجام. نه اشک های دیروز مخالفان اثری داشت، نه فریادهای اعتراضشان و نه سیل پیشنهادهایی که قبل از جلسه علنی به راه انداخته بودند. دیروز قرار نبود حرف آنها راه به جایی ببرد. همان قرار هایی که شب ...
جزییات سقوط مرگبار دختران نوجوان در تهران
سر کار بودم که فرناز با من تماس گرفت و گفت قصد دارد به خانه دوستش برود. مخالفت کردم، اما دوستش که از او 2 سال کوچک تر بود تلفن را از او گرفت و اصرار کرد و گفت: خاله اجازه بده بیاد خانه ما، جایی نمیریم، خانواده ام هم هستن. به حرفم گوش ندادند و فرناز با او رفت. نمی دانستم بعد از این حادثه با خبر مرگ دخترم روبه رو می شوم. من از این خانواده شکایت دارم که دخترم را از شهریار به خانه شان دعوت ...
مردی که زندگی اش را در قمار باخت
گوشه شهر دید. گفت وگو با مردی که زندگی خود را در قمار باخت حالا چند سالی می شود که قمار و قمار بازی را کنار گذاشته و از صفر شروع کرده است. ساکن یکی از شهرهای اطراف ورامین است و از وقتی چشم باز کرد در جمع خانواده اش با قمار آشنا شد. سه سال پیش اما وقتی تمام دار و ندارش را در قمار باخت، یک تصمیم بزرگ گرفت؛ این که سالم زندگی کند. چند سال دارید و از چند سالگی دست به ...
رضازاده چشم نداشت غیر از خودش کسی را ببیند
خیلی وقت است که خبری از شما نیست... ورزشکاران زود فراموش می شوند. کاری هم که نیست. الان برای خودم یک مغازه فروش لوازم یک بار مصرف زده ام و خدا را شکر کاسبی می کنم. یعنی کلاً دور وزنه برداری را خط کشیده اید؟ نه خیلی اما فقط اخبار وزنه برداری را دنبال می کنم. مثل معتادها من هم اعتیاد دارم و از راه دور حواسم به همه چیز هست. پس حتماً خبر دارید که این روزها چه بلایی سر وزنه برداری آمده. یعنی کاری کرده اند کارستان! سهراب مرادی یکی از وزنه بردارانی بود که می ...
حبس خانگی به خاطر هدیه سالگرد ازدواج
تنها به خاطر یک دعوای ساده مرا به شدت کتک زد و بعد از آن در حالی که موبایل و تبلتم را برداشته بود، تلفن خانه را هم قطع کرد و با قفل کردن در از خانه بیرون رفت. من هم که از شدت کتک خوردن حال مناسبی نداشتم، نمی توانستم خودم را نجات دهم. تا اینکه در نهایت از پنجره خانه مان در طبقه سوم یک رهگذری را دیدم و از او خواستم با پدرم تماس بگیرد. بعد بیهوش شدم. حالا هم از شوهرم شکایت دارم. در پایان بازپرس دستور تحقیقات بیشتر در این پرونده را صادر کرد و زن جوان را نیز برای مشخص شدن شدت جراحت هایش به پزشکی قانونی فرستاد تا در صورت لزوم دستور بازداشت مرد جوان را صادر کند. ...
مصاحبه ای با دکتر محمد کیانوش راد/فعال سیاسی اجتماعی
ساواکی هم بوده باشم، چون از سال 55 من را به دو نام می شناسند. البته آن هایی که یک ذرّه نه در انقلاب بوده اند و نه در اوایل انقلاب حضور داشتند و نه حتی ساکن اهواز بودند، شاید حق دارند تحت تاثیر شایعات رقبا و یا دشمنان آگاه قرار گیرند. من مسیر فکری مشخصی داشته و دارم. و البته تغییراتی هم داشته ام. همیشه با قدرت و حاکمیت فاصله ای معنا دار برای خودم حفظ کرده ام. حتی در زمان حاکمیت چپ اگر چه در ...
رونمایی گاردین از تشت رسوایی آل سعود
بر این باورم که اسلام بر پایه عقل بنا شده است: تو می توانی با استفاده از ابزاری که در دست داری هر کاری انجام دهی تا از بروز یک موقعیت بد جلوگیری کنی. تو نمی توانی اراده خداوند را بهانه قرار دهی. برخی از مردم که پیش از این سفر حج را انجام داده بودند، می گفتند که چقدر شرایط به کُندی بهبود می یابد. مقامات سعودی از صدور ویزا برای زائرانی که طی پنج سال گذشته راهی این سفر شدند امتناع می کنند ...
علی مشهدی:من 14 سال پیش خیلی دلم شکسته بود...
