ناگفته های تلخ عروس 7 روزه مشهدی؛ پدرم دستانش را زیر گلویم حلقه کرده ...
سایر خبرها
شوهرم بدلیل شیوع کرونا مرا کتک می زند
هنوز خاطرات مادرم زنده بود برای رسیدگی به امور منزل ترک تحصیل کردم تا برادرم نیز رنج دوری از مادرم را فراموش کند. اما هنوز مدت زیادی از این ماجرا نگذشته بود که پدرم با دختری جوان و زیبا ازدواج کرد. او به گفته خودش پدرم را دوست نداشت و تنها به اصرار خانواده اش و برای فرار از فقر و مشکلات مالی تن به این ازدواج داده بود ولی پدرم عاشق پرنیا بود و از صمیم قلب او را دوست داشت. پدرم بارها بی ...
روایت لاهوتی از خسارتی که کرونا به اقتصاد زد / ماجرای شایعه عجیب درباره فرار میلیاردی جاسبی از ایران / ...
...، سنگک 1200تومان است. همچنین با آرد نیمه یارانه ای نیز قیمت لواش و تافتون گردون 450 تومان، تافتون تنوری 850 تومان، بربری 1500تومان، سنگک نیز 1800 تومان است. /ایسنا چهره نگران اصناف از شوک کرونایی به بازار شب عید یکی از فروشندگان تابلو و شیشه به خبرآنلاین گفت: بازار این قدر سوت و کور است که ما هر سال شب عید مجبور بودیم 12 شب به زور به خانه برویم، حالا ساعت 9 کرکره های ...
از بازار سوت و کور دست فروشان تا صدای حبس شده حاجی فیروز در بازار عید
دارد و آرام به من می گوید طی هفت روز گذشته فقط 2 تا مشتری داشتم و باز هم لبخندی می زند و نفسش را برای بازارگرمی دوباره تازه می کند. حکایت دست فروشان نوروز که آسمان سقف مغازه هایشان و کف پیاده رو ویترین پر زرق و برقشان شده، حکایت مردمانی است که از همه چیز خود می گذرند تا شادی و رضایت را به هموطنان خود هدیه کنند و همه مهارت شان را در عین سادگی و بی آلایشی به کار می گیرند تا شاید روزی شان از ...
جوانان محله در همنشینی با عبدالحسین بسیجی می شدند
گرسنه بماند و ساعت 4 بعدازظهر بیاید در منزل غذای ساده ای بخورد و برود. بامداد چهارشنبه دوم بهمن ماه همسرم از حوزه به منزل آمده بود و می خواست ماشینش را بیاورد در حیاط خانه پارک کند که ناگهان توسط افراد ناشناس و نقاب دار که در جلوی خانه مان از قبل کمین کرده بودند، با شلیک کلاشینفک مصدوم شد. من در اتاق بودم که با شنیدن صدای گلوله خودم را به حیاط رساندم، دیدم درِ ماشین باز است و پیکر همسرم غرق در خون در ...
به قلم شهید علی اکبر اژه ای/ نگرش کوتاه به مسئله فقر و ناداری
زودتر فرسوده ذهنی می شود تا در هوای باز. (پاورقی: چرا بیمار می شویم ، دکتر علی پریور) به طورکلی آزمایش های متعددی که در این زمینه شده تأثیرات گرسنگی را بر روان انسان ها بدون هیچ گونه تردیدی مورد توجه قرار داده اند برای نمونه به آزمایش زیر دقت کنید: ضمن جنگ جهانی دوم مطالعه در دانشگاه مینه سوتا در آمریکا اجرا شد که از هر لحاظ درخور توجه است: هر قدر قحطی زدگی ادامه می ...
دوست داریم روز پدر جلوی دید کسی نباشیم
متوجه شدم که می دانست او شهید شده است و به ما نگفت. دوباره روز بعد تماس گرفتم اصرار کردم اگر خبری دارند به ما بگویند، ولی گفتند نه. چند روز گذشت از طرف سپاه با ما تماس گرفتند و گفتند محمدرضا زخمی شده و ترکش خورده است و به تهران منتقلش کردند. بعد هم گفتند به کما رفته است. همان شب همراه بچه ها به حرم رفتم و از آقا امام رضا (ع) سلامتی محمدرضا را خواستم، ولی او شهید شده بود. بعد از برگشت خبر شهادتش ...
