سایر منابع:
سایر خبرها
جاده بهشت زهرا رفتیم و در بین راه محسن و شهرام از من خواستند توقف کنم. آنها گروگان را به بیرون از ماشین پرتاب کردند و خودشان هم پیاده شدند و گفتند که او را آزاد می کنند. من هم از ترسم فرار کردم و دیگر خبری از سرنوشت گروگان و دوستانم ندارم. بعد از اعترافات این گروگانگیر، قاضی جنایی دستور بازداشت وی را صادر کرد. از سوی دیگر تیمی از مأموران راهی جاده بهشت زهرا شدند اما با انجام جست وجو هیچ اثری از جوان ربوده شده پیدا نکردند. در این شرایط بررسی های تخصصی برای کشف راز این پرونده مرموز ادامه دارد. ...
همسرم هفت سال زاهدان زندگی کردم. بعد از آن تصمیم گرفتیم به بجنورد بیاییم. علی از ما خواست که وسایل را جمع کنیم و برویم خودش هم انتقالی اش را می گیرد و با وسایل می آید. وقتی من رفتم تازه متوجه شدم که علی انتقالی برای مرز گرفته است و وقتی رفت تا سه ماه تمام در مرز بود و به خانه نیامد. وقتی هم می آمد ده و یا نهایتاً پانزده روز پیش ما بود و مجدد می رفت. چهل وپنج تا پنجاه روز مأموریتش به لب مرز طول می کشید ...
آن روز آمدیم سر فیلمبرداری و یک پاترول از سازمان آمد و دستور رسید که سوار شوید برویم ساری. گفتم آقا یعنی چه ما سر فیلمبرداری هستیم. خیلی شیک ما را سوار کردند این قدر دست انداز داشت. پاترول هم خشک بود. رسیدیم آنجا و برنامه تمام شد. اگر اشتباه نکنم شب میلاد امام زمان (عج) یا حضرت امیر(ع) بود. تمام شد و حاج آقای پورمحمدی گفت کجا هستید و بعد گفت همین الان در همان ماشینی که رفتید می نشینید و برمی گردید ...
به گزارش "شیرازه"، قشر کارگر بیش از هر زمان دیگری تحت فشار می باشد و روزهای سختی را سپری می کند. مهمان ناخوانده ویروس کووید 19 کرونا تن رنجور آن ها را بیش از پیش نحیف کرده و نای زندگی را از آن ها ربوده است.خیل عظیمی از این کارگران که حالا خانه نشین شده اند، بر اثر فقر و نداری رو به افسردگی رفته اند.کارگرانی که از سپیده دم بر سر چهار راه ها چشمشان به دنبال چرخ ماشین هایی بوده که توقف کند و صاحب ...
آزادگان رساند. وی در روز 2 خرداد 1390 پس از تحمل مدت ها رنج ناشی از بیماری سرطان ریه در بیمارستان کسری تهران درگذشت و در تاریخ 4 خرداد 1390 خورشیدی در قطعه نام آوران بهشت زهرا به خاک سپرده شد. وی به عنوان بزرگترین اسطوره باشگاه استقلال شناخته می شود و در کنار غلامرضا تختی، تنها چهره های ورزشی است که نام آن ها در مجموعه کتاب در دست چاپ مفاخر و نام آوران ایران زمین در کنار نام ...
. رهایی دروغین گروگان پسر جوان ادامه داد: فردای آن روز، بعد از اینکه از خواب بیدار شدم و تلفن همراهم را دیدم، تعجب کردم. 60 بار بهروز و فرهاد با من تماس گرفته بودند. با آنها تماس گرفتم. فرهاد از من خواست که به خانه شان بروم. به آنها گفتم به شرطی می آیم که سهراب را آزاد کنند. آنها هم قبول کردند و من به خانه فرهاد رفتم، به آنجا که رسیدم، بهروز و فرهاد، سهراب را سوار خودروام کردند ...
کسی هستی. به خداوندی خدا بدون مسئله ای برای او زدم اگر کاری کردم شما ناراحت شدی عذر می خواهم. الان بعد از 2ماه هنوز برایم می زند که من هنوز خجالت می کشم. آدم ها پنهان شده اند و در فضای مجازی از راه دور سنگ می اندازند. رخ به رخ این کار را نمی کنند. من بچه بودم برادرم خارج از کشور زندگی می کرده است. فاصله سنی ما خیلی زیاد است. ما از ده مان مسافت زیادی می رفتیم و مادرم غذایی درست می کرد و سوار ...