تنم چیزی نداشتم. رفتم حرم امام رضا(ع) و جلوی پنجره فولاد ایستادم. پشتم را چسباندم به پنجره فولاد و گفتم یا امام رضا خدا که دست همه بنده هایش را می گیرد، تو پشت من باش و ضامن من شو که خدا خواسته های مرا بدهد. بدون غلو از آن سال به بعد ماجرای زندگی من عوض شد. این را به همه می گویم که اگر در اوج دلشکستگی از امام رضا (ع) بخواهید، به شما می دهد چون خیلی ها را دیدم و حتی در مورد خودم. داریوش ...
حبس در خانه، مجازات از دست دادن گردنبند قیمتی
از این او گوشی تلفن همراهم را از من گرفت و گوشی تلفن ثابت را هم برداشت و داخل کیفش گذاشت. من نمی دانستم او چه نقشه ای دارد تا بعد که لباس پوشید و از خانه بیرون رفت و در خانه را قفل کرد. بلافاصله به سراغ کیفم رفتم تا کلید های یدک را بردارم که متوجه شدم کلید های یدک را هم برداشته است. با داد و فریاد از او خواستم مرا در خانه تنها نگذارد اما فایده ای نداشت. به او گفتم که حالم بد شده و امکان دارد بی هوش ...
بازیکن خارجی، دردسر اضافی؟
میان می آید، همه چیز عوض می شود. گشوده شدن پرونده در فدراسیون جهانی فوتبال، بازتاب منفی اتفاقات در رسانه ای بین المللی و محرومیت های سخت و قطعی برای فوتبال ایران، از جمله تبعات منفی بدقولی بازیکنان خارجی به حساب می آید. همین حالا کافی است به داستان کرار جاسم نگاه کنید و یک برش از چنین معضلاتی را به وضوح ببینید. کرار آمد، اما... بعد از مدت ها انتظار و سردرگمی، بالاخره کرار جاسم ...
ترمزدستی قطار مرگ را بکشیم
بی معنا می شود. فرض کنیم خانه ای بهتر داشته باشیم، ماشینی مدل بالاتر بخریم، لباس های بیشتر و جدیدتر بپوشیم و به هزار معیار زندگی بهتر در دنیای امروز برسیم و بعد برای رسیدن به همه این ها، سلامتی خود را از دست داده باشیم و خیلی زود با همه آنها وداع کنیم و راهی سرای ابدی شویم، آیا ارزشش را دارد؟ استرس، عامل اول مرگ ومیر مسافرها که سوار شدند راننده ادامه داد: بله قربان عرض می کردم که ...
هلی کوپتر فوتبال ایران: وقتی سکوها را دیدم، مو به تنم سیخ شد
دیدار یک بازی خاطره انگیز برای کل ایران بود و شاید یکی از آخرین خاطرات خوب من از فوتبال ایران محسوب می شود. * فوتبال مان این قدر کثیف نشده بود هاشمیان در پاسخ به این سوال که از آن بازی 10 سال قبل تا حالا چه تفاوت هایی در فوتبال ایران به وجود آمده، گفت: آن زمان فوتبال ما هنوز این قدر کثیف نشده بود. متاسفانه از آن به بعد نفراتی کنار تیم ملی و فوتبال آمدند که جو فوتبال ما رو به فساد ...
گلچین شب سوم محرم حاج محمود کریمی
... خوردم زمین شبی بین من و نگاه تو افتاد فاصله من فکر میکنم ظلمی که زجر کرده نکردست حرمله دندان من شکست ایینه کلام پریشان من شکست دریافت فایل آخی چقدر زخمیه چشمات بمیرم برات آخی چقدر خونیه لبهات بمیرم برات آخی شبیه خودم پریشون و پر خون موهات بمیرم برات حالا بعد از اون همه عذاب توی آغوشم یکم بخواب به چش کسی ...
خوبی ها را باور می کنم!
...> با دست های چروکیده اش به نفر دیگری که روی سنگ، ساکت و خیره نشسته بود اشاره کرد و چند سکه از جیبش درآورد و گفت: "همه دارایی من اینه، ببخشید پول زیادی ندارم. می دانم تو یک نوازنده حرفه ای هستی و ارزش مادی و معنوی کارت خیلی بیشتر از این پول ناچیزه، اما می شه با همین پول ناچیز فقط یک آهنگ برای او بزنی؟ آخه اون حال روحی بدی داره. خیلی سختی کشیده، سال هاست که سکوت کرده و با کسی صحبت نمی کنه. می دانم ...