زندگی و شهادت "سیدالشهدای" جنگ/ شهید محمدابراهیم همت +مداحی
. من خاک پای بسیجی ها هم نمی شوم. ای کاش من یک بسیجی بودم و در سنگر نبرد از آنان جدا نمی شدم. وقتی درسنگرهای نبرد، غذای گرم برای شهید همت می آوردند سؤال می کرد : آیا نیروهای خط مقدّم و دیگر اعضای همرزممان در سنگرها همین غذا را می خورند یا خیر؟ و تا مطمئن نمی شد دست به غذا نمی زد. شهیدهمت همواره برای رعایت حقوق بسیجیان به مسؤلان امر تأکید و توصیه داشت. او که از روحیه ایثار واستقامت کم ...
تعریف عدالت ، از زبان امام صادق (ع)
جامعه را مصون می دارند. (15) و چنین عالمان و مربیانی زیر تاثیر جریانهای ضد عدالت قرار نمی گیرند، و ارزشهای قرآنی را پاس می دارند. مطلب 6: شناخت درست انسان و مقام و ارزش و کرامت انسانی نیز در راه تحقق بخشی به تربیت و عدالت نقشی بس مهم دارد. شناخت دینی انسان همان است که در عهدنامه اشتری آمده است: انسانها دو گونه اند: برادران دینی (همکیشان) و برابران نوعی (همنوعان). و ...
مردی که سردار مقاومت خرمشهر لقب گرفت/شهیدجهان ارا
بر برادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفتم، گریه را آغاز می کردم و فریاد می زدم ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را. خاطره ای از پدر شهید محمد جهان توپ های چادر مشکی مرغوب میان خانه هدایت الله قل می خورد و تا نزدیک پایم روی مبل های نیم دار اطاق نشیمن مرد ولو می شود. هدایت الله با صورتی پر ازخطوط مهربانی نزدیک می ...
از شول تا شاهگوش با جهانگیر اژدری/ بین سینما و مادرم گیر کرده ام + تصاویر
.... وقتی که تمام شدم. گفت: بیا سر کلاس. گفتم: نمی آیم می خواهی من را کتک بزنی. فرار کردم و به خانه رفتم. برای معذرت خواهی و ببخشید پدرم را به مدرسه بردم. کلاس چهارم آروم بودم. دست خطم خیلی خوب بود. کلاس چهارم معلم من را به پای تخته می برد تا جواب سوال ها را بنویسم تا بچه ها بنویسند. خودم عقب می ماندم و هیچ کس دفترش را به من نمی داد که بروم خانه و بنویسم. یک روز قاطی کردم و گفتم: آقا ما ...
سروده هایی در مدح حضرت علی(ع)
...> مِنْ بعد از این علامت توحید، علم شده ماتِ تجلّیِ تو خداوند هم شده بتخانه ی حجاز ،دگر محترم شده بیت الحرام بعد تو بیت الحرم شده شد با شرافت این درو دیوار،یا علی دادم زکف به شوق مدیحت ،قرار را واجب شده است سجده کنم نام یار را میزان کجاست ،تا که بسنجد عیار را نشناختیم غیر تو پروردگار را ماتم از این شباهت رفتار،یا علی گاهی علی نشسته به جای ...
پدران شهید، اصالتِ مردانگی خود را پای آرمان هایشان نشان دادند
افتخار است اینکه تو بدانی پدرت یک مرد واقعی بوده و این مرد بودنش در اجتماع متجلی کرده. اما اینکه بخواهم بخاطر پدرم تکریم شوم و از مردم درخواست احترام کنم باید بگویم خیلی اهل این کارها نیستم پدرم یک انسان ارزشمند برای خانواده و اجتماع بود و احترام افراد هم صرفا جهت ارزش های انسانی او است. مددخانی اذعان کرد: از دختر شهید بودن احساس غرور داشتم و گاهی با افتخار خودم را دختر شهید معرفی می ...
همه حقوقش را خرج نیازمندان می کرد
. چادر سرم کردم که بروم سر کوچه سبزی بخرم. همسایه مان همسر شیخ محمد رئوفی را دیدم که گفت: می گویند 3 نفر در استهبان شهید شده اند که یکی از آنها نی ریزی است. دلم آتش گرفت. گفتم خدا صبر مادر بدبختش بدهد. خبر نداشتم که مادر داغدیده خودم هستم. سبزی خریدم و آمدم خانه. چند ساعتی که شد، از طرف سپاه خبر شهادتش را برایم آوردند. عباسعلی من به آرزویش رسیده بود. خوش اخلاق بود و خوش برخورد 4 ...