ارومیه در سه زاویه دید/نقدی بر سه روایت از زندگی در ارومیه تاریخی
و زلال روحم ، جوانی خسته از جمع جوان های برازنده ام پا به داخل اتوبوس گذاشت و نشست. اما چنان نشست که گویی آداب جوانیش را به باده رفته! نا گاه زبان گشود و به طعنه و فحش و ناسزا همه اهالی اتوبوس را از ابتدا به انتها نثار زبان خود کرد. در هر جمله اش کلمه ای از زهر زمان! هروئین و کراک و شیشه، سخن ها بود. گویی هوش و گوش او را تندی زهر برده بود و به جای نور و تفکر از خیال و فکرش هذیان می ...
قصه تلخ قاچاقچی و دخترم!
دستوری به من نمی داد. توانایی فکر کردن را از دست داده بودم. فکر کردم قبلا دخترم را از دست داده ام... فکر کردم فقط 10 سال دارم. او تصمیم گرفت که به کارکنان فرودگاه چیزی نگوید، چرا که مایا برای سوار شدن مشکلی نداشت و اگر او زبان باز می کرد، ممکن بود خطری جدی موجه دختر شود. برادر زیزیت در خارج از فرودگاه بود. او سعی کرد تا خواهرش را آرام کند. آن ها قرار گذاشته بودند که پول را ...
از این به بعد به من بگویید هواد ار پرسپولیس!
. تحصیلاتش د یپلم کامپیوتر است. کود کی پر فرازی را پشت سر گذاشت و به گفته خود ش بسیار شیطان و بازیگوش بود به طوری که تمام خرابکاری های محل به نام او نوشته می شد او د ر 3 یا 4 سالگی کمد لباس را روی خود اند اخت و د و کتفش شکست. او به پیشنهاد د ایی خود ، د ر سال 74 و د ر حالی که 15 سال بیشتر ند اشت به تیم پاس پیوست. اولین باشگاه محسن پاس بود او از نوجوانان پاس شروع کرد بعد به جوانان بانک ملی رفت و بعد هم ...
آزار و اذیت دختر 28 ساله توسط آدم ربای شیطان صفت
.... او بعد از لحظاتی گشتن در خیابان ها وارد پارکینگ ساختمانی شد و با تهدید چاقو مرا به داخل آپارتمان برد. به نظرم مشروبات الکلی یا مواد مصرف کرده بود چون اصلا حالت عادی نداشت و من واقعا وحشت کرده بودم. او با تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. دقایقی بعد با یکی از دوستانش تماس گرفت و او را هم به خانه اش دعوت کرد. دوست او هم پس از ورود به خانه با تهدید مرا مورد آزار قرار داد و این در ...
یک متن دوست داشتنی با پایان بندی عجله ای
. شما چطور ماجرای اکشن جنگ را که اصفهانی حضور داشته را در کتاب ندیدید؟ یا کشاورزی او را؟ آن هم در آن منطقه جنگی که واقعیت داشت! یا مثلا مهنا که آن قدر به آن در کتاب پرداخته شده است؟ جعفری هم در پاسخ گفت: در مورد اصفهانی منظورم این بود که اگر نبود هم خللی به قصه وارد نمی کرد و داستان نمی لنگید و بعد از آن اتفاق دیگر از این شخصیت خبری در داخل قصه نیست. جمشیدی پاسخ داد: اصفهانی ...
بچه های د یروز چهره های امروز
ها تو این مد رسه فرق می کنه. شما نگاه کنید بعد از این همه مد ت د انش آموزان چطور جمع شد ن و از د ور و نزد یک خود شون رو به اینجا رسوند ن تا تو این گرد همایی حضور د اشته باشن . البته حضور جمعی از پسران جوان د ر این گرد همایی هم مهر تأیید ی است به صحبت های عظیمی. عد ه ای از آنها فارغ التحصیلان سال90 و یا حتی همین سال گذشته بود ه اند اما از طریق پیامک د ر جریان این گرد همایی قرار گرفته و آمد ه اند مد ...
گفتگویی متفاوت با همسر آیت الله مهدوی کنی
...: اول نماز بخوانیم. ایشان اگر سرشان می رفت، امکان نداشت نماز اول وقت را از دست بدهند! هرگز ندیدم نماز سر وقت ایشان ترک شود و همیشه هم به جماعت بود. ایشان با مردها در طبقه بالا به صورت جماعت خواندند. حاج آقا بعد از نماز پایین آمدند و مرا صدا زدند و گفتند: حاج خانم! بیایید. رفتم و گفتند: مثل اینکه اینها می خواهند حلقه دست دختر کنند. گفتم: هیچ کس اینجا نیست، حتی مادرم هم نیستند. گفتند: ان شاءالله ...
رزمنده ای که درجه سرلشکری خالکوبی کرده بود!
هشدارنیوز - حمید داوودآبادی نویسنده دفاع مقدس سه خاطر از سردار شهید حسین همدانی روایت کرده است که در ادامه می خوانید: دیدار اول: رزمنده ای که روی شانه اش درجه سرلشکر خالکوبی کرده بود! اصلا ندیده بودمش. هیچ شناختی هم ازش نداشتم. آخه اصلا باهاش کاری نداشتم. فقط می دونستم بعد از جنگ، مدتی فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله (ص) بوده. چون فقط زمان جنگ توی لشکر بودم و بعد از آن دیگه ...
تنها راه صلح در جهان نگرش عرفانی است
تفکر درباره صلح، تساهل، مدارا و عدم خشونت است. زمان هایی که اگرچه جنگ های سنتی دیگر کمتر اتفاق می افتد اما خشونت و جنگ طلبی به شکل های دیگری همواره در حال رخ دادن است. البته باید اقرار کرد که در هیچ دوره ای هم این حجم از فعالیت برای رسیدن به صلح وجود نداشته است. یک روز هم در سال به همین نام وجود دارد. این روز (روز جهانی صلح) همه ساله در 21 سپتامبر برپا و مراسم های مختلف در گوشه و کنار جهان به این ...
چهره های مشهور و محبوب متولد ماه مهر+تصاویر
احتمالا به درجه سایلنت بودن می رسند که شاید برای پدر و مادری که مدام سر کار هنری شان هستند این اتفاق ایده آل باشد. محمدرضا شجریان استاد محمدرضا شجریان استاد همان قدر که در کارش جدی و فوق العاده است طنازی را هم خوب یاد گرفته و همه جوره دلنشین و دوست داشتنی است. شاید شما همیشه آوازهایش را در دستگاه های موسیقی سنتی شنیده باشید و ندانید که وقتی پای حرف های خودمانی که به ...
یک مدل از زندگی و سختی های شغلش می گوید
خاطرات جالبی دارد از پیشنهاد شرکت های خارجی تا مغازه داران و به یاد ماندن بعضی تیزرهای تبلیغاتی در ذهن مردم و صدها خاطره دیگر. می گوید: چند سال پیش در یکی از تیزرهای تبلیغاتی بانک معروفی بازی کردم. آنجا من دست ها را باز می کردم و کلی پول پایین می ریخت. چند روز بعد با دوستم در جاده ای بیرون از تهران رانندگی می کردم که دوستم به من گفت که بیرون را نگاه کنم. وقتی سرم را چرخاندم مینی بوسی را دیدم ...
سید الشهدا را آنچنان که در بیان رسول خدا هست، به مردم معرفی کنید
السندی که کتابی لازم است در شرحش، آن هم بعد از کتاب، باز لا تدرک عمقش، متن حدیث این است: ما من ملک مقرب و لا نبی مرسل...- شما اهل فضل اید خوب دقت کنید- "ما من ملک مقرب”: جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، "و لا نبی مرسل”: موسی بن عمران کلیم الله ،عیسی بن مریم روح الله ، ابراهیم خلیل الله... الا این که حاجتشان به درگاه خدا این است... حالا فکر کنید حاجت ابراهیم!! کیست ابراهیم ؟ ابراهیم را می ...
تصویب نمایشی جزئیات طرح برجام پس از جلسه شبانه شمخانی – لاریجانی
حضرت امام(ره) او را نایب پیامبر(ص) می نامند. نمانیده مردم تهران در مجلس افزود: در زمان رحلت آیت الله طالقانی ،امام(ره) فرمود که یک عده روشنفکر به خاطر اینکه آیت الله طالقانی روشنفکر است پای بیل و کلنگ او را می بوسند، حالا تو هم روشنفکری، بمیر ببینم کسی برای تو فاتحه می خواند، مردم چون طالقانی را نایب پیغمبر می دانند برای او چنین می کنند. وی ادامه داد تمام این مجلس تابع رهبر ...
روزی که ماهواره ها مکر خدا را پیش بینی نکردند!
مشابه یا حتی بدتر از ویتنام نصیب ارتش آمریکا می شد. جیمی کارتر بعد از باز کردن نامه چرچ، مطابق معمول به دفتر خصوصی اش رفت اما برخلاف همیشه وقت زیادی را برای مطالعه روزنامه ها و بررسی مسائل انتخاباتی و روز نکرد. کار مهم کارتر در این روز، ملاقات با شیمون پرز، رهبر اسرائیل بود. ملاقات پرز و کارتر آن وقت صبح در کاخ سفید اصلا تعجبی نداشت، حتی این اتفاق خیلی پیشتر از این باید می افتاد؛ هر ...